#حسن_خوبان
سيّدبن طاووس يكى از علماى قديم است؛ مال هشتصد نهصد سال قبل. در ايام جوانى دائماً با ولىّ خدا مرتبط بود. هر وقت مشكلى پيدا مىكرد جاى خلوتى مىرفت و آهسته اسم مبارك حضرت را مىبرد، آنوقت حضرت بغلش مىگرفت. يعنى نورى مىآمد او را فرا مىگرفت و آن مشكل حل مىشد. چون داخل آن نور مىرفت نازك و لطيف مىشد. وقتى آن نور او را رها مىكرد آن مشكل حل شده بود.
سيّدبن طاووس اينگونه علم را اخذ كرد؛ از مبدأ. از اين جهت براى كسب علم از محل خود بيرون نمىرفت تا به حدود پنجاه سالگى رسيد. علماى بغداد آمدند نزد او كه شما وقتى به مجلس ما مىآمدى ما خدا را مىديديم؛ نور خدا را مىديديم و چيزى كه از شما ديديم از علماى ديگر نديديم، لذا از ايشان تقاضا كردند كه به بغداد برود. ايشان ديد رهايش نمىكنند، فرمود اگر من با شما نشسته باشم و سرگرم شما شوم و خدا را فراموش كنم كافرم. اگر، هم به شما توجّه داشته باشم و هم به خدا، مشركم و اگر توجهم فقط به خدا باشد كه همين الان در آن هستم. يعنى اگر طالب حق هستى و اين را در من مىبينى شما به اينجا بياييد.
#طوباى_محبت
مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى
كتاب يك، مجلس چهاردهم
صفحه ى ١٥٨-١٥٧
@ameennn