📝 امام مهدی می‌فرمایند: «در دختر گرامی رسول خدا، برایم اسوه و الگوی نیکویی است.» (بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۵۰) ▪️ مهدی یاوران عزیز، ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام #فاطمیه ، به اطلاع می‌رسانیم با توجه به اهمیتِ شناخت #حضرت_زهرا (و همچنین مقام بسیار بالای ایشان) به عنوان الگوی اخلاقی و عملیِ امام زمان، از امروز، پادکست های #بهترین_الگو با بیانِ زیبای #استاد_شجاعی بصورت روزانه یک پادکست در کانال آمِر منتشر خواهد شد. 🔘 با ما همراه باشید... @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

🎙 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست 📝 #بهترین_الگو - قسمت ۱ 👤 #استاد_شجاعی ⭕️ رضایت و خشم حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها محور رضایت و خشم خداست! 🏴 ویژه #فاطمیه @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

🔊 #صوت_مهدوی ؛ #مداحی 📝 نزار که عادت بکنیم به غربت فراق تو دنیا می‌فهمه آخرش باید بیاد سراغ تو... 👤 کربلایی محمد حسین پویانفر 🔅 #قرار_عاشقی @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

صوت قرائت #دعای_عهد قرار صبحگاهی منتظران ظهور سرعت مناسب برای قرائت روزانه @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

🔸ده صلوات امروز به نیت ظهور آقا یادتون نره

⭕️ #حدیث_روز 🔸امیرالمؤمنین عليه السلام: 🔹في غُرورِ الآمالِ انقِضاءُ الآجالِ 🔹در فريب آرزوها، عمرها به پايان مى رسد ▫️غررالحكم حدیث6471 @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

📱 #کلیپ ؛ #استوری ▪️ ای انتقام پهلوی پشت در خانه غیر از ظهور تو مگر مادر چه میخواهد؟ ویژه #فاطمیه @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

📌 اگر قلوب شیعیان متحد بود... ▪️ اگر شیعیان دست به دست هم می‌دادند، آتش به درِ خانهٔ علی نمی‌رسید و بهترین بانوی عالم بین در و دیوار نمی‌ماند. ▫️ اگر قلوب شیعیان متحد بود، احدی جرئت نمی‌کرد مشعل به‌ دست، به سمت خانهٔ فاطمه برود. گویا غربت و تنهایی ارثیهٔ این خاندان باوفاست‌. ▪️ مهدی فاطمه، اسیر زمان است و حتی صدای گریه‌هایش را هم نمی‌شنویم. اگر قلوب ما شیعیان برای یاری حضرت متحد می‌شد، بهترین خلق خدا قرن‌ها در عذاب به سر نمی‌بردند. ▫️ گویا هر چه این دنیا می‌کشد از شیعیانی است که قرار بود یاری‌گر منجی دنیا باشند، اما غرق در دنیا شدند. 📝 #تلنگر ویژه #فاطمیه @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

📌 #طرح_مهدوی ؛ #امام_زمان 🔹 تو ای غریب و آشنای قلب من کجایی؟ 🔅 یا صاحب الزمان @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

🎬 #نماهنگ «شفاعت مادر» 👤 #استاد_رائفی_پور ◽️ اسباب شفاعت حضرت زهرا چیست؟ ◾️ ویژه #فاطمیه @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄

📌 مادرم در کوچه‌ها گم کرد راه خانه را 🏨 مادرم را که بردیم بیمارستان، خواهرم پزشک کشیک بود. آن‌یکی خواهرم هم پرستار بخش کناری بود. پرستار شیفت چون خواهرهایم را می‌شناخت، نمی‌گذاشت آب توی دلمان تکان بخورد. تمام لحظات دست‌های مادرم توی دستم بود. حتی می‌توانستم تا توی اتاق عمل همراهش بروم. اما لحظه‌ای که پرستار مادر را گذاشت روی ویلچر، با دیدن چهرهٔ مظلوم مادر اشک امانم نداد. تندی زدم بیرون. اشکم بند نمی‌آمد. 🎶 ناگهان صدایی در گوشم گفت: مادرم در کوچه‌ها گم کرد راه خانه را... تنم لرزید. یاد مادری افتادم که هیچ دلسوزی نداشت. یاد مادری افتادم که جلوی چشم بچه‌های کوچکش سیلی خورد. یاد مادری افتادم که نه پرستاری داشت و نه یاوری. بعد زیر لب گفتم: من یک لحظه نگاه مادرم رو که تو اوج امنیت و توجه بود تاب نیاوردم… پس چی به سر بچه‌های فاطمه اومد… توی اون کوچه، وسط دود، وسط آتیش… #داستانک #فاطمیه @AMER_313yar ┄┅═✧❁✧═┅┄