هدایت شده از شباهنگ
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک قدم اینطرف یا آنطرف؟!
خدایا
در دنیایی که دور از امام میگذرانم، دیگر ترس از جهنم چه جایی دارد؟!
و در دنیایی که امید به تو برای اجازهی دیدار امام و ظهورش هست، آرزوی بهشت کجا جا دارد؟
بهشت و جهنم ما همینجاست
یک قدم اینطرف یا آنطرفِ ظهور
#یُسرا
♦✿ @amershavim ✿♦
سلام
یک بنده خدایی واسه بچههای ایرانی توی کربلا میخواد اینا رو
اگه چیزی به نظرتون رسید بفرمایید
https://eitaa.com/joinchat/4060086461Ca48cec5347
بخاطر این پیشنهاداتون گروه تا شب بازه
انشاءالله
امروز خیلی روز با برکتی بود
سه نفر رو به خود امربمعروف و نهیازمنکر دعوت کردم
واااااااااااااااااای
خیلی روز خوبی بود
یه تذکر حجاب هم توی مترو به یه خانم که کلا شالش افتاده بود دادم و کلی تذکر دیگه
خیلی چیزا از بقیه یاد گرفتم
امیدوارم برسم واستون بنویسم
هدایت شده از خاطراتانه
11.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپانه
#ارسالی_شما
تذکر اثر دارد ، نه فورا ، اما حتما .
باور میکنید تذکر آغایون موثر تره؟ چون اون خانم برای جلب توجه مرد ها خودشو به نمایش میذاره و وقتی از همون مرد ها تذکر بشنوه خیلی موثر تر هست.
انجام گناه علنی مثل اتشی هست که دامن همه رو میگیره ، اگر واقعا میخواین نبینید و این گناه ها علتی نباشه تذکر بدید!
یک تذکر ساده ، بگید و برید
#شیراز #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
@maroofane3
@maroofane3
هدایت شده از مرتضی رجائی
رفقای اربعینی،
تا میتونید این پیام و مشابه های اون رو منتشر کنید تا برسه به دوستان حاضر در عتبات.
یاعلی
دیروز که توی مترو بودم، طبق معمول به چندتا خانوم فروشنده برخورد کردم. از همینا که یه سری جنس میارن با ساک و کولهپشتی میارن داخل قطارها میفروشن. دقت کردم اصلا خستگیشون رو نشون نمیدن. هر ساعت از روز میبینیشون انگار همین الان کارشون رو شروع کردن. چنان با حوصله و اجتماعی و خوش رو خوش برخورد و با فن بیان عالی با مردم روبرو میشن و جنساشون رو تبلیغ میکنن که انگار نه انگار اینی که دارن میفروشن گرونه و بنجل و بدرد نخور... ماشاءالله از تنوع اجناسشون که دیگه نگم ... هر چی بخواهی پیدا میکنی...
_ خانمای گلم، خانمای عزیز توجه کنید خانمم ببین چه گیر سرهای قشنگی دونه ای فقط ۳۰ تومن. ۶۰ تومن بازار رو دارم بهت میفروشم ۳۰ تومن. عزیزم جای دیگه این قیمت پیدا نمیکنیا. جونم؟ بیا عزیزم. آره فدات شم ناخنگیر هم دارم یه لحظه وایسا. آره کارتخوان هم هست. نه گلم نگران نباش. رمزت؟
مبارکت باشه قربونت برم. خانم بفرمایید پد لاک پاک کن خواستی خانم؟
بعد با صدای بلندتری تکرار میکنند و نگاه با دقتی به جمع میکنن و وقتی مطمئن میشن کسی خرید نمیکنه میرن واگن بعدی و همین روش رو از اول پیاده میکنن.
داشتم فکر میکردم ما اندازه همین فروشندههای داخل مترو هم واسه دینمون وقت میذاشتیم کلی مردم رو جذب کرده بودیم.
چرا نمیکنیم؟
اونا جنس بنجل دوزاری رو میفروشن تیکهای ۵۰ هزار تومن ما هم میخریم
پس میشه
فقط پشتکار دارن و اخلاق خوب
خب اینکه چیز سختی نیست
هست؟
#امربمعروف_و_نهیازمنکر
#جواب_تذکر_تشکر_است
♦✿ @amershavim ✿♦
دوستان گروه بازه
اگه کسی سوالی نظری پیشنهادی انتقادی ایدهای داره بفرماید
اگر دیر جواب دادم ناراحت نشید
ممکنه مدام نباشم
شب جواب بدم
در خدمتم👇
https://eitaa.com/joinchat/4060086461Ca48cec5347
از مترو که پیاده شدیم رفتیم ترمینال. اوه! مگه اتوبوس پیدا میشد؟ بگو یه دونه! قیمتا چقدر نجومی شده بود!
البته برای ما معمولیا.
اتوبوس که کرایهش وقتای دیگه ۱۵۰ تومن ایناست،۴۰۰، ۵۰۰ بود. همه رو گشتیم. داداشم میپرسید بلیط برای همدان یا کرمانشاه دارید؟ اولا که دیگه رمق جواب دادن نداشتن، دوما دیگه تا میرسیدی نمیدویدن خدمتت تا ببینن به کدام شهر نزول اجلال خواهی کرد و در کنار کدام کارتخوان کارت عابربانک مبارکت را از جیب در میآوری و رمزت را میگویی و اینها...
کلا بیخیال، برخلاف سایر مواقع که مسافر از برادر عزیزتر میشود، مثل دو بیگانه با مسافر برخورد میکردند.
خلاصه عجیب بود😄 تحویل نمیگرفتن
بعد چی شد؟ فکر میکنید ما ناامید شدیم؟
نه! ما باید برمیگشتیم خونه!
البته ناراحت نشدم که ماشین پیدا نمیشد. ته دلم خوشحال بودم که اتوبوسها در خدمت زائرینِ
چند دور داخل و بیرون ترمینال رو گشتیم. یکی میگفت سواری تا همدان دربست یک میلیون و هفتصد!!! هزاااااار تومن!!!
یکی میگفت تا کرمانشاه نفری ۸۵۰!!!
از برادرم پرسیدم:
_ بنظرت انقدر میگیم مسئولین فلان مسئولین بهمان، دزدی چرا زیاده و الا و لابد... الان بین این راننده های سواری مسئولان وایسادن مسافرکشی؟
بابااااا مردم خودشونم به خودشون رحم نمیکنن
این چه وضعیه؟
_ بنظرم اتفاقا بعضیا که دزدی میکنن اقلا قیمتشون بالاتره! بعضیامون سر ۱۰۰ هزار و ۲۰۰ هزار داریم خودمون رو میفروشیم...
رفتیم نزدیک مسجد. گفتم
_ یه لحظه وایسا
_ چرا؟
_ میخوام دعا کنم.
یه لبخند با مزه و خسته تحویلم داد گفت باشه
کولهپشتی سنگینم رو روی دوشم جابجا کردم و دستامو کمی بردم بالا گفتم:
_ خدا جان، یه راننده خوب، ماشین خوب قیمت کرایه خوب همسفر خوب و سفر خوب برامون تدارک ببین
ممنون
آمین
داداش شما هم بگو آمین
_ آمین
دوباره راه افتادیم. رفتیم بیرون ترمینال. یه آقایی با لباس محلی کوردی نشسته بود داشت آب میخورد. دو تا آب معدنی خریدیم. خوردیم. چشمم خورد به یه بستنی قیفی گفتم
_ اگه جای خلوت بود میگفتم واسم بستنی بگیری ولی واقعا اینجا بین این همه آقا خوردن بستنی قیفی کار بسی ناشایستهای است!
_ بعدا میخوریم. بریم فعلا.
خندم گرفت گفتم ببین اون آقاهه همشهریمونِ . بهش بگو بیاد با هم ماشین بگیریم ارزونتر در بیاد.
داداشمم خندید. گفتم ببین اگه شما هم لباس محلی میپوشیدی یا کلا همه هر کی لباس شهر خودش رو نیپوشید الان رانندهها و مسافرا راحت همو پیدا میکردنا
رفتیم بیرون.
یه کم وایسادیم چندتا ماشین اومد پرسیدن و پرسیدیم یا مقصدمون فرق داشت یا مشکل سر قیمت بود
تا اینکه.....
#ادامه_دارد
#امربمعروف_و_نهیازمنکر
#جواب_تذکر_تشکر_است
♦✿ @amershavim ✿♦