eitaa logo
عقل بی آرام (تاملات پراکنده امین اسدپور)
1.5هزار دنبال‌کننده
285 عکس
127 ویدیو
12 فایل
این کانال فضایی است برای به اشتراک گذاشتن تأملات پراکنده بنده در ارتباط با دین فرهنگ جامعه ذیل گفتمان انقلاب عظیم اسلامی. ارتباط با بنده جهت نقد و بررسی مطالب @a_asadpour
مشاهده در ایتا
دانلود
از گذشته و اکنون را می سازد. این روایت است که را می نماید. این انتخابات رقابت بین دو روایت است. رفقا فقط امروز و فردا رو فرصت داریم که به روایت مبتنی بر کمک کنیم و ایران اسلامی رو گامی به تحقق نزدیک کنیم. در فرسته بعدی پیوند کمک تبلیغی به ستاد دکتر جلیلی را ارسال می کنم. دوستان دریغ نفرمایند. https://eitaa.com/amin_asadpour
در آغاز سال ۱۳۱۸ از بعضی از طلاب شنیدم که آقای حاج آقا روح الله خمینی درس شرح منظومه حاج ملاهادی را آغاز خواهد کرد. من که در انتظار چنین فرصتی بودم با شور و شوق تمام به درس او، که در مدرسه دار الشفاء منعقد میشد، حاضر شدم و به انتظار پایان دادم. او درس را به جای آنکه از آغاز کتاب شروع کند از طبیعیات شروع کرد و استدلال او برای این کار روش معلم اول یا ارسطو بود که الاهیات را پس از طبیعیات قرار داده بود و به همین جهت الاهیات را ما بعد الطبیعه نامیده بود. روش تدریس او برخلاف استادان دیگر بود یعنی هرگز مطالب را با جملات و عبارات كتاب تطبیق نمی کرد، بلکه پس از آنکه یکی دو جمله از متن کتاب میخواند شروع میکرد به تقریر درس از خارج با بیانی که پر از شور و هیجان بود و این هیجان گاهی چنان قوت میگرفت که صدایش را بلند میکرد و جلسه درس به جلسه خطابه و تذکیر بدل میشد. او میخواست در ضمن تشريح مطالب فلسفى به مسائل اخلاقی و اجتماعی - دینی بپردازد و این دو مقصود را چنان استادانه با هم می آمیخت که انسان نمیتوانست موضوع درس را از بحث دینی - اخلاقی او جدا بداند و این امر تاثیر شدیدی در مغز و روح متعلمان به جای میگذاشت و شخص هنگام خروج از جلسه درس حالتی روحی و عرفانی و سرشار از اندیشه عمیق دینی در خود احساس میکرد که شاید تا یکی دو ساعت دوام داشت. او خود سرشار از این کیفیت عرفانی - دینی - فلسفی بود. ادامه دارد... https://eitaa.com/amin_asadpour
او برای خود جهانی - دینی ساخته بود که عناصر تشکیل دهنده آن مذهب شیعه اثناعشری افکار نوافلاطونی منطویّ در فلسفه اشراق، عرفان محیی الدین عربی و حکمت متعالیه ملاصدرا بود. او این عناصر را عمیقتر و ذاتیتر از اسلاف خود در خود پیوند داده بود و شکل متعادل و منسجم و هماهنگی به وجود آورده بود که می توان آن را به یک سمفونی تشبیه کرد. استادان او در فلسفه و عرفان آقایان سید ابو الحسن رفیعی قزوینی و میرزا محمدعلی شاه آبادی بودند اما از لحاظ ترکیب مواد و مصالح و تعالی آن به صورت بالاتر از همه برتر بود و هیچ کدام با او از این جهت (نه از جهت تبحر و توغل در جزییات مسائل) قابل مقایسه نبودند. او در این بنای عرفانی - دینی که خود معمار آن بود برای ائمه اثناعشر مقامی بسیار بالا و فرا انسانی قایل بود که نه تنها هدایت و ولایت شرعی را در عهده دارند بلکه ولایت مطلقه تکوینی را نیز دارا هستند که البته خود این ولایت تکوینی منبعث از مقام احدیت است. حکما و فلاسفه بزرگ مانند افلاطون و ارسطو نیز در نظر او مقامی از ولایت الاهی دارند که البته با ولایت معصومین قابل مقایسه نیست، اما فقهای شیعه از آن مقام الاهی مستفیض هستند و این معنی اساس ولایت فقیه را در نظر او تشکیل می دهد. به عبارت دیگر ولایت فقیه به عقیدۀ او تنها به معنی حاکمیت یک فقیه نیست بلکه حاکمیتی است که منبع آن از خداست و امری معنوی است که حکومت ظاهری و فرمانروایی صوری تجسم و تجسد مادی آن است. ادامه دارد... https://eitaa.com/amin_asadpour
استدلال فقهی که او در باب ولایت فقیه میکند استدلال فقهی - اصولی است برای اقناع کسانی که دلیل از کتاب و سنت میخواهند و گرنه استدلال واقعی و برهانی او مبنی بر اصول فلسفی عرفانی است که ریشۀ آن در افلاطون است و حکومت را حق فیلسوفان و حكما میداند. این اندیشه افلاطونی حکومت حکام فیلسوف و حکیم با اندیشه عرفانی ولایت مطلقه اولياء الله درآمیخته و در صورت فقهی ولایت فقیه جلوه گر شده است. این نظام دینی - فلسفی که او سالها برای بنای آن فکر کرده و اساسی عرفانی - فقهی بر آن نهاده بود، نظامی است که با دست آوردهای فرهنگ مغرب زمین سازگار نیست چه از لحاظ فکری و معنوی و چه از لحاظ سیاسی و مادی فرهنگ امروزی مغرب زمین اساس حکومت را بر انتخاب عامه نهاده است و سیاست و حکومت را برخاسته از آراء و اجماع و اتفاق عامّه می داند. اما سیاست و حکومت در نظر او امری الاهی و معنوی است و در پیوند و ارتباط مستقیم با خداست زیرا به نظر او همانطور که خداوند بندگان خود را آفریده است بر آنها حکومت هم میکند و این حکومت باید به ریاست فقهایی باشند که احکام او را عمیقاً دریافته اند و در اثر این دریافت عمیق، ذاتاً با خداوند ارتباط پیدا میکنند، زیرا دریافت عمیق احکام الهی به معنی پیوند واقعی با خداست و اجرای حکومت الهی در صورت مادی بر روی زمین است. ادامه دارد... https://eitaa.com/amin_asadpour
طبیعی است که شخصی با چنین عقاید و جهان بینی دشمن شماره یک مادیون باشد. هنگامی که سخن از مادیون و منکران عالم مجردات و معنویات به میان می آمد سخت برافروخته میشد و آنان را کافر و مهدورالدم میدانست. همین خشم و نفرت او متوجه سید احمد کسروی و پیروان او نیز بود زیرا میگفت آنان با اساس دین اسلام مخالف هستند اگرچه به صراحت افکار خود را بر زبان و قلم نمی آورند به طرفداران وهابیت نیز سخت می تاخت زیرا آنان توحید تنزیهی را قبول ندارند و مقام واقعی و معنوی انبیاء و ائمه را منکرند. در میان متفکران گذشته اسلامی به محیی الدین ابن العربی و به صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا سخت معتقد بود و از ملاصدرا همیشه به مرحوم اخوند تعبير می کرد و چنانکه گفتم جهان بینی فلسفی و عرفانی او برپایه عقاید این دو نفر بود. با این کیفیات و خصوصیات از روحانیونی که منکر فلسفه و حکمت اسلامی بودند و فلسفه و عرفان را یا حرام میشمردند و یا مکروه می داشتند، متنفر بود و آنها را قشری و متعصب و جاهل میخواند خود او بارها مورد اعتراض و انکار این قبیل روحانیون قرار گرفته بود اما چون خود در فقه و اصول بسیار متبحر بود و مجالس بحث و مناظره او با فقها و اصولیون بود کسی جرئت نداشت که او را مستقیماً مورد حمله و اعتراض قرار دهد و یا درسهای فلسفی و عرفانی او را تحریم کند. ادامه دارد... https://eitaa.com/amin_asadpour
او در رعایت ظواهر شرعی دقیق بود و همیشه در نمازهای جماعت شرکت می کرد و پشت سر مرحوم سید محمد حجت و مخصوصاً مرحوم سید محمدتقى خونساری نماز می خواند. روزهای جمعه که آقا سید محمدتقی خوانساری در صحن مدرسه فیضیه به اقامه نماز جمعه می پرداخت آقای خمینی همیشه در صف اول نمازگزاران بود. من خود شاهد بودم که روزی پیش از اذان در حمام معروف اتابکی قم نماز شب می خواند. من قسمت عمده شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری و مبحث نفس و امور عامه اسفار را نزد او خواندم تا آنکه در سال ۱۳۲۱ درس فلسفه را تعطیل کرد و تمام وقت خود را به تدریس فقه و اصول پرداخت که البته در آن وقت مکاسب و رسایل شیخ انصاری را تدریس می کرد. دوستان ما مرحوم حاجی آقا يحيى عبادی طالقانی و آقای حاج سیدرضا صدر که از شاگردان مبرز و برجسته او بودند، و اگر اشتباه نکنم حاج میرزا صادق نصیری سرابی که دانشمندی وارسته بود، به طور خصوصی شرح فصوص الحكم ابن العربی را نیز پیش او میخواندند اما من به این درس حاضر نشدم. پایان (روایت دکتر عباس زریاب خویی از درس‌ها و نظام اندیشه امام خمینی (ره) ر.ک شط شیرین پر شوکت ص ۷۳ تا ۷۵) روایت ایشان از اولین برخورد با امام را هم در پیوند زیر بخوانید👇 https://eitaa.com/amin_asadpour/576 https://eitaa.com/amin_asadpour
(60) اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ‌ وَ مَنَاراً فِي بِلاَدِكَ، بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ‌، وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ‌ إِلَى رِضْوَانِكَ‌، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ‌ وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ‌، وَ أَمَرْتَ‌ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ‌ وَ الاِنْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْيِهِ‌، وَ أَلاَّ يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ‌ وَ لاَ يَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ، فَهُوَ عِصْمَةُ اللاَّئِذِينَ‌، وَ كَهْفُ الْمُؤْمِنِينَ‌، وَ عُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِينَ‌، وَ بهاءُ العالَمین. خدایا! تو در هر زمان، دینت را به وجود امامی یاری دادی، امامی که او را نشانه‌ای برای بندگانت جهت یافتن راه حق و مشعلی فروزان در سرزمین‌هایت برپا داشتی؛ پس از آن‌که رشتۀ ارتباطش را به رشتۀ ارتباط خود پیوند دادی و او را سبب دست‌یابی به خشنودی‌ات قرار دادی و طاعتش را واجب و از نافرمانی‌اش بیم دادی و مردم را به فرمان بردن از دستوراتش و باز ایستادن از نهی‌اش و پیشی نجستن بر حضرتش و پس نماندن از وجود مقدّسش، دستور دادی. آری؛ امام انتخاب‌شدۀ تو، پناه پناهندگان و ملجأ مؤمنان و دستگیرۀ چنگ‌زنندگان و زیبایی جهانیان است. (61) اللَّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ‌ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ‌، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيهِ‌، وَ آتِهِ مِنْ لَدُنْكَ‌ سُلْطٰاناً نَصِيراً، وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً يَسِيراً، وَ أَعِنْهُ بِرُكْنِكَ الْأَعَزِّ، وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ‌، وَ قَوِّ عَضُدَهُ‌، وَ رَاعِهِ بِعَيْنِكَ‌، وَ احْمِهِ بِحِفْظِكَ، وَ انْصُرْهُ‌ بِمَلاَئِكَتِكَ‌، وَ امْدُدْهُ بِجُنْدِكَ الْأَغْلَبِ‌. خدایا! سپاس گزاردن نعمت‌هایی که به ولیّ‌ات عنایت کردی، به او الهام فرما؛ و ما را نیز به سپاسگزاری نعمت وجود ولی الهام کن؛ و از سوی خویش، به حضرت او، فروانروایی و قدرت یاری دهنده عطا فرما؛ و درِ فتح و پیروزی آسانی را به رویش بگشا؛ و او را به نیرومندترین تکیه‌گاه خود یاری ده؛ پشتش را محکم و بازویش را قوی فرما؛ و به نظر عنایت و لطفت، او را در سایۀ مراقبت و نگهداری‌ات قرار ده؛ و به حفظت او را حمایت کن؛ و به فرشتگانت او را یاری ده؛ و به نیرومندترین سپاهت، کمکش کن. (فرازی از دعای عرفه امام سجاد، ۴۷ صحیفه سجادیه) https://eitaa.com/amin_asadpour