فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خاطر هورمون ازدواج نکنید
کمی تفکر:)))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخوانید آیت الله #صدیقی
بزرگی میگفت درونمان خودمان را میسوزاند
بیرونمان دشمن را،
آن چقدر بد و این چقدر خوب است...
lll_1552571274_Akbari-MiladHazratZahra13955B055D.mp3
3.91M
آخرین روزهای اسفندُ
اولین روزهای فروردین
دم عیده آقاجون
به فکر فقیر هاهم باش
#حاج_مهدی_اکبری
سلام وقتتون بخیر
بزرگوارانی که میخواستن بیان مشهد و جا نداشتن
اینم برای شما به سختی تونستیم این هتل رو هماهنگ کنیم
تماس گرفتید برای رزرو اگر بگید از طرف مجموعه(یه دهه هشتادی)تماس میگیرید تخفیف داده میشه بهتون😎
کوچک ترین کاری بود که از دست ما برمیومد
#فور_واجب
ویو کانالمون پایینه
کانالمون رو سنجاق کنید
انشاءالله اگر عمری باشه لحظه سال تحویل میرم حرم از اونجا لایو میزارم براتون🙃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسم اینجا هیئت علمدار هست
ولی من بهش میگم بهشت علمدار
ایشون هم حاج مهدی آقای اکبری هستن
از اول تا آخر هیئت حدود ۳ساعتی طول میکشه
قرآن
زیارت عاشورا
سخنرانی
روضه
سینه زنی
و درآخر ۲دقیقه صحبت های حاج مهدی آقا
شاید بگم انقدری که از اون دو دقیقه آخر تا حالا درس گرفتم از کل سخنرانی های هیئت درس نگرفتم
چرا؟!!!
چون صحبت های حاج آقا از دل میاد بیرون به حرفاشون اعتقاد قلبی دارن و اینکه با جوون ها مثل خودشون صحبت میکنن
و در آخر خیلی مدیون این آقا هستم🌹
اگر دوست داشتید بیایید بهشت علمدار
مشهد؛شب های جمعه
ساعت۲۲:۰۰
چهارراه شیرودی حسینیه حضرت زینب
#دست_نویس
#بهشت_علمدار
و اما همه مون در آینده ازدواج میکنیم، صاحب فرزند و خانواده میشیم
خانمتون یا بچه تون رو محدود نکنید بلکه براش فضا رو امن کنید
یعنی اگر میترسید اتفاقی بیوفته نگید نرو انجام نده که باعث عقده میشه.....
براش وسیله حمل و نقل مطمئن هماهنگ کنیدو...
تمام این حرف برای خودمون هست که بتونیم آینده خوبی رو بسازیم
التماس دعا🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه میکشند همسران این شهداء..
همسر دانیال با عکس زیر اسپیس های سن واستاده بودن با مادر حسین و دانیال یکی از جاهایی بود که غرورم شکست خورد شدم از وجود داشتنم شرمنده شدم
از اینکه ما هستیم و رفیقامون رفتن خورد شدم
مگه میشد جلوی گریهمون رو بگیریم
یه حسی هی بهم میگفت تو یه نامردی اگر مرد بودی اون شب خودت رو با سرعت بیشتری به رفیقات میرسوندی و....
هیچ موقع یادم نمیشه نه اون شب نه اون لحظه نه گریه های همسر و مادر شهید رو😔
هیچکدوم رو فراموش نمیکنم بلکه شده بغضی تو گلومون
#همسر_شهید_دانیال_رضا_زاده
#شهید_دانیال_رضازاده
#مدافع_امنیت_مشهد
یه دهه هشتادی
ویو کانالمون پایینه کانالمون رو سنجاق کنید انشاءالله اگر عمری باشه لحظه سال تحویل میرم حرم از اون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانالمون رو معرفی کنید
تا انشاءالله توی ثواب لایو حرممون لحظه تحویل سال شریک باشید🙂🌱
عاشقای امام رضا بسم الله
کانال رو معرفی کنید
عضو شدید کانال رو سنجاق کنید تا گُممون نکنید
لحظات تحویل سال آنلاین باشید🙃
#فور_واجب
سلام وقتتون بخیر
چون دیشب خیلی درخواست داشتید حکایت روز شهادت شهید زینال زاده رو بگم ،الان عرض میکنم
و اما چرا الان؟!
خواستم قبل از افطار تعریف کنم
زمانی که میخونید با فشار و سختی روزه خونده بشه
تمام داستان از زبون خودم هست
پس لطفاً کپی نکنید و اگر دوست داشتید فور کنید🌱
#دستنویس|#شهید_حسین_زینالزاده
#شهید_دانیال_رضازاده
بی مقدمه شروع میکنم.......
اوج شلوغی های مشهد
کارشون به جایی رسیده بود که مغازه دارهارو مجبور میکردن به بستن مغازه هر کی هم مقاومت میکرد شیشه های مغازش رو میشکستن
یه عده وحشی ریخته بودن توی خیابون ها بین مردم
روز اولی که این اتفاق افتاد خیابون مجد بود جای بازار سرامیک و.... مشهد
به سرعت خودمون رو رسوندیم اونجا خداروشکر حل شد
#دستنویس|#شهید_حسین_زینالزاده
#شهید_دانیال_رضازاده
ساعت حدودا ۲ظهر بود تلفنم زنگ خورد
تازه از بیرون اومده بودم
خسته بودم
میخواستم بخوابم
یکی از رفقام بود که توی حرعاملی سکونت داره
جواب دادم گفت محمد اینجا شلوغ شد
بازار کفش جایی که زن و بچه مردم هم دارن خرید میکنن
چون تجربه روز قبلش رو داشتیم جا نخوردم بهش گفتم یه گزارش کامل بده
کامل تعریف کرد و اینکه آمادگی اینو داشتیم بعدش بیان حرعاملی
سریع تماس گرفتم با بچه های تیم خودمون گفتیم آماده باشن که اگر لازم شد بریم
#دستنویس|#شهید_حسین_زینالزاده
#شهید_دانیال_رضازاده
حدود ساعت ۴ یا ۵بود همینطور خطی پیگیر اوضاع بودم که رفیقم دوباره زنگ زد با استرس گفت از بچه هاتون کسی اینجا هست
گفتم آره یکی یا دوتا تیم مستقر هستن
بعد یهو بغضش گرفت گفت چند نفری چاقو خوردن
البته چون شب قبلش هم یکی از رفقامون چاقو خورده بود فکرشم نمیکردم این شکلی بشه گفتم حتما در حد خَراش هست
ولی خب نگران شده بودم
#دستنویس|#شهید_حسین_زینالزاده
#شهید_دانیال_رضازاده
بلافاصله تماس گرفتم با بچه هایی که حاضر بودن تو محل که گفتن حسین و دانیال و.... چاقو خوردن
گیج شدم و نفهمیدم کدوم حسین رو میگه
شُک شده بودم راه افتادم سمت حرعاملی توی همین حین دیدم فارس عکس حسین زینالزاده رو گذاشت انگاری پشتم خالی شد،بغضم ترکید مثل بچه های کوچیک گریه میکردم...
با سرعت بیشتری رفتم تا رسیدم به حرعاملی و دیدم بله
حسین شهید شده از طرفی داغ از دست دادن حسین داشت خفهم میکرد
از طرف دیگه نگرانی برای حال بقیه رفقامون،فقط دلم میخواست همه اینا خواب باشه
#دستنویس|#شهید_حسین_زینالزاده
#شهید_دانیال_رضازاده
اینا همه سخته ولی میدونید سخت تر از همه چیه؟!
#شهید_حسین_زینالزاده
#شهید_دانیال_رضازاده
نمیخوام و اجازه هم ندارم نحوه شهادت حسین رو بازگو کنم امااااا
وقتی حسین چاقو میخوره و در حال جون دادن بوده کف زمین
مغازه دار ها هلهله میکنن
چند نفری سنگ پرتاب میکنن
ویکی با لگد به جسم حسین تعرض میکنه
و بعد از اینها هم حمایت قاتل و فراری دادنش
همون مغازه داری شد همدست قاتل که حسین و دانیال و.... برای کمک بهش رفته بودن برای امنیت همون مغازه داری رفته بودن که شد شریک قاتل
#دستنویس|#شهید_حسین_زینالزاده
#شهید_دانیال_رضازاده