#فرازی_ازدعای_روزششم_رمضان
#گناهان_کبیره😔
♻️درخواستهایی که در روز ششم از خداوند داریم عبارتند از:
۱) #خوار نشدن به واسطه #گناه
۲) #مصونیت از #کیفرالهی
۳) #دوری از موجبات #خشم و #غضب الهی
🔶بعضی از #گناهان عواقب بسیار خطرناکی دارد .
انسان همیشه و در هر زمان باید خود را در #پناه خدا قرار داده ،
و درخواست عاجزانه داشته باشد که خودش با لطف و عنایت و کرمش ما را از شر 👹#شیطان و #هوای_نفس که انسان را به سمت #گناه و خطا سوق داده و دعوت می کنند، نجات دهد تا از عواقب #گناه در دنیا و آخرت مصون بمانیم.🤲
به بعضی از این گناهان که عموماََ جزء#گناهان_کبیره اند،اشاره می شود.
☄#شرک_به_خدا >>>این نوع گناه را خداوند هرگز نمی آمرزد.ز(نساء۱۱۶)
☄#یاس_وناامیدی_ازرحمت_الهی
تنها کافران از رحمت الهی نا امید می شوند(حجر/۵۶)
☄#قطع_رحم (بقره/۲۷)
☄#پیمان_شکنی (رعد/۲۵)
☄#خیانت_درامانت (نساء/۵۸)
☄#کم_فروشی (مطففین/۱تا۶)
☄#فرارازجهاد (انفال/۱۶)
☄#اسراف (اعراف/۲۹)
☄#ترک_عمدی_نماز (روم/۳۱)
☄#بدگمانی_وغیبت (حجرات/۱۲)
قطعا #گناهان_کبیره بیشتر از این تعداد است، ولی در اینجا تنها به بخشی از آنها جهت اختصار اشاره شده است.
🤲#خدایا!
مارا آنی و کمتر از آنی به خودمان وا مگذار
و ما را ازشر هوای نفس و شیطان ایمن بدار
#آمین_یارب_العالمین
ـــــــــــــــــــ💕✨ـــــــــــــــــ
✍#فدایی_مولا
پناهی
مبلغه: #متوسطه_اول_شهیدمیثمی_قم
🌐 بانک تولیدات رسانه ای امین قم
@aminqom
┅┅•➰🍃🌺🍃➰•┅┅
#قصه
#صبر
#خشم
روزی روزگاری توی یه جنگل سر سبز یه موشی زندگی میکرد.
موش ِ قصهی ما خیلی زود عصبانی میشد. 😤
کافی بود یه اتفاق خیلی کوچیک بیوفته، سریع شروع میکرد به غُر غُر کردن، به زمین و زمان حرف میزد. چرا اینطوریشد؟ چرا این اتفاق واسهی من افتاد؟ و کلی چراهای دیگه، چرا چرا چرا ...
توی اون جنگل زیبا حیوانات دیگهای هم زندگی میکردند ..
مثل، خرگوشه، 🐰خرسه، 🐻 و ...
یه روز که قرار بود موشه و خرگوشه و خرسه با هم بازی کنند یه اتفاقی افتاد ..
دوست دارید بدونید چه اتفاقی؟
بلهههههه؟
بریم بشنویــــــم ..
🐭 موشه از خونهاش بیرون اومد میخواست بره دنبال خرگوشه که باهم بازی کنند.
رفت و رفت و رفت تا اینکه افتاد تو یه چاله
آخ چشمتون روز بد نبینه از عصبانیت دوست داشت داد بزنه.
وقتی کسی عصبانی میشه میتونه خوب فکر کنه؟ میتونه درست تصمیم بگیره؟
شروع کرد به داد و فریاد که چرا من افتادم تو چاله؟ اصلا این چاله اینجا چیکار میکنه و ... 😩
بچهها موشه باید چیکار میکرد؟
باید اطرافش رو با دقت نگاه میکرد تا راهی واسه بیرون اومدن پیدا میکرد.
اونطرف جنگل خرسه و خرگوشه منتظر موشه بودند، وقتی دیدند دیر کرده شروع به فکر کردن.
🐰خرگوشه گفت: شاید یه اتفاقی افتاده
🐻 خرسه گفت: بهتره یکم دیگه صبر کنیم اگه نیومد بریم دنبالش.
یکم گذشت و خبری از موشه نشد.
خرگوشه و خرسه به سمت خونهی موشه حرکت کردند.
نزدیک خونهی موشه که شدند دیدند داره یه صدایی میاد، صدا داره میگه چرا کسی کمکم نمیکنه؟ چرا این چاله اینجا بود؟ 😩
نزدیک تر که رفتند، دیدند موشه توی چاله 🕳افتاده و داره غُر میزنه ..
خرگوشه به موشه گفت: چی شدی موشه؟
🐹 موشه باز شروع کرد به غُر غُر کردن
خرسه با دقت نگاه به چاله کرد و دید: اطراف اون چاله شاخههای بلندی 🪵 آویزونه و موشه خیلی راحت میتونه بیرون بیاد.
به موشه گفت: موش کوچولو چرا از اون شاخه ها کمک نمیگیری بیای بیرون؟ 🧐
🐭 موشه با تعجب گفت: کدوم شاخه؟
بچهها موشه اینقدر عصبانی شده بود که حتی شاخهها رو ندیده بود. 🙈
خرگوشه گفت: موشه برگرد پشت سرت رو ببین.
موشه برگشت و شاخهها رو دید با کمک یکی از اون شاخه بیرون اومد.
🐼 خرسه گفت: موش کوچولو اتفاق ممکنه برای هر کسی بیوفته، ولی مهم اینه با صبر و حوصله رفتار کنه، عصبانیت که مشکلی رو حل نمیکنه.
موشه تو فکر فرو رفت، با خودش گفت خرسه راست میگه، اگر به جای غُر زدن برگشته بودم عقب اون شاخه رو میدیدم و زودی بیرون میومدم.
از اون به بعد سعی کرد دیگه زود عصبانی نشه.
#سوم
#ناحیه_یڪ
#دبستــان_شــــاهد_مریـــم 🌷
#مربی_تربیتی_امین_هاشمیزاده 📝
#نمایش_عروسکی ( ماسک عروسک) 🐹