شب اول: شروع
جنگ را مسلم بن عقیل شروع کرد. با زیر پا نگذاشتن اخلاق و توجیه نکردن هر وسیلهای برای رسیدن به هدف، هدفی آنقدر حتی مقدس.
جنگ را مسلم بن عقیل شروع کرد. مثل حسین بن علی(ع) در نکشتن حر بن یزید ریاحی و قبول توبه کسی که ظاهرا قدم اول در واقعه را او رقم زده است.
جنگ را مسلم بن عقیل شروع کرد در تنهایی و بییاری و تشنگی و دندان شکسته و نخوردن آب و سازش نکردن با امیرالمومنین کفر و انحراف.
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
شب دوم: تقدیر
برای حسین (ع) کشته شدن را نوشته بودند. همانطور که برای آدم(ع) زنده شدن را. همانطور که برای مهدی(عج) قیام.
آدم از شجره ممنوعه خورد و تقدیرش در زمین به توبه رقم خورد و توبهاش با اشک بر حسین(ع) پذیرفتنی میشود.
مهدی(عج) هم در حصار زمان انتظار منتظرانی را میکشد که زمین را برای قیام و انتقامی آماده کنند که ریشه در ازل دارد.
حالا حسین(ع) است که وارد نینوا شده و با علم به تقدیر محتوم خویش به خدا پناه میبرد از کرب و بلا. اما تماماً تسلیم تماماً رضا.
ذرهای برای تغییر تقدیرش تلاش نمیکند و بلای عظیم را با رضاً برضائک گردن مینهد. تقدیر برای او جبر نیست که هر لحظه میتواند از زیر بارش شانه رها کند اما رضایت دوست را از هر راه و راحتی خواستنیتر یافته است.
خداوند هم مهدی(عج) را برای انتقام از کسانی در حصن غیبت نگاه داشته که رضایت اهواء نفسانی شیطانی را بر رضایت حضرتش(جل عظمته) رجحان دادهاند. و الا خون با خون شسته نمیشود.
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
شب سوم: حقیقت
وجود دختر سه سالهای به نام رقیه(س) از اولاد حضرت سیدالشهدا(ع) محل تردید است و ایندتردید زمانی پر اهمیت میگردد که مبنای نگاه و اعتقاد به اولیای الهی و اصحاب کرامات معنوی از واسطه فیض بودن به منشأ آن ارتقاء یابد.
بر این اساس عقاید و باورهایی یاخته و گسترده میشود که دامنهاش از حقیقت فاصله میگیرد و شاید با این نگاه راه رسیدن به حقیقت اگر غریب نباشد بعید اما گردد.
به نظر میرسد نباید اجازه داد حقیقت قیام و حماسه حسینی به خاطر عدم یقین در واقعیتهای جزئی مخدوش گردد.
حقیقت عاشورا به پای واقعیات نامتیقن نباید ذبح گردد.
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
شب چهارم: بهانه
حر بن یزید ریاحی به یک معنا نقشی اساسی در واقعه روز عاشورا دارد. چه اگر او راه را بر حسین(ع) سد نمیکرد واقعه دیگرجور رقم خورده بود. شاید!
حسین(ع) اما با پذیرش او و قبول توبهاش نشان میدهد گویا این جنگ، ظاهر و بهانه است و او در حقیقت به دنبال نجات انسان است.
قبل از حر، حسین(ع) در نجات زهیر هم ناجی بودنش را ثابت کرده بود و حتی عمرِ سعد را...
قیام بهانه حسین بود برای نجات انسان.
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
شب پنجم[یک]: برزخ
در تمام طول زندگی هر انسانی لحظاتی پیش میآید که دست به اقدامی سرنوشتساز بزند و معمولا این لحظات یک یا دوبار بیشتر برای هرکس پیش نمیآید.
این اقدام دو برزخ دارد. برزخ تصمیم، برزخ انجام. عمر سعد از آنهایی بود که در این برزخ مانده بود. در هر دوی این برزخها. اما کسی مثل عبیداله حر جعفی از برزخ تصمیم گذشته بود. لکن اهلیت اقدام نداشت برای همین تمام همتش در یاری حسین(ع) عطای اسب و شمشیر بود. غافل از آنکه حسین بن علی(ع) ماموریتش از جنگ ظاهر گذشته و به دنبال عَده و عُده نیست.
در این میان ولی لشکر اقلیت حق مملو ست از کسانی مثل عبدالله بن حسن(ع) که از هر دوی این برزخها عبور کردهاند.
همسر زهیر هم از این جنس بود.
مرز سعادت و شقاوت عبور از برزخ تصمیم و اقدام است.
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
امجدآکادمی | آموزش نویسندگی و خلاقیت
شب پنجم[یک]: برزخ در تمام طول زندگی هر انسانی لحظاتی پیش میآید که دست به اقدامی سرنوشتساز بزند و
شب پنجم[دو]: ازدحام گودال
...و ماجرا طفلی از فرزندان برادرش که در حمایت از امام(ع) به سوی گودال شتافت، و ازدحام گودال. و عبداله دست را سپر پیکر مطهر عمو قرار داد. و هنگام هنرنمایی نهایی لعینی به نام حرمله بن کاهل... و اما فیکم مسلم؟ و امان از دل پبامبر عاشورا...
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
شب ششم[یک]: امانت
سختگیری های سیدالشهدا(ع) آن قدر غیر قابل درک ست که گاهی فراموش می شود.
سختگیری هایی که ریشه در شریعت دارد و گمان بعضی هایمان می آید کسی در جایگاه او؛ چنین متصل و ذوب در حقیقت نور نباید چنین دغدغه هایی دم دستی و شاید به زعم کودک فهم ما عوامانه ای داشته باشد.
او اما بر رغم پنداشت عامه ای که پاک بودن دل را جواز عبور از شریعت تلقی می کند به حدی سختگیر است که عذر همراهان مدیون به حق الناس را می خواهد و از ادامه مسیر بازشان می دارد.
گویی شریعت امانتی ست گران که از جان بیشتر باید مراقبش بود و از حسین(ع) چه کسی امانت دارتر؟
او با علم به نوشته شدن شهادت در تقدیر قاسم بن الحسن(ع) به این امانت برادرش اذن میدان نمی دهد تا اینکه اجازه کتبی صاحب امانت را به او می رسانند.
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
امجدآکادمی | آموزش نویسندگی و خلاقیت
شب ششم[یک]: امانت سختگیری های سیدالشهدا(ع) آن قدر غیر قابل درک ست که گاهی فراموش می شود. سختگیری ها
شب ششم[دو]: تکه ماه
و اما بعد
ازرق شامی را که فرستاد به اسفل درکات دوزخ، درست همانجا که چندی پیش پسرهای ازرق را روانه کرده بود تهلیل و تکبیرهای پشت سرش نگاهش را خیره کرد به بهت سیاهی سیاه روبرو. ذهنش رفت به طعن و نیشتر هایی که پدرش را مرد ناکارآمد صلح انگاشته بود. تکه ماه درسهای پدر را امروز مشق کرده بود دلش که آرام شد چهره پدر در جانش قلبش را به لبخند واداشت:
ان تنکرونی فانا ابن الحسن(ع)
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy
شب هفتم[یک]: آزمونهای انسان کامل
باید کودک شیرخواره ات مریض باشد، مثلا تبی چیزی که حال حرکت را از او گرفته و از مادر دور. آن وقت تو هی این طرف و آن طرف بدوی یا حتی بروی برای چاره ای. دوا و دارویی مثلا. تا درک کنی، شیرخواره را روی دست گرفت یعنی چه.
آزمون سهشعبه و گلوی علی اصغر(ع) برای انسان کامل که در همه ابعاد به تکامل رسیده حتی عاطفه، سخت ترین ابتلا از ابتلائات روز عطش بود.
@mohammadmehdiamjad
@amjadacademy