🔶 #وحدت و #تفرقه در کلام #امیرمؤمنان علیهالسلام 🔶
المتقي الهندي في كنز العمّال، بالأسناد عن سليم بن قيس العامري، قال:
سأل ابن الكواء عليّا عليه السلام عن السنة و البدعة و عن الجماعة و الفرقة.
فقال عليه السلام: يا بن الكواء، حفظت المسألة فافهم الجواب: السنة- و اللّه- سنة محمّد صلّى اللّه عليه و آله و البدعة ما فارقها، و الجماعة- و اللّه- مجامعة أهل الحق و إن قلّوا و الفرقة مجامعة أهل الباطل و إن كثروا.
#ابن_کواء از #امیرالمومنین علیهالسلام از #سنت، #بدعت، #جماعت (وحدت) و #تفرقه سؤال کرد؛
پس #حضرت_امیر فرمود: ای پسر کواء سؤال را حفظ کن و جواب را بفهم!
فرمودند: به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت #رسول_خدا محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم است و بدعت آنچه #خلاف آن باشد و به خدا قسم، وحدت، همدست شدن با #اهل_حق است هر چند اندك باشند و تفرقه، همدستى با #اهل_باطل است هر چند بسيار باشند.
📚 کتاب سلیم ابن قیس الهلالی ج۲ ص۹۶۴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لعنت_بر_جبت_و_طاغوت
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
#روایت #روایات_علوی #روایات_نبوی
#روایات_تبری #روایات_برائت #تبری #برائت
.
.
🔶 روضه #حضرت_صدیقه_کبری از زبان خویش 🔶
... فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا.
فَأخَذَ عُمَرُ السَوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍ ـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی
فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـ وَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی
فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ
فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ ؟؟؟!
وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم.
(#حضرت_زهرا علیها السلام ـ با آن وضعیت وخیم، درد بازو، صورت کبود شده، پهلو شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و ... و قلبی شکسته و پُر از غم ـ فرمودند :)
... بر درب خانه ما #هیزم زیادی جمع کردند و #آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند. من در پشت درب ایستاده بودم و آن ها را به خدا و پدرم #قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند.
ناگهان #عمر تازیانه را از دست #قنفذ (غلام #ابوبکر) گرفت و با آن به بازوی من زد.
در این هنگام #تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب #لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد (و من در آن هنگام #باردار بودم) پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.
سپس عُمَر چنان به صورتم #سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و #محسن را (که بی گناه بود) #سقط کردم.
آیا این ها مردمی هستند که می خواهند بر جنازه من نماز بخوانند ؟!!
در حالی كه خداوند و فرستاده او از آنان #بیزاری جستهاند، من نيز از آنان #برائت میجويم.
📚 بحار الانوار (ط - بيروت) ج۳۰ ص۳٤۸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#روایت #روایات_علوی
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
#فاطمیه_خط_مقدم_شیعه_است
#روایات_فاطمی #روایات_فضائل_فاطمی
#شهادت #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه
#شیعه #تولی_و_تبری #حب_و_بغض #فاطمیه
#روایات_مصائب_فاطمی #حضرت_صدیقه_کبری