هدایت شده از نشست روایت امید
جهاد تبیین در اندیشه استاد پناهیان ویراست19 اسفند.jpg
6.74M
✅جهاد تبیین در اندیشه استاد پناهیان
#جهاد_تبیین_چیستی
#جهاد_تبیین_چرایی
#جهاد_تبیین_چگونگی
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
44.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥جهاد تبیین دربیان حجتالاسلام والمسلمین سعید #صلح_میرزایی
📌جلسه اول
🎬معناشناسی و توضیح مفاهیم جهاد تبیین و آثار آن در نگرش امام و رهبری
#جهاد_تبیین_چیستی
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
37.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥#جهاد_تبیین_حجتالاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی
📌جلسه دوم
🎬الزامات اخلاقی و محتوایی جهاد تبیین
#جهاد_تبیین_چگونگی
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
31.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥#جهاد_تبیین_حجتالاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی
📌جلسه سوم
🎬اهمیت جهاد تبیین و الگوهای تبیینی
#جهاد_تبیین_چرایی
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
35.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥#جهاد_تبیین_حجتالاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی
📌 جلسه چهارم
🎬الزامات اخلاقی و محتوایی جهاد تبیین
#جهاد_تبیین_چگونگی
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥#جهاد_تبیین_حجتالاسلام والمسلمین استاد پناهیان
🎬 مهارت های لازم برای انجام جهاد تبیین
🎬 افزایش مهارت مقدم بر دیگر مسائل جهاد تبیین است
#جهاد_تبیین_چگونگی
#جهاد_تبیین_لوازم
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
جهاد تبیین.ppsx
10.03M
🔰#جهاد_تبیین
#حجت_الاسلام_راجی
🔸 منظومه فکری رهبری در جهاد تبیین
🔹 تبیین حرکت و اهمیت آن
🔸 چیستی، چرایی، ظرفیتها و چالشها
🔹 بایدها و نبایدها
🔸 راهحل های متناسب با چالشها
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
منطق تبیینی رهبری نسخه ویرایش شده.jpg
1.71M
💥#جهاد_تبیین_حجتالاسلام والمسلمین راجی
🎬 منطق تبیینی رهبری براساس بیانیه گام دوم
#جهاد_تبیین_گامدوم
🔶نشست هماندیشی «روایت امید»
هدایت شده از نشست روایت امید
نشست «روایت امید» روز اول.pdf
2.51M
ازنظر مقام معظم رهبری: جهاد تبیین یعنی مقابله با تحریف، ایستادگی در مقابله
با تحریف دشمن و باز کردن گره ذهنی مردم؛ البته این مال امروز نیست، بلکه تمام
کارهای�ی ک�ه علم�ای قبل�ی انج�ام می دادن�د تبیی�ن ب�ود؛ علم�ای م�ا در ط�ول تاری�خ ه�ر وق�ت
شبهه ای پیش می آمد شروع به تبیین می کردند، مثل نوشتن کتاب الغدیر که در پاسخ
به یک شبهه بود.
علامه امینی به خاطر حرف شخصی که این ماجرای غدیر سند ندارد، عمر خود را به
کتاب الغدی ��ر اختص��اص داد، علم ��ا همه زمان ه ��ا در ح��ال جه�اد تبیین بوده ان ��د؛ مثا دورانی
که وهابیت شکل گرفت علما وارد شدن و زمانی که بهائیت شکل گرفت ورود کردند.
همه این کارهای علما به خاطر این بوده که گره ذهنی مردم را حل کنند.
سوره 29. عنكبوت آيه 6
👇👇👇
وَمَن جَاهَدَ فِإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ
✔️ترجمه
وهركس تلاش كند پس براى خود مىكوشد، زیرا خداوند از جهانیان بىنیاز است.
✔️نکته ها
مراد از جهاد در این آیه، تنها جهاد با شمشیر و با دشمنان نیست، بلكه مراد هرگونه تلاش و كوشش است؛ خواه این تلاش در راه خودسازى و به اصطلاح جهاد با نفس باشد یا مبارزه با وسوسههاى شیطان و یا با دشمنان خارجى.
✔️پيام ها
1- خداوند به تلاش ما نیاز ندارد. «و مَن جاهد فانّما یجاهد لنفسه»
من نكردم خلق تا سودى كنم
بلكه تا بر بندگان جودى كنم
2- براى تشویق مردم به تلاشهاى مثبت، از گرایشهاى درونى و فطرى، همچون حبّ نفس استفاده كنیم. (انسان فطرتاً به دنبال سود و منافع خویش است) «و مَن جاهد فانّما یجاهد لنفسه»
3- بىنیازى خداوند، واقعى و حتمى است. (بر خلاف اظهار بىنیازى ما كه در عین نیاز است.) «انّ اللَّه لغنىّ عن العالمین»
4- خداوند، هم از انسانها بى نیاز است و هم از فرشتگان و هم دیگر موجودات. «لَغنىّ عن العالَمین»
🌍http://eitaa.com/joinchat/2781151234C628d820482 ایتا
🌍 http://sapp.ir/abassalitatme سروش
🌍https://telegram.me/a_fatemi24 تلگرام
🌍https://www.instagram.com/a.fatemi7 اینستاگرام
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
سوره 29. عنكبوت آيه 7
👇👇
وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِى كَانُوا يَعْمَلُونَ
ترجمه
و كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند، قطعاً لغزشهاى آنان را مىپوشانیم، و بى شك بهتر از آنچه عمل مىكردهاند پاداششان مىدهیم.
نکته ها
از بهترین نمونههاى جهاد كه در آیهى قبل خواندیم، ایمان و عمل صالح است كه در این آیه عنوان شده است.
پيام ها
1- انسان براى دریافت پاداشهاى الهى، به ایمان و عمل صالح، هر دو نیازمند است. «آمنوا و عملوا الصّالحات»
2- مؤمنان از لغزش و گناه به دور نیستند. «و الّذین آمنوا... لنكفّرن عنهم سیئاتهم»
3- پاداش الهى، تنها عفو گناهان گذشته نیست، بلكه دریافت بهترین پاداش نیز هست. «لنكفّرن عنهم سیئاتهم و لنجزینّهم»
4- دریافت پاداش پس از پاك شدن از گناهان است. «لنكفّرن... لنجزینّهم»
🌍http://eitaa.com/joinchat/2781151234C628d820482 ایتا
🌍 http://sapp.ir/abassalitatme سروش
🌍https://telegram.me/a_fatemi24 تلگرام
🌍https://www.instagram.com/a.fatemi7 اینستاگرام
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
⬅️هفت راه تقرب به خدا
روایات، نزدیکترین حالت بنده به پروردگار را حالتی معرفی کردهاند که او در سجده با خدای خود راز و نیاز میکند.
* راه های تقرب به خدا
اشاره
یکی از موضوعات جالب توجه برای عموم مردم و بهویژه نسل جوان، راههای تقرب به پروردگار یا به عبارت دیگر «سیر و سلوک الی الله» است؛ اما با توجه به مسیرهای انحرافی در این راه، لازم است برای پیمودن صحیح این طریق، از کلام اهلبیت(ع) بهره گرفت.
به قول حافظ:
قطع این مرحله بیهمرهی خضر مکن // ظلمات است، بترس از خطر گمراهی
با مراجعه به کلمات اهلبیت(ع) و جستجوی واژههایی مانند «تقرب»، «اقرب»، «المتقربون» و«توسل» میتوان به هفت راه برای سیر و سلوک الی الله یا همان تقرب به پروردگار رسید.
1. معرفت
امیرالمؤمنین(ع) در خطبه نورانی 110 نهجالبلاغه درباره برخی از راههای تقرب به پروردگار میفرماید: «إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ»: «بهترین وسیلهای که انسانها میتوانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند، ایمان به خدا و پیامبر(ص) و جهاد در راه خداست». سپس در ادامه میفرماید: «وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ»: «و یکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انسانی است».
داستانی از امام موسی بن جعفر(ع)
مرحوم کلینی در الکافی و شیخ مفید در الارشاد، داستان زیبایی در این زمینه نقل نمودهاند:
شخصی میگوید: پسرعمویی داشتم به نام حسن بن عبدالله که از عابدترین مردم زمانه خود بود و خلیفه از او پروا داشت. به دلیل تلاش و جدیتی که در دینداری از خود نشان میداد، گاهی خلیفه را با کلماتی تند، موعظه مینمود و امر به معروف و نهی از منکر میکرد وخلیفه هم او را تحمل میکرد. روزی امام کاظم(ع) او را در مسجد دید، به او فرمود: «روشی که تو داری مورد علاقه و موجب خوشحالی من است. تنها مشکل تو این است که از معرفت به دور هستی، معرفت را به دست آور». به امام عرض کرد: معرفت چیست؟ امام(ع) فرمود: «فهم دین از راه حدیث؛ برو و از راه احادیث فهم را به دست آور». پرسید: از چه کسی؟ امام(ع) فرمود: «از فقهای مدینه؛ البته آنچه آموختی، به من عرضه کن». امام(ع) تمام آموختههای او را باطل دانست و بار دیگر فرمود: «برو فهم دین را به دست آور». به امام عرض کرد: من در پیشگاه پروردگار احتجاج خواهم کرد که شما راه را به من نشان ندادید؛ مرا به معرفت راهنمایی کنید. اینجا بود که امام(ع) پس از ایجاد عطش در وی، راه حقیقی را به وی نشان داد و حقانیت امیرالمؤمنین(ع) و حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) را برای او بازگو نمود و جانشینی امامان بعد از پیامبر(ص) را یک به یک تا زمان خود بیان کرد و سپس از امامت خود برای او سخن گفت. او از امام(ع) درخواست معجزه کرد و امام، معجزهای به او نشان داد.
از این داستان به خوبی استفاده میشود، قدم اول در راه سیر و سلوک و تقرب به پروردگار، معرفت است و انسان بدون معرفت، به جایی نمیرسد.
تأکید بر تعقل برای پیدا کردن راه
در قرآن و روایات، برای دریافت راه صحیح، به بهرهگیری از عقل تأکید فراوانی شده است. قرآن کریم از زبان اهل دوزخ میگوید: «لَو كُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما كُنّا في أَصحابِ السَّعيرِ»: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم».
اولین کتاب در الکافی «کتاب العقل و الجهل»، در بر گیرنده سی و شش حدیث درباره عقل و بهرهگیری از آن و دومین کتاب آن «کتاب الحجه»، در باب شناخت حجتهای الهی است. این مسئله بیانگر آن است که مهمترین راه برای تقرب به پروردگار، معرفت پروردگار و حجتهای الهی، با به کار انداختن عقل و اندیشه است. در اینجا به چند حدیث در این زمینه اشاره میکنیم.
الف) در روایتی آمده است:
«وَ أَثْنَى قَوْمٌ بِحَضْرَتِهِ عَلَى رَجُلٍ حَتَّى ذَكَرُوا جَمِيعَ خِصَالِ الْخَيْرِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) كَيْفَ عَقْلُ الرَّجُل؟ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نُخْبِرُكَ عَنْهُ بِاجْتِهَادِهِ فِي الْعِبَادَةِ وَ أَصْنَافِ الْخَيْرِ تَسْأَلُنَا عَنْ عَقْلِهِ فَقَالَ(ص) إِنَّ الْأَحْمَقَ يُصِيبُ بِحُمْقِهِ أَعْظَمَ مِنْ فُجُورِ الْفَاجِرِ وَ إِنَّمَا يَرْتَفِعُ الْعِبَادُ غَداً فِي الدَّرَجَاتِ وَ يَنَالُونَ الزُّلْفَى مِنْ رَبِّهِمْ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ»: «گروهی در محضر پیامبر(ص) شخصی را ستودند و از همه خصلتهای نیک او یاد کردند. پیامبر(ص) فرمود: عقل آن مرد چگونه است؟ گفتند: ای پیامبر! ما از کوشش او برای عبادت
فرشته وحی کرد که به اندازه عقلش، به او پاداش میدهم».
و) در روایت دیگری آمده است: «سَمِعَ(ع) رَجُلًا مِنَ الْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَ يَقْرَأُ فَقَالَ نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ خَيْرٌ مِنْ صَلَاةٍ [عَلَى] فِي شَكٍّ»: «امام علی(ع) شنید که مردی از حرویان (خوارج) به عبادت و خواندن قرآن و شبزندهداری مشغول است، حضرت فرمود: خواب با یقین، بهتر است از نماز با شک».
2. انجام واجبات
دومین راهی که برای سیر و سلوک الی الله و تقّرب به پروردگار در کلام امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 110 نهجالبلاغه آمده است، انجام واجبات است. حضرت با اشاره به جهاد، آن را قلّه بلند اسلام معرفی میکند: «وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَام». سپس به اقامه نماز اشاره کرده و آن را حقیقت دین و آیین معرفی میکند: «وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّة». آنگاه پرداخت زکات را به عنوان یک فریضه واجب بیان کرده: «وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَة» و روزه ماه رمضان را سپری از عذاب الهی میداند: «وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَاب». سپس با معرفی حج و عمره به عنوان وسیلهای برای از بین رفتن فقر و پاک شدن گناهکاران: «وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْب»، صله رحم را وسیلۀ فزونی در مال و طول عمر معرفی کرده است: «وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَاِنَّها مَثْراةٌ فِى الْمالِ، وَ مَنْسَأَةٌ فِى الأجَلِ»
امام صادق(ع) نیز از رسولخدا(ص) روایت میکند که خداوند متعال فرمود: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ»: «هیچ بندهای به من تقرّب پیدا نکرده است با چیزی که نزد من محبوبتر از انجام واجبات باشد».
امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه نماز را وسیله تقرّب به پروردگار معرفی کرده و میفرماید: «تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا»: «امر نماز را به عهده بگیرید و آن را حفظ کنید؛ زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به خدا نزدیک کنید».
روایات، نزدیکترین حالت بنده به پروردگار را حالتی معرفی کردهاند که او در سجده با خدای خود راز و نیاز میکند. در کتاب الکافی، کامل الزیارات ابنقولویه قمی، کتابُ مَن لایَحضُرُه اَلفَقیه و ثواب العمال، شیخ صدوق از امام صادق(ع) روایت کرده است که حضرت فرمود: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ اَلْعَبْدُ إِلَى اَللَّهِ تعالی وَ هُوَ سَاجِدٌ»: «نزدیکترین حالتی که بنده به پروردگار دارد، حالت سجدۀ او است». سپس امام(ع) به این آیه قرآن اشاره فرمود که خداوند میفرماید: «وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»: «سجده کن و به خدا تقرّب جوی».
انجام واجبات تا آنجا اهمیت دارد که امیرمؤمنان(ع) هشدار میدهند که اگر انجام مستحبات به واجبات زیان رساند، موجب تقرّب انسان به خداوند نخواهد شد: «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِض».
3. خدمت به مردم
امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 110 نهجالبلاغه، سومین راه تقرب به پروردگار را خدمت به مردم دانسته و میفرماید: «وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ»: «و نیکوکاری و خدمت به مردم، آدمی را از ابتلای به ذلت و خواری حفظ میکند».
آن حضرت صدقۀ پنهانی را نیز وسیلۀ نابودی گناهان و صدقۀ آشکار را وسیلۀ جلوگیری از مرگهای ناگهانی و زشت میداند و میفرماید: «وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ اَلْخَطِیئَهَ وَ صَدَقَةُ اَلْعَلاَنِیَةِ فَإِنَّهَا تَدفَعُ مِیتَةَ السُّوء».
کلمات اهلبیت(ع) در موضوع برکات خدمت به مردم و چگونگی پیمودن کمالات و از بین رفتن گناهان به این وسیله، بسیار زیاد است و در این مختصر نمی¬گنجد. امیرالمؤمنین(ع) در حکمت 24 نهجالبلاغه میفرماید: «مِنْ کَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ، وَ التَّنْفِیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ»: «از کفّاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبتدیدگان است».
همچنین آن حضرت در نامۀ معروف به عهدنامه مالک اشتر، وسیلۀ تقرّب به پروردگار را رسیدگی به حقوق و نیازمندیهای نیازمندان، یتیمان وسالمندان دانسته و میفرماید: «فَتَقَرَّبْ إِلَى اللَّهِ بِتَخَلُّصِهِمْ وَ وَضْعِهِمْ مَوَاضِعَهُمْ فِي أَقْوَاتِهِمْ وَ حُقُوقِهِم».
در روایتی از رسولخدا(ص) نیز آمده است: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَدْخَلَ عَلَى قَلْبِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ مَسَرَّة»: «از نزدیکترین حالاتی که بنده به خدای عزوجل دارد، زمانی است که قلب برادر مؤمن خود را شاد گرداند».
4. دوری از گناه
امام صادق(ع) فرمود: در مناجات خداوند با موسی(ع) چنین آمده است: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ ا
#موضوع:نماز جمعه
#آیه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
ﺍﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ!ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍی #ﻧﻤﺎﺯ_ﺭﻭﺯ_ﺟﻤﻌﻪ ﻧﺪﺍ ﺩﻫﻨﺪ،ﺑﻪ ﺳﻮی ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺸﺘﺎﺑﻴﺪ،ﻭ ﺧﺮﻳﺪﻭﻓﺮﻭﺵ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻛﻨﻴﺪ،ﻛﻪ ﺍﻳﻦ [ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﻭ ﺗﺮک ﺧﺮﻳﺪﻭﻓﺮﻭﺵ ]ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ[ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺍﺷﺶ ]ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺁﮔﺎهی ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ.
📚سوره مبارکه #جمعه آیه ۹
#حدیث
پیامبر #اکرم صلّی الله عليه و آله و سلّم
ثَلاثٌ لَو تَعْلَمُ اُمَّتي ما لَهُم فيها لَضَربواْ عَلَيْها بِالسَّهامِ: الأذانُ والغُدُوُّ إلي الجُمُعةِ والصَّفُّ الأوَّلُ.
سه چيز است اگر امت من ثواب و قدر آن را می دانستند برای دسترسی به آن از يکديگر سبقت ميگرفتند:
۱.اذان گفتن
۲.در #نماز_جمعه پيشگام بودن
۳.در نماز جماعت در صف اوّل جا گرفتن
📚جامع احاديث الشيعه جلد 6 صفحه 418
پيامبر #اکرم صلّی الله عليه و آله و سلّم
ما مِن مُؤمنٍ مشي بِقَدمَيهِ اِلَي الجُمُعةِ اِلاّ خَفَّفَ اللهُ عَلَيه اَهوالَ يَومِ القِيامَة
هر مؤمنی که با قدمهای خود به سوی #نماز_جمعه گام بردارد خداوند هول و هراسهاي روز قيامت را بر او آسان خواهد نمود.
📚بحارالانوارجلد 89 صفحه197
حضرت #علی عليهالسلام
لا تُسافِرْ في يَومِ الجُمُعةِ حَتّي تَشهَدَ الصّلاةَ، الاّ فاصلاً في سبيلِاللهِ أوفي أمرٍ تُعذَرُ بِه.
در روز #جمعه تا در نماز جمعه شرکت نکردی مسافرت نکن مگر سفرت برای جهاد در راه خدا باشدو يا از جهتی معذور بوده باشی.
📚جامع احاديث الشيعه جلد6 صفحه 424
#داستان
خشک سالی و قحطی شهر مدینه را فرا گرفته بود،احتیاجات اولیه ی مردم چنان گران و نایاب شده بود که مردم، روزگار را به سختی می گذراندند،تنها هنگامی که قافله ای تجارتی به مدینه می آمد،مردم از ته دل خوشحال می شدند،صدای طبل شادی و هلهله ی مردم بر می خواست ،مردم سراسیمه به قافله نزدیک می شدند و احتیاجات خود را ارزان تر از همیشه می خریدند،ظهر جمعه بود.مردم مدینه در مسجد مدینه جمع شده بودند،پیامبر صلّی الله وعلیه و آله وسلّم مشغول خواندن خطبه های #نماز_جمعه بود،در این هنگام،ناگهان صدای هلهله از بیرون برخاست و صدای طبل شادی شنیده شد،لحظه ای نگذشته بود که خبر به نمازگزاران مسجد رسید که کاروانی بزرگ از شام به مدینه رسیده و با خود مواد غذایی آورده است،این خبر،صف های نماز جمعه را به هم ریخت،نمازگزاران مسجد که هفته های سختی را گذرانده بودند،بی اختیار به پا خاستند و به سرعت به سوی قافله حرکت کردند،پس از مدتی،مسجد از همهمه ای که ایجاد شده بود نجات یافت،سکوت سنگینی بر مسجد نشست پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به صف های نماز که بسیار خلوت شده بودچشم دوخت،فقط هشت نفر در مسجد مانده اند يا دوازده نفر،كه از شرمندگی سر به زیر انداخته بودند،از جای خود تکان نخوردند،پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم با آرامشی خاص فرمود:
سوگند به خدایی که جانم در دست اوست اگر شما چند نفر هم از مسجد می رفتیدو کسی در مسجد نمی ماند، از آسمان بر سر همه سنگ می بارید.
📚تفسیر نمونه جلد 24صفحه 125
#نمازجمعه
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
#جهت_عضویت_به_روی_آدرس_کلیک_کنید
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅ام خلف و ام وهب: الگوهای همسران شهید
«ام خلف » همسر «مسلم بن عوسجه » از زنان شیعه و از یاران حضرت سیدالشهداء علیه السلام بود. پس از شهادت «مسلم » پسرش «خلف » آماده جنگ شد. امام حسین علیه السلام از او خواست که به سرپرستی مادرش بپردازد. ولی مادرش او را #تشویق به جنگ کرد و گفت: «جز با یاری پسر پیغمبر صلی الله علیه و آله از تو راضی نخواهم شد.» «خلف » پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید. پس از شهادتش #سر او را به طرف مادرش پرتاپ کردند. او هم سر را برداشته، بوسید و گریست.
🔹«ام وهب » همسر «عبدالله بن عمیر کلبی » از طائفه «بنی علیم » بود. چون شوهرش تصمیم گرفت از کوفه به یاری امام حسین علیه السلام بیرون آید، ام وهب نیز اصرار کرد تا او را هم با خود ببرد. شبانه به یاران امام در کربلا پیوستند.
روز عاشورا وقتی شوهرش به میدان رفت، او نیز #چوبی به دست گرفت و به میدان شتافت ولی امام حسین علیه السلام مانع او شد و فرمود: «بر زنان جهاد نیست.» اما پس از شهادت شوهرش به بالین او رفت و صورت او را پاک می کرد که شمر غلامی را به سراغ او فرستاد. آن غلام با گرزی بر سر آن زن کوبید و او را #شهید کرد.
@fatemi5
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید:
🔹 «الذین امنوا وهاجروا وجاهدوا فی سبیل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجة عند الله واولئک هم الفائزون ) ;«آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند .»(آیه 20 توبه)
🔸قرآن در بیش از 14 آیه به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است که نشان از اهمیت آن دارد. در اسلام انواع هجرت وجود دارد که به
❇️برخی اشاره می کنیم:
1. هجرت برای فراگیری #دانش:
🔺قرآن می فرماید: « فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین ...»; «شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند; چرا از هر گروهی از آنان طایفه ای کوچ [و هجرت] نمی کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟» (آیه 122 توبه)
🔻در روایات به مسلمانان دستور داده اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه های دور دست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند . پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «اطلبوا العلم ولو بالصین ( وسائل الشیعه، ج 18، ص 14 )
2. هجرت برای حفظ #دین:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می یابد .» (بحار، ج 19، ص 31)
3. هجرت از دست ظلم #ظالمان:
🔺قرآن می فرماید: « آنها که مورد ستم واقع شدند، و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه ای در دنیا به آنها خواهیم داد .» (آیه 41 نحل)
4. هجرت از گناه (هجرت درونی):
اصولا روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت » به «نور» و از کفر به ایمان، از #گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است. . امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: « کسی می گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند .» (سفینة البحار، ماده هجر)
👈هجرت تاریخی امام خمینی(ره) نیز نوعی هجرت از دست ظالمین و برای حفظ دین بود.
درمسیر بندگی
@a_fatemi24
✅وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِى كَانُوا يَعْمَلُونَ
ترجمه
و كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند، قطعاً لغزشهاى آنان را مىپوشانیم، و بى شك بهتر از آنچه عمل مىكردهاند پاداششان مىدهیم.
🌹نکته ها
از بهترین نمونه هاى جهاد كه در آیه ى قبل خواندیم، ایمان و عمل صالح است كه در این آیه عنوان شده است.
🌹پيام ها
1- انسان براى دریافت پاداشهاى الهى، به ایمان و #عمل صالح، هر دو نیازمند است. «آمنوا و عملوا الصّالحات»
2- مؤمنان از #لغزش و گناه به دور نیستند. «و الّذین آمنوا... لنكفّرن عنهم سیئاتهم»
3- پاداش الهى، تنها #عفو گناهان گذشته نیست، بلكه دریافت #بهترین پاداش نیز هست. «لنكفّرن عنهم سیئاتهم و لنجزینّهم»
4- دریافت پاداش پس از #پاك شدن از گناهان است. «لنكفّرن... لنجزینّهم»
عنکبوت ۱۷
@fatemi5
خلاصه سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوینژاد
به مناسبت هفته بسیج مستضعفان
1392/9/9
در یک برداشت و نگاه کاملا سلیقه ای به کلمه بسیج، میتوانیم بسیج را مخفف چند مفهوم بدانیم؛ در حقیقت پایههای حرکتی یک بسیجی را می توانیم در این چند حرف خلاصه کنیم:
«ب» بسیج به معنای بیداری است.
انسان در اثر یک سری اطلاعات و آگاهیها به نقطه ای میرسد که درک کند هدف اصلی زندگی کردن، رسیدن به گزینههای خور و خواب و خشم و شهوت نیست و یکی از قسمتهای مهم این است که انسان بتواند به همنوع خودش کمک کند و در جهت یاری مظلومان، قیام کند. این قیام ممکن است قیام اقتصادی باشد در مبارزه با فقر، قیام نظامی باشد در مبارزه با استعمار و استثمار، یا قیام فرهنگی [جنگ نرم] باشد. روی هم رفته، یک بسیجی واقعی اول باید در اثر آگاهی، بیدار شود.
«س» بسیج را میتوانیم بطور خیلی سلیقه ای، سازماندهی اسم بگذاریم.
یعنی هیچ تشکیلات و تشکل و هیچ انگیزه و بیداری در عالم، بدون سازماندهی جواب نمیدهد.
سازماندهی یعنی متمرکز کردن نیروها در جهت یک هدف، و نگه داشتن این قوا در کنار هم. این هم آوایی و همنوایی در این قوا باعث میشود ضربههایی که زده میشود، متمرکز تر و موثرتر باشد. لذا دومین وظیفه بسیجی این است که در سازماندهی قرار بگیرد و در این سازماندهی فقط نقش خودش را بازی کند. یک بازیکن خوب فوتبال که بهترین پستش دفاع است، ممکن است بتواند نقش یک فوروارد را هم بازی کند، اما اگر پست خودش را رها کند و به نقش دیگری بپردازد، سازماندهی این تیم را به هم میریزد.
در بحث بسیج، چه در جنگ نرم و چه در جنگ سخت، سازماندهی دومین مطلب مهم است. چه کسی به درد کجا میخورد و در چه زمانی چه کار باید بکند. یک بچه حزباللهی حتی با انگیزه بالا، نمیتواند بسیجی خوبی باشد، مگر اینکه در یک سازمان قرار بگیرد.
«ی» بسیج را یاریگری نام میگذاریم.
یعنی بسیجی خودش فرمانده نیست، بلکه ولایت و خدا را یاری میکند. در حقیقت یعنی در پناه یک فرمانده قرار گرفتن. بسیجی یعنی یاریگر، نه تصمیم گیرنده و عامل. زمانی که به او بگویند بجنگ، بدون چون و چرا میجنگد و وقتی هم بگویند جنگ تمام است، چون و چرا نمیکند.
مرحوم شهید کاوه، زمانی در لشگر ویژه شهدا در کردستان فرمانده ما بود. ایشان در بحث سازماندهی و اطاعت آدم بسیار عجیبی بود. یک دفعه شب و نصفهشب بالای سر گردان بود. به فرمانده گردان می گفت کنار بایست، می خواهم نیروهایت را چک کنم. وسط ستونها میگشت، به یک نفر میگفت نفر جلوییات چه کسی است؟ نفر پشت سریات چه کسی است؟ اسم ببر! اگر نمیدانست، تنبیهاش میکرد. میگفت چگونه ممکن است در سازمانی قرار بگیری که ندانی عقب و جلویت چه خبر است!
آن زمان در کردستان، زمانی که ستون در کنار کوه حرکت میکرد، کوملهای در تاریکی شب می آمد و از غفلت یک بسیجی که یک لحظه جلویش را ندیده، استفاده میکرد و خیلی آرام وارد صف میشد. در آن تاریکی و ظلماتی که ما فقط کولهپشتی نفر جلویی را میدیدیم، خیلی آرام عقبه گردان را به یک مسیر دیگر می برد؛ جلو به یک مسیر میرفت، عقب به یک مسیر دیگر. این گونه کمین میزدند.
بسیجی، سازماندهیشدهء یاریگر است، اطاعت محض! زمانی که فرماندهی در بسیج دستور میدهد، اعمال سلیقههای شخصی، دقیقا آفتی است که بسیج را تبدیل به نهادهایی میکند که در طول تاریخ اسلام تشکیل شدند و پوسیدند و از هم پاشیدند.
با این که فرماندهان زمان جنگ، امام نبودند، معصوم هم نبودند، اما هرچه که یک فرمانده دسته میگفت، کل دسته رعایت میکردند، ولو اشتباه باشد! میگفتند فرمانده دسته کسی است که از هر ده صحبتش، هفت تایش حتما درست است. سه تای غلط را هم بایدبخاطر آن هفت تای درست رعایت کنی. یاریگری - و نه فرماندهیگری - وظیفه سوم یک بسیجی واقعی است.
«ج» بسیج را حمل بر جهاد میکنیم.
جهاد دو بُعد دارد. اگر بسیجی فقط به یک بُعد بپردازد، یعنی جهاد نظامی و جنگ نرم و سخت، حرکت با این یک بال به زمینش میزند.
+ جهاد در دین مبارک اسلام تعریف شده:
1. جهاد در جنگ سخت و نیمه سخت و نرم.
2. جهاد با نفس.
آیت الله مظاهری(حفظه الله)، چهار جلد جهاد با نفس کار کرده اند که در آن زمان بچههای جبهه آن را پاره کرده بودند از بس خوانده بودند! و همین طور کتاب روشهای کنترل غرایز ایشان.
بسیجیای که فکر کند وظیفه اش فقط جهاد در جنگ است، بسیجی نمیماند. بال ِ جهاد با نفس، باید به اندازه بال جهاد نظامی قوی باشد.
این دو باید با هم حرکت کنند. ما سوپرمن و آرنولد نمیخواهیم! نظامیگری ما با نظامیگری غربیها خیلی فرق دارد. دلیل این که بچههای جنگ توانستند بسیجی واقعی باشند، این بود که همپای مباحث نظامی، بطور جدی به مباحث مبارزه با نفس و مباحث اخلاقی پرداختند.
🔖منبر کوتاه 🔖
#شهادت سردار سپهبد سلیمانی
بمناسبت آسمانی شدن سردار عالیمقام
♦️سه ویژگی بارز شهید حاج قاسم سلیمانی
🔸رهبر معظم انقلاب درخصوص سردار سلیمانی فرمودند: ایشان بارها، بارها، بارها جان خودشان را در معرض تهاجم دشمن قرار دادهاند، در راه خدا، برای خدا و مخلصاً لِلّه؛ و مجاهدت کردهاند.
1️⃣ ایثار و فداکاری
رهبر معظم انقلاب درخصوص سردار سلیمانی فرمودند: ایشان بارها، بارها، بارها جان خودشان را در معرض تهاجم دشمن قرار دادهاند
یکی از صفت های زیبای اولیای الهی صفت #ایثار است . شهید قاسم سلیمانی همانطور که حضرت آقا فرمودند بارها و بارها جان خودشان را فدا کردند . بالاتر از جان هم داریم؟
♦️اهمیت و ارزش ایثار در جان، فراتر از ایثار در مال است. کمتر کسی است که حاضر شود زندگی دیگری را بر زندگی خود مقدم بدارد. حتی فرشتگانِ برجسته ای، مانند جبرئیل و میکائیل از این نوع ایثار تن می زنند (کراجکی، 1410: 2، 55).
🔻ایثار در جان، مرتبه انسان کامل است. از این رو؛ ایثار امام علی در لیلة المَبیت مورد ستایش خداوند متعال قرار می گیرد و خداوند، این چنین در نزد فرشتگان به آن مباهات می کند:
«و کسانی از مردم، جانشان را برای به دست آوردن رضای خدا، سودا می کنند» (بقره: 207).
ایثارگران به واسطه ایمان راستین، به راحتی در صف مجاهدان راه خدا درآمده و با ایثار جان و مال، دین خدا را یاری می کنند. کسی که جان برکف از اسلام و مرزهای اسلامی دفاع می کند، خود را به آب و آتش می زند و چه بسا خون پاکش در راه پاسداری از اسلام و ارزش های اسلامی ریخته شود، بالاترین درجه ایثار و محبوب ترین مقام را نزد خدا دارد؛ چنانکه رسول خدا درباره ارزش خون پاک شهیدان راه خدا می فرماید: «هیچ قطره ای در پیشگاه خداوند، محبوب تر از قطره خونی نیست که در راه خدا ریخته می شود» (اصول کافی شیخ کلینی ج 5، 53).
2️⃣ اخلاص و رضایت خدا
♦️حضرت آقا در وصف شهید سلیمانی فرمودند :
👈 در راه خدا، برای خدا و مخلصاً لِلّه
🔸امام صادق (علیهالسلام) در مورد نقش امنیتی اخلاص بر روان آدمی میفرماید:
«اگر مؤمن خود را برای خدا خالص گرداند، خداوند هر چیزی را از او خواهد ترساند. حتی حشرات زمین، درندگان[صحرا] و پرندگان هوا را از او میترساند. هر چیزی در برابر مؤمن مخلص رام است و هیبتش بر همه آشکار است».(کنز العمال، ج۳، ص۶۷۴.)
واقعا دشمن از سردار سلیمانی می ترسید و این بخاطر ویژگی شهید سلیمانی بود که به غیر خدا از احدی نترسید . و امروز دشمن با شهادت ایشان جشن و شادی می کنند همانطور که بنی امیه و آل زیاد و آل مروان با شهادت امام حسین علیه السلام به شادی پرداختند .
وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللَّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَالْعَذابَ الْاَلیمَ (زیارت عاشورا )
3️⃣ مجاهدت (جهاد در راه خدا )
امام علی علیه السلام فرمودند :
إِنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أَبوابِ الجَنَّةِ فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ أَولیائِهِ (نهج البلاغه، الخطبة 27.)
دو نکته از این حدیث 👇
🔷اول 👈إنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أَبوابِ الجَنَّةِ جهاد دری از درهای بهشت است.
🔷دوم 👈 «فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ أَولیائِهِ» این در را خدا برای اولیاء خاصش و دوستان خاصش گذاشته است و باز می کند . می فرمایند در جهاد را برای خاص اولیائش باز گذاشته است.
حضرت آقا در پیام امروزشان فرمودند :
او همهی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او در همهی این سالیان بود.
😭خوشا بحال شهید سلیمانی که اولا اهل جهاد بود و جزء اولیای خاص الهی است و در بهشت به روی او باز شده و بهشت مشتاق اوست . این یعنی عاقبت بخیری .....
♦️گریز به روضه 👇
▪️شهید سلیمانی سلام ما رو به ارباب بی کفن ابا عبدالله الحسین علیه السلام برسان تصاویری از پیکر اربا اربای شهید سلیمانی پخش شده دیدم بدن شهید سلیمانی تکه تکه شده یا الله اما عرض روضه من این باشه ثوابش برسه به روح همه ی شهدا مخصوصا شهید قاسم سلیمانی یه عکسی منتشر شده از دست سردار سلیمانی وقتی نگاه کردم دیدم انگشتر به دست شهید سلیمانی است تا انگشتر رو دیدم یاد انگشتر امام حسین علیه السلام در کربلا افتادم سردار سلیمانی تو شهید شدی اما انگشترت در دستت بود اما ...
لا یوم کیومک یا ابا عبدالله اومد تو گودی قتلگاه یه چیزی ببره چشمش افتاد به انگشتر چه کرد ؟ بمیرم برات حسین جان ....
حسین جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
هر جا نشستی صدا بزن یا حسین یا حسین ...
#منبرک
@fatemi5
@fishemenbar
✅«قَالَ لِلْجَوَادِ علیه السلام رَجُلٌ: أَوْصِنِی قَالَ علیه السلام، وَ تَقْبَلُ؟ قَالَ؛ نَعَمْ قَالَ علیه السلام؛ تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ الْهَوَى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ»؛
✅ مردی به حضرت جواد علیه السلام عرض کرد: مرا سفارشی بفرمایید. امام علیه السلام فرمود: می پذیری؟. گفت: آری. فرمود: تکیه بر صبر کن و به فقرا درآویز و شهوات را رها کن و مخالفت با هوای نفس نما و بدان که تو از دید خداوند مخفی نیستی، دقت کن چگونه باید باشی.
✅در کلام نورانی امام جواد علیه السلام، پنج اصل اخلاقی مطرح گشته که تشریح هر کدام بیان می شود:
1. صبر
لحظه لحظۀ سلوک اخلاقی مؤمن، در بستر صبر شکل می گیرد؛ به طوری که وی به هر اندازه از مقام صبر دور باشد، افعال وی نیز ناقص تر می گردد؛ و از این روی امام جواد علیه السلام فرمودند: «تَوَسَّدِ الصَّبْرَ»؛ صبر را بالش خود قرار بده.
این تشبیه از آن رو است که چون آرامش و قرار جسمی انسان، با تکیه بر بالش است، مؤمن در رسیدن به آرامش روحی نیز، نیاز به تکیه گاهی چون صبر دارد.
وقتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله سؤال می شود: ایمان چیست؟. ایشان می فرمایند: «الصَّبرُ.»
زیباتر آنکه امیرالمؤمنین علیه السلام راه رسیدن به لقای الهی را نیز صبر می داند؛ آنجا که می فرمایند: «مَن صَبَرَ عَلَی اللهِ وَصَلَ إِلَیهِ»؛ هر که برای (وصال به) خدا صبر کند، به او می رسد.
پس حقیقت آن است که صبر با هر نوعش (صبر بر گناه و معصیت یا صبر بر مصیبت) بهترین بستری است که می تواند خواستگاه رشد جوانه های ایمان باشد.
2. فقر
از اموری که باعث تضییع عزّت برخی مؤمنان ضعیف الایمان می شود و یا در سلوک اخلاقی آنها خلل ایجاد می کند، فقر و مشکلات مادی است.
در نتیجه، آن امام همام علیه السلام فرمودند: «اعْتَنِقِ الْفَقْرَ»؛ (ای مؤمن!) فقر را در آغوش بگیر.
به بیان دیگر اگر فقر و تنگدستی، تحمّل شود؛ اولاً، عزّتمندی مؤمن را به همراه دارد و ثانیاً، مانع رشد اخلاقی و تکامل سالک نمی شود.
بر اساس حکمت و معارف توحیدی برخاسته از مکتب اهل بیت علیهم السلام، این بند از روایت را به مفهوم دیگری نیز می توان تفسیر نمود؛ و آن اینکه انسان سالک اِلی الله، «فقیر بالذّات» است، در مقابل خداوند متعال که «غنی بالذات» است؛ و بر این اساس، خود را نیازمند و محتاج دانسته و بسیاری از خودسری ها و خودبینی های او از بین می رود.
بیان نورانی امام الموحّدین حضرت علی علیه السلام در مسجد کوفه بیان گر همین مطلب است که می فرماید: «مَولایَ یا مُولای! اَنتَ الغَنِیُّ وَ اَنَا الفَقِیرُ وَ هَل یَرحَمُ الفَقِیرَ اِلَّا الغَنِیُّ»؛ مولای من ای مولای من! تو بی نیازی و من فقیرم و آیا ترحم می کند بر فقیر به جز کسی که بی نیاز است.
3. دوری از شهوات
یکی از اصول مهم در راه کسب اخلاقیات، عدم دخالت شهوات در افعال و کردار فرد می باشد؛ زیر خواسته های شهوانی، رنگ و بوی منیّت و انانیّت دارد و انسان را از کسب معارف حقّه الهی دور می سازد؛ حال آنکه امنیت مؤمن، قدم نهادن در حریم الهی است؛ لذا امام جواد علیه السلام در ادامۀ وصیت خویش فرمودند: «ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ»؛ شهوات را به دور انداز و رها کن. یعنی محور و اساس فعالیت های مؤمن، خواسته های الهی است، نه امیال نفسانی.
4. مخالفت با هوای نفس
سخت ترین وادی، در مسیر کسب فضائل اخلاقی مخالفت و مبارزه با هوای نفس است، در همین راستا و برای تبیّن بیشتر آن، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله، مبارزه با هواهای نفسانی را «جهاد اکبر» نامیده است .
اهمیت این مسئله بدان حد بوده که آن حضرت به همین مقدار کفایت نکرده و برای تبیین بیشتر آن فرموده اند:
«أَعْدَی عَدُوَّکَ نَفْسَکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ»؛ دشمن ترین دشمنانت، نفس تو است که در بین دو پهلوی تو قرار دارد.
از این رو، یکی دیگر از اصولی که امام جواد علیه السلام در وصیت اخلاقی خویش بیان نمودند این کلام نورانی است که: «خَالِفِ الْهَوَى»؛ با هوای نفس مخالفت کن.
رسول الله صلی الله علیه وآله در کلام نورانی دیگری، از مبارزه با نفس به عنوان برترین جهاد یاد می کنند و می فرمایند: «اَفْضَلُ الْجِهَادِ أَنْ تُجَاهِدَ نَفْسَکَ وَ هَوَاکَ فِی ذَاتِ اللهِ تَعَالَی»؛ برترین جهاد این است که به خاطر خدای تعالی با نفس و هوای نفسانیت مبارزه کنی. به تعبیر دیگر، باید اولین کار و آخرین کار مؤمن، جهاد با نفس باشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام در این رابطه می فرماید: «اَوَّل مَا تَنْکِرُونَ مِنَ الْجِهَادِ، جِهَادُ أَنْفُسِکُمْ آخِرَ مَا تَفْقِدُونَ مُجَاهَدَةُ أَهْوَائِکُمْ وَ طَاعَةُ اُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ»؛ نخستین جهادی که آن را ناخوش می دارید، جهاد با نفسهایتان، و آخرین چیزی که گُم می کنید، مبارزه با خواهشهایتان و اطاعت از اولی الأمرتان است.
پس مخالفت با هوای نفس و صد البته رها نمودن شهوات، راه را برای وصال و لقای الهی هموار می سازد.
5. حضور در محضر الهی
آنچه بیشتر از همه برای سالک اهمیت داشته و در تمامی لحظات نباید از آن غافل باشد، دقت در این امر است که بداند، همیشه در محضر الهی به سر می برد، و در مَنظر و مرئای او است.
امام جواد علیه السلام فرمودند: «اِعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ»؛ بدان که در برابر دیدۀ خدایی و متوجه باش که چگونه ای.
گفتار نورانی ای که از حضرت امام خمینی (ره) به یادگار مانده است نیز، احتمالاً برداشتی از این روایت امام جواد علیه السلام بوده است که فرمودند: «عالَم محضر خدا است، در محضر خدا معصیت نکنید.»
بر اساس این بخش از گفتار نورانی امام جواد علیه السلام، می توان نتیجه گرفت که یکی از عوامل گناه، می تواند غفلت از حضور در محضر الهی باشد.
سالک باید از دستوری که اهل سلوک، از آن با عنوان «مراقبه» یاد می کنند و آن را مایۀ سعادت و رکن عمدۀ سیر و سلوک می خوانند، کمک بگیرد و در هر لحظه و در هر جایی و در هر حالی که هست، همواره خود را در محضر الهی بداند تا بدین ترتیب غفلت را که زمینه ساز گناهان و تخلّفات است، از وجود خویش دور سازد.
امام صادق علیه السلام به اسحاق بن عمّار فرمودند: «یَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ وَ إِنْ کُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ فَإِنْ کُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا یَرَاکَ فَقَدْ کَفَرْتَ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ یَرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِیَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِینَ عَلَیْکَ»؛ ای اسحاق! به گونه ای از خدا بترس که گویا او را می بینی؛ هر چند تو او را نمی بینی، ولی او تو را می بیند، و اگر معتقد باشی که او تو را نمی بیند، بی شک به او کفر ورزیده ای، و اگر بدانی که او تو را می بیند و آن گاه در حضور او معصیت کنی، بی تردید او را از بی ارزش ترین بینندگان قرار داده ای.