eitaa logo
قرارگاه فرهنگی عمار
461 دنبال‌کننده
35.5هزار عکس
22.1هزار ویدیو
150 فایل
✊... " ما تا آخر ایستاده ایم " ...✊ 💪... مقاومت رمز پیروزیست ...💪 ☎️ تماس با ما : @MMirzaei72 ✍انتقاد ... پیشنهاد ... عضویت و همکاری 🔴 عمار در اینستاگرام : shahriyar_ammar@
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ انتظار فرج داشتن یعنی... 🔻 انتطار ظهور یعنی چه؟ «افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ‏» یعنی چه؟ بعضی خیال می‌کنند اینکه افضل ، است، به این معناست که انتظار داشته باشیم (عجّل الله تعالی فرجه) با عده‌ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‌ای غیرخواص ظهور کنند، بعد دشمنان اسلام را از روی زمین بردارند، امنیت و رفاه و آزادی کامل را برقرار کنند، آن‌وقت به ما بگویند بفرمایید! ما انتظار چنین فرجی را داریم و می‌گوییم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن یعنی انتظار و و احیاناً ، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه‌ی کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره‌گیری شد، آن‌وقت من می‌آیم! 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۷۳ 🙏 ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه درباره «مرگ» و «قبر» چه فرموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۷ «نهج البلاغه» از و سخن می گویند؛ مرگ و قبرى كه توجّه به آن، خفتگان را بيدار و هوسبازان را هوشيار مى كند؛ مى فرمايد: «وَ إِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ، يَذْهَبُ الْيَوْمُ بِمَا فِيهِ، وَ يَجِيءُ الْغَدُ لَاحِقاً بِهِ؛ فردا به امروز نزديك است، امروز آنچه را در آن است با خود مى برد و فردا پشت سر آن فرا مى رسد [و به اين ترتيب، به سرعت سپرى مى شود]». منظور از «فردا»، فرداى مرگ و است كه اگر انسان آن را دور پندارد، در گرداب فرو مى رود و هنگامى كه آن را نزديك ببيند خويش و تسويه حساب و اداى حقوق و توبه از گناهان مى شود. 🔹و به راستى پايان عمر دور نيست، حتى اگر انسان عمر طبيعى طولانى كند؛ چرا كه سال و ماه به سرعت ميگذرد و كودكان، جوان و جوانان پير میشوند؛ ضمن اينكه حوادث غير منتظره توفان بلاها و بيماريها همواره در كمين عمرند و گاه در يك چشم بر هم زدن همه چيز پايان مى يابد. بعضى از شارحان «نهج البلاغه»، «غد» را در عبارت بالا به معناى فرداى قيامت تفسير كرده اند؛ گرچه آن هم نزديك است، ولى با توجه به جمله هاى بعد كه سخن از قبر است، معناى اوّل صحيح تر به نظر مى رسد. سپس همگان را به تنهايى در توجه مى دهد و مى فرمايد: «فَكَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ، وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ، فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ، وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ، وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ!؛ گويى هر يك از شما به سر منزل تنهايى و حفره گور خويش رسيده است، اى واى از آن خانه تنهايى و منزلگاه وحشت و جايگاه غربت». 🔹آرى، انسانى كه يك ساعت تنهايى را به آسانى تحمل نمى كرد و هميشه در جمع دوستان و بستگان و ياران مى زيست، هنگامى كه چشم از اين دنيا مى پوشد از همه دوستان و ياران و خويشان براى هميشه فاصله مى گيرد و در گورى سرد و تاريك و وحشتناك در تنهايى مطلق گرفتار مى شود و چه سخت و دردناك است؛ مگر اين كه توفيق يابد ياران جديدى از ميان خود و فرشتگان پروردگار برگزيند و او روضه اى از رياض جنّت و باغى از باغ هاى بهشت شود؛ نه حفره اى از حفره هاى جهنّم. در حديثى از امام صادق (ع) مى خوانيم: «إِنَّ لِلْقَبْرِ كَلَاماً فِي كُلِّ يَوْمٍ يَقُولُ: أَنَا بَيْتُ الْغُرْبَةِ، أَنَا بَيْتُ الْوَحْشَةِ، أَنَا بَيْتُ الدُّودِ، أَنَا الْقَبْرُ، أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ؛ [۱] ، هر روز اين سخن را تكرار مى كند: من خانه غربت، خانه وحشت، خانه حشرات، خانه قبرم. من باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى دوزخ هستم». پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ‏۳، ص ۲۴۲ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۱۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ ايمان به معاد چه آثارى در پى دارد؟ 🔹پرهيزگاران يقين دارند كه انسان، مهمل، عبث و بى هدف آفريده نشده؛ آفرينش براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با مرگ هرگز پايان نمی‌گيرد، چرا كه اگر در همينجا همه چيز ختم میشد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند عدالت‌ مطلق‌ پروردگار در انتظار همگان است و چنان نيست كه اعمال ما در اين جهان، بى حساب و پاداش باشد. 🔹اين اعتقاد به آنها می‌بخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام مسئوليتها بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر حوادث مى ايستند، در برابر بى عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين عمل نيك و بد، و دارد، و پس از مرگ به جهانى بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. 🔹 ايمان به يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب میشود، حيات و هدف نهایی نيست، بلكه جنبه مقدماتى دارد، و دوران سازندگى براى جهان ديگر است. زندگى در اين جهان همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك دوران تكاملى است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هرگونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود. 🔹ايمان به اثر عميقى در تربيت انسانها دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا براساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که «شهادت» در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوب‌ترين حالت، براى یک فرد با ايمان تلقی میشود، و آغازى است براى يك زندگى ابدى و جاودانى. همچنین ايمان به ، انسان را در برابر گناه كنترل میكند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه قویتر باشد، كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱] پی‌نوشت: [۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel منبع ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عمل صالح چيست؟ آيا شرايط و معياری هم دارد؟ 🔹اهميت ، بيش از آنكه به اندازه و مقدار آن مربوط باشد، به چگونگی آن ارتباط دارد. اين است كه عملِ‌ خالصِ‌ درستِ‌ استواری كه با و با و هدف‌داری انجام پذيرد، ارزشمند و گرانبهاست، هرچند اندك باشد؛ و عمل تهی از صلاح و خلوص و استواری و آميخته به ريا و تظاهر - هرچند زياد باشد - چيزى محسوب نمی‌شود. به همين جهت در قرآن آمده است: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا...؛ آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می‌کنید...»؛ [ملک، ۲] و به جای آن نگفته است: «اكثر عملا» (كدام يك كار بيشتری ميكنيد). پس چيزی كه به ارزش و كرامت می‌بخشد و آن را بالا می برد، جوهره و كيفيت آن است. البته آنچه كه به عمل انسانی شكل می‌دهد  است، كه از اعتقاد برمی‌خيزد، همچنان كه قرآن ميفرمايد: «قل كل يعمل علی شاكلته؛ بگو هر كس طبق روش و خلق و خوی خود عمل ميكند». [اسراء، ۸۴] 🔹لذا گاهی نيت را به خود عمل تفسير نموده، و گاهی آن را برتر از عمل دانسته‌اند. به هر حال، خط عمل منشعب از خط نيت است.  در حقيقت، عملی است بجا و ثمربخش و رشد دهنده فرد و جامعه به سوى  كمال نهايی؛ و لذا كسى كه بخواهد عملش، صالح باشد، بايد از شناخت همه جانبه‌ای برخوردار باشد، زيرا ممكن است انسان مومن، بدون شناخت، عملی را انجام دهد كه به خيال خود صددرصد صالح است، ليكن از آنجا كه از شناخت و آگاهى بی بهره بوده، اين عمل، بيجا صورت گرفته و فاسد محسوب شود. بنابراين عمل صالح، يك مفهوم كلی است كه در شرايط گوناگون و زمان‌ها و مکان‌ های مختلف، شکل‌ های متفاوت به خود می‌گيرد، زيرا دارای يك بعد نيست كه با توجه به رويدادهای گوناگون اجتماعی، به صورت يكنواخت و تكراری انجام گيرد، بلكه دارای ابعاد گوناگون است كه در برابر پديده‌ های مختلف، چهره‌ های گوناگون می‌يابد. 🔹 : هر عمل ما سه جنبه دارد كه مراقبت از هر سه جنبه ضروری است:  اول: بايد خود عمل، فی‌نفسه خوب باشد، به تعبیر علمای اخلاق، حسن فعلی داشته باشد. دوم:  چگونگی انجام عمل می‌باشد؛ به این ترتیب که برای اينكه هر كارى به نتيجه مطلوب برسد و تأثير آن احساس شود، بايد مراقب بود كه آن عمل به بهترين صورت انجام گيرد؛ مثلا در كمك به يك مستمند بايد مراقب بود كه آبرويش حفظ شود. سوم: نيت و انگيزه شخصِ عامل، شرط دیگر است. مهم‌ترين جنبه هر عملی، نيت آن است. بايد عمل از سر صدق و اخلاص انجام شده و به اهداف دنيوی و پست آلوده نگردد. همچنان كه از پيامبر اکرم (ص) روایت است كه ارزش و بهای هر عملی به آن بستگی دارد؛ «لا عمل الا بنيه». [کافی، ج ۱، ص ۷۰] 🔹نتيجه اینکه عملی است كه مطابق با وظيفه هر فرد در شرایط گوناگون باشد؛ بطور مثال هنگامی كه جهاد در راه خدا وظيفه باشد، جهاد كردن عمل صالح است، و لذا اگر به جای جهاد هر عمل ديگرى انجام شود، عمل صالح در آن ظرف زمان نيست. يا اينكه خدمت به خلق، عمل صالح است، ولی هنگام عبادت، وظيفه عبادت است نه خدمت به خلق! در هر صورت بايد ملاحظه شود كه در اين شرایط خاص وظيفه شخص چيست؟ آيا وظيفه تحصيل است يا خودسازی يا جهاد يا تفريح و... اگر عمل مطابق با وظيفه [شخص يا جامعه؛ دو سطح] باشد عمل صالح محسوب ميشود، و هرگز هزار ركعت نماز جای يك ساعت جهاد، در جايی كه وظيفه فعلی جهاد باشد را نمی‌گيرد. همچنين است چند سال جهاد، جای دو ركعت نماز، در جایی كه وظيفه فعلی نماز باشد را نمی‌گيرد. البته همه واجبات و ساير اعمالی كه مطلوب شرع مقدس اسلام است، بايد از روی و با انجام شود تا عمل صالح محسوب گردد! منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel منبع ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹 ✨ ⭕️در قیامت، نحوه انتشار محتوای نامه اعمال چگونه است؟ 🔹يكی از موضوعاتی كه درباره مطرح است، نحوه انتشار محتوای آن است. در آياتی از سوره «تکویر» به تعبيرى در زمينه نامه اعمال برخورد مى كنيم كه بسيار گوياست، مى فرمايد: «وَ اِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ...* عَلِمَتْ نَفْسٌ ما اَحْضَرَتْ؛ در آن هنگام كه گشوده شود...، در آن موقع هر كس مى داند چه چيزى را آماده كرده است؟!». «نُشِرَتْ» از ماده «نشر» به معناى گستردن و باز كردن است. 🔹اين تعبير در مورد نامه عمل يا به خاطر آن است كه به پيچيده مى شود و در به گشوده خواهد شد، مانند پرونده هايى كه با ختم بازپرسى بسته مى شود و سپس در دادگاه باز مى شود و يا به خاطر آن است كه همه آنها نزد خداوند جمع است و در قيامت در ميان صاحبانش منتشر و تقسيم مى شود. هر يك از مفسّران يكى از اين معانى را برگزيده و بعضى دو احتمال را با هم ذكر كرده اند؛ اما تفسير اوّل مناسب تر به نظر مى رسد. 🔹به هر حال نامه هاى اعمال چنان گسترده خواهد شد كه نه تنها صاحبان آنها از آن آگاهى مى يابند و اعمال فراموش شده را به خاطر مى آورند؛ بلكه اهل محشر نيز از آن مطلع و آگاه مى شوند و اين، خود يكى از اسباب شادى و آرامش نيكوكاران و ناراحتى و عذاب بدكاران است. آيه ۱۳ سوره «اسراء» كه مى فرمايد: «وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقيامَةِ كِتاباً يَلْقيهُ مَنْشُوراً؛ روز قيامت براى او نامه‌اى بيرون مى آوريم كه آن را گسترده مى يابد»، نيز گواه اين معناست. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۷۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مراحل نفوذ شیطان در انسان در کلام امام علی (ع) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم نهج البلاغه چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و امام علی (ع) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح مى دهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمى شود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره مى فرماید که: نفوذ در وجود هر انسانى اختیارى است، نه اجبارى. این انسان ها هستند که به او چراغ سبز نشان مى دهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر مى کنند، مى فرماید: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً؛ [این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند». این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده، مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمان هایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند». 🔹در مرحله دوّم مى فرماید: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً؛ (بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام مى شود، شیطان نیز انتخابى مى کند و آن این که) آنها را به عنوان دامها [یا شریکان] خویش برگزیده است». سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، مى فرماید: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ؛ او در درون سینه هاى آنها تخم‌گذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود». در این تشبیه جالب امام (ع)، سینه‌ هاى شیطان صفتان را آشیانه ابلیس و محل تخم‌گذاری او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ؛ این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت». سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، مى فرماید: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ؛ کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت». یعنى سرانجام این تخم شیطانى که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به شیطانى مى شود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها نفوذ میکند، بطورى که صاحب شخصیت دوگانه اى مى شوند. 🔹از یک نظر انسانند و از یک نظر ، ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا باطنشان شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به رنگ شیطانى مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این سیر انحرافى تدریجى پرداخته، مى فرماید: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل؛ (هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار کرد، مرکبى که آنها را به سوى انواع معاصى کبیره و کفر و ضلالت مى کشاند) و سخنان فاسد و هزل و را در نظر آنان زینت بخشید».  این سخن شبیه همان چیزى است که امام (ع) در کلام نورانى دیگرى مى فرماید: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکب هاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار مى شوند!». [نهج‌البلاغه، خ ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، مى فرماید: «اعمال آنها اعمال کسى است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».  🔹اشاره به این که آنها به خوبى گواهى مى دهد که در آنها کرده و به راهى که مى خواهد مى برد. سخنانشان سخنان شیطانى و نگاه هاى آنها نگاه هاى شیطانى، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان به خوبى دیده مى شود و در واقع امام (ع) مى خواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان اعمال شیطانى است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به ابلیس و لشکر پنهانى او نیستند؛ بلکه گروهى از انسان‌ها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه ۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ ه‌ش‏، ج ۱، ص ۴۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ نهج البلاغه، لزوم بهره گیری از فرصت «عمر» را چگونه تبیین می فرمایند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۲۳۰ مى فرمايد: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ، وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ، [۱] وَ الاَْقْلاَمُ جَارِيَةٌ». [۲] (تا هنگامى كه براى داريد، و سودمند است و به اجابت مى رسد و در به سر مى بريد و قلمها [ى فرشتگان براى نوشتن اعمال صالح] در جريان است، كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين عبارات كوتاه به اين امر مهم اشاره مى كند كه تا شما در هستيد در دست داريد: خوب شما به پيشگاه خدا مى رود و با آب مى توانيد را بشوييد. 🔹 در پيشگاه خدا به اجابت مى رسد. داريد كه مى توانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آماده اند تا شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند. ولى اگر اين از دست رود و در آستانه قرار گيريد، تمام اين امكانات پنجگانه از شما سلب مى شود و جز و اندوه متاعى نداريد. سپس امام علی (عليه السلام) در توضيح سخن بالا و تكميل آن مى فرمايد: «وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً، [۳] أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً [۴]». (و به انجام مبادرت ورزيد پيش از آنكه پشت كند [و مرحله پيرى و ناتوانى برسد] يا مانع از عمل گردد، يا [همه چيز را از شما] بربايد). 🔹در واقع (علیه السلام) همه مخاطبان خود را تشويق مى كند كه بر اين سه امر پيشى گيرند. دوران كهولت كه تمام اعضا نيرو و توان خود را از دست مى دهد و آن را (نامطلوبترين دوران زندگى) ناميده و هايى كه گاه طولانى مى شود، و تاب و توان را از انسان مى گيرد، نه قادر بر به صورت كامل است، نه خدمت به انسانها و قضاى حوائج مؤمنان و همچنين كه امام علی (عليه السلام) آن را تشبيه به سارقى كرده كه همه چيز را ناگهان از انسان مى ربايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] «هادئة» يعنى آرام، از ريشه «هدوء» به معناى آرامش و سكوت است. [۲] از اينكه محقق بزرگوار، نويسنده منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه معروف به شرح خويى، مرحوم حاج ميرزا حبيب الله ، هنگامى كه در جلد چهاردهم شرح نهج البلاغه به اين خطبه و جمله «والعمل يرفع» مى رسد، مى شود و دار فانى را وداع مى گويد و اين تقارن نشان مى دهد كه او در درگاه خدا پذيرفته شده و به آسمانها صعود كرده، و براى اينكه اين شرح ناقص نماند محقق عاليقدر «جناب آقاى شعرانى» آن را تا پايان اين خطبه كه پايان جلد چهاردهم است، ادامه داده، سپس شاگرد ايشان «آقاى حسن زاده آملى» مجلدات پانزده تا نوزده را مرقوم داشته و دو جلد آخر يعنى جلد بيست و بيست و يك به قلم «مرحوم حاج شيخ محمد باقر كمره اى» انجام يافته و به اين ترتيب شرح مزبور نسبت به تمام شرح نهج البلاغه پايان گرفته است. [۳] «ناكس» به معناى واژگون از ريشه «نكس» بر وزن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. [۴] «خالس» به معناى رباينده از ريشه «خلس» بر وزن «فلس» به معناى ربودن چيزى با حيله گرفته شده است و اختلاس نيز به همين معناست.ن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1386 ش‏، چاپ اول‏، ج 8، ص 488. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
‍ ⚖️ میزان سنجش 💞 علیه‌السلام: «النّاسُ فِى الدُّنْيا بِالاْمْوالِ وَ فِى الاَّخِرَةِ بِالاْعْمالِ.» 💰 مردم در به وسيله و تجملات سنجیده می‌شوند؛ 💢 ولى در به وسيله ، محاسبه و پاداش داده خواهند شد. 📚 الدره الباهره، ص۲۴. 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
⭕️شرط اول‌قدم 🔹تا انسان خود را از غیر خالی نکند، در آن جای نگیرد؛ «ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في‏ جَوْفِه‏». [۱] و راستین نیاز است تا انسان را از هر آنچه سبب دوریش از خداست، گرداند، تا به سراپرده‌ی محبوب درآید. 🔹«كُلُّ تائِبٍ مُتَطَهِّرٌ لأنَّ التَّوْبَةَ تَخْلِيَةٌ وَ تَطْهيرٌ مِنَ الذُّنوُبِ؛ فَالتَّوْبَةُ تَخْلِيَةٌ وَ تَحْلِيَةٌ بِالطَّهارَةِ، وَالتَّطْهيرُ وَالتَّوْبَةُ تَحْلِيَةٌ. وَالتَّحْلِيَةُ لُبْسٌ لِلْمُتَطَهِّرِ، فَهُوَ لُبْسٌ بَعْدَ لُبْسٍ»؛ (هر پاكيزه است، زيرا تخليه و پاكيزگى از است؛ پس توبه، و و آراسته‌ شدن به است، و پاكيزگى و توبه است؛ و يك نوع براى شخص پاكيزه است؛ پس ، پوششِ بعد از پوشش است). 🔹 دارای مراتبی است و تنها جز خسارت دنیا و آخرت ثمری ندارد. شرط اول نیز ادای است و پس از آن، خروج از فردی. «البته هر چيز به حسب خود آن چيز است؛ اگر كسى را از بين برده باشيم، بايد اول آن را به برگردانيم، سپس از آن كنيم». 🔹 باید به از خویش بپردازد، و خود را هر لحظه به بکشد که «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْم‏». [۲] تمام و حرکات و خود را به می‌داند؛ از این‌رو وقتی عمل در کارنامه خود می‌بیند، به خود نمی‌بالد و از خدا توفیق بیشتر می‌طلبد، و چون کار از او سر زد، به تضرع و سعی در جبران گذشته دارد. 🔹«ما بايد اهل باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز و فلان روز هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك كنيم». پی نوشت‌ها؛ [۱] أمالی شیخ مفيد، ص۲۳۳؛ بحارالأنوار، ج‏۲۴، ص۳۱۸. [۲] کافی، ج‏۲، ص۴۵۳؛ وسائل الشيعة، ج‏۱۶، ص۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab