eitaa logo
عمارمدیا
774 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
26 فایل
﷽ 💠عمارمدیا ؛ گزیده‌ها تاسیس ۱مهر۱۳۹۴ 💬 @sj2016 t.me/ammar_media تلگرام aparat.com/Ammar_media آپارات Instagram.com/ammar_media_insta اینستا کانال‌های مرتبط: t.me/KKClips کلبه کرامت t.me/Tafsir_Tasnim_D تفسیر تسنیم t.me/Teb_Media طب مدیا
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 چین در ازای نفت به ایران بدهد... بخش 1 این‌ روزها جوی که از نظر رسانه‌ای برای ایران با چین ایجاد شده است، فضا را برای نقد و بررسی سازنده و حتی ارائه‌ی پیشنهادهای تکمیلی برای بهینه‌سازی و ترمیم این قرارداد تنگ کرده است. نه آن‌هایی که به شدت به این قرارداد حمله می‌کنند حرفی در مورد حالت ایده‌آل یا دست‌کم بندهای ایده‌آل می‌زنند و نه آن‌هایی که دفاع می‌کنند به این فکر می‌کنند که می‌توان توافق بهتری با چین داشت. اما فارغ از این دو شیوه‌ی برخورد حاکم، این سوال را می‌توان مطرح کرد که « با چین باید چگونه باشد؟» قطعا این سوال پاسخ مفصلی می‌طلبد اما دست‌کم هر کس می‌تواند به بند یا بندهایی از آن‌چه ایده‌آل می‌داند فکر کند و آن‌ها را پیشنهاد دهد. مثلا یکی از اجزای مهم این قرارداد، موضوع فروش و از سوی ایران و در مقابل خرید نفت از سوی چین است. در ازای تامین نفت از سوی ایران، حالت ایده‌آل برای چین، این است که به ایران یوآن بپردازد و یا کالاهای مورد نیاز ایران را تامین کند. اما حالت ایده‌آل برای ایران چیست؟ احتمالا بسیاری از افراد از جمله دولت‌مردان فعلی حالت ایده‌آل را در ازای نفت فروخته شده می‌دانند. روالی که در گذشته مرسوم بوده است. اما آیا این واقعا یک حالت ایده‌آل است؟ امروز با توجه به شرایطی که کشور از حیث اقتصادی در آن قرار دارد، می‌توان پیشنهادهای بهتر و حالت‌های ایده‌آل‌‌تری را مطرح کرد؛ مثلا این پیشنهاد: «چین در ازای نفت به ایران بدهد.» بله، چین پول خودمان را به خودمان بدهد! اما گرفتن چیزی که در کشور وجود دارد، و زیادی هم وجود دارد، در ازای فروش نفت به چین چه فایده‌‌هایی برای اقتصاد کشور می‌تواند داشته باشد؟ بخش 2 در بخش قبل این نوشتار به موضوع ایران با چین پرداخته شد و این‌که قرارداد در وضعیت ایده‌آل چه بندهایی می‌تواند داشته باشد. همان‌گونه که گفته شد موضوع به چین، هم برای ایران از حیث فروش نفت و هم برای چین از حیث تامین باثبات نیاز خود به نفت اهمیت دارد. اما در ازای نفتی که به فروش خواهد رسید در حالت ایده‌آل چه چیزی باید تقاضا کرد؟ آیا دریافت در ازای فروش نفت، به گونه‌ای که قبل از تحریم‌ها مرسوم بود، بهترین حالت است؟ با توجه به شرایط اقتصاد کشور، خصوصا از نظر حجم بالای و کاهش ، پیشنهاد دیگری مطرح شد، «چین در ازای فروش نفت به ایران ریال بدهد.» اما دریافت ریال، که توسط بانک مرکزی ایران می‌تواند چاپ شود، چه مزیتی دارد؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا به سوال دیگری توجه کنیم؛ «چین ریال کافی برای خرید نفت را از کجا تامین کند؟ چین، حجم گسترده‌ای به ایران دارد، لذا می‌تواند در ازای کالا و خدمات به ایران، ریال دریافت کند و این ریال را برای خرید نفت دوباره به ایران بپردازد. در این فرآیند یک چرخه شکل خواهد گرفت، یکم، صادارات کالا از چین به ایران؛ دوم، دریافت ریال از ایران که در قالب جمع‌آوری ریال از بازار و یا در دریافت از دولت ایران خواهد بود؛ سوم، صادرات نفت از ایران به چین و چهارم، پرداخت ریال از چین به ایران. با شکل‌گیری این چرخه به تدریج مزیت‌های خود را نشان خواهد داد. در این فرآیند، چین دولت را در موجود در بازار کمک می‌کند، مثلا وقتی یک دستگاه موبایل چینی، در بازار ایران به فروش می‌رود، پول آن در طی این فرآیند، در اختیار دولت ایران قرار می‌گیرد، چرا که چین برای این‌که بتواند نفت مورد نیاز خود را از ایران خریداری کند، همان ریال را به ایران خواهد پرداخت. علاوه‌ بر این، در جریان این چرخه، نه تنها وابستگی کشور به ارزهای مرجع جهانی به حداقل می‌رسد بلکه ریال به تدریج به یک ارز بین‌المللی بدل خواهد شد، چرا که سایر کشورها نیز مانند چین با استفاده از آن امکان خرید نفت ایران را خواهند داشت و عملا ریال پشتوانه‌ی‌ معتبری به نام نفت خواهد یافت. این روند ریال را در داخل کشور و در خارج از کشور خواهد کرد. 🇮🇷 @Ammar_media
💢 بخرید اما نفروشید! بخش یکم بخش پایانی در بخش‌های قبل این نوشتار از دل روایات به یکی از اصول رسیدیم: «کالای سرمایه‌ای رو تا جای ممکن نباید فروخت، اگر هم فروختیم باید پول حاصل از کالای سرمایه‌ای، صرفِ خرید کالای سرمایه‌ای بشه و نباید اون‌رو صرف نیازهای مصرفی و روزمره کرد.» گفتیم که بدون شک این قاعده فقط برای استفاده از افراد نیست و و فراتر از اون‌ها هم باید به این قاعده توجه کنند. حالا بیاید مبتنی بر این اصل کلیدی برخی از سیاست‌ها، اقدامات و بعضا توصیه‌ها رو تحلیل کنیم. یک مثال روز، برای اقداماتی که امروز در سطح حاکمیت، بر خلاف این اصل کلیدی عمل می‌شه، بحث پرحاشیه‌ی انتقال و فروش زمین‌های بنیاد مستضعفانه. در روزهای گذشته صحبت‌های آقای برای برگشت زمین‌ها و املاکی که متعلق به بنیاده اما در اختیار افراد و نهادهای مختلف قرار داره، فارغ از این‌که شیوه و روش طرح اون در فضای رسانه‌ای چقدر درست بود، اما حواشی‌ای ایجاد کرد که حواس همه رو از متن و اصل ماجرا پرت کرد. خیلی‌ها به این بخش از حرف‌های آقای فتاح توجه نکردن که ایشون به دنبال در اختیار گرفتن این املاک و بعد طبق گفته‌های خودشون فروش اون‌ها هستند تا منابع حاصل از فروش این زمین‌ها رو صرف محرومان و محرومیت‌زدایی کنند! [1] امیدوارم منظور ایشان هزینه‌ی مستقیم پول حاصل از فروش این املاک برای نیازهای روزمره و نباشه. اگر آقای فتاح دنبال یک چنین اقدامی باشن، در واقع می‌خوان با فروش این زمین‌ها و املاک مرغوب، منابعی رو که به دست میارن صرف نیازهای مصرفی و روزمره‌ی کنند. البته هیچ‌کس منکر حق مستضعفین برای داشتن یک زندگی آبرومند و تامین منابع لازم برای رفع نیازهای حداقلی اون‌ها نیست. البته این املاک باید به بنیاد بگرده، اما اگر بنیاد اون‌ها رو فروخت و صرف مستضعفین کرد و نیازهای اون‌ها رو مثلا برای یک سال آینده تامین کرد؛ آیا این اقدام حکم دادن ماهی به دست مردم اون هم از محل فروش کالاهای سرمایه‌ای رو نداره؟ آیا بهتر نیست از این املاک و دارایی‌ها طوری استفاده بشه که مردم مستضعف ماهی‌گیری یاد بگیرن و به جای تامین نیازهای اون‌ها، اقدامی برای این طبقه‌ی ضعیف و تامین نیازهاشون انجام بشه؟ اگر بخوایم طبق قاعده‌ی گفته شده عمل کنیم، یک پیشنهاد می‌تونه این باشه که اگر تصمیم به فروش این املاک گرفته شد، منابع حاصل از فروش، صرفِ ساخت کارخونه‌ و مناسب در بشه. کارخونه‌هایی که سهامداران، کارگران و کارکنان اون‌ها، مستصعفین جامعه باشند. این‌طوری با ایجاد امکان مناسب برای اون‌ها، هم منابع حاصل از فروش کالای سرمایه‌ای، دچار نشده و دوباره صرف ایجاد انواع دیگه‌ا‌ی از کالای سرمایه‌ای یعنی کارخونه شده؛ و هم نیازهای به صورت واقعی و دائمی پوشش داده شده. در نهایت توجه به این‌ قاعده، ما رو متوجه خیلی از اقدامات و تصمیمات اشتباه دیگه در سطح می‌کنه؛ که شاید مهم‌ترین اون‌ها، فروش ، و و معدنی کشوره، که به صورت عادی توسط دولت‌های مختلف انجام می‌شه و منابع حاصل از فروش این‌ کالاهای سرمایه‌ای، به جای این‌که صرف انواع دیگه از کالاهای سرمایه‌ای مثل کارخونه، خطوط تولید، زیرساخت‌ها و امکانات زیربنایی بشه، صرف نیازهای مصرفی و اصطلاحا تامین منابع برای و نه دولت می‌شه. ⬅️ منابع [1] وی با بیان اینکه ارزش ریالی ملک مدرسه فرهنگ در حال حاضر ۲۰۰ میلیارد تومان برآورده می شود، افزود: قطعاً پس از باز پس گیری این ملک به فروش می رسد و پول حاصله، صرف محرومیت زدایی خواهد شد. [منبع] 🇮🇷 @Ammar_media