eitaa logo
عمارمدیا
782 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
26 فایل
﷽ 💠عمارمدیا ؛ گزیده‌ها شخصی.مستقل.تاسیس ۱مهر۱۳۹۴ 💬 @sj2016 eitaa.com/ammar_media ایتا aparat.com/Ammar_media آپارات Instagram.com/ammar_media_insta اینستا کانال‌های مرتبط: @KKClips کلبه کرامت @Tafsir_Tasnim_DL تفسیر تسنیم @Teb_Media طب مدیا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 : باید موفقیت های عرصه های مختلف را برای مردم به‌ویژه بازگو کرد 28 آبان 1398 🇮🇷 @Ammar_Media
💢 کدام روش تامین مالی را انتخاب می‌کنیم؟ بخش دوم یکی از اقلام هزینه‌ای دولت، تامین مالی پروژه‌های مختلف خصوصاً پروژه‌های بزرگ مقیاسِ ملی است. سوال این است که چرا برای تامین مالی آن‌ها از روش استفاده نمی‌شود؟ اگر عرضه‌ی شرکت‌ها و سرمایه‌های دولتی با این توجیه صورت می‌گیرد که با عرضه‌ی سهام آن‌ها در ، امکان تامین مالی پروژه‌های نیمه‌تمام آن‌ها فراهم شود؛ چرا این پروژه‌ها مثل سابق از طریق اوراق مشارکت تامین مالی نمی‌شوند؟ دلایل متعددی می‌توان برای عدم استفاده از این روش تامین مالی در نظر گرفت، یکی از دلایل مهم این است که در مقایسه با روش تامین مالی مبتنی بر بورس، استفاده از روش اوراق مشارکت محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند. در تامین مالی از طریق اوراق مشارکت، این اوراق دارای زمان است و بعد از اتمام زمان این اوراق و انجام پروژه‌ها، باید پول به خریدار اوراق عودت داده شود. البته این مسئله باعث می‌شود تا در جذب سرمایه دقت و بیشتری صورت گیرد. اما در روش تامین‌ مالی مبتنی بر بورس، دولت پس از فروش سهام شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی، دیگر نسبت به عودت سرمایه‌های جذب شده مسئولیتی ندارد و هر کس بخواهد سرمایه‌ی خود را نقد کند باید به مراجعه کند. این سازوکار باعث می‌شود تا معمولا در جذب سرمایه‌ دقت و لازم صورت نگیرد، ضمن این‌که سرمایه‌های جذب شده لزوما صرف انجام پروژه‌های یا با آورده‌ و مناسب نخواهد شد. در واقع در روش اوراق مشارکت اگر سرمایه‌های مردم بابت یک پروژه گرفته می‌شود، دولت موظف است سرمایه‌های جذب شده را برگرداند اما در روش تامین مالی مبتنی بر بورس سرمایه‌گذاران برای این‌که سرمایه‌ی خود را نقد کنند باید سهام خود را در بورس بفروشند. این امکان ضمن این‌که محدودیت‌های روش تامین مالی از طریق فروش اوراق مشارکت را برای دولت ایجاد نمی‌کند؛ اما منجر به دولت نیز می‌شود. در الگوی اوراق مشارکت دولت مجبور می‌شد تا در حوزه‌هایی اوراق مشارکت بفروشد که نسبت به آن‌ها مطمئن است، چرا که اگر نتواند سرمایه‌ی جذب شده را برگرداند، باید به مردم باشد. اما در مورد شیوه‌ی تامین مالی مبتنی بر بورس، این مسئولیت‌پذیری مشخصاً وجود ندارد و سهام در قالب سرمایه و دارایی یک شرکت فروخته می‌شود و این امکان را به وجود می‌آورد که با این پول هر کاری انجام شود و اگر این پول درست و هزینه نشد، به جای پاسخگویی به مردم، آن‌ها به بازار بورس حواله خواهند شد. ادامه دارد... بخش یکم 🔻مرتبط 🔸 چرا برای ورود به بورس هشدار می‌دهند؟ 🔸 اشکال از بازار است یا شما؟ 🔸 ؛ به نام تولید ، به کام سفته‌بازی 🔸 اساس بر و ریشه در است 🔸 ۶٠برابر اختلاس سه هزار میلیاردی در مدت بیست ماه از بورس تهران پرید 🔸مردم و نگاه کن. راحت برای خودشون میچرخن. اصلا خبر ندارن قراره چه اتفاقی بی افته... 🇮🇷 @Ammar_media
💢 تولید یا قمار؟ به نظر می‌رسد اکنون وقت آن است که از نگرش بسیط به مقوله تولید که ناشی از غلبه فهم فنی و مکانیکی از ساختار تولید است فاصله گرفته و ابعاد نهادی و اجتماعی تولید را که در دهه‌های اخیر دستخوش تغییر شده‌اند، مورد توجه قرار دهیم. ❓ چرا اقبالی به فعالیت‌های وجود ندارد؟ قطعاً علل مختلفی وجود دارد، اما در این یادداشت به یکی از ابعاد پنهان ماجرا اشاره می‌شود. تازه‌ترین داده‌ها بیانگر آن است که شکاف میان و در جهان به حداکثر مقدار خود رسیده است؛ به‌طور مثال در آمریکا در سال 2020 به 800 درصد رسیده است و در ایران نیز اگرچه داده‌ای در این زمینه وجود ندارد اما به طور شهودی می‌توان این شکاف را لمس کرد. تورم‌های دهه اخیر نیز این شکاف را عمیق‌تر کرده است. از ظرف دیگر در کمتر از 5 درصد ثروت در اختیار بازه سنی 25 تا 40 سال است (درحالی‌که این بازه سنی بیشترین را تشکیل می‌دهد)، اما همین بازه سنی تا 50 سال گذشته بیش از 25 درصد ثروت را در اختیار داشته‌اند. نتیجه؟ نسل گذشته با استفاده از « و » می‌توانستند حداقل‌های زندگی خود را فراهم کنند و چه بسا در کالاهای سرمایه‌ای نیز سرمایه‌گذاری کنند. اگر به اطراف خود نیز نگاه کنیم، می‌بینیم پدران ما با یک شغل ساده و مدرک تحصیلی پایین‌تر، تشکیل زندگی داده و در یک بازه کوتاه قادر به خرید خانه و... بوده‌اند، اما نسل کنونی تشکیل زندگی و خرید خانه با استفاده از کار و تولید را بیش‌تر نوعی رویاپردازی می‌پندارد. همان‌طور که پیکتی در کتاب سرمایه در قرن 21 اشاره می‌کند، نظام موروثی است که در آن ارزش ثروت به ارث رسیده بسیار بیشتر از ارزش تلاش و استعداد افراد است؛ وقتی نرخ عایدی سرمایه از نرخ پیشی می‌گیرد، این شکاف روز به روز عمیق‌تر می‌گردد. وقوع بحران‌هایی همچون کرونا نیز با ایجاد لشکری از بیکاران، ارزش نسبی کار را بیش از پیش تقلیل داده است. نتیجه؟ عده‌ای از نسل جدید از حمایت نسل قبلی خود برخوردار بوده و به نوعی ثروت بدون تلاش دسترسی دارند؛ اما عده‌ی دیگری از این جوانان که از نسل قبلی خود حمایتی دریافت نکرده‌‌ و به تازگی در عرصه بازار کار وارد شده‌اند، درمی‌یابند که کسب حداقل‌های تشکیل زندگی از طریق ورود به عرصه کار و تولید، امر دشوار و طاقت فرسایی است، بنابراین سعی می‌کنند با ورود به سمت و یا اموری با همین ماهیت ( و از بازارها و دارایی‌هایی مختلف)، ره صد ساله را یک شبه طی کنند. امری که گرچه دربین نیاکان ما قبیح و ضد ارزش تلقی می‌شد، امروزه به مدد رسانه‌ها (و در راس، رسانه ملی با مانور تجملات و تبلیغ رفتارهای بچه‌پولدارانه) و همچنین به برکت رواج بورس و تقدیس آن، امروزه نه‌تنها مذموم و قبیح نیست، بلکه یک تکلیف است! نتیجه؟ ایجاد نوعی «رقابت بی‌حاصل» (Wasteful Competition) که تنها حاصل آن جلو افتادن از بقیه و بهبود موقعیت نسبی خود است. یعنی برخلاف رقابت‌های مفید که نتیجه آن بهبود کیفیت یا کاهش است، نوعی از بر سر تقسیم منابع ثابت شکل می‌گیرد که در آن، انرژی، تخصص و وقت افراد به‌جای اینکه صرف کار اصلی خود و خلق مازاد جدید برای جامعه شود، صرف درگیر شدن در رقابت برای گرفتن سهم بزرگ‌تری از یک کیک با اندازه ثابت می‌شود. در نتیجه تلاش هر نفر، نتیجه تلاش فرد دیگر را خنثی می‌کند و در سطح کلان، جامعه نه‌تنها فایده‌ای از این تلاش‌ها نمی‌برد، بلکه بخشی از بهره‌وری حقیقی و فنی‌اش را نیز از دست می‌دهد. این آغاز فرهنگ سرمایه‌سالارانه ضد تولید و خلق ارزش است. نقطه شروع نابرابری‌های افسارگسیخته و آغاز رویابافی‌های طی کردن ره صد ساله در یک چشم بر هم زدن. توسعه فرهنگ قمار و شانس و اقبال و البته کاهش ریسک انجام جرائم اجتماعی. وقتی قاعده‌ی بازی ناعادلانه باشد، ترجیح بازیکنان به مصدوم بودن بیشتر است تا ورود به بازی؛ میدان «تولید» نیز از این قاعده مستثنی نیست. ✍🏻 محمد قائدامینی 🇮🇷 @Ammar_media
💢 آیا برای آشوب سراسری، چیزی بیش از گرانی، قحطی، قطعی آب و برق، اعتصاب، اپوزوسیون آموزش دیده، گروه‌های مسلح و دستگاه اطلاعاتی تضعیف شده و نفوذ یافته لازم است؟ شبکه نفاق طی این 8 سال، تمام بسترهای براندازی را فراهم و در 96 و 98 عملیاتی کرده است. آشوب درپیش است، حتی اگر روحانی نباشد. ✍️ احمد قدیری - - - - - آقای وزارت نیرو تو محله ما در 24 ساعت گذشته، 6 ساعت برق رفته در صورتيکه تو جدول فقط یک ساعت زده یعنی یه بیمار که بهش اکسيژن وصله 6 ساعت نتونسته درست نفس بکشه میدونم اتفاقی نمیفته، محض دلخوشی گفتم.. ✍️ سيده زهرا عبداللهی - - - - - در روزهای پایانی دولت تدبیر و امید، همچنان شاهد دامنه‌دار شدن نارضایتی‌های اجتماعی هستیم. موج پنجم کرونا، مشکل آب، قطعی برق، بیکاری کارگران، افرایش قیمت دلار، در حال برافروخته شدن است. ✍️ سيد علي موسوي - - - - - آیا منتشرکردن تقویم قطع برق در واحدهای خیلی تدبیر می‌خواهد؟ اجازه دادن برای انعطاف ساعاتِ کار کارخانجات از نیمه شب تا صبح چطور؟ پ.ن: البته لوازمی دارد مثل چاره‌اندیشی برای منعِ تردد شبانه کرونا. ✍️ سید احسان خاندوزی - - - - - ساعت 12شب که خیلیا خوابن، ادارات، کارخونه‌ها، مغازه‌ها و تولیدی‌ها هم تعطیلن اکثرا چرا باید بازم یسریا برق نداشته باشن؟ باور کنیم چیز مشکوکی وجود نداره؟ ✍️ سـیـّد مـنـصـور مـوسـوی - - - - - قطعی مکرر و بدون برنامه برق باعث از بین رفتن وسائل مردم، سردرگمی تو کارای اداری، آشفتگی تو خیلی از مشاغل، بهم ریختن خیابونا و عصبانیت بیشتر و بیشتر مردم میشه می‌خواد قبل رفتن دوباره آبان98 رو تکرار کنه! ✍️ آدم - - - - قطعی برق، قطعی آب، قطعی اینترنت و اختلال شدید در آن و بی‌کفایتی در ماجرای واکسن کرونا مصداق‌هایی از زمینِ سوخته‌ای‌ست که قرار است تحویل ابراهیم رئیسی شود. به نظر، روحانی کشور را در شرایطِ بحرانی تقدیمِ رییسی می‌کند! ✍️ Ali Gholhaki 🇮🇷 @Ammar_media