eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.1هزار فایل
🍃 ﷽ 🍃 😊محمدصادق صفائی هستم 👨‍🏫 آموزگارکلاس دوم ابتدایی 🏡 ساکن شهرمقدس قم🌏 💥بهترین پست هاتقدیم شما🌱 💫مجری برنامه های شادکودک ونوجوان😍 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 جهت هماهنگی واجرا پیام دهید👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 داستان ملاقات بشیر با حضرت ام البنين علیها السلام به بیان نویسنده خوش قلم و توانا آقای سید مهدی شجاعی: ام البنین انگار مادر ادب است و ادب، زاده اوست. تاریخ، معرفت و ولایت غریب این زن را با حیرت بر دست گرفته است. چنین نیست که ادب و معرفت این بانوی محیر العقول، صفتی باشد در کنار صفات درخشان دیگر او. خورشید ادب او از چنان نورانیتی برخوردار است. که همه صفات زیبای او را تحت الشعاع خود قرار می دهد. وقتی کاروان اسرای کربلا به مدینه نزدیک می شود، کسی پیشتر از کاروان خود را به شهر می رساند تا خبر ورود کاروان را اعلام کند. بشیر از مواجهه با یک تن بسیار پرهیز دارد و او« ام البنین » است. نمی تواند و نمی خواهد حامل خبر شهادت چهار دلاور یک مادر باشد. چه بگوید؟ چگونه بگوید؟ کدام زبان است که در هرم گدازنده این خبر نسود؟! اما می شود آنچه نباید بشود. ام البنین نزدیکی کاروان کربلا را در می یابد و به سمت دروازه شهر به راه می افتد و در میانه راه با«بشیر» مواجه می شود. سئوال ام البنین چیست جز: – چه خبر؟ چه بگوید بشیر؟! به مادری که « ام البنین » بودنش به افتخار چهار پسر و چهار دلاور محقق شده است. چه بگوید؟! تلاش می کند که زهر مصیبت را آرام آرام و جرعه جرعه بنوشاند. می گوید: سرت سلامت مادر! عباست به شهادت رسید. و منتظر صیحه« ام البنین ” می ماند. اما ام البنین نمی شنود این خبر را و باز می پرسد: – چه خبر؟ و بشیر مبهوت و متحیر جرعه دوم را به ساغر صبوری ام البنین می ریزد. – مادر عبدالله هم به دیدار خدا شتافت. انگار ام البنین باز هم چیزی جز سئوال خود می شنود. – پرسیدم چه خبر؟! و بشیر ضربه خبر آخر را فرود می آورد و خود را خلاص می کند: – چه بگویم مادر، عثمان و جعفرت هم شهد شهادت نوشیدند. اما ام البنین خلاص نمی شود. آشفته تر می شود. نقاب از چهره ادب بر می دارد، معرفت مکتوم را برملا می کند. فریاد می کشد: – بشیر! از حسین چه خبر؟ «ان اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین.»   همه بچه های من و همه آنچه زیر این گنبد میناست، به فدای ابی عبدالله. بگو از او چه خبر؟   و بشیر غریق این دریای معرفت، دست و پایی می زند و خبر شهادت حسین (ع) را در جام جان ام البنین می ریزد. و ام البنین تنها یک جمله می تواند بگوید:   -«قطعت نیاط قلبی» بنده دلم را پاره کردی، شاهرگ حیاتم را بریدی!   و بعد صیحه می کشد، گریبان می درد و روی می خراشد ✍ادامه دارد.. eitaa.com/amoo_safa
🔻 قسمت دوم داستان🔻 پس مهر مادری کجاست؟ مهر مادری اینجا ظهور نمی کند. اینجا همه چیز در مقابل خورشید ولایت بی رنگ است. جایی که حسین (ع) مطرح است، ام البنین فرزندانش را نه تنها نمی بیند که به خاطر می آورد، قابل طرح نمی داند. حتی این قدر که از سرنوشتشان سئوالی بکند و خبری بگیرد. اما مهر مادری چیزی نیست که برای همیشه مکتوم بماند. آن هم مادری مثل ام البنین ، و فرزندانی مثل عباس و عبدالله و عثمان و جعفر. ام البنین افتخارش به این چهار پسر رشید و دلاور و زیباست. این چهار دسته گل برای او کنیه و لقب شده اند. آن قدر که نام او – فاطمه – فراموش شده و نام اینان بر او نشسته است. اصلا بهانه اتصال او به خاندان ولایت هم همین معنا بوده است. امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) رفته است پیش برادرش عقیل – که در عام رجال و انساب مهارتی تمام دارد. و گفته است: زنی می خواهم از خاندان شجاعت و شهامت، زنی شیردل و دلاور. و عقیل پرسیده است: چرا؟   و او فرموده است: می خواهم فرزندانی دلاور بیاورد برای یاری حسین (ع).   و عقیل در میان تمام قبال عرب، قبیله بنی کلاب را برگزیده است و در میان آن، فاطمه دختر بنی حزام کلبی را. و گفته است: این همان است که تو می خواهی. پس موجودیت ام البنین بسته به این چهار دلاور است و دل کندن از اینها ساده نیست. فدیه کردن اینها آسان نیست. وقتی از هرم مصیبت حسین (ع) قدری کاسته می شود. ام البنین آرام آرام به یاد فرزندان خود می افتد. در گوشه ای از قبرستان بقیع می نشیند. به یاد چهار گلدسته حرم مرثیه می خواند و اشک می ریزد. آن چنان که مردان قسی القلب هم از مرثیه های جانگداز او به گریه می افتند.   وقتی زنان مدینه با خطاب ام البنین او را تسلیت می گویند. داغ دلش تازه می شود. و در میان ضجه و مویه، اشعاری را – فی البداهه – زمزمه می کند. که ترجمه آن چنین است: دیگر مرا ام البنین نخوانید، دیگر مرا مادر شیران شرزه ندانید. من به خاطر پسرانم ام البنین خوانده می شدم. ولی اکنون هیچ پسری برای من نمانده است. من چهار باز شکاری داشتم که همه در آماج تیر شدند. از رگ و پی خود بریدند. و مرگ را در آغوش کشیدند. و بدنهایشان با نیزه های دشمنان تکه تکه شد. و همه با اندام چاک چاک بر روی خاک غلطیدند و روز را به شب رساندند. ای کاش می دانستم که ماجرا همچنان است. که من شنیدم! یعنی به راستی دستهای عباس مرا از تن بریده اند؟! سید مهدی شجاعی eitaa.com/amoo_safa
همسر حضرت علی و دختر پیامبر، حضرت فاطمه، وقتی از دنیا رفت، چهار بچه داشت؛ دو پسر، به نام‌های «حسن» و «حسین» و دو دختر، به نام‌های «زینب» و «ام‌کلثوم». اون‌ها خیلی کوچک بودن و باید کسی ازشون مراقبت می‌کرد؛ حضرت علی هم برای حل این مشکل، تصمیم می‌گیره که با ام‌البنین ازدواج کنه. خانم حضرت ام‌البنین از خانواده‌ای بود که همه‌شون خیلی شجاع و دلیر بودند. ایشون اول، اسمشون فاطمه بود، اما وقتی با امام علی ازدواج کرد، به همه اعلام کرد که فاطمه صداش نکنن. ایشون فکر می‌کرد بچه‌های حضرت فاطمه، اسم فاطمه رو که بشنون، یاد مادر خودشون می‌افتن و ممکنه که دلتنگ مادرشون بشن. ایشون چهار تا پسر به دنیا آورد، به همین خاطر ایشونو ام‌البنین صدا کردند، به معنی «مادر پسرها». یکی از این پسرها «حضرت ابالفضل» بود که از همه پسرها بزرگ‌تر هم بود؛ سه تا برادر کوچک‌ترش هم «عبدلله»، «عثمان» و «جعفر» نام داشتند. خانم ام‌البنین احترام خیلی زیادی برای بچه‌های حضرت فاطمه قائل بود. به پسرهای خودش هم همیشه می‌گفت به حسن و حسین و خواهراشون احترام بذارن؛ مثلا وقتی سر سفره می‌نشستن و ام‌البنین می‌خواست برای هرکس غذا بکشه، اول برای برای بچه‌های حضرت فاطمه غذا می‌کشید! eitaa.com/amoo_safa
به خاطر همین بچه‌های خودش هم که با بچه‌های حضرت فاطمه برادر و خواهر بودن، به جای اینکه مثلا صداشون کنن داداش یا خواهر، اون‌ها رو خیلی با احترام صدا می‌کردن؛ مثلا حضرت عباس امام حسین را «آقای من!» صدا می‌کرد. با وجودی که خیلی باهم صمیمی بودند، ولی اون‌قدر مودبانه رفتار می‌کرد که حتی ایشان رو به اسم هم صدا نمی‌کرد. در جریان کربلا، هر ۴ پسر حضرت ام البنین شهید شدند. وقتي خبر شهادت فرزندانش به او رسيد، اشک از چشمانش جاری شد و با روحيه‏ اي قوي در اشعاري گفت: «اي کسي که فرزند رشيدم عباس را ديدي که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علي عليه‏السلام همه شيران بيشه شجاعتند. شنيده ام بر سر عباس عمود آهنين زدند، در حالي که دست‏ هايش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسي مي‏ توانست نزد او آيد و با او بجنگد؟» وفاداري حضرت ام البنين به حضرت علی به حدي است که پس از شهادت حضرت علي(عليه السلام) با آنکه جوان بود اما به احترام آن حضرت و براي حفظ حرمت او، تا پايان عمر ازدواج نکرد eitaa.com/amoo_safa
عموصفا دوست خوب بچه ها
👆دانلود و خرید کتاب ام البنین دوست دار فرزندان حضرت فاطمه (س) منصوره مصطفی‌ زاده https://taaghche
معرفی کتاب ام البنین دوست دار فرزندان حضرت فاطمه (س) کتاب ام‌البنین دوست دار فرزندان حضرت فاطمه (س) نوشتۀ منصوره مصطفی‌ زاده و ویراستاری فهیمه شانه است. این کتاب را انتشارات کتاب پارک منتشر کرده است. درباره کتاب ام‌البنین دوست دار فرزندان حضرت فاطمه (س) خانم ام‌البنین در کربلا نبود؛ اما یکی از قهرمان‌های اصلی روز عاشورا بود؛ چون پسرانش در کنار امام حسین (ع) حضور داشتند و جانانه از ایشان و از حق دفاع کردند. درس بزرگ حضرت عباس (ع) به هنگام رسیدن کنار نهر آب را ما باید مدیون حضرت ام‌البنین و تربیت او باشیم؛ چرا که حضرت عباس (ع) با وجود تشنگی، آبی نخورد؛ چون اول باید تشنگی امام حسین (ع) و خانواده ایشان برطرف می‌شد. این را مادرش ام‌البنین به آن حضرت یاد داده بود. ادب و احترام کلیدواژه‌های بسیار مهم و ارزشمند زندگی حضرت عباس و مادرش ام‌البنین بوده است. آن‌ها خیلی زیاد در برابر امام حسین و خانوادهٔ ایشان مؤدب و فروتن بودند و این را در کربلا نیز به نمایش گذاشتند. زندگی این مادر و فرزندانش به ما یاد می‌دهد که چقدر والدین در تربیت فرزندان مهم هستند. حضرت ام‌البنین، شخصیتی معصوم نبود؛ او نیز زنی بود که ممکن بود فکر درست و غلط در ذهنش بیاید؛ اما عشق به خداوند و اولیای خدا مانند امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و فرزندان آن‌ها باعث شد که کارها و فکرها و حرف‌هایش به سمت‌وسوی درست برود. خانم ام‌البنین الگوی بزرگ و زیبایی داشت که همان امام علی و حضرت فاطمه بودند و آن‌قدر مطابق با الگوهای خود پیش رفت و متناسب با سخنان آن‌ها زندگی کرد که فرزندانش نیز این الگوها را پذیرفتند و مطابق با آن عمل کردند. خواندن کتاب ام‌البنین دوست دار فرزندان حضرت فاطمه (س) را به چه کسانی پیشنهاد می‌ کنیم ✅این کتاب برای کودکان نوشته شده است. 📚بخشی از کتاب ام‌البنین دوست دار فرزندان حضرت فاطمه (س)👇 «وقتی حضرت فاطمه (س) از دنیا رفت امام علی (ع) تصمیم گرفت با زن دیگری ازدواج کند که مراقبت از بچه‌ها را به او بسپارد. آشنایان به امام علی (ع) زنی را معرفی کردند که از خانواده‌ای شجاع، دانشمند و باادب بود و فاطمه نام داشت، ولی بعد از تولد پسرانش به ام‌البنین یعنی مادر» «پسران» معروف شد. پسر بزرگ او حضرت عباس بود. ام‌البنین به فرزندان حضرت فاطمه (س) خیلی احترام می‌گذاشت؛ چون آنها نوه‌های پیامبر (ص) بودند. از پسرانش هم می‌خواست هر چقدر می‌توانند خواهران و برادرانشان را که فرزندان حضرت فاطمه (س) بودند دوست بدارند سر سفره که می‌نشستند، ام‌البنین اول برای بچه‌های حضرت فاطمه (س) غذا می‌گذاشت موقع خرید هم می‌گفت اول بچه‌های حضرت فاطمه (س) پسران ام‌البنین هم در نهایت ادب و احترام با نوه‌های پیامبر (ص) رفتار می. کردند؛ مثلاً عباس وقتی می‌خواست برادر بزرگش حسین را صدا کند، می‌گفت: «آقای من!» عصر عاشورا بود. خانواده امام حسین (ع) خیلی تشنه بودند. یاران امام همگی شهید شده و فقط امام حسین (ع) و حضرت عباس مانده بودند. امام حسین (ع) مأموریت مهمی به برادرش داد و به او گفت برو و برای بچه‌ها آب بیاور. آوردن آب اصلاً کار راحتی نبود کسی که می‌خواست به نهر آب برسد باید از بین صدها سرباز دشمن عبور می‌کرد. حضرت عباس بی‌هیچ ترس و معطلی مشک آب را برداشت و سوار بر اسب به دل دشمن زد.» eitaa.com/amoo_safa
📚 کتاب مادر ماه (اشعاری کودکانه درباره ی حضرت ام البنين علیها السلام )جهت خرید این کتاب با قیمت ۲۵ هزار تومان به سایت زیر مراجعه فرمایید👇 https://shopiway.zarebin.ir/p/fa181065-c245-31f9-a4ce-88850fe23013 eitaa.com/amoo_safa
📚 همسر خورشید (زندگی نامه حضرت ام البنين علیها السلام ) ✅ جهت خرید این کتاب با قیمت ۲۵ هزار تومان به سایت زیر مراجعه فرمایید 👇 https://basalam.com/qw1234ytcxzsak/product/11589424 eitaa.com/amoo_safa
آقای سید محمد مهاجرانی که کتاب‌های کودک ایشون بسیار زیاد و متنوع و باارزش هست برای کار با بچه‌ها، یه مجموعه کتاب ارزشمند کار کردن برای بچه‌ها به نام بهترین مادران در این مجموعه کتاب به زبان ساده ، بیانی زیبا و توصیفاتی چشم‌نواز، جلوه‌هایی نورانی از زندگی مادران ائمه هدی علیهم‌السلام رو برای بچه‌ها به تصویر کشیدن. بخش‌هایی از جلد ششم این مجموعه یعنی کتاب ام البنین سلام‌الله را در پست های بالاتر( داستان های حضرت ام البنين علیها السلام در همین کانال) خدمتتان فرستادم تا بتوانید برای بچه‌ها در مورد این بانوی بزرگوار توضیح دهید ✅ توصیه می‌کنم حتما شما هم داشته باشید چون مربی برای کارش حتما باید کتاب‌های منبع معتبر داشته باشه. eitaa.com/amoo_safa