🔸️شعر خنده‌ی بابا 🌸خنده‌ی بابا 🌱هدیه‌ی باباست 🌸خنده‌های او 🌱شیرین و زیباست 🌸محبت او 🌱تمام نمی‌شه 🌸توی قلب ماست 🌱برای همیشه #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

🔸️شعر بابای خوب 🌸بابای خوبم 🌱همتا نداره 🌸خونه که میاد 🌱صفا میاره 🌸من و داداشم 🌱خوشحال و خندان 🌸رویم به سویش 🌱با لب خندان #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

🔸️شعر بابای خوب و ناز 🌸بابا چه خوب و نازی 🌱برام آينده سازی 🌸روزهای خوب تعطيل 🌱ميای با من به بازی 🌸روزها مشغول كاری 🌱شب‌ها شادی مياری 🌸با اين كارهای خوبت 🌱می‌كنی ما رو راضی 🌸تو شادی آفرينی 🌱از همه بهترينی 🌸تو خوب و باخدايی 🌱اميد و مهر مایی 🌸می‌گم همش خدايا 🌱اميد خانه ما 🌸هرگز نگردد خالی 🌱از لطف و مهر بابا #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

🔸️شعر بازی با بابا 🌸خدای مهربون من 🌱یه کاری کن 🌸بابام شبا 🌱زود برسه به خونه‌مون 🌸تا موقع اومدنش بیدار باشم 🌱بازی کنم یه کم با اون #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

🔸️شعر رمز قدرت پدر 🌸باز هم پدر 🌱بعد چند روز 🌸آمد از سفر 🌱او مرا گرفت 🌸تا بغل کند 🌱تا شد از کمر 🌸گفت: « یا علی!» 🌱مثل پَر مرا 🌸بُرد روی سر 🌱فکر می‌کنم 🌸رمز یا علی ‌ست 🌱قدرت پدر #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

🔸️شعر بابای پرنده 🌸السّون و ملسّون 🌱بابای منو برسون 🌸هرجا نشسته پاشه 🌱راهی کوچه‌ها شه 🌸بشینه پشت فرمون 🌱بپیچه تو خیابون 🌸قام‌قام و بیب و دنده 🌱بابام بشه پرنده 🌸پشت چراغ نمونه 🌱زود برسه به خونه #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

🔸️شعر بابای مهربون 🌸بابای مهربونم 🌱بادکنکم رو باد کن 🌸دل کوچیکم 🌱رو شاد کن 🌱نخشو بده به دستم 🌸نگو نگو خسته هستم 🌱حالا بدو دنبالم کن 🌸این‌جوری خوشحالم کن 🌸بازی بازی 🌱بازی بازی 🌸به چه بابای نازی 🌱با من شده همبازی #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

4⃣ داستان ها و قصه های کودکان و نوجوانان مربوط به ولادت امام علی علیه السلام 👇

#میلاد_حضرت_علی_علیه_السلام #داستان 🌞نام داستان: فرزند کعبه🕋 ✔️داستان ولادت امام علی علیه السلام🌹 ✍️نویسنده: حسین فتاحی 👦🏻مخاطب: دبستان #شعر #شعر_روز_پدر #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

#میلاد_امام_علی_علیه_السلام #داستان فاطمه بنت اسد 9⃣ ماه برای تولد فرزندشون انتظار می کشید،به مسجد الحرام رفتن و با خدا مناجات کردن😇:« 🤲🤲پروردگارا! من به تو و پیامبران تو و کتاب📖 هایی که تو فرستاده ایی ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم(ع) را هم او که این خانه🕋 را بنا کرد(در یگانگی تو)تصدیق می کنم. پس به حق کسی که این خانه🕋 را ساخت و به حق فرزندی که در شکم دارم، کمکم باش.»👼 بعد از این مناجات، دیوار کعبه شکافت🕋〽️ و فاطمه بنت اسد🧕🏻، وارد کعبه شد و دیوار، دوباره به حالت اول خودش برگشت.3⃣روز از این ماجرای حیرت انگیز 😳گذشت و در روز 4⃣ فاطمه بنت اسد رو در حالی که فرزندش علی(ع) را در آغوش داشت☺️ از خانه ی خدا🕋 بیرون اومد و یک راست به سوی خانه ی خود رفت. ابو طالب از دیدن پسرش خوش حال شد😊. به اذن خدا، امام علی جون زبان باز کرد و به پدرش سلام داد.🤚 وقتی رسول خدا(ص) برای دیدن پسر عموی نو رسیده اش اومد امام علی🤩جون از خوشحالی تکانی خورد و به پیامبرعزیزمون لبخندی زد و گفت: «سلام بر تو ای رسول خدا.»🤚😍 🌸 #داستان #قصه #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

🎙داستان میلاد امام علی علیه السلام با بیان بسیار جذّاب و شیوای استاد عباسی ولدی #داستان #قصه #پدر #ولادت #میلاد #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #روز_پدر #حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام eitaa.com/amoo_safa

کمک حضرت علی (ع) به فقرا مرد فقیری نزد حضرت علی (ع) رفت تا کمی درددل کند. کودکان این مرد از شاخه‌ درخت خرمای همسایه، که به خانه‌شان راه پیدا کرده بود، خرما می‌چیدند و این کار سبب عصبانیت مرد همسایه می‌شد. حضرت علی به نزد مرد همسایه رفت تا به طریقی رضایت او را جلب کند تا اجازه دهد کودکان مرد فقیر روزی چند خرما از درخت بچینند اما مرد همسایه به هیچ‌وجه راضی نشد. سرانجام حضرت علی پیشنهاد داد که نخلستان ارزشمندش را با خانه‌ی کوچک مرد همسایه تعویض کند. مرد همسایه شگفت‌زده شده بود، پیشنهاد را پذیرفت و دلیل این کار را از حضرت پرسید. امام فرمود: دلم می‌خواهد کودکان این مرد شاد باشند و بی‌ترس از درخت، خرما بچینند و بخورند. سپس حضرت علی (ع) به پدر کودکان فرمود: این خانه را به تو می‌بخشم به این‌جا اسباب‌کشی کن و بگذار کودکانت با خیال راحت خرما بچینند، بگذار این نخل، دل کودکانت را شاد کند