🧐 معمای پیامبران _ القاب 🤔
🧠 ۱. لقب کدام پیامبر ، صاحب الحوت ( همنشین ماهی ) بود ؟!
🧠 ۲. لقب کدام پیامبر ، ذبیح الله بود ؟!
🧠 ۳. لقب کدام پیامبر ، مسیح بود ؟!
🧠 ۴. لقب کدام پیامبر ، ابوالضیفان ( پدر مهمانان ) بود ؟!
#معما #چیستان #پیامبران #معمای_پیامبران
🌸عموصفا دوست خوب بچه ها🌸
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━━┛
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ثواب یه شب بچه داریتو بده به من!
#کلیپ
#تربیتی
#نکته_تربیتی
🌸عموصفا دوست خوب بچه ها🌸
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━━┛
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
🔰قاعده دوم: نتیجه یا فرایند؟
✔️فرایند خیلی مهمتر از نتیجه هست.
🔹حتی در عبادات نتیجه مهم نیست بلکه فرایند مهم هست.
مثلا نماز را میتوان برای ریا خواند و یا برای خدا؟ نتیجه هر دو یکی است و در ظاهر نماز خوانده شده ولی آنچه معیار ارزشگذاری و تفاوت این دو نماز است، فرایند است.
👈در حوزه آموزش هم فرایند مهمتر از نتیجه است.
👈انگیزه اعمال مهم هست.
باید دید انگیزه اعمال و رفتار بچه چیست؟
مثلا مشق را، نماز را، حجاب را از سر محبت، ترس و ... رعایت میکند یا ادب؟
✨نکته:
از هفت سالگی باید یک سری آداب را برای بچه مشخص کرد و مقید بود .
ادب نسبت به مادر را، پدر و ادب نسبت به پدر را، مادر باید یاد بدهد.( حتی پدر و مادر دعوا هم داشتند باید احترام یکدیگر را حفظ کنند.)
#تربیت
#تربیتی
🌸عموصفا دوست خوب بچه ها🌸
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━━┛
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
❇️ همایش بین المللی مهدویت و انتظار در اندیشه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (قدس سره)
⏺️با پیام حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (حفظه الله تعالی)
سخنرانان🎤
🔹️آیت الله اعرافی (مدیرحوزه های علمیه)
🔹️دکتر احمد واعظی ریاست دفتر تبلیغات
🔹️استاد حاج محمدحسن صافی گلپایگانی
پنجشنبه 1402/02/21
سالن همایش های مدرسه عالی دارالشفاء
ساعت ۸:۳۰صبح
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
عموصفا دوست خوب بچه ها
❇️ همایش بین المللی مهدویت و انتظار در اندیشه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (قدس سره) ⏺️با پ
✅شرکت در این همایش بینالمللی برای عموم برادران و خواهران آزاد است
✅ خانواده های محترم می توانند فرزندانشان را هم همراه خود بیاورند که در محلی که به صورت مجزا برای کودکان آماده شده است از آنان نگهداری و برای آن ها برنامه ها و مسابقات تربیتی و دینی همراه با جوایز برگزار می گردد که بنده در آنجا خدمتگزار گل پسران و گل دخترانتان خواهم بود🌹
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
عموصفا دوست خوب بچه ها
#کاردستی🐢🐢🐢🐢🐢
با لیوان یکبار مصرف لاک پشت🐢 درست کنید.
🌸عموصفا دوست خوب بچه ها🌸
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━━┛
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 «هرکس که کودکی دارد، باید خود را تا حدّ طفولیت، تنزّل دهد و با وی بازی و تفریح کند»
🖌حضرت علی علیه السلام
❇️وسایل: بادکنک، لیوان یکبار مصرف
❇️گروه سنی: #ابتدایی #نوجوان
#تحرکی #تقویت_تمرکز #دقت #خانه #مدرسه #سرعتی #رقابتی
#بازی_تمرین_زندگی
#معرفی_بازی_گروهی
#بازی_خانوادگی
#بازی_گروهی
#خانواده
🌸عموصفا دوست خوب بچه ها🌸
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━━┛
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کی سواره هست کی پیاده هست،یوم الحساب مشخص میشه..
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
عموصفا دوست خوب بچه ها
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت پنجم 🚥 همه به ما حمله کردند 🚥 فامیل و غریبه ، در
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
قسمت ششم
🚥 شب بود .
🚥 در خانه ما زده شد .
🚥 خودم برای باز کردن آن رفتم
🚥 وقتی دستم را به دستگیره در زدم ،
🚥 دستم سوخت
🚥 در باز شد ؛ اما ناگهان از پشت در ،
🚥 شعله های آتش به صورت من اصابت کرد
🚥 صورتم آتش گرفت و روی زمین افتادم
🚥 و از عمق دلم ،
🚥 ناله جانکاه و سوزناکی سر دادم
🚥 آن نامردای بی غیرت ،
🚥 هیزم و چوب ،
🚥 پشت درِ خونه ما جمع کرده بودند
🚥 و آنها را آتش زدند .
🚥 چشمانم گریان بود و دلم ترسان .
🚥 فریاد می زدم و از پدرم کمک می خواستم
🚥 مادرم ، ترسان و لرزان ،
🚥 با حال بد و خرابش ، به طرف من آمد .
🚥 پدرم نیز با کمر شکسته اش ،
🚥 سعی می کرد آتش را خاموش کند .
🚥 به سختی آتش خاموش شد
🚥 و مرا به داخل بردند .
🚥 مادرم با آرد و آب ، برایم پماد درست کرد
🚥 فرداش آب را ، به روی ما بستند
🚥 و ما تا چند روز ،
🚥 از تشنگی به حد هلاکت می رسیدیم .
🚥 گریه های خواهر یک ساله ام ،
🚥 به آسمان می رفت .
🚥 دل ما و فرشته ها را به درد آورد
🚥 و عرش خدا را لرزاند .
🚥 ولی دل سنگی آن حرامزاده ها ،
🚥 ترحم نداشت .
🚥 مادرم به خاطر شدت گرسنگی و تشنگی ،
🚥 شیرش خشک شده بود
🚥 و آبی هم نبود که به خواهرم بدهند .
🚥 به خاطر همین ،
🚥 هر وقت خواهرم بخاطر تشنگی گریه می کرد
🚥 مادرم زبانش را ،
🚥 درون دهان خواهرم می گذاشت
🚥 تا شاید با آب دهان مادرم ،
🚥 کمی تشنگی اش رفع بشود .
🚥 ولی خودم می دیدم که لب مادرم ،
🚥 از تشنگی ترک برداشته بود .
🚥 آب دهانش خشک شده بود .
🚥 از شدت گرسنگی نیز ،
🚥 گوشتی در بدن ما نمانده بود
🚥 و دائما ضعف می کردیم .
🚥 تا اینکه شیعیان ،
🚥 خانه ای در پشت خانه ما ، خریدند .
🚥 و دیوار مشترک ما و آنها را سوراخ کردند
🚥 و از طریق آن سوراخ ،
🚥 به ما آب و غذا می رساندند .
🚥 دشمنی جاسوسان و اهالی شهر ،
🚥 انگار تمام نمی شود .
🚥 گاهی برق ما را خاموش می کردند ،
🚥 و در آن تابستان داغ و سوزان ،
🚥 بدون کولر و پنکه می خوابیدیم .
🚥 آنقدر هوا گرم بود ، که گرمازده می شدیم
🚥 و از حال می رفتیم .
🚥 به خاطر تاریکی ، گرما ،
🚥 و زیاد شدن رطوبت خانه ،
🚥 حشرات خانه ما نیز ، زیادتر شدند .
🚥 پشه ها ، پوست بدن ما را ،
🚥 سرخ و کبود و پر از جوش کرده بودند .
🚥 دوباره شیعیان از طریق دیوار پشتی ما ،
🚥 سوراخ بزرگتری ایجاد کردند
🚥 و برای ما کولر آبی نصب کردند .
🚥 آن زمان فکر می کردم
🚥 اینها بدترین اتفاقات عمرم هستند
🚥 اما با یک اتفاق بدتر دیگر ،
🚥 همه زندگی و آرزوهایم بر باد رفتند .
💥 ادامه دارد ...
#داستان
#قصه
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
هدایت شده از عموصفا دوست خوب بچه ها
✔️کانال ما را می توانید به دوستان،آشنایان و گروه های دیگر معرفی کنید
این کانال در راستای ارائه ی برنامه ها و محتواهای تربیتی کودکان در مقطع ابتدائی تشکیل شده است
تربیت فرزند
فیلم و کارتون
داستان
معما
شعر
و...
ادمین و تبادل
@Ammar_99
لینک کانال عموصفا
@amoo_safa
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲