eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
91 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
📙 داستان کوتاه شکست قهرمانانه 📗 بخش اول 🏹 فقط چند دقیقه به شروع مسابقه باقی مانده بود . هیجان خاصی سراسر سالن را گرفته بود . عده‌ای من را و عده‌ای حریفم را که هنوز نمی دانستم چه کسی بود تشویق می کردند . 🏹 راستش چندان هم برایم مهم نبود 🏹 من برای رسیدن به مرحله ی پایانی مسابقات کاراته بین مدارس ، هفته‌ها زحمت کشیده بودم ؛ 🏹 البته رسیدن به چنین جایگاهی را مسلماً مدیون راهنمایی‌های دایی ام بودم . فنونی که به من یاد داده بود ، خیلی در پیروزی‌هایم مؤثر بود . 🏹 به یاد زحمات و سختی‌هایی که در طول این مدت کشیده بودم افتادم . چه شبها که تا صبح مشغول تمرین بودم . 🏹 چه روزها که از بسیاری از لذت‌هایم صرف نظر کردم و وقتی همه ی دوستانم به شادی و تفریح مشغول بودند ، من در حال انجام تمریناتم بودم . حالا هم حق داشتم به مرحله ی پایانی مسابقات برسم. 🏹 بعد از آن همه تمرین و با لطف خدا توانسته بودم تمام رقیبانم را شکست دهم و الان در آخرین مرحله برای رسیدن به قهرمانی قرار گرفته بودم . 🏹 خیلی به خود و توانایی‌هایم ایمان داشتم . مطمئن بودم اگر بتوانم روی حریف و مبارزه‌ام تمرکز کنم ، بدون شک این مرحله را هم با موفقیت به پایان می رسانم . 🏹 مربی ، آخرین نکته‌ها را گفت و سپس با اشاره ی داور وارد میدان مبارزه شدم . 🏹 راستش را بخواهید ، قرار گرفتن در چنین فضایی کمی برای آدم استرس آور بود ؛ اما سعی می کردم تا جایی که می شود احساساتم را کنترل نمایم و به ترسم غلبه کنم . نباید اجازه می دادم چنین احساساتی ، تمام کارها و آرزوهایم را خراب کند. 🏹 هدف من از شرکت در این مسابقات ، تنها برنده شدن و جایزه‌ گرفتن بود ؛ چون قرار بود قهرمان مسابقات همراه تیم ورزشی به مناسبت روز اربعین به کربلا بروند . 🏹 من تا حالا کربلا نرفته بودم؛ اما عشق زیارت امام حسین علیه السلام ، تمام وجودم را پر کرده بود. حالا چه افتخاری بالاتر از این که در روز اربعین در چنین جای مقدسی باشم ؟! 🏹 هیچ راه دیگری غیر از برنده شدن در مسابقه پایانی نداشتم. اگر در این قدم پایانی شکست می خوردم ، سفر به کربلا فعلاً تا مدتها بعد عقب می افتاد و من در روز اربعین فقط باید حسرت بودن در کربلا را می خوردم . 🏹 نه ... امکان ندارد ببازم . 🏹 من حتماً باید در این مسابقه پیروز شوم . علاوه بر سفر کربلا ، پیروزی در این مسابقه ، خوشحالی خانواده‌ام را نیز درپی داشت . نمی توانستم آنها را ناامید کنم. 🏹 به هر حال وارد میدان مبارزه شدم 🏹 و منتظر آمدن حریفم شدم. 🏹 چند لحظه بعد که حریفم را دیدم 🏹 دهانم از تعجب باز ماند. 🏹 علی حریف من در مسابقه ی فینال شده بود. باور کردنی نبود. علی ، یکی از هم کلاسی‌هایم بود و من او را از قبل می شناختم. پدر ازکارافتاده‌اش، مادر زحمتکشش، وضع بد زندگی و خانه ی فقیرانه ی آنها ، همه در یک لحظه جلوی چشمانم پدیدار شد. 🏹 اصلاً نمی توانستنم درست فکر کنم 🏹 هزاران سؤال بی جواب در ذهنم نقش بسته بود؛ 🏹 اما مهم ترین سؤال این بود: 🏹 من چگونه می توانستم علی را شکست بدهم؟ 🏹 او یکی از بهترین دوستانم بود. 🏹 به علاوه، او هم حتماً به خاطر برنده شدن و رفتن به کربلا به این مسابقات آمده بود. اگر در این مسابقه شکست می خورد، تمام آرزوهایش به باد می رفت ، 🏹 واقعاً باید چکار می کردم؟! 🏹 در همین فکرها بودم که مسابقه شروع شد. همان چیزی که از آن می ترسیدم اتفاق افتاده بود. 🏹 تمرکزم را از دست داده بودم؛ 🏹 مخصوصاً زمانی که خانواده ی علی را بین تماشاچی‌ها دیدم که با چه ترس و نگرانی ای ، مسابقه را تماشا می کردند، 🏹 به کلی دگرگون شدم.
📙 داستان کوتاه شکست قهرمانانه 📗 بخش دوم / آخر 🏹 مربی من ، از گوشه ی میدان فریاد می کشید : « حواست کجاست ؟ چکار داری می کنی؟» 🏹 اما من حواسم آن جا نبود. 🏹 علی سعی می کرد حمله کند 🏹 و من مدام جا خالی می دادم. 🏹 باید هرچه زودتر تصمیم می گرفتم 🏹 از یک طرف آن همه برای رسیدن به چنین جایگاهی زحمت کشیده بودم، 🏹 و از طرف دیگر 🏹 می دانستم که علی و خانواده‌اش 🏹 چقدر برای پیروزی در این مسابقه زحمت کشیده‌اند. 🏹 تنها چیزی که برایم معلوم شده بود 🏹 این که من تصمیم نداشتم علی را شکست دهم. 🏹 اگرچه در ابتدا خودم هم از این فکر شوکه شدم، تصمیمی بود که گرفته بودم. 🏹 بدون شک ، هرکس دیگری به جای علی بود تمام تلاشم را برای شکست دادنش به خرج می دادم؛ اما قضیه ی علی فرق می کرد. 🏹 شاید او خیلی بیشتر از من به جایزه ی این مسابقه احتیاج داشت. 🏹 بعد از رسیدن به چنین جایگاهی ، دلم نمی خواست من آن کسی باشم که او را از رسیدن به پیروزی باز بدارد. 🏹 احساس می کردم با این کار ، اگرچه به کربلا نمی رسم اما امام حسین خیلی بیشتر خوشحال می شود. 🏹 چندان تلاشی برای مبارزه نکردم. 🏹 علی به راحتی و با چندین ضربه ی محکم ، من را زمین زد و قهرمان شد. 🏹 بعد هم با خوشحالی دوید و خواهرهای کوچکش را که از شدت خوشحالی گریه می کردند بغل کرد. 🏹 آن روز ، لذت بخش ترین ضربه‌های دردناک را در تمام طول مسابقات تجربه کردم. 🏹 آن روز اگرچه باختم، 🏹 اما پدر و مادرم ، حسابی من را برای تمام موفقیت‌هایم تشویق کردند. 🏹 خودم هم اگرچه شکست خورده بودم، نه تنها ناراحت نبودم بلکه از نتیجه کارم حسابی هم خوشحال و راضی بودم و این خوشحالی ، زمانی به اوج خودش رسید که متوجه شدم ، پدرم برای روز شهادت امام رضا علیه السلام ، بلیت مشهد گرفته . نویسنده : امین ریسمان کارزاده 📚 @dastan_o_roman ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📲 کانال محتوای تربیت کودک 🇮🇷 @amoomolla
74.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی صورتی 🎬 اجتماعی ، طنز ، کمدی 😂 📼 بخش اول 🇮🇷 @amoomolla
74.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی صورتی 🎬 اجتماعی ، طنز ، کمدی 😂 📼 بخش دوم و آخر 🇮🇷 @amoomolla
حضرت دریا به سبک سلام فرمانده .mp3
6.87M
🎧 سرود زیبای " حضرت دریا " 🎼 به سبک سلام فرمانده 🎧 صوتی 🎙 گروه همخوانی انصارالمهدی (عج) 🎼 @sorood_sher 🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از توکل بر خدا
سلام . کتابچه ها چند روز پیش به دستم رسید ، محتوای خیلی خوبی داره و بسیار مفیده برای دانش آموزان . خیلی ممنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥇 حنانه برنده مدال نجوم حنانه هم مدال اخلاق دارد هم مدال نجابت 🇮🇷 @amoomolla
کاربرگ رنگ آمیزی ویژه امام رضا علیه السلام 🇮🇷 @amoomolla
✍🏻 بازی معمایی جدول رمزدار 👌🏻 ویژه امام رضا علیه السلام ✅ پاسخنامه جدول 👇👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/1266 🇮🇷 @amoomolla
IMG_20230915_173056_229.png
13.3M
عکس پرده خوانی از داستانهای امام رضا علیه السلام 🇮🇷 @amoomolla
امام رضا علیه السلام.pdf
113.5K
متن پرده خوانی داستان های امام رضا که در عکس آمده 🇮🇷 @amoomolla
داستان مهمان ایران خلاصه زندگی امام رضا علی السلام 👇👇👇 https://eitaa.com/dastan_o_roman/912
🤔 ۷۰۶ 🧠 کدام پیامبر ، 🧠 از انگشت خودش شیر نوشید ؟! ✅ اول فکر کن بعد به پاسخ نگاه کن 👇👇👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/1845
89.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی نارنجی پوش 🎬 اجتماعی ، طنز ، کمدی 😂 📼 بخش اول 🇮🇷 @amoomolla
81.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی نارنجی پوش 🎬 اجتماعی ، طنز ، کمدی 😂 📼 بخش دوم 🇮🇷 @amoomolla
مداحی ، ترانه ، شعر و سرود در مورد امام رضا علیه السلام 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/sorood_sher/980
🧠 چند معما ، 🧠 در مورد علیه السلام 👇👇👇👇👇
🤔 ۲۴ 🧠 نام اصلی امام رضا علیه السلام ؟! ✅ اول فکر کن بعد پاسخ رو ببین 👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/433
🤔 ۲۵ 🧠 عدد امامت امام رضا علیه السلام ؟! ✅ اول فکر کن بعد پاسخ رو ببین 👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/434
🤔 ۲۶ 🧠 لقب معروف امام رضا علیه السلام ؟ ✅ اول فکر کن بعد پاسخ رو ببین 👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/435