eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر پرستار دلم .mp3
11.35M
🎧 آهنگ مادر پرستار دلم 🎙 با صدای رضا نیک فرجام 🎼 @sorood_sher ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال تربیت کودک 🇮🇷 @amoomolla
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡 🍭 قسمت دوم 🍭 🌸 چند روز بعد ، 🌸 دوباره عکس آن پروفایل را باز کردم 🌸 تنم لرزید ، دلم شکست . 🌸 اشک در چشمانم جمع شد . 🌸 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد . 🌸 در آن پروفایل ، 🌸 عکس شهیدی را دیدم ، 🌸 که غرق در خون ، بدون دست و پا ، 🌸 با سری خورده شده از ترکش ، 🌸 بر خاکهای داغ و سوزان ، افتاده بود . 🌸 کنار آن شهید هم ، 🌸 عکس دوتا بچه افتاده بود . 🌸 که حدس زدم 🌸 بچه های خودش هستند . 🌸 باورم نمی شود . 🌸 که من دارم گریه می کنم . 🌸 من و گریه ؟! هرگز باورم نمی شود 🌸 آن هم من ، 🌸 که غرق در گناه و شهوات بودم . 🌸 منِ بی حیا و بی غیرت ، 🌸 منِ چشم چرون و هوس باز... 🌸 از آن به بعد ، 🌸 از اینترنت و فضای مجازی و گناه 🌸 بدم آمد 🌸 از رفقای ناباب خودم متنفر شدم 🌸 از دیدن فیلم و عکسای زشت ، 🌸 از اینستاگرام و تلگرام ، 🌸 از ماهواره و فیلمای ترکیه ای ، 🌸 شدیداً متنفر شدم . 🌸 سالها با کارها و با رفتارهایم ، 🌸 دل امام زمانم را به درد آوردم . 🌸 اگر قرار باشد فردای قیامت ، 🌸 موبایلم📱بر اعمالم شهادت دهد ، 🌸 حتی جهنم هم راهم نمی دهند . 🌸 بعد از گریه ، 🌸 متوجه نوشته پایین عکس شدم . 🌸 یه جمله ای به این مضمون : 🌹 میروم تا حیا و غیرتِ جوان ما نرود . 🍡 ادامه دارد ... 🍡 🇮🇷 @amoomolla
🦢 وقتى معلم به كودك بگويد : 👈 بگو بسم اللّه الرحمن الرحيم 🦢 و كودك آن را تكرار كند 🦢 خداوند براى كودک و پدر و مادرش 🦢 و برای آن معلم ، 🦢 برائت از آتش ، 🦢 در نظر خواهد گرفت . 🌷پيامبر اکرم صلّی الله عليه و آله 📖 مجمع البيان ، ج ۱ ، ص ۵۰ 🇮🇷 @amoomolla لطفا منتشر کنید ...
هدایت شده از تبلیغات ارزان
🌹 بنده حامد طرفی هستم 🌹 مجری طنز برنامه های مذهبی 🌹 آماده برگزاری جشن ، مراسم ، 🌹 و جُنگ شادی مذهبی هستم . 👌🏻 برنامه ای شاد ، جذّاب و متنوع ✅ هم مجری گری می کنم ، ✅ هم شعبده بازی ، هم مسابقه ✅ هم استندآپ کمدی ، ✅ هم طنزپردازی و عروسک گردانی ☎️ جهت هماهنگی با شماره های زیر تماس بگیرید . 📲 ۰۹۳۷۱۲۷۳۶۰۰ + ۰۹۱۰۶۷۲۰۸۴۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎞 نمونه فعالیت ها 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3049259163C1739a67989
عموملا در دزفول 📸 @amoomolla_news
عموملا در دزفول 📸 @amoomolla_news
🌹 اگر چیزهایی وجود داشته باشد ؛ 🌹 که کودکان از آنها می ترسند . 🌹 و جرئت وارد شدن به آنها را ندارند ، 🌹 والدین باید به تدریج ، 🌹 کودکان را با ترس ، آشتی دهند . 🌹 و آرام آرام آنها را ، 🌹 به موقعیت های ترسناک وارد کنند . 🌹 نه یک دفعه ای و ناگهانی ... 🌹 تا کم کم ، ترس آنها از میان برود . 🌹 و بر شهامت و قوت قلب آنها ، 🌹 افزوده شود . 🇮🇷 @amoomolla لطفا نشر دهید ...
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡 🍭 قسمت سوم 🍭 🌸 بعد از دیدن آن پروفایل ، 🌸 خیلی دلم شکست . 🌸 تا چند روز حالم خوب نبود . 🌸 خیلی دلم تنگ شده بود . 🌸 تا اینکه یک روز 🌸 صدای اذان به گوشم رسید . 🌸 آرامش عجیبی ، به من دست داد . 🌸 خانه ما ، نزدیک مسجد بود . 🌸 و همیشه صدای اذان می آمد . 🌸 اما تا قلبم نمی رسید . 🌸 انگار احساسش نمی کردم . 🌸 ولی این بار ، آن را احساس کردم 🌸 صدای اذان ، 🌸 تا عمق وجودم هم رسید . 🌸 برای اولین بار ، 🌸 تصمیم گرفتم به مسجد بروم . 🌸 اما وضو و نماز بلد نبودم 🌸 از آنهایی که وضو می گرفتند 🌸 نگاه می کردم و وضو می گرفتم . 🌸 سپس داخل مسجد شدم 🌸 و اولین نماز عمرم را خواندم . 🌸 با اینکه نمازم را غلط خواندم 🌸 ولی باز احساس آرامش و معنویت ، 🌸 همه قلب و روح و وجودم را گرفت . 🌸 آرامشی که سالها دنبالش بودم ، 🌸 ولی هیچ جا پیدایش نکردم . 🌸 نه در گناه ، نه در شراب خواری ، 🌸 نه در دختربازی ، نه در سایت گردی ، 🌸 نه در عکس و فیلمای زشت ، 🌸 نه در اینترنت و شبکه های اجتماعی 🌸 نه در تلگرام و اینستاگرام 🌸 نه در ماهواره و دوستان ناباب ، 🌸 و نه در هیچ جای دیگری ، 🌸 چنین آرامشی ندیدم . 🌸 خودم را ، 🌸 به امام جماعت مسجد معرفی کردم 🌸 و داستان خودم را ، 🌸 برای او تعریف کردم . 🌸 و از ایشان کمک خواستم . 🌸 ایشان هم مثل یک پدر مهربان ، 🌸 همه چی به من یاد دادند : 👈 نماز خواندن 👈 قرآن 👈 احکام 👈 زندگی امامان و پیامبران 👈 اخلاق و... 🍡 ادامه دارد ... 🍡 🇮🇷 @amoomolla
🎥 فیلم سینمایی قلاده های طلا 🎬 سیاسی ، امنیتی 🎭 بازیگران : امین حیایی ، محمدرضا شریفی‌نیا ، حمیدرضا پگاه ، علیرام نورایی و... 🎬 خلاصه فیلم : دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا ، انگلیس ، اسرائیل ، ضدانقلاب و مخالفان نظام ، برای شلوغ کردن انتخابات ، برنامه ریزی می کنند . جاسوسی که در وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ نیز دست داشته‌ است، با تغییر قیافه به ایران می‌آید. وزارت اطلاعات جاسوس را شناخته و مأمور خود را، به عنوان رانندهٔ تاکسی، مأمور مراقبت از وی می‌کند. او از طریق تلفن همراهش که ماهواره‌ای است، از سوی جاسوسی دیگر ام‌آی۶ که به وزارت اطلاعات نفوذ کرده‌است، بوسیله پیامک از این قضیه اطلاع می‌یابد و با کشتن راننده می‌گریزد . او با کمک دوستانش ، و با رمز «تقلب بزرگ» در انتخابات ، برنامه آشوب و هرج و مرج در ایران را راه می اندازد . تا اینکه ...
97.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 فیلم سینمایی قلاده های طلا 🎬 سیاسی ، امنیتی 📀 بخش اول 🎥 @amoomolla
98.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 فیلم سینمایی قلاده های طلا 🎬 سیاسی ، امنیتی 📀 بخش دوم / آخر 🎥 @amoomolla
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡 🍭 قسمت چهارم 🍭 🌸 حاج آقای اکبری ، 🌸 به من شخصیت داد 🌸 به حساب خودش ، 🌸 برای من کتاب می خرید 🌸 و به من هدیه می داد . 🌸 مرا در فعالیت های بسیج ، 🌸 و در اجرای مراسمات شرکت می داد 🌸 در تمام برنامه های فرهنگی ، 🌸 که در مسجد برگزار می شدند ، 🌸 راهم داد . 🌸 تا جایی که در محله معروف شدم 🌸 انگار خیلی زود ، 🌸 سعید سابق فراموش شد 🌸 و احترام ویژه ای برای خودم ، 🌸 کسب کردم . 🌸 فرمانده بسیج هم مرا ، 🌸 به حرم حضرت معصومه معرفی کرد 🌸 تا به عنوان خادم افتخاری ، 🌸 در حرم مشغول باشم . 🌸 گاهی در کفشداری فعالیت می کردم 🌸 گاهی در خدمت انتظامات بودم 🌸 و در وقت نماز هم ، 🌸 گاهی به ستاد نماز کمک می کردم 🌸 تا با نظم بیشتری ، نماز را برپا کنیم . 🌸 نزدیکای اربعین امام حسین بود . 🌸 یکی از خادمین حرم در انتظامات ، 🌸 که مرد پیری بود ، 🌸 مرا به گوشه ای برد و گفت : 🇮🇷 سعید جان ! 🇮🇷 خیلی دلم می خواهد به کربلا بروم 🇮🇷 چون من هر سال می رفتم 🇮🇷 ولی متاسفانه امسال نمی توانم بروم 🇮🇷 می توانی شما به نیابت از من ، 🇮🇷 به کربلا بروی ؟! 🌸 گفتم : من ؟! 🌸 باز خادم پیر گفت : 🇮🇷 پول و خرج سفر شما را ، 🇮🇷 تمام و کمال ، خودم می پردازم . 🌸 من زبانم قفل شد . 🌸 آخر من و کربلا ؟! 🌸 من و زیارت امام حسین ؟! 🌸 یک دفعه اشکم سرازیر شد . 🌸 ولی با ذوق و اشتیاق زیاد ، 🌸 پیشنهادشان را قبول کردم . 🌸 و خودم را با یک حال عجیبی ، 🌸 برای رفتن به کربلا آماده کردم . 🍡 ادامه دارد ... 🍡 🇮🇷 @amoomolla