35.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای کیخان
🇮🇷 علمی ، تخیلی ، هیجانی و کارآگاهی
🇮🇷 قسمت اول
🔮 @amoomolla
#کارتون #انیمیشن #کیخان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون سینمایی تخیلی
🇮🇷 افسانه سرزمین گوهران
🇮🇷 قسمت سوم
🔮 @amoomolla
#کارتون #سینمایی #افسانه_سرزمین_گوهران
کتاب فارسی ، کلاس سوم ابتدائی
درس اول : ستایش محله ما
کلمه هایی که از نظر املایی مهم هستند :
رنگین کمان ، بخشنده ، صمیمی تر ، صاف ، بی کینه ، محلّه ، ثبت نام ، چه کار ، عادت ، گوشهای ، ناراحت ، اطراف ، دقّت ، صف ، مغازه ، دکان ، مواد غذایی ، مقابل ، گنبد فیروزه ای ، عظمت خاصّی ، فضای سبز ، معرّفی ، جمعیت ، برگزار ، خاطرات ، بایستد ، لحظه ، تعداد
هم معنی کلمات :
برگزار شدن : انجام شدن، برپا شدن
انتها : پایان، آخر
سنجاقک : حشره ای زیبا و تند پرواز با دو بال بلند و نازک، چشمهای بزرگ و شاخک های بلند
عادت : آنچه بر اثر تکرار، رفتار همیشگی انسان میشود.
کینه : دشمنی کسی را در دل داشتن
محله: قسمتی از شهر یا روستا
صمیمی : همدل و مهربان
فیروزه ای : به رنگ فیروزه ( آبی متمایل به سبز )
عظمت : بزرگی
کلمات هم خانواده :
خاص ، خاصه ، خواص ، خاصیت
لحظه ، لحظات
کلمات متضاد (مخالف ) :
زود ≠ دیر
جدید ≠ قدیم
خارج ≠ داخل
خنده ≠ گریه
نیامده ≠ آمده
خوشحالی ≠ ناراحتی
انتها ≠ ابتدا
🇮🇷 @amoomolla
#کلاس_سوم
#درس_فارسی
کتاب فارسی کلاس سوم ابتدایی
درس دوم : پدر بزرگ ، زنگ ورزش
کلمات مهم :
بغل ، عالی ، عصا ، بحث ، آغاز ، تشکّر ، قلقلک ، گذشته ، علاقه ، نظم ، حرفهای ، پیشرفت ، پیوسته ، موضوع ، تعطیلی ، گفت و گو ، تصمیم ، نظر ، جلب ، محلّ مخصوص ، ماهرانه ، اصلی ، مدتی ، حالا ، راهنمایی ، مدت ، رتبه ، صحبت ، جنب و جوش .
کلمات هم معنی ( مترادف ) :
آغاز : شروع
بحث : گفت و گو
پیوسته : پی در پی ، به دنبال هم
ماهرانه : بامهارت ، استادانه
جلب نظر کردن : جلب توجه کردن ، نگاه کسی را به سوی خود کشاندن
حرفه ای : کسی که در کاری مهارت دارد ، انجام کار در حد خیلی خوب و دقیق ، ماهر
نرم نرمک : آهسته ، آرام آرام
مفید : پرفایده
منظّم : مرتب و بانظم
مهارت : توانایی انجام کاری به نحو شایسته
موضوع : آن چه درباره آن گفت و گو می شود .
مربی : کسی که چیزی را یاد می دهد .
کلمات هم خانواده :
ماهر ، مهارت ، ماهرانه
نظر ، منظره ، منظور ، مناظر
مخصوص ، مخصوصاً ، خصوصی ، اختصاصی ، خاص
رتبه ، مرتبه ، مرتّب ، ترتیب
کلمات متضاد ( مخالف ) :
آغاز ≠ پایان
سرما ≠ گرما
غروب ≠ طلوع
سختی ≠ آسانی
روز ≠ شب
راستگو ≠ دروغگو
مفید ≠ مضر
فایده ≠ ضرر
🇮🇷 @amoomolla
#کلاس_سوم
#درس_فارسی
کتاب فارسی کلاس سوم ابتدایی
درس سوم : هم بازی ، آسمان آبی
کلمه هایی که از نظر املایی مهم هستند :
همفکری ، اطراف ، محیط ، زندگی ، فقط ، اشغال و زباله ، باعث ، دلپذیر ، علاوه بر ، آلودگی چه قدر ، لذّتبخش ، وحشی ، غرق شادی ، نشاط ، طبیعت ، پاکیزگی ، اهمیت ، آفریده های ، دلنشین ، دامنهی کوه ، قلّه ، حیوانات ، پونه ها ، گذشته ، یاداشت
کلمات هم معنی :
آشغال : زباله
اطراف : دور و بر
اهمیت : با ارزش و مهم بودن
دلپذیر : پسندیده
دلنشین : خوشایند و پسندیده
غرق شدن : فرو رفتن و خفه شدن در آب ، غوطه ور شدن در آب یا هر چیز دیگر
دامنه ی کوه : بخش شیب دار پایین کوه
لذّت : حالت خوشایند و خوب
همفکری : با هم درباره موضوعی فکر کردن
نشاط : شادی ، شادابی
باعث : دلیل ، سبب
گزارش : شرح و بیان کارهای انجام گرفته
روان : رونده ، جاری
گویا : رسا و روشن ، آشکار
طبیعت : بخشی از جهان هستی
عبور کردن : گذشتن و رد شدن
محیط : مکان اطراف شخص یا چیز
همبازی : دوست ، یار
نگریست : نگاه کرد
کلمات هم خانواده :
اهمِت ، مهم
معلّم ، عالم ، علم ، علوم ، معلوم
اطراف ، طرف
درس ، مدرسه ، مدرس ، تدریس
ربط ، رابطه ، ارتباط ، مرتبط ، مربوط
کلمات متضاد ( مخالف ) :
خوشحال ≠ ناراحت
نشاط ≠ ناراحتی
آلودگی ≠ پاکی ، پاکیزگی
تمیز ≠ کثیف
وحشی ≠ اهلی
روان ≠ ساکن
🇮🇷 @amoomolla
#کلاس_سوم #درس_فارسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون سینمایی تخیلی
🇮🇷 افسانه سرزمین گوهران
🇮🇷 قسمت چهارم ( آخر )
🔮 @amoomolla
#کارتون #سینمایی #افسانه_سرزمین_گوهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی
🇮🇷 قسمت ۱۸۹ : انتقال عصبانیت
👈 نکته اخلاقی : رفتار خود را کنترل کنید
🔮 @amoomolla
🎥 #کارتون #انیمیشن #مهارتهای_زندگی
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_ماجراجویی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۶۲ 🌷
🇮🇷 شک نواب ، به فضائیان بیشتر شد .
🇮🇷 به خاطر همین ،
🇮🇷 برای فهمیدن نقشه های آنان ،
🇮🇷 به حوزه ها و خانه های طلاب و علما رفت
🇮🇷 و هشدار داد که فتنه ای جدید در راه است .
🇮🇷 اما چون مدرکی نداشت ؛
🇮🇷 نتوانست کمک زیادی از آنان بگیرد .
🇮🇷 از آنان کسب تکلیف نمود .
🇮🇷 سپس از آنها خواهش کرد
🇮🇷 تا پیگیری هایی در این مورد بکنند .
🇮🇷 هر روز ،
🇮🇷 معترضان زیادی به طرف قصر می رفتند .
🇮🇷 جاوید شاه ، به هر معترضی می گفت :
🔥 دوستان من !
🔥 هم خودتان آرام باشید
🔥 و هم مردم را به آرامش دعوت کنید
🇮🇷 یکی از معترضین گفت :
🌟 این فضائیان اینجا چکار می کنند ؟!!
🌟 در حکومت پدر شما ، همین فضائیان ،
🌟 زندگی ما رو به آتش کشیدند .
🌟 مردم ما رو شکنجه و قتل عام کردند .
🌟 و الآن هم در حکومت شما ،
🌟 به جای محاکمه ، دارن زیادتر میشن .
🌟 معلوم هست اینجا چه خبره ؟!
🇮🇷 جاوید شاه مکثی کرد و گفت :
🔥 اونا برای کمک به ما آمدند
🔥 آمدند تا ما را از شرّ آمریکا و انگلیس
🔥 خلاص کنند .
🔥 و در مهار کردن بیماری ، به ما کمک کنند .
🇮🇷 یکی دیگر از معترضین گفت :
🌷 آقای جاوید شاه !
🌷 ما هنوز به شما اعتماد نداریم
🌷 چه برسد به اون بیگانه های فضایی .
🌷 شما یک دفعه ،
🌷 همه راه های ارتباطی رو بستید .
🌷 جاده ها ، مرزها ، تلفن ها ، تلگراف ها
🌷 اونم به بهانه بیماری .
🇮🇷 جاوید شاه گفت :
🔥 راه ها بسته شدند
🔥 چون بیماری خطرناکی آمده
🔥 و تا برطرف شدن کامل این بیماری ،
🔥 همچنان بسته می مونن .
🇮🇷 معترض گفت :
🌷 آخه کدوم بیماری ؟!
🌷 پس چرا کسی از این بیماری چیزی نشنیده
🇮🇷 شب همان روز ،
🇮🇷 نواب ، سوار بر ذوالجناح شد ؛
🇮🇷 و از خراسان بیرون رفت .
🇮🇷 و به شهرهای ایران سفر کرد .
🇮🇷 و با حوزه ها و مساجد مختلفی دیدار نمود
🇮🇷 اما هیچ اثری از بیماری و بحران نبود .
🇮🇷 نواب ، خود را به آنها معرفی نمود .
🇮🇷 و با استقبال بی نظیری از مردم مواجه شد .
🇮🇷 سپس به آنها هشدار داد
🇮🇷 که در خراسان ، پایتخت ایران ،
🇮🇷 تحرکات مشکوکی در حال رخ دادن است .
🇮🇷 و همچنین مردم را به انقلاب ،
🇮🇷 و مبارزه با جاوید شاه و دارو دسته اش ،
🇮🇷 دعوت نمود .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 آموزش حرف ظا ( ظ )
🇮🇷 ویژه پیش دبستانی ها و اولی ها
@amoomolla
#آموزش_حروف_الفبا
🌹 رحلت شهادت گونه حضرت معصومه
🌹 سلام الله علیها ،
🌹 بر شما دوستان و همراهان عزیزم ،
🌹 تسلیت عرض می کنم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 آموزش حرف عین ( ع _ ـعـ _ عـ )
🇮🇷 ویژه پیش دبستانی ها و اولی ها
@amoomolla
#آموزش_حروف_الفبا
✍ مشق مذهبی
🕋 عین ( ع ) مثل :
🌷 علی ، عروج ، عرش ، عمامه ، عبا
🌷 سوره عصر ، نماز عصر ، سوره علق
🌷 سوره عنکبوت ، سوره عبس ، سوره عادیات
@amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای کیخان
🇮🇷 علمی ، تخیلی ، هیجانی و کارآگاهی
🇮🇷 قسمت دوم
🔮 @amoomolla
#کارتون #انیمیشن #کیخان
🌸 تحسين و تشويق می توانند
🌸 به کودکان کمک کنند
🌸 تا بر ترس هايشان ، غلبه نمایند .
🌸 کودکان بايد بياموزند
🌸 که شکست ها و عدم موفقيت ها را ،
🌸 به عنوان یک حقيقت در زندگی بپذیرند
🌸 و بدون يأس و ناامیدی ، با آنها کنار بیایند .
🔮 @amoomolla
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_ماجراجویی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۶۳ 🌷
🇮🇷 بعد از چند روز ،
🇮🇷 نواب ، شبانه به طرف خراسان برگشت .
🇮🇷 نماز شبش را خواند
🇮🇷 و با گریه ، از خداوند ، مدد خواست .
🇮🇷 بعد از نماز صبح ،
🇮🇷 دعای عهد و دعای صباح را خواند .
🇮🇷 سپس به ورزش و نرمش پرداخت .
🇮🇷 و پس از آن ، در حیاط خانه نشست .
🇮🇷 به درخت خانه خیره شده بود
🇮🇷 و به فکر عمیقی ، فرو رفت .
🇮🇷 مرضیه ، خواهر نواب ، با سینی و صبحانه ،
🇮🇷 به طرف نواب آمد و کنار او نشست .
🇮🇷 نواب لبخندی زد و از خواهرش تشکر کرد
🇮🇷 هنوز آفتاب طلوع نکرده بود
🇮🇷 هر دو مشغول خوردن صبحانه شدند
🇮🇷 و در حین خوردن ، صحبت هم می کردند
🇮🇷 نواب ، همه آنچه را که در مسافرتش ،
🇮🇷 به شهرهای بیرون از خراسان داشت
🇮🇷 برای خواهر عزیزش تعریف کرد .
🇮🇷 سپس با خنده و شوخی ،
🇮🇷 می گفتند و می خندیدند .
🇮🇷 ناگهان مرضیه گفت :
🌸 راستی داداش نواب !
🌸 دیروز چند نفر اومدن ، سراغتو می گرفتن
🌷 نواب گفت : کی بودن ؟!
🇮🇷 مرضیه گفت :
🌸 نمی دونم ، نمی شناسم
🌸 ولی از ظاهرشون معلوم بود که مذهبیَن
🇮🇷 مرضیه در حال صحبت کردن بود
🇮🇷 که نواب حواسش جای دیگه رفت
🇮🇷 پس از کمی مکث ،
🇮🇷 به خواهرش اشاره کرد که ساکت شود
🇮🇷 نواب ، صدایی از پشت بام خانه شنید .
🇮🇷 به مرضیه اشاره کرد که به داخل خانه برود
🇮🇷 خودش هم به حرف زدن ادامه داد :
🌷 حالا نفهمیدی از کجا اومدن و چکار داشتن ؟
🌷 نکنه بچه های حوزه بودن ؟
🌷 شاید برای مباحثه اومده باشن ؟
🌷 شاید هم بچه های مسجد بودن
🇮🇷 نواب در حال حرف زدن ،
🇮🇷 آرام به داخل خانه رفت .
🇮🇷 لباس حضرت داوود را پوشید
🇮🇷 دستی به سینه اش زد
🇮🇷 و تبدیل به زره آهنی شد .
🇮🇷 سپس عمامه پیامبر را سرش کرد
🇮🇷 و تبدیل به کلاه خود فوق پیشرفته شد
🇮🇷 چوب حضرت داوود را چرخاند
🇮🇷 و تبدیل به سپر شد .
🇮🇷 شمشیر ذوالفقار را برداشت
🇮🇷 و به طرف درب سالن حرکت کرد .
🇮🇷 مرضیه گفت :
🌸 چی شده داداش اتفاقی افتاده ؟!
🇮🇷 نواب گفت :
🌷 فعلا معلوم نیست
🌷 ولی یه صداهایی از پشت بوم شنیدم
🌷 میرم ببینم چیه
🌷 اگه چیز مهمی نبود بر می گردم
🌷 اما اگه برام اتفاقی افتاد
🌷 شما سوار ذوالجناح شو
🌷 اون می دونه کجا باید بره .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹
🕋 من به حیات اخروی ( زندگی پس از مرگ )
🕋 اعتقاد دارم .
🕋 i believe in life after death
🕋 تلفظ : آی بِلیو این لایف اَفتِر دِیث
🔮 @amoomolla