eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
🐈 داستان تخیلی پسر گربه ای 🐈 🐈 🐈 🐈 قسمت ۱۴ 🐈 🐈 🐈 🇮🇷 زینت ، در را باز کرد . 🇮🇷 اما کسی را آنجا ندید . 🇮🇷 ناگهان گربه ای را ، دم در دید . 🇮🇷 ترسید و در را بست . 🇮🇷 فرامرز ، دوباره با طلوع آفتاب گربه شد . 🇮🇷 باز با ناامیدی ، در خیابان پرسه زد . 🇮🇷 در حال و هوای خودش بود 🇮🇷 در فکر عمیقی فرو رفته بود . 🇮🇷 گربه دختری را که نجات داده بود 🇮🇷 ناگهان ، جلوی او ظاهر شد . 🇮🇷 فرامرز جا خورد و سلام کرد . 🇮🇷 گربه دختر گفت : 🎀 دیشب کجا بودی ؟ 🐈 فرامرز گفت : چطور ؟ 🎀 گربه دختر گفت : 🎀 یه اتفاق وحشتناکی افتاد . 🇮🇷 فرامرز با بی حوصلگی گفت : 🐈 چی شده بود مگه ؟! 🇮🇷 گربه دختر گفت : 🎀 از آسمون یه انسان روی ما افتاد . 🎀 نزدیک بود ما رو خفه کنه . 🎀 اما انسان خوبی بود ؛ 🎀 و ما رو از قفس آزاد کرد . 🇮🇷 فرامرز با بی حالی گفت : 🐈 همین ؟! 🐈 اون انسان من بودم که 🐈 بهت گفته بودم که من انسانم 🇮🇷 گربه دختر گفت : 🎀 بازم شروع کردی ؟! 🇮🇷 فرامرز گفت : 🐈 می خوای باور کنی یا نکنی 🐈 من انسانم 🐈 همین چند روزه که گربه شدم 🐈 ولی بازم گاهی ، دوباره انسان میشم 🎀 گربه دختر گفت : 🎀 ولش کن بابا ، 🎀 ماشالله تو خیلی خیالاتی هستی 🎀 راستی اسمت چی بود ؟! 🐈 فرامرز گفت : فرامرز 🇮🇷 گربه دختر گفت : 🎀 چی ؟! فرامرز دیگه چیه ؟! 🎀 این همه اسم ... 🐈 فرامرز گفت : شما اسمتون چیه ؟! 🎀 گربه دختر گفت : 🎀 مینه ، اسم من مینه است . 🐈 فرامرز گفت : خوشبختم 🎀 مینه گفت : میشه یه سوال بپرسم ؟! 🐈 فرامرز گفت : بفرمائید 🎀 مینه گفت : 🎀 تو چرا اینجوری حرف می زنی ؟! 🎀 از دیدنتون خوشبختم 🎀 اسمتون چیه 🐈 فرامرز گفت : خب چه اشکالی داره 🎀 مینه گفت : اشکالی نداره 🎀 ولی این نوع حرف زدنا ، 🎀 فقط مال پادشاه هاست نه ما ... 🐈 ادامه دارد ... 🐈 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
🌸 مولودی این علیِ اکبره 🌸 🌷 مثل ماه و قمره ، این علیِ اکبره 🌷 شبیه پیمبره ، این علیِ اکبره 🌷 نورِ شمعِ سحره ، این علیِ اکبره 🌷 زَر و سیم و گوهره ، این علیِ اکبره 🌹 بر جوانان رهبره ، این علیِ اکبره 🌹 بهر دنیا سروره ، این علیِ اکبره 🌹 دل همش دور و بره ، این علیِ اکبره 🌹 جانِ من دربه دره ، این علیِ اکبره 🌷 ز هَر طاهر ، اَطهره ، این علیِ اکبره 🌷 اول است و آخره ، این علیِ اکبره 🌷 از لیلا لیلاتره ، این علیِ اکبره 🌷 مجنونش بی خبره ، این علیِ اکبره 🌹 حسین باشد پدره ، این علیِ اکبره 🌹 لیلا باشد مادره ، این علیِ اکبره 🌹 ده شعبان پَرپَره ، این علیِ اکبره 🌹 روز جوان اثره ، این علیِ اکبره 🔮 @amoomolla 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
🌸 شعر این علیِ اکبره ( سبک دوم ) 🌸 🇮🇷 دل همش دور و بره ، این علیِ اکبره 🇮🇷 جانِ من دربه دره ، این علیِ اکبره (۲) 🌹 دهِ شعبان آمده ، تولدِ اکبره 🌹 حسین جانم پدرش ، لیلا خاتون مادره 🌷 مثل ماه و قمره ، شبیه پیمبره 🌷 نورِ شمعِ سحره ، زَر و سیم و گوهره 🇮🇷 دل همش دور و بره ، این علیِ اکبره 🇮🇷 جانِ من دربه دره ، این علیِ اکبره 🌹 بر جوانان رهبره ، بهر دنیا سروره 🌹 خوشبوتر از عنبره ، از همه دل می بره 🌷 ز هَر طاهر ، اَطهره ، اول است و آخره 🌷 از لیلا ، لیلاتره ، مجنونش بی خبره 🇮🇷 دل همش دور و بره ، این علیِ اکبره 🇮🇷 جانِ من دربه دره ، این علیِ اکبره @amoomolla 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
47.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای آرمن 🇮🇷 تخیلی ، هیجانی ، ماجراجویی 🇮🇷 قسمت هفتم : تیوانی 🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی 🇮🇷 قسمت ۲۹۲ : تلفن 🇮🇷 موضوع : فرهنگ استفاده از وسایل ارتباطی 🔮 @amoomolla 🎥
🕋 ذکر روز پنج شنبه : 👈 لا اله الّا الله مَلِک الحقُ المُبین 🌷 شعر کودکانه ذکر روز پنج شنبه 🌷 🌸 هست ذکر پنج شنبه ها 🌸 شکوه و لطف خدا 🌸 لا اله الّا الله 🌸 خدایی نیست جز الله 🌸 مَلِک الحقُ المُبین 🌸 لطف خدا رو ببین 🔮 @amoomolla
🌹 دوستم حمید ، امروز مریض بود 🌹 و مرتب سرفه می کرد . 🌹 آقای معلم به مادر حمید تلفن کرد 🌹 تا به مدرسه بیاد و اونو به دکتر ببره . 🌹 بعد از رفتن حمید و مادرش ، 🌹 همه کلاس ناراحت بودیم . 🌹 و خدا خدا می کردیم 🌹 تا دوستمون حمید ، زودتر خوب بشه . 🌹 و دوباره پیش ما برگرده ؛ 🌹 حمید ، بهترین دوست من بود . 🌹 به خاطر همین ، 🌹 بیشتر از بقیه ، براش ناراحت شدم 🌹 چند روز بعد ، 🌹 یه دفعه دلم خیلی برای حمید تنگ شد . 🌹 همه بچه ها مشغول بازی بودند . 🌹 اما من حوصله بازی رو نداشتم . 🌹 توی نمازخونه نشستم 🌹 و با گریه ، براش دعا کردم . 🌹 آقای معلم ، کنارم نشست 🌹 و علت گریه منو پرسید . 🌹 منم براش تعریف کردم . 🌹 آقای معلم ، لبخندی زد و گفت : 🕋 با این حالی که داری ، 🕋 دعا کن امام زمان بیاد . 🕋 اگه امام زمان بیاد ، 🕋 خیلی از بیماری ها از بین میرن . 🕋 و همه مریض‌ ها ، زود خوب میشن . 🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای جوانمردان 🇮🇷 قسمت ۲۱ : زندان دیو 🇮🇷 رده سنی : نوجوان و جوان 🔮 @amoomolla 🕌 🕌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی 🇮🇷 قسمت ۲۹۲ : پس انداز 🇮🇷 موضوع : مدیریت پول 🔮 @amoomolla 🎥
🌹 مادرم می گوید یک نفر در راه است 🌹 از صدای پایش دل من آگاه است 🌹 وقتی او می آید قاصدک می خندد 🌹 راه های غم را بر همه می بندد 🌹 ابرها می بارد چشمه ها می جوشد 🌹 هر درختی در باغ ، رخت نو می پوشد 🌹 مادرم می گوید : روی ماهش زیباست 🌹 گر چه از او دوریم او همیشه با ماست 🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🐈 داستان تخیلی پسر گربه ای 🐈 🐈 🐈 🐈 قسمت ۱۴ 🐈 🐈 🐈 🇮🇷 زینت ، در را باز کرد . 🇮🇷 اما کسی را آنج
🐈 داستان تخیلی پسر گربه ای 🐈 🐈 🐈 🐈 قسمت ۱۵ 🐈 🐈 🐈 🐈 فرامرز گفت : 🐈 راستش من تازه اینجوری شدم 🐈 این با ادب حرف زدن ، با نزاکت بودن ، 🐈 احترام به زنان و بقیه مردم ، 🐈 خدمت و کمک به دیگران و... رو ، 🐈 از بسیجیا و بچه های مسجد ، یاد گرفتم . 🐈 وگرنه قبل از این ، خلافکار و زورگو بودم 🐈 بی ادب و بی غیرت و بی ناموس بودم . 🐈 مردم آزار ، احمق ، بی شعور ، 🐈 بی نزاکت ، بی حیا و بی پدر و مادر بودم 🇮🇷 فرامرز ، از گذشته تلخ و بدش گفت و گفت 🇮🇷 تا گریه اش گرفت . 🇮🇷 مینه گفت : 🎀 منو ببخش که ناراحتت کردم 🎀 اگه بخوای بشینی و گریه کنی ، حق داری 🎀 اما الآن وقتش نیست ، باید فرار کنیم . 🇮🇷 فرامرز ، سرش را بالا آورد . 🇮🇷 سگ بزرگی را دید ، 🇮🇷 که به طرف آنها می دوید . 🇮🇷 فرامرز و مینه نیز ، پا به فرار گذاشتند . 🇮🇷 اما شکارچی ، آنها را گرفت . 🇮🇷 و به طرف ماشینش برد . 🇮🇷 پس از جمع کردن چند گربه دیگر ، 🇮🇷 به طرف خانه رفت . 🇮🇷 در میان گربه ها ، چند بچه گربه هم بود . 🇮🇷 مادر آن بچه گربه ها ، گریه کنان ، 🇮🇷 دنبال ماشین شکارچی می دوید . 🇮🇷 شب شد و مادر بچه گربه ها ، 🇮🇷 آرام و بی صدا ، داخل خانه شد . 🇮🇷 و سعی کرد تا بچه هایش را آزاد کند . 🇮🇷 اما موفق نشد . 🇮🇷 همه شب را ، 🇮🇷 در خیابان ، با گریه دعا کرد تا خوابش برد . 🇮🇷 چند ساعت خوابید تا صبح شد . 🇮🇷 و با صدای درب خانه بیدار شد . 🇮🇷 از بالای دیوار ، داخل خانه را نگاه کرد . 🇮🇷 یکی از دوستان شکارچی بود . 🇮🇷 می خواست چندتا از گربه ها را ، 🇮🇷 برای خودش ببرد . 🇮🇷 فرامرز ، از حرفهای آنها فهمید 🇮🇷 که می خواهند چند تا گربه ، 🇮🇷 به یک مسافر خارجی بفروشند . 🐈 ادامه دارد ... 🐈 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
🎁 توزیـع هدایای فرهنگی و خوراکی 🎁 به کودکان مناطق محروم اهواز 🎁 توسط عموملا دوست بچه ها 🎁 بمناسبت ولادت امام زمان 🎁 و به عشـق مـولایمـان 🎁 و به نیت ظهورشان 🎁 شما هم در این امر خیر ، سهیم باشید ۵۸۵۹۸۳۱۰۲۱۳۴۶۹۸۵ 👈 به نام حامد طرفی 🇮🇷 عکس و گزارش ، در کانال موجود است . @amoomolla
34.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شش قهرمان و نصفی 🇮🇷 طنز ، ماجراجویی 🇮🇷 قسمت دهم 🔮 @amoomolla