eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
🎉 داستان کودکانه جشن تولد 🎉 🎉 🎉 قسمت چهارم 🎉 🎉 🎁 نگین گفت : 🌸 خب اگه نرقصیم ، 🌸 پس امشب توی تولد چیکار کنیم ؟ 🎁 مامان گفت : 🌷 نترس عزیزم ؛ ما براتون برنامه داریم ، 🌷 حالا صبر کن . 🌷 فعلا برو با بچه ها بازی کن ، 🌷 امشب می بینی . 🎁 شب شد 🎁 بچه ها منتظر شروع جشن تولد بودند . 🎁 نگین و نگار هم ، 🎁 لباس جدیدشون رو پوشیدند 🎁 و کنار کیک های تولدشون نشستند . 🎁 بعد از خوندن نماز مغرب و عشا ، 🎁 بابا ، اومد و گفت : 🇮🇷 حالا نوبت مسابقه است . 🎁 باباجون کلی مسابقه شاد و قشنگ برای بچه ها اجرا کرد . 🎁 نازنین و هانیه رو برای مسابقه ماست خوری آورد ، 🎁 بعد ، مسابقه بادکنک برای پسرا گذاشت ، 🎁 مسابقه سیب خوری هم برای دخترا . 🎁 چندتا هم مسابقه برای باباها اجرا کرد 👈 که کلی خندیدن . 🎁 بعد از مسابقه ، 🎁 هر کدوم به نوبت ، 🎁 لطیفه تعریف کردند و خندیدند . 🎁 بعد از لطیفه گویی ، 🎁 نوبت بریدن کیک شد . 🎁 دایی ، یه مقدار از خامه کیک رو ، 🎁 روی بینی نگین و نگار مالید . 🎁 نگین سریع دستمال برداشت 🎁 و دماغ نگار و تمیز کرد . 🎁 نگار هم با دستمال ، 🎁 دماغ نگین رو تمیز کرد و خندیدند . 🎁 نگین و نگار خواستند همدیگه رو ببوسند 🎁 که دست نگین رفت توی کیک و کلی خندیدند . 🎁 دایی هم بلند شد و کیک رو برید 🎁 همگی کیک خوردن . 🎁 وقتی نوبت میوه شد ، 🎁 عمو بلند شد و میوه ها رو تعارف کرد . 🎁 آخر هم نوبت بازکردن کادوها بود 🎁 که بازم دایی کلی با همه شوخی کرد . 🎁 تو یکی از کادوها ، تاید و ریکا بود ، 🎁 توی یکی دیگه ، سیب زمینی گذاشته بودند 🎁 هر کادویی که باز می شد ، 👈 بچه ها بیشتر می خندیدند . 🎁 در آخر نوبت خوردن شام شد . 🎁 دایی بازم شوخیش گل کرد 🎁 و برای آقایون ، مسابقه پلو خوری گذاشت . 🎁 خلاصه اون شب ، 🎁 کلی به بچه ها خوش گذشت . 🎁 اون شب ، نگین و همه بچه ها فهمیدند 🎁 که میشه بدون رقص و آهنگای حرام ، 🎁 خوش گذروند . 🎁 بعد از شام ، 🎁 خانما مشغول شستن ظرفا بودند 🎁 و پدرا ، فوتبال دستی و دارت بازی می کردند . 🎁 دایی هم بچه هارو یه جا جمع کرد 🎁 و با مسابقه و معما و چیستان و خوندن شعر و قصه ، اونا رو سرگرم کرده بود . 🎁 نگین و نگار ، بعد از رفتن مهمونا ، 🎁 خیلی از پدر و مادرشون تشکر کردند . 🎉 پایان 🎉 @amoomolla 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹