eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ مشق مذهبی 🇮🇷 حرف غین ( غ _ ـغـ _ غـ ) در سوره ها 👈 سوره غافر ، سوره تغابن ، سوره غاشیه 🔮 @amoomolla
📚 داستان عاشقانه و هیجانی نیلوفر 📚 📖 خلاصه : 🌸 نیلوفر دختر فقیری بود 🌸 که برای امورات زندگی اش ، 🌸 دزدی و کارهای زشت انجام می داد . 🌸 که ناگهان روزی ، 🌸 با مردی با جذبه و با شخصیت ، به نام احمد ، آشنا می شود . 🌸 صد دل عاشق احمد می شود 🌸 اما احمد ، متاهل است و دوتا فرزند دارد ؛ 🌸 همیشه سر به زیر و با حیا و با عفت است 🌸 و به هیچ زنی غیر از همسر خودش ، 🌸 نگاه نمی کند . 🌸 نیلوفر در موسسه آقا احمد ، مشغول به کار می شود . 🌸 برای جلب توجه احمد هر کاری می کند 🌸 حتی تیپ و ظاهر خودش را عوض کرد 🌸 اما باز با بی محلی های احمد ، روبرو شد 🌸 در نهایت به سراغ همسر احمد رفته ، 🌸 و از او می خواهد تا شوهرش احمد را ، 🌸 به ازدواج با او راضی کند . 🌸 که ناخواسته وارد ماجراجویی شده 🌸 و با باند خطرناکی ، مبارزه می کند . 📚 داستان عاشقانه و هیجان انگیز نیلوفر 📚 در کانال ۳۰۰۰ نفره غیرتی ها 👇👇 https://eitaa.com/ghairat/3051
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۶۹ 🌷 🇮🇷 ناگیتان به دوستانش گفت : 🔥 خب چکار کنیم ؟! 🔥 کجا پیداش کنیم؟! 🇮🇷 یکی از جنیان گفت : ☠ نواب هر شب موقع نماز ، تو مسجده ☠ می تونید عده ای رو به مسجد بفرستید ☠ تا بعد از نماز ، تعقیبش کنن ☠ و اگر جاشو پیدا کردن ، به ما بگن 🇮🇷 ناگیتان گفت : 🔥 خب چرا شما نمیرید ؟! 🔥 شما هم می تونید نامرئی بشید 🔥 هم می تونید تو بدن انسانها نفوذ کنید 🔥 اگه شما برید که خیلی بهتره ؟! 🇮🇷 جن گفت : ☠ درسته ولی ، ☠ ما نمی تونیم نزدیک مسجد بشیم ☠ اگه نزدیک مسجد بشیم ، ☠ نابود می شیم . 🇮🇷 ناگیتان ، عده ای را به طرف مسجد فرستاد 🇮🇷 تا نواب را زیر نظر داشته باشند . 🇮🇷 نواب ، در مسجد ، 🇮🇷 مشغول خواندن نماز جماعت بود . 🇮🇷 پس از نماز ، بلند شد 🇮🇷 و با اجازه امام جماعت مسجد ، 🇮🇷 یک مسئله از احکام گفت 🇮🇷 و یک مسئله از اخلاق بیان کرد . 🇮🇷 و پس از آن ، 🇮🇷 به پیروزی بر فضائیان و اجنه اشاره کرد . 🇮🇷 و بر لزوم آزادی زندانیان و ادامه انقلاب 🇮🇷 تا محو کامل حکومت فاسد ، تاکید کرد . 🇮🇷 نواب ، با عده ای از اهالی محل ، 🇮🇷 از مسجد بیرون آمد . 🇮🇷 و افراد ناگیتان نیز ، 🇮🇷 پشت سر آنان حرکت می کردند . 🇮🇷 نواب ، با دو نفر دیگر ، 🇮🇷 وارد یک خانه شدند . 🇮🇷 یکی از اهالی محل به نام اکبری ، 🇮🇷 به نواب پیشنهاد داده بود 🇮🇷 تا چند روز در خانه آنان بماند . 🇮🇷 نواب نیز پیشنهاد او را پذیرفت . 🇮🇷 و با خواهرش مرضیه ، به خانه آنها آمد . 🇮🇷 افراد ناگیتان ، 🇮🇷 تا چند ساعت منتظر نواب شدند 🇮🇷 وقتی دیدند که نواب ، 🇮🇷از آن خانه بیرون نمی آید . 🇮🇷 مطمئن شدند که مکان جدید نواب ، 🇮🇷 همین جاست . 🇮🇷 به سرعت به طرف قصر برگشتند 🇮🇷 و اجنه را با خبر کردند . 🇮🇷 اجنه نیز ، به طرف نواب حرکت کردند . 🇮🇷 همه در خواب بودند . 🇮🇷 به اتاقی که نواب و خواهرش ، 🇮🇷 در آن خواب بودند ، داخل شدند . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla
⁉️ معماهای مذهبی 🤔 💠 ۱. امام اول ؟ 💠 ۲. آخرین پیامبر ؟ 💠 ۳. بیرون رفتن زن با آن حرامه ؟ 💠 ۴. معنی بقره ؟ 💠 ۵. امام نهم ؟ 👈 باهوشا بسم الله 🔮 @amoomolla
31.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی روز اردو 🇮🇷 بخش اول 🔮 @amoomolla 🎥
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون دیرین دیرین 🇮🇷 این قسمت : کرونا و دور کاری 🔮 @amoomolla 🎥
محتوای تربیت کودک
⁉️ معماهای مذهبی 🤔 💠 ۱. امام اول ؟ 💠 ۲. آخرین پیامبر ؟ 💠 ۳. بیرون رفتن زن با آن حرامه ؟ 💠 ۴. معنی
⁉️ پاسخ معماهای مذهبی 🤔 💠 ۱. امام اول ؟ 👈 امام علی علیه السلام 💠 ۲. آخرین پیامبر ؟ 👈 حضرت محمد صلی الله علیه و آله 💠 ۳. بیرون رفتن زن با آن حرامه ؟ 👈 آرایش 💠 ۴. معنی بقره ؟ 👈 گاو ماده 💠 ۵. امام نهم ؟ 👈 امام محمد تقی ( امام جواد علیه السلام ) 🔮 @amoomolla
⁉️ معماهای مذهبی 🤔 💠 ۱. اولین سوره از جزء سی ؟! 🔹 ۲. بچه های زرنگ می خونن ؟! 💠 ۳. مردی که بدون پدر و مادر بدنیا آمد ؟! 🔹 ۴. هم سوره قرآن است هم بله انگلیسی ؟! 💠 ۵. امام دوم ؟! 👈 باهوشا بسم الله 🔮 @amoomolla
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۷۰ 🌷 🇮🇷 نواب و مرضیه ، خواب بودند . 🇮🇷 یکی از اجنه ها ، داخل بدن نواب شد . 🇮🇷 و دو اجنه دیگر ، به دنبال سلاح ها رفتند . 🇮🇷 نواب ، از خواب پرید . 🇮🇷 و دیوانه وار به دور خود می پیچید . 🇮🇷 به حیاط خانه رفت و دور حوض دوید . 🇮🇷 و سر خود را به دیوار می کوبید . 🇮🇷 مرضیه با ترس از خواب بیدار شد . 🇮🇷 و با نگرانی ، به دنبال نواب می دوید . 🇮🇷 نواب نیز ، داد و فریاد می کرد . 🇮🇷 که باعث بیدار شدن صاحب خانه شد . 🇮🇷 آن دو اجنه ای که دنبال سلاح ها بودند 🇮🇷 موفق شدند آن سلاح ها را پیدا کنند . 🇮🇷 می خواستند آنها را بردارند 🇮🇷 که ناگهان صدایی از پشت آمد که می گفت : 🔮 شما اینجا چکار می کنید ؟! 🇮🇷 آن دو اجنه ، روی خود را به عقب برگرداندند 🇮🇷 جن سفید پوشی را دیدند . 🇮🇷 که با لبخند ایستاده 🇮🇷 دستش را به طرف آنان ، دراز کرده ، 🇮🇷 و انگشتری نورانی در در دستش بود . 🇮🇷 دو اجنه به او گفتند : ☠ تو دیگه کی هستی ؟! 🇮🇷 جن سفید پوش با همان لبخند ، گفت : 🌸 هیدرا هستم ، در خدمتم 🇮🇷 دو اجنه گفتند : ☠ هیدرا از اینجا برو ! ما با تو کاری نداریم 🇮🇷 هیدرا لبخندی زد و گفت : 🌸 بله می دونم ؛ امّا من با شما کار دارم 🇮🇷 آقای اکبری ، محکم نواب را گرفته بود . 🇮🇷 خانواده اش ، ترسیده بودند 🇮🇷 و مرضیه نیز ، به خاطر نواب گریه می کرد 🇮🇷 ناگهان ، هیدرا از اتاق نواب بیرون آمد . 🇮🇷 و به طرف نواب آمد . 🇮🇷 مرضیه ، از دیدن جن سفید ، وحشت کرد 🇮🇷 خانواده اکبری به درون خانه فرار کردند 🇮🇷 آقای اکبری نیز با ترس گفت : 🌟 تو کی هستی ؟! 🌟 تو خونه من چکار می کنی ؟! 🌟 توی اتاق نواب ، چکار داشتی ؟! 🇮🇷 هیدرا ، نگاهی به صاحب خانه کرد 🇮🇷ِ لبخندی زد 🇮🇷 و به سرعت به درون جسم نواب رفت . 🇮🇷 مرضیه دستش را جلوی دهانش گذاشت . 🇮🇷 جیغ و فریاد کشید . 🇮🇷 و بعد از چند دقیقه ، 🇮🇷 جن سیاهی از درون نواب بیرون آمد . 🇮🇷 و به دنبال آن ، هیدرا بیرون آمد . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون اتل متل یه جنگل 🇮🇷 قسمت دوم : بازی با نی نی @amoomolla