🎥 فیلم سینمایی قلاده های طلا
🎬 سیاسی ، امنیتی
🎭 بازیگران : امین حیایی ، محمدرضا شریفینیا ، حمیدرضا پگاه ، علیرام نورایی و...
🎬 خلاصه فیلم :
دستگاههای اطلاعاتی آمریکا ، انگلیس ، اسرائیل ، ضدانقلاب و مخالفان نظام ، برای شلوغ کردن انتخابات ، برنامه ریزی می کنند .
جاسوسی که در وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ نیز دست داشته است، با تغییر قیافه به ایران میآید. وزارت اطلاعات جاسوس را شناخته و مأمور خود را، به عنوان رانندهٔ تاکسی، مأمور مراقبت از وی میکند. او از طریق تلفن همراهش که ماهوارهای است، از سوی جاسوسی دیگر امآی۶ که به وزارت اطلاعات نفوذ کردهاست، بوسیله پیامک از این قضیه اطلاع مییابد و با کشتن راننده میگریزد .
او با کمک دوستانش ، و با رمز «تقلب بزرگ» در انتخابات ، برنامه آشوب و هرج و مرج در ایران را راه می اندازد . تا اینکه ...
98.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 فیلم سینمایی قلاده های طلا
🎬 سیاسی ، امنیتی
📀 بخش دوم / آخر
🎥 @amoomolla
#فیلم #سینمایی #قلاده_های_طلا
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡
🍭 قسمت چهارم 🍭
🌸 حاج آقای اکبری ،
🌸 به من شخصیت داد
🌸 به حساب خودش ،
🌸 برای من کتاب می خرید
🌸 و به من هدیه می داد .
🌸 مرا در فعالیت های بسیج ،
🌸 و در اجرای مراسمات شرکت می داد
🌸 در تمام برنامه های فرهنگی ،
🌸 که در مسجد برگزار می شدند ،
🌸 راهم داد .
🌸 تا جایی که در محله معروف شدم
🌸 انگار خیلی زود ،
🌸 سعید سابق فراموش شد
🌸 و احترام ویژه ای برای خودم ،
🌸 کسب کردم .
🌸 فرمانده بسیج هم مرا ،
🌸 به حرم حضرت معصومه معرفی کرد
🌸 تا به عنوان خادم افتخاری ،
🌸 در حرم مشغول باشم .
🌸 گاهی در کفشداری فعالیت می کردم
🌸 گاهی در خدمت انتظامات بودم
🌸 و در وقت نماز هم ،
🌸 گاهی به ستاد نماز کمک می کردم
🌸 تا با نظم بیشتری ، نماز را برپا کنیم .
🌸 نزدیکای اربعین امام حسین بود .
🌸 یکی از خادمین حرم در انتظامات ،
🌸 که مرد پیری بود ،
🌸 مرا به گوشه ای برد و گفت :
🇮🇷 سعید جان !
🇮🇷 خیلی دلم می خواهد به کربلا بروم
🇮🇷 چون من هر سال می رفتم
🇮🇷 ولی متاسفانه امسال نمی توانم بروم
🇮🇷 می توانی شما به نیابت از من ،
🇮🇷 به کربلا بروی ؟!
🌸 گفتم : من ؟!
🌸 باز خادم پیر گفت :
🇮🇷 پول و خرج سفر شما را ،
🇮🇷 تمام و کمال ، خودم می پردازم .
🌸 من زبانم قفل شد .
🌸 آخر من و کربلا ؟!
🌸 من و زیارت امام حسین ؟!
🌸 یک دفعه اشکم سرازیر شد .
🌸 ولی با ذوق و اشتیاق زیاد ،
🌸 پیشنهادشان را قبول کردم .
🌸 و خودم را با یک حال عجیبی ،
🌸 برای رفتن به کربلا آماده کردم .
🍡 ادامه دارد ... 🍡
🇮🇷 @amoomolla
#داستان_نیمه_بلند #سعید_و_پروفایل
گروه سرودروز بصیرت ، ۹ دی .mp3
زمان:
حجم:
5.57M
🎧 سرود روز بصیرت
🎼 @sorood_sher
#روز_بصیرت #نهم_دی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال تربیت کودک
🇮🇷 @amoomolla
صبحانه دعای ندبه
اهواز ، پردیس
مسجد فاطمه زهرا سلام الله علیها
🇮🇷 @amoomolla
🎥 فیلم سینمایی جاسوس بازی
🎬 طنز ، کمدی ، پلیسی
🎭 بازیگران : مجید صالحی، کامبیز کاشفی ، شهرام قائدی، عباس زارع، علیرضا اوسیوند و ...
🎬 خلاصه فیلم :
دو جاسوس آمریکایی و انگلیسی برای جاسوسی وارد ایران می شوند. و قصد دارند تا عملیات فوق سری انجام دهند . و از قبل یکدیگر را ندیده بودند . جاسوس آمریکایی با یک دزد ایرانی به نام خلیل آشنا شده و فکر می کند خلیل جاسوس است ...
79.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی جاسوس بازی
🎬 طنز ، کمدی ، پلیسی
📼 بخش اول
🎞 @film_sinamaee
#فیلم #سینمایی #جاسوس_بازی
78.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی جاسوس بازی
🎬 طنز ، کمدی ، پلیسی
📼 بخش دوم / آخر
🎞 @film_sinamaee
#فیلم #سینمایی #جاسوس_بازی
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡
🍭 قسمت پنجم 🍭
🕌 هنوز هم باورم نشده
🕌 که به کربلا آمدم .
🕌 حال عجیبی در حرم امام حسین ،
🕌 به من دست داد .
🕌 ماشاءالله خیلی شلوغ بود .
🕌 خیلی گریه کردم .
🕌 باور نمی شود
🕌 که در حرم امام حسین هستم
🕌 من از امام حسین شرمنده ام .
🕌 نمی دانم کارهای زشتم را ،
🕌 بخشید یا نه ؟!
🕌 ولی این را می دانم
🕌 که هنوز دوستم دارد .
🕌 وقتی به ایران برگشتم ،
🕌 تصمیم گرفتم
🕌 به حوزه علمیه بروم
🕌 که با مخالفت فامیل و دوستان
🕌 مواجه شدم .
🕌 هر کدام به طریقی می خواست
🕌 مرا منصرف کند
🕌 ولی من برای این راه مقدس ،
🕌 خیلی فکر کردم
🕌 و کاملاً مصمم بودم که به حوزه بروم
🕌 پدر و مادرم هم
🕌 با اینکه از دین خیلی دور بودند
🕌 و حتی نماز و روزه هم نمی گرفتند
🕌 ولی به تصمیم من احترام گذاشتند
🕌 و اجازه ندادند
🕌 تا کسی در کار من دخالت کند
🕌 و از وقتی که سر به راه شدم
🕌 همیشه به همه می گفت :
👈 من به سعید اعتماد دارم .
🕌 و همین یک جمله ،
🕌 مثل یک بمب انرژی بود
🕌 که مرا برای اصلاح خودم ،
🕌 مصمم تر می کرد .
🕌 برای حوزه ثبت نام کردم
🕌 و اتفاقاً قبول هم شدم
🕌 و با کتابهای دینی انس گرفتم .
🕌 در کنار درسم ،
🕌 گاهی تبلیغ دین می کردم
🕌 هر چه از احکام یاد می گرفتم
🕌 به مردم هم یاد می دادم .
🕌 گاهی در مسجدمان ،
🕌 کار فرهنگی می کردم .
🕌 گاهی خادم افتخاری حرم می شدم
🕌 و گاهی
🕌 سراغ دوستان قدیمی ام می رفتم
🕌 که خدا را شکر موفق شدم
🕌 بعضی از آنها را ، با خدا آشتی دهم .
🕌 یک روز که در حوزه ،
🕌 مشغول درس و بحث بودم ،
🕌 ناگهان تلفنم زنگ زد .
🕌 مادرم بود که با گریه می گفت :
👈 پسرم همین الآن بیا خونه
🍡 ادامه دارد ... 🍡
🇮🇷 @amoomolla
#داستان_نیمه_بلند #سعید_و_پروفایل
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
برادر عزیزیم ! جناب حجت الاسلام والمسلمین شیخ موسی آلبوغبیش ،
فوت غم انگیز عمه عزیزتان را ، به حضرتعالی و بازماندگان آن مرحومه تسلیت عرض می کنم . برای آن یار سفر کرده ، از درگاه حق تعالی ، آمرزش و برای شما و سایر بازماندگان عزیز ، صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم .
از طرف کانال تربیت کودک و برادر کوچکتان حامد طرفی
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
📜 شعر روز شنبه
⛱ شنبه شروع هفته است
⛱ درد و خستگی خفته است
⛱ روز تلاش و کاره
⛱ روز پروردگاره
⛱ امروز ذکرم همینه
⛱ یا رب العالمینه
⛱ خدای آسمانه
⛱ خالق این جهانه
🎼 @sorood_sher
🇮🇷 @amoomolla
#شعر #شنبه #روزها #ایام_هفته #صبحگاهی #ذکر_ایام_هفته