یک روز که پیغمبر، از گرمیِ تابستان
همراه علی میرفت در سایۀ نخلستان
دیدند که زنبوری از خانۀ خود پَر زد
بر دامن پیغمبر آهسته فرود آمد
بوسید عبایش را، دور قدمش گردید
بر خاک کف پایش صد بوسۀ دیگر زد
پیغمبر از او پرسید: آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چیست؟ هر چند که میدانم!
زنبور جوابش داد: چون نام تو میگویم
گُل میکند از نامت صد غنچه به کندویم
تا یاد تو را هر شب چون گُل به بغل دارم
هر صبح که برخیزم در سینه عسل دارم
از قند و شکر بهتر خوشتر ز نبات است آن
طعم عسل از من نیست، طعم صلوات است آن
قناری آی قناری
عجب صدایی داری
بخون بخون برامون
ترانۀ بهاری
صلِّ علی محمد
صلوات بر محمد
قناری آی قناری
کوچیک و بزرگ نداره
صلوات بر پیغمبر
شادی و شور مییاره
صل علی محمد
صلوات بر محمد
قناری آی قناری
وقتی میخوای بخوابی
یواشکی چی میگی
به من بده جوابی
صل علی محمد
صلوات بر محمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ طعم صلوات
💎عمو روحانی همراه با مربیان
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
خورشید حجاز
کارتون تولد حضرت محمد ص
با کیفیت های بالا دانلود کنید
http://www.telewebion.com/episode/1447066
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ قناری آی قناری
💎عمو روحانی همراه با مربیان
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ زیبای «گل محمدی» ـ مدح رسول الله حضرت محمد (ص)
هدایت شده از مسجد مقدس جمکران
#گزارش_تصویری اردوهای دانش آموزی در سالن فرهنگی اردوها و مجموعه جوانه های انتظار مسجد مقدس جمکران
💠💠💠
✅ کانال رسمی مسجد مقدس جمکران:
@Jamkaran_ir
صلوات
دویدم و دویدم///به باغ گل رسیدم
وقتی به باغ رسیدم بوی گلاب شنیدم
رفتم از گل پرسیدم/// این بوی خوبت از چیست ؟
گل محمدی گفت :/// پیامبر خوب ما
محمد مصطفی (ص)///وقتی اومد به دنیا
از خوشحالی وا شدم///قشنگ و زیبا شدم
هر کی منو بو کشید/// از ته دل داد کشید
صل علی محمد ///صلوات بر محمد
#شعر
حضرت #محمد صلی الله علیه و اله
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
#داستان پیامبر و کودکان
خورشید وسط آسمان می درخشید . عرق از سر و روی بچه ها که بی توجه به آفتاب داغ عربستان , وسط کوچه بازی می کردند, جاری بود .
یکی با صدایی شبیه فریاد گفت : من خسته شدم کمی استراحت کنیم انگار همه منتظر بودند که به محض شنیدن ، همان جا وسط کوچه روی زمین ولو شدند .
سر و صدایشان اندکی فروکش کرده بود که یکی گفت : چقدر بازی کردیم ! دیگری جواب داد : آری ولی افسوس , بازی هایمان خیلی تکراری شده , کسی بازی جدیدی بلد نیست ؟
سر و صدا دوباره بالا گرفت . هر کس که فکر می کرد ، پیشنهادش از بقیه بهتر است، می خواست با فریاد ، نظرش را اعلام کند .
صحبت بچه ها تازه گل انداخته بود که صدای نزدیک شدن چند سوار، همه را به خود آورد .
باید از سر راه سوارها کنار می رفتند ، اما کسی حوصله برخاستن نداشت . به جای بلند شدن شروع به نق زدن کردند که یکی با خوشحالی فریاد زد : برخیزید : رسول خداست که می آید . همه مثل فنر از جا پردیدند و با شادی و سرو صدا و لبخند به سمت رسول خدا دویدند .
دیدن پیامبر، همیشه بچه ها را خوشحال می کرد . همه دور مرکب پیامبر حلقه زدند . پیامبر با خوشرویی به همه سلام کردند .
می شود ما را هم سوار مرکبتان کنید !
یکی از بچه ها بود که این حرف را می زد . پیامبر لبخندی زدند و به کمک همراهانشان، آن بچه را سوار مرکب خود کردند .
صدای خنده و شادی تمام کوچه را پر کرده بود . بچه ها یکی یکی بر مرکب پیامبر سوار شدند و می خندیدند .
همه از این بازی جدید ذوق زده بودند .
وقتی همه بر مرکب سوار شدند ، پیامبر با مهربانی از آن ها خداحافظی کردند و رفتند .
بچه ها از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند ، هر کس با جیغ و داد می خواست خود را زودتر به خانه برساند تا این خبر را به همه بدهد که بر مرکب پیامبر سوار شده است .
#قصه
حضرت #محمد صلی الله علیه و اله
#کودکان
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
40.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ سرود میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
اثری از گروه سرودستان
33.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمشین سرود میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
#داستان حضرت سلیمان علیه السلام
در یکی از روزها که حضرت سلیمان(علیه السلام) در کاخ خود نشسته بود، پرندهاش هدهد، غایب بود. بعد از مدتی هدهد به نزد حضرت سلیمان(علیه السلام) آمد. حضرت سلیمان خیلی ناراحت و عصبانی به او گفت: «اگر دلیلی برای غیبت خودت نداشته باشی، تو را مجازات خواهم کرد.» هدهد از اینکه غیبت کرده بود از نبی خدا عذرخواهی کرد و گفت که غیبت من بیدلیل نبود، بلکه خبر مهمّی برای شما آوردهام.
به شهر سبا رفته بودم. آنجا وضع عجیبی داشت. مردم شهر خدای یگانه را نمیپرستیدند. آنان به خورشید سجده میکردند و آن را به عنوان خدای خودشان میپرستیدند.
پادشاه آنها هم یک زن است. او در آن سرزمین فرمانروایی میکند در حالیکه بر تخت بزرگ و مجللی نشسته و مردم هم گوش به فرمان او هستند. همه مردم سبا در گمراهی کامل به سر میبرند.
حضرت سلیمان(علیه السلام) تا این خبر را شنید، نامهای را با نام خدا آغاز کرد:«بسم الله الرحمن الرحیم» آیا میدانید چرا سورة نمل دو بسمالله دارد؟ آفرین، چون در این سوره نامه حضرت سلیمان(علیه السلام) به ملکه سبا آمده است که این نامه با نام خدا آغاز شده است. بنابراین یک بسمالله در اول سوره آمده و بسمالله دیگر هم در اول نامه حضرت سلیمان(علیه السلام) آمده است. حضرت سلیمان نامه را به هدهد داد و به او گفت که این نامه را به ملکه سبا برسان و ببین چه جوابی به ما میدهند. هدهد نامه را گرفت و به سوی شهر سبا پرواز کرد تا اینکه به کاخ ملکه سبا، بلقیس رسید. نامه را پایین انداخت. بلقیس نامه را برداشت و با دقت تمام آن را خواند. پس دستور داد که همه بزرگان سبا جمع شوند. رو به آنها کرد و گفت: «نامة مهمی از طرف حضرت سلیمان(علیه السلام) که با نام خدا شروع شده است به دست من رسیده است. او از من خواسته که به امر او تسلیم شویم و به فرمان او درآییم. شما چه صلاح میدانید.» اطرافیان بلقیس گفتند: «قدرت و نیروی ما زیاد است. ما میتوانیم با سربازانی که داریم در مقابل سپاه حضرت سلیمان(علیه السلام) مقاومت کنیم، اما شما ملکه هستید و هرچه دستور دهید ما آن را میپذیریم. اگر دستور جنگ بدهی ما میجنگیم و اگر هم فرمان صلح بدهی ما گوش به فرمان شما هستیم.
بلقیس که زن دانا و فهمیدهای بود و همیشه از روی فکر و عقل تصمیم میگرفت، گفت: جنگ موجب خرابی و ویرانی میشود. پادشاهان وقتی به جنگ میروند همه چیز به هم میریزد و مردم دچار ضرر میشوند و خانهها به آتش کشیده میشود. به نظر من با حضرت سلیمان(علیه السلام) که قدرت زیادی هم دارد صلح کنیم و برای او هدایایی بفرستیم تا به وسیله این کار از جنگ و خونریزی جلوگیری کنیم. او عدهای را مأمور کرد که با هدایای فراوانی به طرف حضرت سلیمان(علیه السلام) روانه شوند امّا حضرت سلیمان(علیه السلام) هدایای آنها را نپذیرفت و همه آنها را به سوی خدای یگانه دعوت کرد. خبر به ملکه سبا رسید. بلقیس به فکر فرو رفت و بعد از مدتی که قدرت و عظمت حضرت سلیمان(علیه السلام) را دید، دعوت او را پذیرفت و حاضر شد خدای یگانه را پرستش کند.
بلقیس چند کار بزرگ و مهم انجام داد. اول اینکه وقتی نامه حضرت سلیمان(علیه السلام) را خواند عصبانی نشد، بلکه فکر کرد.
بعد چه کرد؟ آیا به تنهایی و بدون مشورت با دیگران درباره نامه کاری کرد؟
نه، همه بزرگان سرزمینش را دعوت کرد و با آنها مشورت کرد.
بچهها! ملکه سبا بعد از مشورت تصمیم گرفت با حضرت سلیمان صلح کند. بعد از صلح چه کار کرد؟ بله، مهمترین تصمیم زندگیاش را گرفت، یعنی به خدای یگانه ایمان آورد.
ولی بچهها! همة این کارها را به چه وسیلهای انجام داد؟ بله، به وسیله یک وسیله پیچیده و عجیب در سر به نام مغز.
#قصه
#کودکان
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
کلیپ صوتی « اگه بچه ها بپرسن بچه چجوری درست میشه، شما چه جوابی میدین؟».mp3
2.64M
#کلیپ صوتی « اگه بچه ها بپرسن بچه چجوری درست میشه، شما چه جوابی میدین؟»
✳️به سوالات #کودکان کنجکاو چگونه پاسخ می دهید؟
💠استاد دهنوی
#تربیتی
#والدین
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
#برش کاغذ
✳️طرح شمسه
✅می توانید برای تزیینات و کاردستی های زیبا از این طرح استفاده کنید
#خلاقیت
#کودکان
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
#برش کاغذ
✳️طرح شمسه
✅می توانید برای تزیینات و کاردستی های زیبا از این طرح استفاده کنید
#خلاقیت
#کودکان
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
☎️زنگ عبرت:
❤️رهبر معظم انقلاب با صحبت هاشون و حمایت از تصمیم سران قوا، باعث جلوگیری از سقوط دولت شدند؛ اگر دولت سقوط میکرد کشور دچار خلا سیاسی میشد و کشتار و خونریزی های بی پایان توسط منافقین آموزش دیده شکل میگرفت...
♦️اینجا میشه فهمید که یک رهبر دینی حتی از "آبروی خودش" برای "دولت مخالفش" هزینه میکنه تا کشور و مردم بیش از این آسیب نبینند...
♦️در این شلوغی ها نه ولی سال های آینده مردم خواهند فهمید که رهبرانقلاب برای این ملت همه چیز خودش رو فدا کرد....
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
سلام علیکم
امسال نیز مثل سنوات گذشته ان شاءالله قصد داریم برای تعدادی از دختر خانمهای ۹ ساله منطقه محروم بازفت در استان چهار محال بختیاری جشن عبادت(تکلیف) برگزار کنیم.
لکن طبق سالهای گذشته جهت برگزاری مراسم و تهیه پک جشن عبادت که شامل چادرنماز، سجاده، مهر وتسبیح و... می شود، نیازمند حمایتهای مادی ومعنوی شما عزیزان هستیم عزیزانی که قصد حمایت از این حرکت جهادی و ارزشی را دارند لطفا به آیدی زیر مراجعه کنند.
@amoorohani_110
اجرکم عندالله
💠امید بچه ها💠
خدا ، خدای مهربان///خدای خوب و آشنا
خدای چشمه و چمن/// خدای سبزه زارها
کسی که بال می دهد///به این پرنده ها تویی
کسی که باز می کند///زبان جوجه را تویی
تویی که داده ای به من///زبان و پا و دست و سر
دو تا فرشته داده ای ///به نام مادر و پدر
کسی که یادش از دلم///نمی شود جدا ، تویی
خدای خوب و مهربان/// امید بچه ها تویی
حمید هنرجو
#کودکان
#شعر
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc