eitaa logo
عمو روحانی
10.9هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
983 ویدیو
675 فایل
گروه فرهنگی تبلیغی شکوفه‌های آسمانی(عمو روحانی) بیش از 10 سال فعالیت بیش از 10000 شرکت کننده در دوره ها فعالیت در بزرگترین مراکز فرهنگی کشور مرجع محتوایی تربیت دینی کودک و نوجوان amoorohani.com فرمانی @farmani_110 شهبازی @sarbazkochak
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام قابل توجه بزرگوارانی که در دوره مجازی ثبت نام کرده اند. جهت شرکت در کلاسهای دوره ، مشخصات کامل خود را به این آیدی ، حتما ارسال نمایید . @yas1386 👈 مهلت ارسال : تا پایان روز شنبه ۲۶ بهمن پیام ارسالی شما👇 نام نام خانوادگی نام پدر کد ملی تحصیلات شهر با تشکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 دستبوس مادر 💠امام خامنه‌ای: «زن اگر چنانچه در محیط خانواده، محترم شمرده بشود، بخش مهمّی از مشکلات جامعه حل خواهد شد. باید کاری بکنیم که بچّه‌ها دست مادر را حتماً ببوسند؛ اسلام دنبال این است.» ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬نماهنگ| 🎊کاری از گروه سرود یزد ❣بمناسبت ولادت حضرت زهرا-س و روز مادر 🌹دوستت دارم افتخار من 💠 @sorood_ir لینک با کیفیت نماهنگ
ولادت با سعادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن و روز مادر بر همه اعضا خصوصا خواهران و مادران گرامی حاضر در کانال مبارک باد🌹🌹🌹🌹 ارادتمند همه بزرگواران فرمانی
با اجرای عمو روحانی (فرمانی) هر روز صبح از ساعت ۹ت۱۱ شبستان حرم مطهر شاهچراغ علیه السلام
حوزه بسیج حضرت زهرا(سلام الله علیها ) برگزار میکند: دوره تکمیلی تربیت مربی کودک با حضور عموروحانی(استادفرمانی) 12-11 اسفند 1398 زمان ثبت نام : 29 بهمن الی 8 اسفند جهت ثبت نام با شماره 09138647884 تماس بگیرید محدودیت در ثبت نام
🌸🌸بهترین خاطره معنوی کودکان را می سازیم🌸🌸 ✅ فرزند تون امسال به سن تکلیف می رسه ؟ ✅ چقدر براتون مهمه؟ ✅ برایش برنامه ریزی کردید؟ ✅ دوست دارید با معارف الهی بیشترآشنا بشه؟ ✅ دوست دارید مهارت های زندگی یاد بگیره؟ برنامه 🌸پرواز فرشته ها 🌸 مجتمع فرهنگی نور وگروه فرهنگی تبلیغی ابوذر غفاری قم برگزار می کند. ☎️👇 شماره تماس 02537727299 آی دی ثبت نام 🌹 ایتا @Tbm1398 🌸همراه با شماییم 👇🏽👇🏽 http://eitaa.com/joinchat/4043767811C8fb3e3de4a
جشن تکلیف، شیراز، حرم مطهر شاهچراغ علیه السلام، ۲۶بهمن تا ۵ اسفند همه روزه از ساعت ۹ت۱۱
💎 بچه ها را سیاسی بار بیاورید💎 "آقایان که تربیت بچه ها را انجام ‌می‌دهند، مسائل روز را هم به آنها تعلیم بکنند. نمی گویم همه آن این باشد. همه چیز باید باشد. یک بچه‌ای که از یک مدرسه بیرون می آید، باید مسائل دینی‌اش را بداند. مسائل نماز و روزه‌اش را بداند. هم تربیت‌های علمی بشود... و هم 📖 امام خمینی رحمت الله علیه، صحیفه نور، ج۵ ص۱۰۹ @shamta
سلام قابل توجه بزرگوارانی که در دوره مجازی ثبت نام کرده اند. با توجه به شروع دوره از جهت شرکت در کلاسهای دوره ، مشخصات کامل خود را به این آیدی ، حتما ارسال نمایید . @yas1386 👈 مهلت ارسال : تا ساعت ۱۲ ظهر چهارشنبه ۳۰ بهمن پیام ارسالی شما👇 نام نام خانوادگی نام پدر کد ملی تحصیلات شهر با تشکر
✅روش های تدریس برای کودکان و نوجوانان 8️⃣ 🌸روش هشتم : حروف در هم ریخته همان گونه که در بعضی از روش ها گفته شد و تکرار نیز خواهد شد، برای جذابیت بهتر، سرگرمی، ایجاد انگیزۀ تدبر و تفکر، موضوع اصلی و مورد بحث را مستقیماً به دانش آموزان نمی گوییم و سعی می کنیم با روشی که ایجاد می کنیم خود دانش آموزان موضوع را حدس بزنند تا خود را صاحب آن بدانند و تا آخر کلاس با ما همراهی نمایند و ماندگاری آن بیشتر باشد. یکی از این روش ها، حروف در هم ریخته است، بدین شکل که اگر مثلاً موضوع شما در مورد ارتباط با امام زمان عجل الله تعال فرجه الشریف است که چگونه ما می توانیم به صورت معنوی با امام زمان عجل الله تعال فرجه الشریف ارتباط داشته باشیم، کلمه «ارتباط» را به صورت حروف در هم ریخته روی تخته بنویسید (ط ر ب ا ت ا) و از دانش آموزان بخواهید که از این حروف در هم ریخته، کلمه ای معنا دار بسازید، که بعد از کشف آن کلمه، شما بحث خود را آغاز خواهید کرد، چنانچه کلمه انتخاب شده و در هم ریخته شده، مشکل باشد، شما می توانید با توضیحات در اطراف آن موضوع، دانش آموزان را کمک کنید. ضمناً می توانید از آن حروف کلمه ای جدید بسازید و از دانش آموزان بخواهید کلمه مورد نظر شما را از این کلمه بسازند. مثلاً اگر محل اردوی شما همدان است کلمه دامنه را روی تخته بنویسید و از دانش آموزان بخواهید که محل اردو را از روی این کلمه تشخیص بدهند. همین روش را می توانید در پیک یا مسابقه هایی که برای فضای بیرون از کلاس تنظیم می کنید، استفاده نمایید، بدین شکل که متنی که مد نظر دارید، بعضی از کلمات داخل متن را انتخاب کنید و حروف آن را در هم کنید و داخل پرانتز قرار دهید و از دانش آموزان بخواهید که متن را مطالعه کنند و حروف در هم ریخته آن را به طور صحیح در بالای آن یا در زیر صفحه یادداشت کنند. امام (ه ی م د) در شب جمعه سال 255 هجری قمری در شهر (ر م ا س ا) در کشور (ق ا ع ر) چشم به جهان گشود.آن حضرت در سن (ن ج پ) سالگی به امامت رسید. نام مادر بزرگوارش (س ن ر ج) وشبیه ترین مردم به (ر م پ ا ی ب) بود. ولادتش همانند حضرت (و م س ی) به صورت مخفیانه و عمر طولانی اش مانند حضرت (ح و ن) بود. همه ما وظیفه داریم برای سلامتی آن حضرت (ع ا د) کنیم و (ق د ص ه) بدهیم. ✅منبع : کتاب تخته سفید جلد 1 - نوشته استاد محمد یوسفیان 👇👇👇 🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸 www.amoorohani.com 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
های کوتاه از زندگی حضرت صلی الله علیه و اله 4️⃣ ✳️ویژه کودکان و نوجوانان ✅بخش چهارم : دوستی و مهربانی 🌸نماز تند ✅پیرمرد کنار خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید و در زد و پیامبر را صدا کرد. همسر پیامبر در را گشود. به اتاق اشاره کرد و گفت: « پیامبر مشغول نماز است. بفرمایید تو!» پیرمرد لبخند زد و به سوی اتاق رفت. پیامبر گرم راز و نیاز با خدا بود. پیرمرد نزدیک تر رفت. به دیوار تکیه داد و غرق تماشای پیامبر شد. پیامبر حضور او را حس کرد. حمد و سوره اش را تندتر از همیشه خواند. قنوت را هم کوتاه کرد. پیرمرد شگفت زده شد. «پیامبر که همیشه نمازش را آرام می خواند، چرا حالا تندتند می خواند؟» پیامبر، سلام آخر نمازش را هم داد. «الله اکبر، الله اکبر الله اکبر». نمازش را تمام کرد. صورت تابناکش را به سوی پیرمرد چرخاند: «سلام علیکم برادر عزیز! با من چه کار داری؟» پیرمرد شگفت زده شده بود. «خدایا! چقدر مهربان است! به خاطر من نمازش را زود تمام کرد. خدایا...! » 🌸غصه نخور، شاد باش ✅ابر غم بر دشت دلش سایه انداخته بود. سرش پایین بود و آرام آرام حرکت می کرد. کوچه خلوت و دیگر بود. کنار دیوار نشست و سرش را بر زانویش گذاشت. «سلام علیکم برادر! چرا اینجا نشسته ای؟» صدا برایش آشنا بود. اشک در چشمانش جوشید. سرش را بلند کرد. پیامبر با مهربانی دست بر شانه اش گذاشت. «چرا غمگینی برادر؟» بغضش ترکید. سفره دلش را برای پیامبر باز کرد. پیامبر با مهربانی به حرف هایش گوش کرد. بعد با او حرف زد و راهنمایی اش کرد.کمی هم با او شوخی کرد. کم کم ابرهای غم از آسمان سینه اش دور شد. صورتش گل انداخت و لب های پژمرده اش لبریز از لبخند شد. 🌸زیر نور ماه ✅سحر بود و آسمان غرق ستاره. ماه میان ستارگان خودنمایی می کرد. سکوت زیبای شبانه، مدینه را پر کرده بود. کوچه ها خلوت و خانه ها خاموش بود. پیامبر گوشه اتاق، رو به قبله نشسته بود. چشم هایش لبریز از اشک بود. با صدایی آرام و دل نشین، آیه های نورانی قرآن را تلاوت می کرد. همسر مهربانش از رختخواب برخاست. صدای زیبای پیامبر به گوشش رسید. آهسته نزدیک شد تا صدای دل نشین شوهر مهربانش را بهتر بشنود پیامبر سوره را تمام کرد. همسرش گفت: «کاش با صدای بلندتر قرآن بخوانی تا دیگران هم این صوت زیبا را بشنوند!» پیامبر فرمود: «دوست ندارم صدایم دیگران را آزار دهد». 🌸پرستار بیدار ✅نیمه های شب بود. علی علیه السلام در بستر خوابیده بود. تب شدیدی داشت. خوابش نمی برد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کنار بسترش نشسته بود و از او مراقبت می کرد. سجاده نمازش را نزدیک بستر علی علیه السلام پهن کرده بود. گاهی روی سجاده می ایستاد و نماز می خواند و پس از هر نماز کنار یار تب دارش می رفت و حالش را می پرسید. شب کم کم کوله بارش را جمع می کرد. نزدیک اذان بود. چشم های روشن پیامبر و علی علیه السلام هنوز غرق بیداری بودند. صدای اذان بلند شد. وقت نماز بود. پیامبر و علی علیه السلام نماز خواندند. آسمان مدینه کم کم از ستاره ها خالی شد ولی چشمان پیامبر و علی علیه السلام تا طلوع آفتاب پر از ستاره بود. 🌸شیرین ترین افطار ✅چند دقیقه از اذان مغرب می گذشت. در تک تک خانه های مردم مدینه، سفره های پربار افطار پهن بود. چشم هایشان، سرشار از شوق و لب هایشان، لبریز از لبخند بود. در گوشه ای دیگر، در کنار مسجد، فقیران روی صفه(1) نشسته بودند. بعضی به دیوار تکیه داده بودند و بعضی رو به قبله دعا می کردند. بندگان خدا هنوز روزه خود را باز نکرده بودند. داخل صفه هم هیچ خبری نبود. نه سفره ای، نه افطاری و نه نانی. حسابی گرسنه بودند. «سلام علیکم! برادران عزیز! روزه تان قبول باشد!» صورت هایشان به سوی در چرخید. پیامبر خدا بود. ظرف بزرگی در دست داشت. چشم هایشان درخشید. «خدایا شکرت! پیامبر برایمان غذا آورده است.» دور هم نشستند. پیامبر کنارشان نشست. در ظرف را برداشت. بوی مطبوع غذا صُفه را پر کرد. پیامبر با مهربانی برای هر یک غذا کشید و تکه ای نان و چند دانه خرما جلویشان گذاشت. در آخر هم برای خود غذا کشید. صورت زرد صفه نشینان شکفته بود. پیامبر «بسم الله» گفت و با لبخند، خرمایی در دهان گذاشت. او نیز مانند فقیران صفه هنوز روزه خود را باز نکرده بود. 💠منبع:کتاب گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان سید محمد مهاجرانی 🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸 www.amoorohani.com 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشنی کودک و انتخابات بسیار زیبا 🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸 www.amoorohani.com 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
جشن تكلیف دانش‌آموزان شیرازی در حرم شاهچراغ(علیه السلام) https://iqna.ir/00GHJ5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجرای چند روزه جشن تکلیف، شیراز، حرم مطهر شاهچراغ علیه السلام، بهمن و اسفند ۹۸ هماهنگی برای اجرای جشن تکلیف @amoorohani_110
میلاد امام محمد باقر علیه السلام امام پنجمین ما محمد باقر است عالم علم دین ما محمد باقر است ناشر علم احمدی محمد باقر است بوی گل محمدی محمد باقر است گلشن دین منور از محمد باقر است گلاب و گل معطر از محمد باقر است مظهر دانش و کرم محمد باقر است هادی نون و القلم محمد باقر است ماه زمین و آسمان محمد باقر است نور خدواند جهان محمد باقر است غنچه باغ عابدین محمد باقر است پرتو راه مومنین محمد باقر است شمع شبستان بقیع محمد باقر است ماه فروزان بقیع محمد باقر است منبع :انس با قران و اهل بیت امام علیه السلام 🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸 www.amoorohani.com 👇👇👇 http://sapp.ir/amoorohani 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشنی تدبر در سوره زلزال 🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸 www.amoorohani.com 👇 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
🌸مثل بوی سیب (داستان کودکانه از زندگی امام «علیه السّلام») ✅غریبه بود و از راه دوری آمده بود. به این طرف و آن طرف نگاه کرد. بعد، از شتر پیاده شد. آن را کنار مسجد بست و وارد مسجد شد. مسجد خلوت بود. تنها دو سه نفر در حال نماز بودند. مرد غریب، کنار کسی که به مسجد رفته بود ایستاد و مشغول نماز شد. آرامش عجیبی در مسجد بود. مرد غریب این آرامش را همراه با عطری دلنواز به خوبی حس می کرد. از بیرون، از کنار دریچه ی مسجد، صدای بق بقوی چند کبوتر می آمد. نمازش را که خواند، دوباره نگاهی به اطراف کرد. کودکی همراه پدرش، کمی آن طرف تر مشغول نماز بود. هر کاری که پدر می کرد، او هم می کرد، حتما بعد از او آمده بودند، چون وقتی وارد مسجد می شد، آن ها را ندیده بود. بعد به مردی که کنارش مشغول نماز بود خیره شد. مرد چهره ای زیبا و مهربان داشت. گویا عطری که هنگام نماز احساس می کرد، از او بود، بویی مثل بوی سیب! مرد خوش قیافه آهسته زیر لب دعا کرد. مرد غریبه هم دست هایش را بلند کرد: «خدایا!» ما را به راه راست هدایت کن. خدایا ! تنها تو را می پرستیم و از تو یاری می خواهیم. خداوندا! ما را از همه مردم بی نیاز کن.» مرد خوش قیافه که بوی سیب می داد، از جا بلند شد. گویا می خواست برود. پیش از رفتن، ایستاد و به مرد غریب خیره شد. مرد غریب هم به او نگاه کرد. مرد خوش قیافه که لبخندی مهربان بر لب داشت، به مرد غریبه سلام کرد و گفت: «برادر! این طور نگو. بگو: خدایا! ما را از مردم بد بی نیاز کن چون مؤمن، از برادرش بی نیاز نیست.» مرد خوش قیافه خداحافظی کرد. مرد غریبه آن قدر نگاهش کرد تا از مسجد بیرون رفت. با خود گفت: «چه مرد نورانی و فهمیده ای! چه کلام زیبایی! هر که هست، مردی دانشمند و بزرگ است. تنها آدم های بزرگ و اهل علم می توانند این قدر قشنگ و خوب حرف بزنند.» مرد غریبه از کسی که تازه وارد مسجد شده بود، پرسید: «آقا! ببخشید این مرد که الان از مسجد بیرون رفت، که بود؟» -چطور او را نشناخته ای؟ او امام ما شیعیان، محمد باقر بود. مرد غریبه با تعجب گفت: «راست می گویی؟ او محمد باقر (علیه السلام) بود؟ کاش زودتر او را شناخته بودم.» منبع: دانشمند کوچک و پنج قصه ی دیگر، محمود پوروهاب 🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸 www.amoorohani.com 👇 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
خبری برای شما 📣📣 دوره آموزش تربیت مربی با برگزاری بیش از ۲۰۰ دوره حضوری در سطح کشور توسط اساتید کشوری از همین حالا مراجعه به سایت 👇👇👇 amoorohani.com با دریافت کد تخفیف از تخفیف ویژه برخوردار شوید 👇👇👇 ۵ نفر اول با تخفیف با معرفی ۳ نفر به دوره از تخفیف برخوردار شوید دریافت و کسب اطلاعات 👈 @yas1386 09191718120 ✅ لطفا این پیام رو بدست مربیانی که علاقمند هستن برسونید. 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
بهترين بابا-میلاد امام علی-کودک-86.docx
15.1K
#طرح_درس بهترین بابا کودکان ابتدایی حضرت #علی علیه السلام #کودکان #دوشنبه #متن 🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸 www.amoorohani.com 👇👇👇 http://sapp.ir/amoorohani 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc