eitaa logo
آموزش مداحی تخصصی و صداسازی
3.3هزار دنبال‌کننده
72 عکس
75 ویدیو
17 فایل
🌷آموزش نکات🔑🔐 کاربردی در مداحی🌷 ارتباط با مدرس کانال @Ramin_mohammadi
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل🔎رامین محمدی 📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝 ابتدای شعر در آواز و روضه در آواز 👇 من به جهان گشته ام عبد وگدای حسین خون جگر ریزد از، دیده برای حسین جان به فدای حسین (2) ذکر حسین جان بود، زمزمه قدسیان جنت و رضوان بود، بزم عزای حسین جان به فدای حسین هست گدایی او، بر همه کس افتخار بر دو جهان می کند فخر گدای حسین جان به فدای حسین زندگی دین بود، براثر خون او ضامن خون حسین هست خدای حسین جان به فدای حسین آتش دوزخ حرام، گشته بر آن عاشقی کو بزند سینه در، بزم عزای حسین جان به فدای حسین 👇 📌سر من پیکر من خاک رهت باد که بود در ره عشق، سرت جایی و پیکر، جایی📌 این سر هر شب یه جا می رفت، شنیدید یه شب گوشه تنور خولی رو روشن کرد. کیستی ای سر ز کجا آمدی این دل شب، خانه ی ما آمدی جلوه روی تو عجب باصفاست ای سر پر خون بدنت، در کجاست (حسین) در این قسمت خوانده شده👇 🔹یه شبم دیر راهب رفت، خدا قسمت کنه، بری دمشق، از شهرهای مرزی دمشق،یه شهر حلبه تو حلب دو تا زیارتگاهه، یکی محسن سقط شده است، یه بچه از بچه های ابی عبدالله که بین راه سقط شد، یکی هم رأس الحسین همون دیرراهبه، اونجایی که راهب این سر و قرارداد الان یه ضریح داره، عجب حالی داره اونجا،🔹 احتیاج به روضه خون نیست، همینطور که می شینی مجسم می کنی یه شب راهب نصرانی یه کیسه زر داد این سر و گرفت.وقتی این سر و آورد: گفت :ای سر! من می دونم تو هرکی هستی آدم عادی نیستی. گلاب آورد، سر و شستشو داد.(آی سرخودت و معرفی کن برای من)آی یه وقت دید لبهای خشکیده به حرکت دراومد: آی راهب! من پسر رسول خدام، من پسر علی مرتضی هستم. راهبا! من زاده پیغمبرم من گل گلزار سرخ حیدرم 👇 "آی راهب! من پسر فاطمه ام. راهب آنقدر گریه کرد از هوش رفت، 🔸تو عالم رویا و مکاشفه دید انبیاء اومدن، عیسی اومده، پیغمبر اکرم اومده ، مخدرات اومدن، یه خانم قد خمیده ای اومد، نشست کنار این سر، سر و برداشت در آغوش گرفت، هی صدا می زد: غریب مادر! ای حسین🔸 این سیه پوش که آید بر من راهبا ! هست بدان مادر من 📚📚📚📚📚📚📚📚📚 @amozeshe_maddahi 🔰🔰🔰بشنوید🔰🔰🔰
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅نمونه👇 گریه های امام زمان عج اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ز داغ عشق تو، بر دل شراره دارم من (یابن الحسن) اگر چه سوخته و تشنه ام من آن نخلم که از محبت تو، برگ و بار دارم من (مولای من) به لحظه لحظه ی چشم انتظاری زهرا که بهر دیدن تو، انتظار دارم من هفته ای دو بار نامه ای اعمال ما رو میبرن محضر مبارک آقا، پرونده رو باز میکنه، این پرونده عاشق ماست! (عجب!اینهمه گناه) کسی که ادعای دوستی و نوکری ما رو داره، چه میکنه؟ آقا؟ نفرین میکنه؟ دست رد به سینه ای صاحب پرونده میزنه، پرونده رو میبنده؟ نه! اشک از گوشه های چشمش جاری میشه، دست به دعا برمیداره، صدا میزنه: "خدا! از حسنات مهدی بردار، تو نامه عمل این دوست گنهکار ما بنویس، کفه اعمال حسنه اش سنگین شه ، فردای قیامت به آتش غضبت نسوزه." مهربونم، جون جونم، نازنینم، مه جبینم ،ماه منیرم ... آقا جون، برات بمیرم، آقا جون برای او اشکهایی که من نالایق آلوده، باعث میشم از چشمات بریزه، آقا جان من و ببخش، آقا نفهمیدم، آقا نمیخواستم دل نازنین تو رو به درد بیارم آقا. یه گریه این گریه است، یه گریه گریه ای است که با همه گریه ها فرق داره، اولا" با صدای بلنده ثانیاً شب و روز قطع نمیشه، گریه بر مصائب جدش حسینه. اما یه گریه ای هم برا طولانی شدن دوره غیبته، کنار کعبه، شب آخر، (24) روایت میگه که صورت رو خاک میگذاره، اینقدر گریه می کنه، هی می گه: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء صبح که میشه، جبرئیل میاد آقاجان دیگه بسه، آقا دیگه گریه نکن، خدا فرجت رو صادر کرد، وقتی امر فرج صادر میشه، تکیه به کعبه میدهد، با صدای دلربا و ملکوتی مردم عالم رو صدا میزنه، الا یا اهل العالم انا المهدی ، قربون اسم قشنگت آقاجان الا یا اهل العالم انا الامام المنتظر، الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم. اومدم انتقام بگیرم، انتقام کی میگیری آقا جان، شعارش ،شعارش انتقام جدش حسینه، تو دعای ندبه میخونیم: این الطالب بدم المقتول بکربلا شعار خود آقا امام زمان هم اینه، وقتی میگه اومدم انتقام بگیرم، میگه: (الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا )شعارشعار انتقام حسینه، اما چون حق مادر اولای برحق پدره ، اول میره انتقام مادر میگیره، بدن اون نامرد و از قبر بیرون می کشه، صدا میزنه: آقا! مگه من چه کردم. میگه: نامرد! مگه مادرم به تو چه کرده بود؟ چرا مادرم و کشتی، تو نامرد با یک لگد دو جنایت کردی هم مادرم و کشتی هم محسنم و کشتی. ممکنه بگه: آقا! دو تا قتل و گردن من ننداز، من مادرت و کشتم درست. اما نمیدونستم مادرت حامله ست. مرحوم علامه امینی، اون عالم مدافع شیعه میفرمودند: ممکن این بهانه رو بیاره که من نمیدونستم زهرا بارداره. ایشون میفرمود: اگر دومی بتونه، بهانه ای بیاره، دیگه حرمله نمیتونه بگه علی اصغر و رو دست حسین ندیدم. ای ....... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @amozeshe_maddahi
تقسيم بندي جزئي: اقسام روضه مي توانند با توجه به منبع دريافت به انواعي تقسيم گردند که عبارت است از: 1. استنباطي. 2. تحقيقي و تحليلي. 3. کشفي و مکاشفه اي. 2ـ روضه تحقيقي و تحليلي اگر با تحقيق و تحليل در موضوع روضه، و پردازش آن، به يك نتيجه كلي و تحليل ذهني برسيم، اين نتيجه مي تواند يک روضه تحقيقي و تحليلي باشد. در اين نوع روضه روايات مختلف در يك موضوع مثل اينکه بکائون چه کساني بوده اند؟ بيان مي¬شود و سپس اصل روضه بيان مي¬گردد . نمونه 1 روضه حضرت علي اكبر (ع) نگاه پدر چند گونه است، نگاه ابي عبدالله هم چند جور بوده است. گاهي نگاه، نگاه وجد است، نگاه ديگر نگاه شوق به جدش بود و يك نگاه، ديگر نگاه خوفي بود كه عاقبتش چه مي¬شود؟ اما اين نگاه وداع هيچ يك از اين نگاه¬ها نبود؛ «فَنَظَرَ اِلَيْهِ نَظَر آئِسٍ مِنْه» مأيوسانه به او نگاه كرد نمي¬دانم غصه پدر زيادتر بود و يا غصه پسر كه حالا رفت و پدر تنهاست. نمونه 2 روضه علي اصغر(ع) سيدالشهدا سه مرتبه به اهل كوفه آب داد. يكي در كوفه براي آنها استسقاء كرد. يكي هم در صفين كه معاويه آب را گرفته بود و ديگر وقتي كه در اين صحرا لشگريان حر آمدند و تشنه بودند. او مي¬بايست اين سه حق آب دادن را بر آنها ثابت كند كه حجت تمام باشد. كسي كه اين قدر خواهش برايش سخت است. ابتدا «برير» براي طلب آب رفت ولي به او آب ندادند. سپس حر رفت ولي باز هم به آنها آب ندادند. سپس حضرت عباس (ع) را فرستادند ولي او هم نتوانست آب بياورد. سپس خودش آمد. اول فرمود: «خواهشي دارم به همه ما آب بدهيد» قبول نكردند. بعد فرمود: «به خودم و اصحابم اگر آب نمي¬دهيد لااقل به زنها آب بدهيد» قبول نكردند. سپس فرمود: «لااقل به اطفال كوچك آب بدهيد» قبول نكردند. سپس رفت و طفل شير خواره¬اش را آورد. فرمود: اي جماعت!‌ يعني خودتان آب بياوريد و به اين طفل بدهيد: «اَمَا تَرَوْنَهٌ كَيْفَ يَتَلَظَّي عَطَشاً» آيا نمي¬بينيد كه چگونه از تشنگي به خود مي¬پيچد؟! دو چيز درباره اين طفل دل را مي¬سوزاند؛ يكي اينكه فرمود خودتان آبش دهيد. ديگر اينكه او را بلند كرد و فرمود: ببينيد كه چگونه رنگش زرد شده و از تشنگي دست و پا مي¬زند. نمونه 3 تشنگي امام تشنگي امام در چهار عضو تأثير كرده بود؛ اول: لبهاي مبارك كه افسرده شده بود، دوم: جگر پاره پاره چنانچه امام بعد از اينكه اميدي به زنده ماندن نداشت فرمود: «اُسْقُونيِ قَطْرَةً مِنَ الْمَاءِ فَقَدْ تَفِتَتْ كَبِديِ مِنَ الظِّمَاء» قطره آبي به من بدهيد كه جگرم از تشنگي پاره پاره شد. سوم: زبان آن حضرت كه از بس اطراف زبان ساييده شده بود، مجروح گرديده بود. چهارم: چشمان مباركش كه از تشنگي تار گرديده بود، چنانچه در حديث مكالمه جبرائيل با حضرت آدم (ع) منقول است كه گفت: اي آدم ببيني او را در حالتي كه مي¬گويد «واعطشاه» به حدي كه تشنگي مانند دودي در بين او زمين و آسمان حائل شده باشد. @amozeshe_maddahi
تحلیل🔎 📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝 ابتدای شعر در آواز و روضه در آواز 👇 من به جهان گشته ام عبد وگدای حسین خون جگر ریزد از، دیده برای حسین جان به فدای حسین (2) ذکر حسین جان بود، زمزمه قدسیان جنت و رضوان بود، بزم عزای حسین جان به فدای حسین هست گدایی او، بر همه کس افتخار بر دو جهان می کند فخر گدای حسین جان به فدای حسین زندگی دین بود، براثر خون او ضامن خون حسین هست خدای حسین جان به فدای حسین آتش دوزخ حرام، گشته بر آن عاشقی کو بزند سینه در، بزم عزای حسین جان به فدای حسین 👇 📌سر من پیکر من خاک رهت باد که بود در ره عشق، سرت جایی و پیکر، جایی📌 این سر هر شب یه جا می رفت، شنیدید یه شب گوشه تنور خولی رو روشن کرد. کیستی ای سر ز کجا آمدی این دل شب، خانه ی ما آمدی جلوه روی تو عجب باصفاست ای سر پر خون بدنت، در کجاست (حسین) در این قسمت خوانده شده👇 🔹یه شبم دیر راهب رفت، خدا قسمت کنه، بری دمشق، از شهرهای مرزی دمشق،یه شهر حلبه تو حلب دو تا زیارتگاهه، یکی محسن سقط شده است، یه بچه از بچه های ابی عبدالله که بین راه سقط شد، یکی هم رأس الحسین همون دیرراهبه، اونجایی که راهب این سر و قرارداد الان یه ضریح داره، عجب حالی داره اونجا،🔹 احتیاج به روضه خون نیست، همینطور که می شینی مجسم می کنی یه شب راهب نصرانی یه کیسه زر داد این سر و گرفت.وقتی این سر و آورد: گفت :ای سر! من می دونم تو هرکی هستی آدم عادی نیستی. گلاب آورد، سر و شستشو داد.(آی سرخودت و معرفی کن برای من)آی یه وقت دید لبهای خشکیده به حرکت دراومد: آی راهب! من پسر رسول خدام، من پسر علی مرتضی هستم. راهبا! من زاده پیغمبرم من گل گلزار سرخ حیدرم 👇 "آی راهب! من پسر فاطمه ام. راهب آنقدر گریه کرد از هوش رفت، 🔸تو عالم رویا و مکاشفه دید انبیاء اومدن، عیسی اومده، پیغمبر اکرم اومده ، مخدرات اومدن، یه خانم قد خمیده ای اومد، نشست کنار این سر، سر و برداشت در آغوش گرفت، هی صدا می زد: غریب مادر! ای حسین🔸 این سیه پوش که آید بر من راهبا ! هست بدان مادر من 📚📚📚📚📚📚📚📚📚 @amozeshe_maddahi 🔰🔰🔰بشنوید🔰🔰🔰