#تحلیل_مداحی
#روضه_دیر_راهب
#استاد_حاج_مرتضی_طاهری
تحلیل🔎رامین محمدی
📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝
#دستگاه_شور
ابتدای شعر در آواز #ابوعطا و روضه در آواز #دشتی
#متن_روضه 👇
من به جهان گشته ام عبد وگدای حسین
خون جگر ریزد از، دیده برای حسین
جان به فدای حسین (2)
ذکر حسین جان بود، زمزمه قدسیان
جنت و رضوان بود، بزم عزای حسین
جان به فدای حسین
هست گدایی او، بر همه کس افتخار
بر دو جهان می کند فخر گدای حسین
جان به فدای حسین
زندگی دین بود، براثر خون او
ضامن خون حسین هست خدای حسین
جان به فدای حسین
آتش دوزخ حرام، گشته بر آن عاشقی
کو بزند سینه در، بزم عزای حسین
جان به فدای حسین
#تخلص_شعری👇
📌سر من پیکر من خاک رهت باد که بود
در ره عشق، سرت جایی و پیکر، جایی📌
این سر هر شب یه جا می رفت، شنیدید یه شب گوشه تنور خولی رو روشن کرد.
کیستی ای سر ز کجا آمدی
این دل شب، خانه ی ما آمدی
جلوه روی تو عجب باصفاست
ای سر پر خون بدنت، در کجاست (حسین)
در این قسمت #روضه_تحقیقی خوانده شده👇
🔹یه شبم دیر راهب رفت، خدا قسمت کنه، بری دمشق، از شهرهای مرزی دمشق،یه شهر حلبه تو حلب دو تا زیارتگاهه، یکی محسن سقط شده است، یه بچه از بچه های ابی عبدالله که بین راه سقط شد، یکی هم رأس الحسین همون دیرراهبه، اونجایی که راهب این سر و قرارداد الان یه ضریح داره، عجب حالی داره اونجا،🔹 احتیاج به روضه خون نیست، همینطور که می شینی مجسم می کنی یه شب راهب نصرانی یه کیسه زر داد این سر و گرفت.وقتی این سر و آورد: گفت :ای سر! من می دونم تو هرکی هستی آدم عادی نیستی. گلاب آورد، سر و شستشو داد.(آی سرخودت و معرفی کن برای من)آی یه وقت دید لبهای خشکیده به حرکت دراومد: آی راهب! من پسر رسول خدام، من پسر علی مرتضی هستم.
راهبا! من زاده پیغمبرم
من گل گلزار سرخ حیدرم
#روضه_مکاشفه_ای👇
"آی راهب! من پسر فاطمه ام. راهب آنقدر گریه کرد از هوش رفت، 🔸تو عالم رویا و مکاشفه دید انبیاء اومدن، عیسی اومده، پیغمبر اکرم اومده ، مخدرات اومدن، یه خانم قد خمیده ای اومد، نشست کنار این سر، سر و برداشت در آغوش گرفت، هی صدا می زد: غریب مادر! ای حسین🔸
این سیه پوش که آید بر من
راهبا ! هست بدان مادر من
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
#کانال_آموزش_مداحی
@amozeshe_maddahi
🔰🔰🔰بشنوید🔰🔰🔰
#تحلیل_مداحی
#روضه_دیر_راهب
#استاد_حاج_مرتضی_طاهری
تحلیل🔎
#رامین_محمدی
📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝
#دستگاه_شور
ابتدای شعر در آواز #ابوعطا و روضه در آواز #دشتی
#متن_روضه 👇
من به جهان گشته ام عبد وگدای حسین
خون جگر ریزد از، دیده برای حسین
جان به فدای حسین (2)
ذکر حسین جان بود، زمزمه قدسیان
جنت و رضوان بود، بزم عزای حسین
جان به فدای حسین
هست گدایی او، بر همه کس افتخار
بر دو جهان می کند فخر گدای حسین
جان به فدای حسین
زندگی دین بود، براثر خون او
ضامن خون حسین هست خدای حسین
جان به فدای حسین
آتش دوزخ حرام، گشته بر آن عاشقی
کو بزند سینه در، بزم عزای حسین
جان به فدای حسین
#تخلص_شعری👇
📌سر من پیکر من خاک رهت باد که بود
در ره عشق، سرت جایی و پیکر، جایی📌
این سر هر شب یه جا می رفت، شنیدید یه شب گوشه تنور خولی رو روشن کرد.
کیستی ای سر ز کجا آمدی
این دل شب، خانه ی ما آمدی
جلوه روی تو عجب باصفاست
ای سر پر خون بدنت، در کجاست (حسین)
در این قسمت #روضه_تحقیقی خوانده شده👇
🔹یه شبم دیر راهب رفت، خدا قسمت کنه، بری دمشق، از شهرهای مرزی دمشق،یه شهر حلبه تو حلب دو تا زیارتگاهه، یکی محسن سقط شده است، یه بچه از بچه های ابی عبدالله که بین راه سقط شد، یکی هم رأس الحسین همون دیرراهبه، اونجایی که راهب این سر و قرارداد الان یه ضریح داره، عجب حالی داره اونجا،🔹 احتیاج به روضه خون نیست، همینطور که می شینی مجسم می کنی یه شب راهب نصرانی یه کیسه زر داد این سر و گرفت.وقتی این سر و آورد: گفت :ای سر! من می دونم تو هرکی هستی آدم عادی نیستی. گلاب آورد، سر و شستشو داد.(آی سرخودت و معرفی کن برای من)آی یه وقت دید لبهای خشکیده به حرکت دراومد: آی راهب! من پسر رسول خدام، من پسر علی مرتضی هستم.
راهبا! من زاده پیغمبرم
من گل گلزار سرخ حیدرم
#روضه_مکاشفه_ای👇
"آی راهب! من پسر فاطمه ام. راهب آنقدر گریه کرد از هوش رفت، 🔸تو عالم رویا و مکاشفه دید انبیاء اومدن، عیسی اومده، پیغمبر اکرم اومده ، مخدرات اومدن، یه خانم قد خمیده ای اومد، نشست کنار این سر، سر و برداشت در آغوش گرفت، هی صدا می زد: غریب مادر! ای حسین🔸
این سیه پوش که آید بر من
راهبا ! هست بدان مادر من
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
#کانال_آموزش_مداحی
@amozeshe_maddahi
🔰🔰🔰بشنوید🔰🔰🔰