🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🌸🍃
🔻#معانی_لغات_صفحه4🔻
#سوره_بقره
#آیات 21 تا 24
اعبُدوا = بندگی کنید
#فرق عبادت و اطاعت = اطاعت انجام دادن دستور دیگری با رغبت چه دستور خدا باشد چه دستور بشر ولی عبادت مخصوص خدا و اخص از اطاعت است.
#فرق عبد و عبّد =
عبد >> بندگی کرد
عبّد >> به بندگی کشاند و راه بندگی را کج کرد
#فرق خلْق ، خُلق ، خُلُق =
خلْق >> آفریدن و اعم است از اینکه با
نقشه قبلی و تقلید باشد یا بدون تقلید و با ابتکار انجام گیرد.
خُلق >> صفات اخلاقی
خُلُق (مفرد) >> شیوه و روش ، خوی ، فرهنگ و اخلاقیات
لعلّ = شاید ، باشد که ، تا اینکه
لعلّ همیشه به معنای شاید نیست . بیشتر در مواردی بکار می رود که موضوع پس از آن قطعی نباشد.
لعلّکم تتّقون = امید است که متقی شوید
جعل = قرار داد ، پدید آورد
فِراش = بستر گسترده
بِناء = سرپناه ، اساس، ساختمان، ساخته شده
أنداد(جمع ند) = همتایان، شریکان
فرق ند و مِثل =
مثل >> مشابهت ذاتی با چیزی
ند >> در مفهومش هم آوردی و رقابت نهفته
فرق مِثْل و مَثَل =
مَثَل >> ناظر به مشابهت و مشارکت دو چیز در صفات است . خدا مَثَل دارد « و لله المَثَلُ الاعلی »
کسی که مهربانی، علم، خلاقیت و مانند انها را دارد مَثَل خداوند است.
مِثْل >> ناظر به مشابهت و مشارکت در ماهیت و ذات است. از این رو خداوند مِثْل ندارد. « لیس کمِثْله شی»
رَیب = شک، بدگمانی، تزلزل، بدترین شک
«إن کنتم فی ریبٍ » اگر هستید در شک و تردید
#فرق ریب و شک=
در ریب نوعی بدبینی و تهمت نهفته است. ریب تزلزل و به هم ریختگی است ولی شک احتمالی است که نسبت به دوطرف امر مساوی است و می تواند سازنده باشد یا مخرب.
نَزَلنا = نازل کردیم
#فرق نَزَّل با أنْزَلَ =
نزّل بر نزول تدریجی دلالت میکند ولی أنْزَلَ اعم از آن است و غالباً بر نزول دفعی دلالت می کند.
فَأتوا (أتی) = پس بیایید
« فأتوا بِسورةٍ » پس بیاورید سوره ای
ادعوا (دعو) = بخوانید، فراخوانید
من دون الله = از غیر خدا
لم تَفْعَلوا = انجام ندادید
لَن تَفعلوا = هرگز انجام نمی دهید، هرگز نتوانید کرد
اتّقوا (وقی) = خودداری کنید، بترسید #فرق تقوا با ایمان =
ایمان عقیده است و تقوا اجرا و کاربست ایمان
النّارَ التی = آتشی که
وقود = هیزم
#فرق وقود با حطب =
وقودهیزمی است که در حالت اشتعال است ولی حطب اعم از هیزم در حال اشتعال و هیزم در انبار است.
حجارة و احجار (جمع حجر) = سنگها
اُعِدَّت (عدّ) = آماده شد، حاضر گردانده شد، ذخیره شد
✍استاد ابوالفضل بهرام پور
#لغتنامه_تفسیری_سوره_بقره
🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🌸🍃
🔻#معانی_لغات_صفحه4🔻
#سوره_بقره
#آیات 25 و 26
بَشِّر = مژده بده
تجری = روان است
کلّما = هر بار که، هر دفعه
#فرق کلما و اذا
اذا یعنی زمانی که ولی کلما یعنی هر بار، که دلالت بر تکرار و استمرار دارد.
رُزقوا = روزی مند شدند
ّرُزقْنا = روزی مند شدیم
هذا الذی = این همان است که
هذا الذی رُزقْنا من قبل = این همان است که قبلاً روزی مند شدیم.
اُتُوا بِهِ (أتی) = داده شدند آن را، آن را برایشان آوردند
متشابه (شبه) = مانند هم
ازواج (جمع زوج) = که مذکر و مونث در آن یکسان است یعنی همسران چه زن و چه مرد
لا یَستَحی (حی) = شرم ندارد، ملاحظهای ندارد
أن یَضربَ مثلاً مّا = که بزند مثل ناچیز
#فرق مثلاً با مثلاً ما =
مثلاً یعنی یک مثل ولی مثلاً ما یعنی یک مثل ناچیز
حرف ما در اینجا برای تأکید نکره بودن و تحقیر کلمه قبل است.
قلیلا یعنی کم ولی قلیلا ما یعنی بسیار کم کثیرا یعنی بسیار ولی کثیرا ما یعنی خیلی زیاد.
إذا یعنی زمانیکه ولی إذا ما یعنی یک وقتی، شاید یک وقتی
بَعوضَة = پشه
ما فَوقَها = ما فوق پشه
فوق پشه دو معنا دارد
فوق پشه در ظرف یعنی آنچه از پشه هم ناچیزتر است.
فوق پشه در قوت مانند فیل که آن هم خورطوم دارد.
ماذا = چه چیز
أراد = اراده کرد
ماذا أراد اللهُ بِهذا مَثلاً =
چه اراده کرد خدا به این مثل
یُضِلُّ = گمراه میکند
ما یُضِلُّ = گمراه نمی کند
فرق أزل با أضل = در انسان اول تزلزل ایجاد می شود و آنگاه به تدریج گمراه می گردد پس تزلزل علت و مقدمه ضلالت است.
یهدی = هدایت می کند
یهدی به = هدایت می کند به سبب آن
#فرق یهدی و یهتدی =
یهدی یعنی دیگری را هدایت می کند ولی یهتدی از باب افتعال به معنای هدایت پذیری و هدایت خواهی است. کسی که دنبال یافتن هدایت است خداوند هدایت قطعی او را تضمین کرده است.
#فرق هدایت و ارشاد =
هدایت نشان دادن و یافتن راه است به سوی مقصد الهی و گاهی اعم از الهی و غیر الهی است ولی رشد خود مقصد و هدف است زیرا رشد به معنای خود کمال و نمو معنوی است.
فاسق = کسی که از حوزه اطاعت خدا بیرون رفته
توضیح فاسق = فسق یعنی بیرون شدن از پوست و برهنه شدن، فاسق چون از دایره بندگی خدا بیرون رفته فاسق نامیده میشود. بنابراین انسان با انجام چند گناه فاسق نمی شود مگر این که کاملاً از حوزه اطاعت خدا بیرون رود.
✍استاد ابوالفضل بهرام پور
#لغتنامه_تفسیری_سوره_بقره
🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🌸🍃
🔻#معانی_لغات_صفحه6🔻
#سوره_بقره
#آیات 30 تا 32
فرق إذ و إذا =
إذ = ظرف زمان ماضی و مربوط به گذشته.
إذا = ظرف زمان آینده.
جاعل = قرار دهنده
إنّی جاعلٌ = من قطعا قرار دهنده هستم.
فی الارض خلیفه = در زمین خلیفه ای
أتجعلُ = آیا قرار میدهی
یَسفِکُ = خون میریزد
دماء(جمع دم) = خون ها
من یُفسدُ = کسی که فساد می کند نُسبحُ = به پاکی میستایی
نُقدسُ = تقدیس میکنیم ، منزه می داریم
#فرق تسبیح و تقدیس =
تسبیح عبادت و یاد کردن خداست به صفات کمال مانند علم، قدرت و مهربانی >> صفات اثباتی
تقدیس منزه دانستن خدا از صفات مادی، زمان، مکان و محدودیت ها >>صفات انکاری یا سلبیه
#فرق تسبیح و ذکر =
ذکر یاد کردن خداست
تسبیح غرق و فانی شدن در ذکر الهی
أعلمُ = میدانم
ما لا تعلمون = آنچه را نمی دانید
عَلَّم = بیاموخت
عَلَّم ءادم الاسماءَ کُلها = به آدم همه اسماء را آموخت.
#فرق علم و معرفت =
علم مطلق دانستن است
معرفت دانستن از روی فکر و ملاحظه آثار است لذا معرفت به خدا نسبت داده نمیشود زیرا علم خدا از روی فکر و ملاحظه آثار نیست.
عَرَضَ = عرضه کرد
أنب (نبأ) = خبر ده
أنبئونی = خبر دهید مرا
#فرق نبأ و خبر =
نبأ خبر مفید و مهمی است که کسی از آن خبر ندارد
خبر اعم از آن است چه مهم و چه معمولی و از طرفی قابل دسترسی است
چرا پیامبر صلی الله علیه و آله را نبی نامیدند نه مخبر در صورتی که هر دو به یک معناست؟
چون پیامبر صلی الله علیه و آله اخبار آسمانی را از طریق جبرئیل دریافت و منتقل میکند و اخبارش غیر قابل دسترسی بشر است لذا نبی نامیده میشود
#فرق صَدَقَ ، صَدَّقَ ، تَصَدق =
صَدَقَ راست گفت
صَدَّقَ تصدیق کرد
تصدق صدقه داد
اسماء هؤلاء = علامت ها و خصوصیات اینان
سبحانک = منزّهی تو
لا علم = هیچ دانشی نیست
عَلَّمْتنا = آموختی ما را
حکیم = کسی که قول و فرش عین صلاح و حکمت است
#فرق حکیم و علیم =
علیم بسیار داننده ولی حکیم کسی است که قول و فعلش عین حق و صلاح است انسان حکیم عالمی است که حقایق را آنطور که هست کشف می کند و بر اساس آن عمل می کند.
✍استاد ابوالفضل بهرام پور
#لغتنامه_تفسیری_سوره_بقره
لغتنامه_تفسیری_سوره_بقره
آیات ۱۲۷ تا ۱۳۰ بقره
🔸#یَرفَعُ = بالا می برد
🔸#قَواعِد = جمع قاعِدَه ستون ها ؛ پایه ها
🔸#تَقَبَّل = بپذیر
📌#فرق تَقَبَّل_با_قبول = قبول یعنی عملی مطابق قرار وقاعده صادر شده وپذیرفته شده است ، ولی تَقَبَّل یعنی پذیرفتن با آغوش باز ۰ در واقع باید گفت که در تَقَبَّل ، عمل شخص درحد ّ نصاب قبول نیست ، ولی مولی به لطف خود می پذیرد
🔸#مُسلِمَینِ = دومسلمان
🔸#اَرِنا = نشان بده به ما
🔸#مَناسِک = (نَسک ؛ نُسک ) جمع مَنسَک محل های عبادت
🔸#توضیح مَنسَک = مَنسَک سه معنا دارد
۱=محلِّ عبادت (اسم مکان )
۲=زمان عبادت (اسم زمان )
۳= عیادت کردن (اسم مصدر)
🔸#اِبعَث = مبعوث کت برانگیز
🔸#حِکمَت = کشف حقیقت ، شناخت حقایق آن طور که هست
📌#فرق کتاب و حکمت = مراد از کتاب ، معارف واحکام ومواعظ است و مراد از حِکمَت وقتی در کنار کتاب بیاید یعنی سنت پیامبر ، بصیرت ، قدرت تشخیص حق و باطل وحَسَن واَحسَن و انتخاب اَحسَن
📌#فرق_تزکیه_و_تطهیر = در تطهیر نظر به پاک کردن از آلودگی است و در آن مفهوم رُشد قید نشده ؛ ولی تزکیه ناظر به پاک نمودن از آلودگی ها برای رشد است
📌#فرق_تَزکِیَه_با_تَهذیب = در تزکیه نظر بر رفع موانع است ولی در تَهذیب ، آراستن به فضیلت ها منظور است ۰لذا تزکیه مقدّم بر تهذیب است
🔸#عَزیز = مقتدر ، شکست ناپذیر
🔸#یَرغَبُ_فِی = تمایل ورغبت می کند
🔸#یَرغَبُ_عَن =بی میلی می کند تنفر می ورزد
🔸#سَفِهَ =ابلهی کرد ،نابخردی کرد
#لغتنامه_تفسیری_سوره_بقره
آیات ۱۴۲ و۱۴۳سوره بقره
🔸 #سُفَهاء = جمیع سفیه ، نابخردان
📌#فرق سفیه ومجنون = سفیه کسی است که فاقد رشد عقلی است ، کثیر را می دهد و قلیل را می گیرد (معامله ی سفهی ) ولی مجنون جن زده است که به کلّی عقل را از دست داده است
🔸#ما_وَلّیهُم = چه چیزی برگردانید ایشان را
🔸#عَن_قِبلَتِهِمُ_الَّتی = از قبله ی خودشان که
🔸#کانوا =(کَون ) بودند
🔸#یَهدی = هدایت می کند
🔸#فرق_هدایت_و_ارشاد = هدایت نشان دادن ویافتن راه است به سوی مقصد الهی اعمّ از الهی وغیر الهی مانند فَاهدوهُم الی صِراطِ الجَحیم
ولی رشد ، خودِ هدف ومقصوداست
🔸#صراط = راه وسیع
🔸#فرق_صراط_با_سَبیل = تفاوت میان صراط وسبیل مانند تفاوت اتوبان وجاده ی فرعی است ۰ که همه ی راههای فرعی (سبیل) به صراط منتهی می شوند۰ زکات و نماز وجهاد همگی سُبُل اند لذا جمع بسته می شود، ولی صراط هرگز جمع ندارد
🔸#وَسَط = میانه ، نمونه ، بهترین هرچیز
🔸#یَنقَلِب = (قلب)برمی گردد
🔸#عَقِب = پشت پا ، پاشنه
🔸#عَقِبَینِ = دوپاشنه پا
🔸#یَنقَلِبُ_عَلی_عَقِبَیهِ = به عقب برمی گردد ، تغییر عقیده می دهد
📌#فرق_یَنقَلِبُ_با_یرجِعُ = رجوع بازگشتن است ، ولی یَنقَلِب بازگشت همراه با تحول است
#رئوف : دلسوز ، مهربان
#فرق_رئوف_و_رحیم : رئوف به معنای دلسوزی ومهربانی شدید است وفرق آن با رحمت این است که در رحمت ، صلاح وخیر طرف ِ مقابل مقصود است ولو موجب درد و رنج طرف بشود ، ولی رافت عطوفت شدیدی است که انسان حاضر نیست طرف مقابل به خاطر مصلحت مورد رنج قرار گیرد (التحقیق/۴ص۱۱) در رحمت اصل بر مصلحت است ودر رافت اصل بر راحتی