صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
مرکز آموزش مداحی مجمع بیت الاحزان (رایگان)💠
----------(دوره محرم)----------
توسل و موضوع این جلسه:
روضه گودال قتلگاه
به زعامت وتدریس اصول وفنون مداحی توسط
استاد حاج مصطفی خورسندی
سخنران
حجت الاسلام والمسلمین شیخ اسماعیل رمضانی
🔻 زمــــان: شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه
از ساعت ۱۸ الی ۲۱:۳۰
📌مکـــــان: میــــــدان قـــــزویـــــن
خــــیابان قـــــــزوین نـــــرسیده به قلعه مــرغـی
آســــــــتان مقـــــــــدس امامزاده معصوم(ع)
ضمنا : هرهفته جلسه در همین ساعت و همین مکان برگزار میگردد
╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮
🆔 @amuzeshmaddahi
╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
زمینه گودال
شیشه ی عطره بی سرم
دورت بگردم پسرم
پهلوم اجازه نمیده
بغل بگیرمت
کبوتره زخمی من
اینجوری دست و پا نزن
شکسته بازومنمیشه
بغل بگیرمت
آروم آروم جون میدی زیره دست و پا
محکم از پشت میبره سر میشه جدا
صل الله و علی ذبیح ب القفا
داغ توئه قاتلم ، ای همه حاصلم
پاتو رو زمین نکش، آه میکشم از دلم
ای تشنه لب کرببلا حسین
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
پیکره غرق نورش و
سره توی تنورش و
واسه کدوم مصیبتش
روضه بخونم؟
نه که فقط ندادن آب
زینبشم دادن عذاب
میخوام که از اسارتش
روضه بخونم
شمر و خولی همسفر خواهرشن
نامحرم ها دور و بر دخترشن
غارت کردن گوشواره بردن و خوشن
داغ توئه قاتلم...
#بند_اول
مگه میشه سر به تن نباشه
پیکر باشه و کفن نباشه
اصلا میشه مگه یه جایی
مادر باشه و حسن نباشه
حسنم گودالو دید
بدن پامالو دید
سر کهنه پیراهن
اون همه جنجالو دید
حسن عبدالله و دید
سوز اشک و آه و دید
پیکر صدپاره ی
ابی عبدالله و دید
لا یوم کیومک اباعبدالله...
#بند_دوم
زینب جان بود و نور عینش
عبدالله بود و شور و شینش
انگار مجتبی رو توو گودال
دوختن به سینه ی حسینش
اونا که تو مدینه
داشتن از حیدر کینه
اومدن تو قتلگاه
پا گذاشتن رو سینه
غصه روی دل ها موند
دیگه زینب تنها موند
پیش چشمای زهرا
نیزه تو پهلو جا موند
لا یوم کیومک اباعبدالله...
#بند_سوم
غوغا غوغا غوغا شد ای وای
توی مقتل بلوا شد ای وای
سرِ آبروی دوعالم
از پیکرش جدا شد ای وای
همه صحرا خونی شد
گریه ها پنهونی شد
چشای زینب توی
قتلگاه بارونی شد
خیمه ها رو سوزوندن
بچه ها رو ترسوندن
دخترای ارباب از
قافله جا می موندن
زمینه شام شهادت
سوخت، همه ي حرم سوخت
تو آتيش خيمه، نديدي پرم سوخت
سوخت، دل مادرم سوخت
شبيه دل تو، چادرِ سرم سوخت
توی شلوغیا، بی تو دلم گرفت
هجوم نیزه ها، تورو ازم گرفت
مي بيني كه دستام بستس از نيزه
داره توي چشمات بارون مي باره
مي دوني كه زينب بعد از تو ديگه
آماده ي داغِ كوچه و بازاره
حسين داداش
_______
رفت، سایه سرم رفت
با لبای تشنه امید حرم رفت
رفت، برادر من رفت
الهی بمیرم، با یه پیرُهن رفت
وسط هلهله بین حرومیا
صداشو میشنوم داره میگه بیا
میشینم و واسش اشکام میریزه
گله دارم از این پای لرزونم
برای کسی که رفت و من موندم
رو ناقه ی عریان روضه می خونم