وقتِ اذانِ مغرب و افطار و ربنا
من آرزو کنم، تو برآورده میشوی؟!
#طاهره_اباذریهریس
@Anarestun
زیباترین حس جهان گل میکند در من
جاری شود بر روی لبهایت اگر نامم!
#طاهره_اباذریهریس
@Anarestun
خنکیِ دستاش توو گرمیِ روزایِ جهنمیِ تابستون...
لبای تَرِش رو پیشونی تب زده ی بیمارم...
اندازهی یه قاشق خوردن از بستنیِ دهن زده ی شکلاتیش...
پیچیدن عطر تلخ و خنکش توی نفسام...
آبی خوشرنگِ پیرهن مردونهی چارخونهش...
اشکِ توی چشماش وقتی به زبون آوردم دوست داشتنشو...
سردی حلقهی تعهدش رو انگشت دست چپم...
من به اینا میگم یخ در بهشت!
#طاهره_اباذریهریس
@Anarestun
کُرد بود، از اون اصیلاش...
یه وقتایی که میخواست بگه فلانی خیلی آدم خوبیه و دوست داشتنیه و حسابی به دل میشینه و تو بگو عشقه اصلا، می گفت:
" چَنی عزیزه؟! "
این "خیلی عزیزه" گفتناش کلی معنا داشت واسه خودش...
میگفت وقتی یکی عزیزه و عزت داره، جاش همیشه سرِ چشم آدمه، مثل عشق، مثل دوست داشتن، مثل قرآنی که جاش سرِ طاقچه ست...
آدمی که عزیزه حرفش خریدار داره، نازش خریدار داره، حرمت و احترام داره وجودش برای همه، اگه باشه محبتش توی دلاست، نباشه دلتنگیش...
خودِ خدام هواشو داره انگار همیشه و همه جا!
می گفت...
اصلا ولش کن این حرفارو،
تا حالا بهت گفتم چنی عزیزی برام؟!
#طاهره_اباذریهریس
🖇💌
تویی آن احسن الحال و دعای خیر مادرها
تو لطفِ عید نوروز و تویی تحویل سال من...
#طاهره_اباذریهریس
🖇💌
وقتِ اذانِ مغرب و افطار و ربنا
من آرزو کنم، تو برآورده میشوی؟!
#طاهره_اباذریهریس
#ماه_رمضان
🖇💌
اگر گفتم نمیخواهم تو را حتی...
مرا باور نکن
دیوانهام گاهی!
#طاهره_اباذریهریس
🖇💌
وقتِ اذانِ مغرب و افطار و ربنا
من آرزو کنم، تو برآورده میشوی؟!
#طاهره_اباذریهریس
#ماه_رمضان🍀
زیباترین اسم جهان را دارم انگار...
وقتی صدایم میکنی من را تو گاهی!
#طاهره_اباذریهریس
فرد اعلا ترین چای هم که باشید،
سرد بشوید از دهان میفتید!
حواستان به حال و روزِ رابطه هایتان باشد...
خیلی وقت ها دوری دوستی نمی آورد،
جدایی می آورد!
#طاهره_اباذریهریس
فرد اعلاترین چای هم که باشید،
سرد بشوید از دهان میفتید!
حواستان به حال و روزِ رابطههایتان باشد...
خیلی وقتها دوری دوستی نمیآورد،
جدایی میآورد!
#طاهره_اباذریهریس
قدیم ترا
یه گوشهی اتاقم بود که وای فای خوب آنتن میداد؛
همیشهی خدا کز میکردم اون گوشه که دسترسیم به اینترنت بهتر باشه!
می خوام بگم تو برای من همون گوشهی دنج و امنی...
کنارت زندگی بهتر آنتن میده :)
#طاهره_اباذریهریس
منو میگی؟
زیاد دلتنگ شدم قدیما...
الانم میشم،
یه وقتا انقدر که بوی دلتنگی بده لباسام!
ولی تا حالا واسه هیشکی از زورِ دلتنگی گریه نکرده بودم،
عین بچه ی دوساله که اسباببازیشو گرفته باشن از دستش به زور، هق هق نکرده بودم!
تا همین چند دقیقه پیش...
یهو وسطِ یه فیلمِ خنده دار، یادم افتاد چقدر تو نیستی این روزا، چقدر من تا فرق سر، دلتنگم این شبا!
دلتنگترت شدم! دلتنگِ بودنت، دلتنگ هر چیزی که به تو مربوطه، دلتنگِ بوی لباست، دلتنگِ چال یه وریِ روی گونهت، دلتنگ موهات که آخرشم نفهمیدم لخته یا حالت دار...
نفهمیدم کی زدم زیرِ گریه، نفهمیدم کی به هق هق افتادم، درست عینِ یه بچه ی دوساله که اسباببازیشو از دستش گرفته باشن...
منو میگی؟
زیاد دلتنگ شدم قدیما...
الانم میشم،
یه وقتا انقدر که بوی دلتنگی بده لباسام!
ولی فقط واسه توئه که گریه کردم دورِ چشمات بگردم،
فقط واسه توئه که گریه میکنم دردت به قلبم...
#طاهره_اباذریهریس
داشتم فکر میکردم هیچ مهم نیست که قد یه مرد یک و نود باشه یا یک و هفتاد یا هرچی!
چاق و لاغر و یکم زشتتر و یه ذره خوشگلتر و بی ریش و با ریشش هم مهم نیست!
مهم هم نیست این که چقدر جذاب و دختر کُشه و دستاش چقدر استخونی و کشیدهست و عطر مارک فلانش تا چندتا خیابون اون طرفتر میپیچه و نمیپیچیه و صداش چقدر بم و شاعرانهست!
حتی اینکه داراییش چقدره و مدل ماشینِ امروز یا آیندهش چیه و چی نیست و یه کوچه اینور تر یا اونور تر بودن خونهی داشته و نداشتهی خودش و خونهی قدیمیِ پدریش زیاد اهمیت نداره!
مهم شونههای مردونشه...
مهم امنیت شونههاشه، مهم اینه چقدر و تا کجا میشه بی دغدغه زن بود و با خیال راحت تکیه کرد به کوهِ شونههای یه مرد و از جا زدن و شونه خالی کردن و نامردی و رفیق نیمه راه بودن نترسید.
از تمامِ وجود و بودن یه مرد، مهم اون حس آرامش و امنیتیه که به زنی که پا میذاره توی زندگیش هدیه میده...
از بین داشتههای یه مرد،
مهمترین داراییش شونههاشه،
شونههاش!
#طاهره_اباذریهریس
بگذار همه زَخمم باشند...
وقتی تو این چنین مَرْهَمی!
#طاهره_اباذریهریس
به ضربالمثلها اعتنا نکن،
بیا...
من با همین یک گل بهار میشوم!
#طاهره_اباذریهریس
نه که بلد نباشما دورت بگردم!
بلدم...
بلدم مثل این فیلم و کتابای عاشقونه بهت بگم نَریا؛ بری میمیرم! بگم باش، که اگه نباشی، جونم در میره از تنم! بگم بمون که من قدِ یه پلک هم زدنم زنده نمیمونم بی تو!
دروغ چرا!
دور از تو هم میشه نفس کشید،
بدونِ تو هم میشه نمُرد،
بی تو هم میشه زنده موند...
ولی راستشو اگه بخوای،
نمیشه زندگی کرد!
بذار خلاصه بگم برات؛
هیچوقت نرو!
همیشه باش،
که اگه نباشی،
مُردن شرف داره به زندگیِ منِ بی تو...
#طاهره_اباذریهریس
عشق
مثل نارنگی پوست کندنای یواشکی،
زیرِ نیمکتای کلاس اول دبستانه...
به خیالت هیشکی نمیفهمه،
اما بوی خنکِ نارنگیش میپیچه همه جا
و عالمو پر میکنه از عطرِ عاشقی و لبخند.
عشق
مثلِ نارنگی پوست کندنای یواشکی،
زیرِ نیمکتای کلاس اول دبستانه...
خودشم که نَمونه،
خاطرهی بوی نارنگی و بهشتش،
تا ابد یادگاری میمونه
توی حافظهی دستات!
#طاهره_اباذریهریس
نبودنت به من فهماند،
بی تو...
سوءتفاهم است تمامِ بودنها!
#طاهره_اباذریهریس
آغوشِ تو خانهی من است...
و استواریِ شانههایت وطنم!
تفاوتی ندارد کجای این جهان ایستاده باشم،
فرقی نمیکند چقدر دور باشم از تو...
در نهایت
خیال برگشتن به خانه است
که آدمها را در غربت زنده نگه میدارد!
#طاهره_اباذریهریس
گرچه آشوبم ولی آرامشِ جان مرا
شانههای محکمت حتما کفایت میکند
#طاهره_اباذریهریس
علت خاصی نمیخواهد،
نیازی به باران و غروب جمعه هم نیست،
زود به زود و بی دلیل میگیرد...
دلی که گیرِ کسی باشد!
#طاهره_اباذریهریس
#همانقدر_که_نمیدانی