eitaa logo
انجمن نویسندگان انقلابی رمان
181 دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃🌹 ⚪️ثبت نام جدید آموزش تخصصی داستان نویسی⚪️ 🔘انجمن نویسندگان انقلابی رمان(انار)🔘 💫اینجا باغیست پر از درختان انار! قرار است هر یک شکل و طعم خودش را پیدا کند و در همان قالب تولید کند. در این باغ، اساتید برگ‌هایی هستند که به نهال‌های تازه، نور و کود و آب می‌دهند و نهال‌ها، به زودی تبدیل به درخت خواهند شد و انارهای ترش و ملس و شیرین به بار خواهند آورد. رمان‌هایی که جهان را دگرگون خواهد کرد✨ ⚠️این گروه دست گرمیست و اعضا می‌توانند تمارین مختلف را انجام بدهند تا نوشتن عادتشان شود و سبک قلم خود را پیدا کنند. آموزش داستان نویسی اصلی، در گروه های تخصصی برگزار می‌شود. برای هر یک از درختان که قصد نوشتن رمان دارند، ثبت نام در یکی از کلاس های خصوصی نویسندگی الزامیست⚠️ ✅برای ثبت نام در کلاسهای خصوصی، به آی دی زیر مراجعه کنید🍃👇 @Yamahdy_Adrekny ☑️بزرگوارانی که قصد دارند در زیر مجموعه‌ی باغ انار، فعالیت تشکیلاتی در غیر حوزه رمان(شعر، گرافیک، عکس‌نوشته و...)انجام بدهند، به این آیدی سر بزنند🍃👇 @Khademezahraf ♨️دوستانی که کانال شخصی دارند، لینک کانالشان را به لینک زیر بفرستند🍃👇 @evaghefi ❌در ضمن این گروه فقط برای نوشتن است و از تبلیغ کانال و گروه سیاسی و... و چت‌های نامربوط، جداً خودداری شود❌ 🔵پ‌ن: پرکردن برای شناخت توانمندی‌های شما ضروریست🚨 📝فرم آنلاین: https://survey.porsline.ir/s/d275znh 🔸نشانی گروه باغ: https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 🔶نشانی کانال نمایشگاه باغ: https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
〖 بسم الله الرحمن الرحیم 〗 🔺اینجا دورهمی برای بانوهای اناری است(: قرار است باهم رشد کنیم و شاخ و برگ دهیم و رمان تولید کنیم. ⁦✳️⁩از قالب باکیفیت و خوش تراشش!! 🔺روند کار👇 هر چهار ناربانو یک گروه رفیقانه و صمیمانه تشکیل می‌دهند. تا دور هم نوشته های خود را نظر سنجی کنند و نقد ها را به یکدیگر هدیه کنند.🎁 📮نامی‌هم برگزینید و بعد از تعیینِ سرگروه، پست کنید به این آی دی : @mamirsa 😎مسابقه هم خواهیم داشت...🎈 📓📕📗 برای هر ناربانویی که قصد دارد رمان بنگارد، ثبت نام در یکی از کلاس های خصوصی نویسندگی الزامی ست . برای ثبت نام در کلاسهای خصوصی به آی دی زیر مراجعه کنید😊⬇️ @Yamahdy_Adrekny همچنین بزگوارانی که قصد نوشتن رمان ندارند به این آیدی سری بزنند😊⬇️ @Khademezahraf 🔴 پ.ن: پرکردن برای شناخت توانمندی های شما ضروری ست! ✅🚨 https://survey.porsline.ir/s/NgaJKyN @ANARSTORY
〖 بسم الله الرحمن الرحیم 〗 🔸سلام و نور ❇️ باغ یاقوت باغی است پر از درختانی که از هر شاخه شان هنر می‌بارد!! آموزش های گرافیکی ، ساخت عکسنوشته ، کلیپ و فتوشاپ ... همه و همه مبتدایشان از اینجا گذر کرده و میگذرد . 🔺کلاس ها شامل👇 🔹متن نگار ویژه 🔹انار های با شخصیت 🔹باغچه فتوشاپ 🔹فتوشاپ پیشرفته 🔹ویدئونار برای شرکت در کلاس ها و کسب اطلاعات بیشتر به آی دی زیررمراجعه کنید(: @Yamahdy_Adrekny 🔴 پ.ن: پرکردن برای آشنایی با توانمندی های شما الزامی‌ست.✅ https://survey.porsline.ir/s/NgaJKyN 🔺سوالاتی من باب عکس نوشته و فتوشاپ و.. بود درحد توان درخدمتیم🌱 نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21 نمایشگاهِ باغ🔻 @HOLLYYAGHUT @ANARSTORY
〖 بسم الله الرحمن الرحیم 〗 🔹سلام و نور 🔺بحث طراحی کاراکتر، خروجی هایی می‌تواند داشته باشد که یکی‌اش "انیمیشن" است ... و هنر جویان انار های باشخصیت (یا همان دوره آموزشی کاراکتر باغ انار) آموزش داده می‌شوند >>تا در آینده نزدیک انیمیشن هایی با قالب و ساختار جذاب و باکیفیت، منطبق با محتوای مدنظرمان بسازند. که در این راستا إن شاء الله به کتاب کودک هم خواهیم پرداخت! 🔴 پ.ن: پرکردن برای آشنایی با توانمندی های شما الزامی‌ست.✅ https://survey.porsline.ir/s/NgaJKyN @ANARSTORY
〖 بسم الله الرحمن الرحیم 〗 سلام و ادب اینجا قرار است تولید کنیم!! 💡اصطلاح پادکست برای مجموعه فایل‌های صوتی که در وب‌سایت‌ها یا شبکه های اجتماعی عرضه می‌شوند نیز به کار می‌رود.... در مجموعه باغ انار، در نظر داریم تعدادی از داستان‌ها را به صورت گزیده، تبدیل به پاکست کنیم.🔊 به دنبال این پیام، نمونه متنی برای شما ارسال می‌شود.📲 نیم ساعت زمان دارید مطالعه و تمرین کنید.⏱ بعد در مکانی آرام و ساکت، با صدای رسا و مسلط، از روی متن بخوانید.📻 در انتها فایل صوتی را برای بنده بفرستید. این فایل توسط گروه دیگری، صداگذاری و تدوین می‌شود و به صورت منتشر می‌شود. لازم به ذکر است جهت همکاری، پس از تایید نهایی، موظف به انجام دو کار هستید👇 💯نصب نرم افزار castbox و گوش دادن به پادکست‌های موجود در این نرم افزار. 💯نصب نرم افزار طاقچه و گوش دادن به پ.ن: پرکردن برای شناخت توانمندی های شما الزامی ست! ✅ https://survey.porsline.ir/s/NgaJKyN
〖بسم الله الرحمن الرحیم〗 سلام و ادب و خیر مقدم خدمت اعضای جدید🌱 🔹برنامه‌ی احسن الانار👇 🔺خانم‌ها دو به دو با یکدیگر همیار می‌شوند که برنامه‌ی حفظ به این شکل، دقیق‌تر و جالب‌تر پیش می‌رود. 📋هر هفته یک برنامه داده می‌شود. 👥طی هفته این برنامه را باهم کار کنید وبعد به گروه گزارش بدهید. 📝برنامه هم شامل حفظ آیات جدید وسوال از محفوظات قبلی است. 🔺نیازی هم نیست که داخل گروه، صوت تلاوت بگذارید؛ همیارتان را انتخاب کنید و به خصوصی بنده اعلام کنید. @K_k313 🔴 پ.ن: پرکردن برای شناخت توانمندی های شما الزامی است! ✅ https://survey.porsline.ir/s/NgaJKyN @ANARSTORY
یا حبیب قلوب المشتاقین خدمت همه بزرگوانی که به تازگی به باغِ زیبایِ انار، تشریف آورده اند، به رسمِ ادب.....عرض سلام و خیرمقدم دارم.... به باغی که وقفِ حضرت صدیقه ی طاهرة سلام الله علیهاست....وخاکِ آن از کربلا آورده شده است، خوش آمدید.... بزرگوران ! آیا هنگام ورود ،صدای ملائکه را شنیدید؟ ...آن هنگام که با سلام وصلوات و با کریمه ی « ادخلوها بسلامٍ آمنین» شما را به داخل راهنمایی می کردند...؟ بی گمان، انوارِ درخشانِ کلماتشان را دراعماقِ جانتان مشاهده نمودید .... گرامیان! در این باغ ، درختان، فقط نور می خورند ، نور می آشامند....تا فقط از نور بنویسند....از نور بگویند....ودر نور غوطه ور شوند..‌. ارجمندان! ما با دل وجان،از قلم های پر نورتان استقبال می کنیم.....ومنتظر عطر افشانی آنها هستیم.... پس : بسم الله......🌹
و تو باید آگاهانه و مشتاقانه گودال قتلگاه را انتخاب کنی. و تو باید رنج را انتخاب کنی. باید انتخاب کنی. و هیچ راهی نیست. تمام راه ها را رفته ایم ما. و تو باید بسوزی. جهان را یکسره ظلمت فراگرفته باید نور تولید کرد و چه نوری سریعتر و پرنورتر از سوزاندن خودت...باید انتخاب کنی که بسوزی. باید قبول کنی که راهی نیست. راهی جز خاکستر شدنت نیست. برای سوختن آماده ای؟ برای گودال آماده ای. و ما را تا به بلای کربلا نیازموده اند از این دنیا نخواهند برد. پس خودت پا در میدان بگذار و مستانه و مشتاقانه انتخابش کن. بگذار وقتی شعله های آتش تمام روحت را گداخته تماشایت کند. و چه لذتی دارد دانستن این معنا که او می بیند. خدایا تو خواهی دید. خواهی دید خیل خاکستر نشینانت را. و این بار چقدر سترگ است؟ تا کجا؟ تا کی؟ مگر می شود کهکشان را در کف دستانم جای دهم؟ تا به حال درخت انار را از نزدیک دیده ای؟ دیده ای با آن برگهای سبز مدها متانش چقدر زیباست...انگار که اخگر در جانش افتاده...باغ انار شبیه جنگلی آتش گرفته است. اگر ندیده ای یک روز حتما خواهی دید. باغ انار شبیه آن آتشی است که بر ابراهیم سرد شد. یا نار کونی بردا ً و سلاما علی ابراهیم. درخت انار وقتی ثمره می دهد انگار آتش گرفته است. و چه زیباست تماشای باغ اناری که ثمره داده است. منتظر آن روز خواهم ماند. #دلنوشته #برگ @ANARSTORY
وقتی کلمه هایت را در ظرفی می ریزی و ثبت اش میکنی حواست باشد...بله با تو هستم. با تو که می خواهی این راه را شروع کنی...با خودِ خودِ خودت. من از یک راه رفته با تو سخن می گویم. تجلّی آنچه می نوشی در نوشته هایت بی داد خواهد کرد. پس جز نور چیز دیگری ننوش. برگ باش. و برگ عاشق نوشیدن نور است. و همواره چشمه خورشید به او می تابد. پس چشمه خورشید را پیدا کن. همان که چند صد سال است پشت ابر است. #برگ #واو #ارسالی @ANARSTORY
سوال دیگری هم بود درباره اصطلاحات این گروه البته برداشت خودم هستم اگر صحیح بود،تایید می‌کنند اساتید. برگ و باغ،باغبان،شاخه و ازاین قبیل 1.علاقه موسس گروه به میوه و باغ انار 2.این مدل صحبت کردن برای تلطیف فضاست و راحت تر نقد کردن و صحبت کردن وگرنه خشک و بی حال میشد 3.ایهام هایی در این کلمات هست که اگر ب خودتان مراجعه کنید، قطعا نیازهای روحتان را با آنها هماهنگ می‌بینید مثلا: برگها به نور نیاز دارند اگر خودتان را برگ ببینید،همانطور که برگ ب نور نیاز دارد برای تولید غذا،روح شما هم به نور نیاز دارد برای تولیدات فکری نور را از خورشید می‌گیرند و خورشید روح ما کدام است جز حسین بن علی؟
و مقام برگی یعنی ودیعه ای از جنس کرم در درونت باید پرورش دهی. حاضری؟ با تو هستم!
و دلم هوس پروانه شدن دارد و کرمی درونم مدام برگ می‌خورد. پیله می تند دور قلبم. ای کرم با تو هستم. رهایم کن. رهایم کن ای بی پیر. ای لامصب. ای....
سوال: سلام آقای برگ. قبلا درباره عصای حضرت موسی علیه السلام و نکات نغزی که دارد فرمودید، اما ذکراین نکات به بعدموکول شد. آیا وقتش نرسیده یادبگیریم یا گفته شده این نکات ؟ جواب برگی: عصای موسی دادنی نیست. باید ابتدا پیغمبر رسانه ای بشوید...عصا خود به خود از چوب خودتان تراشیده می شود....با تبر، ریشه خودتان را از وابستگی ها ببرید و سپس از مصر وابستگی ها جدا شوید...مدتی در مدینِ وجودتان چوپانی کنید و شب های دراز زمستانی تنها در کوه و دشت فقط به تماشای خدا بگذرانید. موقعی که آماده بازگشت به مصر وجودتان شدید عصای چوپانی تبدیل به اژدها خواهد شد. @ANARSTORY
و نور، تنها نیازِ بیرونی برگ است. بقیه اش از داخل تامین می شود. و صد بار دو جمله قبلی را تکرار کن. حالا بخوان... الله نور السموات و الارض... و تو ای انسان...تنها نیازت نور است. من #برگ ام... تو هم یک برگی. #برگ #مونولوگ @ANARSTORY
خب اول بگم که این جا گروه نیست! بلکه ی باغ بزرگ هست که از شکوفه ی انار و برگ انار و درخت انار تشکیل شده ما اینجا اول که وارد میشیم ی نهال هستیم که بعد هم با رسیدگی اساتید یعنی باغبان قراره تبدیل بشم به یک نویسنده ی ماهر که همون درخت انار پر از میوه است ... ما اینجا هم گروهی نیستیم بلکه خواهر، برادریم .. تمرین ها برای رشد و پرورش ما هست و نقش آب و نور و کود را دارد 🌱
💢سوالاتی که از ما دارید را در ادامه جواب داده ایم... ❓هدف باغ‌ها چیست؟ فتح قدس ❓وظیفه و فعالیت اعضا چیست؟ رعایت نظم، حفظ حرمت انسانی و نیز حریم شخصی بین باغبان ها و اعضا نوشتن تمرین نیم ساعت نوشتن و نیم ساعت خواندن روزانه ❓قوانین و ضوابط کدام اند؟ چت و تبلیغ ممنوع ❓تخلف ها چه نتیجه ای دارند؟ تذکر محترمانه، فلفل و ترکه مسدودیت. محرومیت از تمام باغات. ❓توضیح و اهمیت پرسشنامه: آشنایی ضروری با خصوصیات نویسندگان باغ انار ❓دوره های نویسندگی یک دوره سه ساله در 9 کلاس ❓اساتید و رزومه . . . ❓مدیران احد ❓طریقه همکاری چیست؟ اطلاع از توانایی ها و اضافه شدن به گروه مرتبط ❓توضیحات درباره گروه ها و کانال های وابسته از میوه درخت تا جان آدمیزاد گروه وابسته هست تا توانمندی شما چه باشد ❓چرا انار میوه موردعلاقه حضرت مادر است. سلام الله علیها. ❓چرا ایتا راه قدس از ایتا می‌گذرد. ❓چرا داستان بازگشت همه چیز به داستان است. ❓چرا اینجاییم: باهم و درکنار هم ساقه های ترد ما رشد کرده و محکم خواهند شد‌. ❓چرا با همیم: کار جمعی زودتر به ثمر می رسد. انسان موجودی اجتماعی است. یدالله مع الجماعه ❓چرا پول نمی گیریم پولکی نیستیم. للحق ❓چرا باحالیم: دل مومن آرام به عنایت الهی است. شادی واقعی از چشمه نور تراوش می کند. ❓چرا خوبیم: چون محب اهل بیت علیهم السلام هستیم. ❓چرا باید مقید و متین باشیم: نویسندگان مذهبی و انقلابی باید مومن و مودب و متین باشند. ❓چرا باید یاد بگیریم: انسان برای عبادت از روی علّم خلق شده است. انسان دارای روحی والاست که باید از قفس جسم به والاترین درجه ها برسد. ❓چرا این همه گروه مختلف داریم چرا همه اش را یکی نمی کنیم: هرکسی را کاری است و باری. شاخه های انار مرزها را درهم شکسته و میوه معرفت به جهانیان خواهند رسانید. هر هنری نیازمند حضور انارهاست. و و باید مرزهای شعر، رمان، و گرافیک را رعایت کنیم. ❓توضیح اصطلاحات برگ: نور خورشید را جذب کرده، وظیفه تامین غذای درخت را برعهده دارد. کنایه از اساتید. درخت: نیاز به نور و آب وهوا و رسیدگی باغبان ها، درختان پربار دارای استعداد رسیدن به تعالی کنایه از اعضا باغبان: طبیب درختان، تزریق آرامش به کنه ی درختان کنایه از مدیران شاخه جنباندن: حیات داشته باشید، حرکت کنید، رشد کنید. کنایه از فعالیت مونولوگ: گفتگو با نفس، خلسه درونی. حدیث نفس. ریختن روح در کوزه واژه ها. مونودعا: گفتگوی درونی با خالق یکتا، اتصال قلب با مرکز هستی مونومادر: گفتگوی درونی با قلب مادر، اتصال به نقطه محبت مادر. مونولوگی شیفته مادر‌. @ANARSTORY
✅دوستان جدید الورود، همانطور که در بنر سنجاق شده مشخص است، این گروه دست گرمیست. یعنی با انجام تمارین و خواندن آموزش‌ها، فکر و ذکرتان نوشتن شود و قالب مورد نظرتان به دست بیایید. مثل فوتبال که قبل شروع مسابقه، گرم می‌کنند تا حین بازی، دچار مصدومیت نشوند. شما هم تمارین باغ انار را انجام دهید تا دست و ذهنتان باز شود تا وقتی وارد کلاس های خصوصی نویسندگی شدید، دست و ذهنتان، رباط صلیبی پاره نکند. برای انجام تمارین و خواندن آموزش‌ها، هشتگ‌های زیر را جست‌وجو کنید👇 ♨️در ضمن هرشب، تمرین های بعدی نیز ارسال می‌شود. متن‌ و داستان و دل‌نوشته‌های خودتان را نیز می‌توانید ارسال کنید تا با قوت و ضعف‌هایش آشنا شوید. در ضمن اگر هم کسی نظر نداد، ناراحت نشوید و با قدرت به نوشتن ادامه دهید. در جلسات و بحث‌ها شرکت کنید و فقط نظاره‌گر نباشید. در متن‌هایتان هم حتماً هشتگ بزنید. برای آگاهی از چگونگی درست هشتگ زدن، را جست‌وجو کنید. 💯برای اطلاع از جزئیات کلاس های تخصصی و همچنین ثبت نام، به کاربر احد مراجعه کنید👇 @anarstory_admin ⚠️در ضمن در این هفته‌، جلسه‌ی نویسی در روزهای فرد برگزار می‌شود. یعنی فردا ساعت ۱۶، جلسه‌ی نویسی شروع خواهد شد. آن‌هایی که نمی‌دانند مونولوگ چیست، را در گروه و کانال باغ انار جست‌و‌جو کنید. از علامه گوگل هم می‌توانید کمک بگیرید. موفق باشید🍃🌹🍃🌹
جلوی ساختمان به شکل درخت انار پارک میکنم ویک آن سفر میکنم به گذشته عجب وسیله ای بود زهرا جون خدا حفظش کند انگار همین دیروز بود که با خواندن رمان هایش درایتا اول به گروه نقد بعد به باغ انار بعد هم در کلاس های نویسندگی شرکت کردم .. اون روزها استاد واقفی آرزوی همچین ساختمانی داشت .. والان اونقدر کارو بارش گرفته که من شدم شاخه و برگ برایش جمع میکنم تازه هیچ وقت فکرش رانمیکردم بتونم خانوم صادقی و استاد رااز نزدیک ببینم ولی حالا ... خدایاشکرت ازاون چه که من تصور کرده بودم هم بیشتربهم دادی.
یابن طه: سلام برگ ناشناس یادم هست سردر باغی نوشته شده بود باغ انار +نویسندگی کنجکاوشدم واردشدم سرک کشیدم برایم نوع حرف زدنهایشان عجیب غریب می آمد گفتم شاید اینجا چیزی یاد بگیرم دربه رویم برای باغ هایی دیگرهم گشوده شد انگار استعدادهایم را مدتها در وجودم محبوس کرده بودم آشکار شدند باغبانش راهمه میشناختند ولی برای من همه چیز گنگ و مبهم بود از اینکه حرفی میزدم که شاید به قبای شاخه ها بر میخورد ولی باغبانش صبورتر به نظر می رسید حیف که خیلی وقتها میخواستم یه حرفی بهشون بزنم ولی سکوت راترجیح دادم وحتی متوقفم کردند اینجاهها به صبر باغبانش شک میکردم چون خود را غریبه ای میدانستم که درجمعی خصوصی حق حرف زدن ندارد از اینکه درحد پادشاهی به کسی احترام گذارم رانمی توانستم چون هرکسی ایرادی داشت ولی حیف که آنها نقدپذیر نبودند وفقط برای نقد وعیب گیری دیگران شاخه میشکستند کمی دلگیر میشدم ورهایشان میکردم ولی باز فکرمیکردم ومیگفتم بگذار بمانی شاید اشتباه کرده ای روزها به این منوال میگذشت اکنون سال ۱۴۰۹شمسی هنوز بااینکه باغبان را نمیشناسم اما چیزهای زیادی یاد گرفته ام وباید سپاسگذار باغبانی باشم که با خلاقیت بسیار مرا به این وادی رساند هنوز برگ هستم واو برگ های بسیار را پرثمر کرده خداوندا عمرش رابابرکت قرار بده وباغش را سرسبزتر ووسیعتر.
سلام جناب واقفی( برگ) حال شما چطور است؟ ده سال پیش یادتان هست گروه داشتیم و ساعتها مینشینیم پای ایتا با گوشی اندروید تمرین مینوشتیم؟ من یادم هست. و این هم یادم هست که تهدید کردید هر کس رزومه خود را ننویسد باید برود. ان روزها فکر نمیکردم که الان شما رارییس محترم فرهنگستان ادب و هنر پارسی ببینم. غرض اینکه الان یک کتاب نوشتم درباره ی «نقش راهنمای دیندار در دین مداری نوجوانان» خواستم یاداوری کنم بخاطر اب و نان و شیرینی که در هیاتهای مجازی خوردیم. سفارش ما راهم کنید. ضمنا پسر کوچکم که ان روزها پای گوشی مینشست و زحمت حذف تمارین مرا میکشید، الان خودش سخنران هیات شده. دست بوس است.. اقازاده « نرگس خاتون» هم ماشاالله بزرگ شده اند. سلام خدمت مادر گرامیشان برسانید. ان شاالله بعد از موافقت چاپ کتاب با خانواده خدمت میرسیم. شیرینی دو طرفه... مهجور🍃
هم اکنون در کنار برگ یک کارخانه قند تاسیس شده. قند پارسی به بنگاله می رود و در آنجا شکر شکن شده اند همه طوطیان هند. و هند سرزمینی است پر برگ....البته گاو هم دارد... و من لذت وافر می برم از قلم هاتان حتی بیشتر از لذت خوردن ویفر.... به خدای و واحد قسم. انه خواهیم ایستاد. و آرمان ها را مجسم خواهیم کرد. تا وار بت فرعون زمان را بشکنیم و وار خلاقانه قلم رها کنیم و این گفتار از لسان اگر نباشد ولی مطمئنا تلاش برای راستگویی خودش ارزشمند است. پس باز هم بنویسید و قند در دل برگ آب کنید. این قندها به جهان های دیگر صادر خواهد شد.
با اندوه به پیام هایشان نگاه میکنم یکی گفته بود : استاد واقفی استادی متواضع و دلسوز بودند دیگری گفته بود : استاد واقفی نه... تنشان را در گور نلرزان جناب برگ بودند یکی دیگر گفته بود : دلم برای تمرین دادن هایشان تنگ شده با خود گفتم استاد جایتان خالی... این درختان حسابی قد علم کرده اند و باغ انار شده جنگلی از انار های ترش و شیرین... از ایتآ بیرون می آیم درختان حسابی دلتنگ شده اند حتی دلتنگ «برگم» گفتن های استاد. . . ای اجل کاش کمی بیشتر فرصت میدادی تا ما قدر استاد را بیشتر بدانیم یادش بخیر ان قدر دست و دلباز بودند که گفتند اگر در مسابقه ی سه ملیون تومانی برنده شوند برایمان فرغون و چند قیچی باغبانی میخرند و صد افسوس که اجل فرصت شان نداد و نفهمیدیم آخر مسابقه به کجا رسید! حال درختان آنقدر گرفته و پژمرده بود که حوصله ی پیگیری را نداشتند ان روز ها انگار دیگر کسی نبود تا در باغ سم هنری بپاشد و آب رشد قلم بدهد و هرز باغ شده بود ناامیدی و هر روز با حجم بسیار پیام های دلتنگی و دلداری رو به رو میشدی اما حال ده سال از ان روز ها گذشت و درختان هرکدام قد علم کرده و برگ هایی شدند به یاد استاد. . . با صدای زنگ موبایلم از دنیای خیالات بیرون پریدم جواب دادم : بله!؟ : بپر گروه معلوم شده واقفی زنده اس سه ملیون پولو زده به جیب و الفرار پیچوندنمون. . . نمیدانستم بهت زده شوم با عصبی دود از گوش هایم بیرون میزد با دستانی لرزان وارد گروه شدم یکی گفته بود : از همان اول معلوم بود چه کاره است. . . مشکوک میزد عهه این همانی بود که استاد را دلسوز و متواضع خوانده بود! یکی دیگر گفته بود : با برگم برگم گفتن هایش گولمان زده بود متعجب از کار دنیا مکث کردم این هم همانی بود که گفته بود نگوییم استاد... بگوییم جناب برگ چون تنشان در گور میلرزد با خود گفتم این استاد هم عجب ادم خسیسی بود...به خاطر سه ملیون همه رو پیچوند به خود امدم من هم ایشان را دست و دلباز خواندم دنیا را ببینین نظرات انسان ها بر انچه اطرافشان میگذرد و حرف هایی که میشنوند تغیر میکند