یا نور
مخاطب وقتی شروع می کند به خواندن اثر شما...حالا چه دلنوشته چه رمان...ذهنش باید وارد دنیای شما بشود. وگرنه هرچه هم موضوع شما شاهکار باشد ولی قلم و قالب خوب نباشد و نتواند این دنیا را به مخاطب نشان دهد فایده ای ندارد.
دوباره بگویم.
مخاطب ذهن آشفته ای دارد. برای فهم داستان شما باید تفکر کند. باید تمرکز کند. پس جملات شما باید به این فرآیند کمک کنند.
خب چه جملاتی می توانند تمرکز بیافرینند و مخاطب را از جهان خودش خارج کنند.
#تمرین55
این خودش یک تمرین نویسندگی است. تجربه است و در دکان هیچ عطاری نیست.
یک راه تمرکز آفرینی
1- نوشتن جملات کوتاه، ضربه ای....
#جمله_بنویسید
#ضربه_ای
#جداکننده_مخاطب_ازدنیای_آشفته_خودش
#گشایش_داستان
@ANARSTORY
کارگاه گشایش داستان_compressed.pdf
6.96M
📒کارگاه
🔸 #گشایش_داستان
خانم صداقتی
#نویسندگی
#کارگاه
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
از جمله قاعدههای بسیار مهم درستنویسی این است که میان نهاد و گزارهها فاصله نیندازیم:
حسن که بچه پررو و ناآرامی بود و همیشه در محلهشان جار و جنجال راه انداخت و ضمناً درسش هم تعریفی نداشت و معلمها از دست او خون دل میخوردند، به سوی من آمد و پوزخندی زد.
اصل جمله بالا چنین بوده است:
حسن به سوی من آمد و پوزخند زد.
بقیه جمله که بین نهاد و گزاره آمده، توصیف مستقیم حسن است. شکل درست آن جمله بلند چنین است:
حسن به سوی من آمد و پوزخند زد. او بچه پررو و ناآرامی بود. همیشه در محلهشان جار و جنجال راه میانداخت. درسش هم تعریفی نداشت و معلمها از دست او خون دل میخوردند.
#درس_دوازدهم
#گشایش_داستان
#مظفر_سالاری