eitaa logo
انباز
270 دنبال‌کننده
403 عکس
81 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
هَفْهاف بن مُهَنَّد راسِبى‏ تنها در نقل فُضَيل بن زبير، در باره او، مطالب زیر آمده است: هَفهاف بن مُهَنَّد راسبى، وقتى خبر خروج حسين عليه السلام را شنيد، از بصره بيرون آمد؛ امّا پس از كشته شدن حسين عليه السلام، به لشكر ابن سعد رسيد. وارد لشكر شد، شمشيرش را كشيد و آن گاه گفت: اى سپاه مسلّح! من هَفهاف بن مُهَنَّدم‏ و خانواده محمّد را مى‏جويم. سپس، در ميان آنها، به سختى تاخت و تاز كرد. امام زين العابدين عليه السلام [در باره او] فرموده است: «از زمانى كه، خداوند محمّد (صلى الله عليه و آله) را برانگيخت، پس از على بن ابى طالب (عليه السلام) مردم جنگاورى مثل او نديده بودند كه اينگونه تعدادى را بكُشد. به مقابله با او برخاستند و پنج نفر، محاصره‏اش كردند تا او را كُشتند. رحمت خداى متعال بر او باد!». (دانشنامه امام حسين «عليه السلام» بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ج‏6، ص: 435)
دانشنامه امام حسين «عليه السلام» بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ج‏5، ص: 349 بخش هشتم: از رسيدن امام حسين عليه السلام به كربلا، تا شهادت‏ فصل يكم: امام عليه السلام در محاصره دشمن‏ فصل دوم: نگاهى به ميدان نبرد فصل سوم: شهادت ياران امام حسين عليه السلام‏ فصل چهارم: شهادت فرزندان امام حسين عليه السلام‏ فصل پنجم: شهادت فرزندان اميرمؤمنان عليه السلام‏ فصل ششم: شهادت فرزندان امام حسن عليه السلام‏ فصل هفتم: شهادت فرزندان عبدالله بن جعفر فصل هشتم: شهادت فرزندان عقيل‏ فصل نهم: شهادت سيّدالشهدا عليه السلام‏
المناقب لابن شهرآشوب: ثُمَّ وَدَّعَ [الحُسَينُ عليه السلام‏] النِّساءَ، وكانَت سُكَينَةُ تَصيحُ، فَضَمَّها إلى صَدرِهِ وقالَ: سَيَطولُ بَعدي يا سُكَينَةُ فَاعلَمي مِنكِ البُكاءُ إذَا الحِمامُ دَهاني‏ (اى سَكينه! بدان كه پس از من، گريه‏ات طولانى خواهد بود، هنگامى كه مرگ، مرا در يابد.) لا تُحرِقي قَلبي بِدَمعِكِ حَسرَةً ما دامَ مِنِّي الرّوحُ فِي جُثماني‏ (با اشك حسرتت، دلم را آتش مزن‏ تا آن گاه كه روح در بدن دارم‏) و إذا قُتِلتُ فَأَنتِ أولى بِالَّذي تَأتينَهُ يا خَيرَةَ النِّسوانِ (و چون كشته شدم، تو سزامندترین شخص برای گريستنى؛ اى بهترينِ زنان!)
هدایت شده از حدیثنا
❓چرا هیچ زخمی بر پشت سیدالشهدا ننشسته بود؟ 🔹مرحوم شیخ صدوق در روز عاشورای سال ۳۶۸، در مجلسی که برای املای احادیث اهل‌بیت (علیهم‌السلام) برگزار شده بود، این حدیث را نقل کرده است: 🌿...عَنْ أَبِي الْجَارُودِ وَ ابْنِ بُكَيْرٍ وَ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: 🍃«أُصِيبَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ وُجِدَ بِهِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بضعا [بِضْعٌ‏] وَ عشرين [عِشْرُونَ‏] طَعْنَةً بِرُمْحٍ أَوْ ضَرْبَةً بِسَيْفٍ أَوْ رَمْيَةً بِسَهْمٍ فَرُوِيَ أَنَّهَا كَانَتْ كُلُّهَا فِي مُقَدَّمِهِ لِأَنَّهُ ع كَانَ لَا يُوَلِّي.» 📚الأمالي (للصدوق)، ص۱۶۴ 🌿از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🔸«امام حسین (علیه‌السلام) دچار آن مصیبت شدند، در حالی که سیصد و بیست و چند زخمِ نیزه و شمشیر و تیر بر (پیکر مطهر) ایشان یافت می‌شد. 🔸روایت شده است که تمام این زخم‌ها بر جلوی بدنشان نشسته بود؛ چراکه ایشان (به دشمن) پشت نمی‌کردند (فرار نمی‌کردند.)»
نقش پدر و مادر در تربیت ❤️💡🕯 أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قَالَ لِي يَا سُلَيْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ نُورِهِ وَ صَبَغَهُمْ فِي رَحْمَتِهِ وَ أَخَذَ مِيثَاقَهُمْ لَنَا بِالْوَلَايَةِ فَالْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ أَبُوهُ النُّورُ وَ أُمُّهُ الرَّحْمَةُ فَاتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ الَّذِي خُلِقَ مِنْهُ. (المحاسن، ج 1، ص 131) بخشی از این حدیث (که سند خوبی دارد) می‌فرماید «مؤمن، برادر تنی مؤمن است، پدرش نور است و مادرش مهربانی». گویا این تعبیر، استعارۀ1️⃣ دو طرفی است: 🔹 از یک طرف می‌فرماید شخصیت ایمانی، با نور و رحمتی شکل می‌گیرد که خدا به انسان می‌رساند. خدا به انسانْ نوری می‌رساند تا حقائق را دریابد و رحمتی در دل او می‌کارد که دوست‌دار حقیقت باشد. اگر من و تو، با این روشنایی و مهربانی زندگی کنیم و خود را از تاریکی‌ها و کدورت‌ها برهانیم و بهره‌بردار از این نعمت‌های بی‌دریغ الهی باشیم، شخصیتی ایمانی در ما متولد می‌شود که پدر و مادرش بینش و گرایش صحیح نسبت به حقائق است. ( و ) در این توضیح، شخصیت ایمانی به فرزند تشبیه شده است، و نور الهی به پدر، و رحمت و مهربانیِ خدادادی به مادر. 🔹 از طرف دیگر هم به والدین می‌آموزد اگر می‌خواهید فرزندتان مؤمن شود، باید پدر، واقع‌بین و پرتوافکن به روی حقائق باشد و مادر، به فرزندش و به فضائل حقیقی، مهر و عاطفه بِوَرزد. اگر چنین شد، فرزند، خوب و بد را از هم بازمی‌شناسد و دوست‌دار خوبی‌ها و خوبان می‌شود. البته معنای سخن مذکور این نیست که پدر، وظیفه‌ای نسبت به مهربانی و مادر رسالتی نسبت به روشنگری ندارد؛ بلکه مراد، سهم متناسب‌تر هر کدام از آنها برای تربیت فرزند است. چه اینکه اساسا انتقال بینش درست، بدون مهر و رحمت تقریبا ناشدنی است و عاطفۀ بدون بینشِ پشتیبان، ارزش چندانی ندارد (و چه بسا که ضد ارزش هم باشد). در این توضیح، پدر و مادر انسان، به روشنایی و مهرورزی تشبیه شده‌اند (برعکس توضیح اول که نور و رحمت شبیه والدین دیده شدند). ---- پی‌نوشت: 1️⃣ استعاره، نوعی سخن مجازی است که بر پایۀ تشبیه چیزی به چیزی دیگر شکل می‌گیرد. https://eitaa.com/anbaz60
: روپرت شلدریک (Rupert Sheldrake) اندیشمند بریتانیایی کتابی دارد به نام . احتمالا ترجمه این کتاب به فارسی، سال بعد منتشر می‌شود (وظیفه‌ی مقابله‌ی ترجمه با متن اصلی به من محول شده). این کتاب نقدهای اساسی را متوجه جریان رایج علم (علم ماتریالیستی) کرده و مدعیات خود را با ذکر موارد متنوعی پشتیبانی می‌کند. کتاب او کمک می‌کند تصویر بت‌گونه از علم جدید (به‌عنوان دستگاهی از حقایق آزموده و پای‌بند محض به روش‌شناسی خود) شکسته شود. خواندنش خصوصاً برای دانشجویان و پژوهشگران علوم تجربی لازم است. یکی از فصل‌های کتاب به بحث چگونگی شکل‌گیری حافظه در انسان می‌پردازد و توضیح می‌دهد چندین دهه تلاش محققان برای تعیین اینکه حافظه دقیقاً در کجا ثبت و ضبط می‌شود، با شکست مواجه شده. یک شاهد بس عجیب بر این شکست‌ها: عصب‌شناس بریتانیایی ، پس از بررسی تعدادی از بیماران مبتلا به هیدروسفالی (بیماری ناشی از افزایش و تجمع مایع مغزی-نخاعی در حفره‌های مغز) و مشاهده‌ی اینکه بسیاری از آن‌ها وضعیت عادی داشته‌اند به این پرسش رسیده است که «آیا وجود مغز واقعاً ضروری است؟». یکی از این بیماران و درواقع عجیب‌ترین آنها، مرد جوانی بوده با آی‌کیوی 126 که در دانشگاه شفیلد ریاضی می‌خوانده، کسی که «تقریباً هیچ مغزی نداشته». مغز او عبارت بوده از لایه‌ای به ضخامت یک میلی‌متر (که اطراف جمجمه قرار داشته) و بقیه‌ی حجم کاسه‌ی سر او از مایع پر بوده است. یعنی مغز او تنها 5 درصد یک مغز عادی حجم داشته. چنین مغزی، بسیاری از نظریات راجع به کارکرد مغز را به شکست می‌کشاند. https://t.me/tafakoresadeh/2105
این دشت پاره‌پاره پر از بوی آشناست تنها لباس یوسفِ این خاک، بوریاست
✳️ این به چه زبانی نوشته شده‌است؟ ↘️ ⛔️ امروز ساعته پنجه عصر با یکی از دوستانه قدیمی قراره همدیگه رو ببینیم. این چه‌طور؟ ↘️ ⛔️ ب برادره جمشید گفتم ک احتمالن فردا چ برنامه‌ای خاهم داشت. ✅ به فرزندانمان رحم کنیم. طوری ننویسیم که ندانند این طرز نوشتن درست است یا شیوه‌ای که در کتاب‌های درسیشان و کتاب‌های کتابخانه‌شان می‌بینند و می‌خوانند. ✅ شوخی خوب است، اما خط و زبان ما بازیچه نیست. با خط فارسی بازی نکنیم! ✅ خودمان و فرزندان ایران را سردرگم نکنیم! https://t.me/SadeNevisi/1305
گویا آقای درباره (علیه الصلاة و السلام) و ایشان در تاریخ اول آبان 1398 مطالب زیر را گفته است: «هدف اسلام نه جنگ است و نه صلح، بلکه هدف اسلام، مسائل امت اسلامی است. اگر رفتار و اخلاق ما عدالت و تواضع ما، دوستی و محبت ما به زندگی پیامبر (ص) شباهت دارد و زندگی پیامبر (ص) را الگو قرار دادیم، آن زمان در مسیر اسلام و ایمان واقعی هستیم. امام حسن (ع) و امام حسین (ع) جایگاه خود را داشتند و سبط اکبر پیامبر گرامی (ص)، حضرت مجتبی (ع) مظهر صلح و مصلحت و مظهر وحدت امت اسلامی است. شاید برخی‌ها دقیق این را تصور نکنند که شهامت، ​شجاعت، صبر و ایستادگی در صلح بالاتر از صبر و استقامت در جنگ است‏. در مقام مصلحت‌های امت در جامعه اسلامی، مصالحی وجود دارد که برای تندرو‌ها قابل فهم نیست، همانطوری که تندرو‌ها در صلح حدیبیه روبروی پیامبر (ص) ایستادند و با اینکه پیغمبر خدا بود و او را پیغمبر می‌دانستند، شروع کردند به تمسخرکردن ایشان. معمولا در شهامت و شجاعت، صلح کار سخت‌تر از شهامت در میدان نبرد است و امام حسن (ع) دارای این شهامت بود. تندترین جملات را برخی از یاران نزدیک امام حسن (ع) نسبت به او روا داشتند، اما امام راه خود را ادامه داد، صلحنامه را امضاء کرد، چون خیر امت اسلام و مصلحت و بقای اسلام را در سایه آن صلح می‌دانست.» اخیرا هم در 23 مهر 1399 مطالب زیر را به زبان آورده است: «او امام صلح بود، او امام پیوند بود، امامی بود که با ایجاد وحدت برای حفظ اساس اسلام گام برداشت. وقتی برخی از اصحاب امام آمدند با زبان معترضانه که چرا قبول کردی؟ چرا صلح کردی؟ چرا در برابر طرف پیمان را امضا کردی؟ حضرت فرمود: انی رأیت هوا معظم الناس علی الصلح جامعه اسلامی شما ده نفر بیست نفر نیستید که پیش من آمدید. من در مسجد رفتم برای مردم سخنرانی کردم دیدم اکثریت قاطع جامعه صلح می‌خواهد.» ان شاء الله مطالبی درباره این سخنان تقدیم خواهم کرد.
پیشنهاد مطالعه: مقاله آقای رسول جعفریان درباره تطبیقات اخبار مهدوی بر مسائل انقلاب ایران https://www.google.com/amp/s/www.khabaronline.ir/amp/1445351/
حضرت (علیه‌السلام): «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ الصَّادِقِ الْوَفِيِّ النُّورِ الْمُضِيءِ خَازِنِ عِلْمِكَ وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُدَاةِ الرَّاشِدِينَ وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ» 🏴 عزادار اصلی حضرت (علیه‌السلام) فرزند گرامی‌شان حضرت خاتم الأوصیا (عجل‌الله فرجه الشریف) است.
استاد امیر غنوی- مراحل فقه‌آموزی.docx
43K
استاد : چهار نوع فقه: 1. فقه استظهاری 2. فقه تفریع 3. فقه مسائل مستحدثه 4. فقه مقاصد مصاحبه