حجت الاسلام محمدرضا یوسفی¹ در این جلسه، بیانات علمی و بسیار شفاف و همه‌فهمی دربارۀ #اقتصاد_اسلامی دارند. ایشان از یک سو معتقدند اسلام، هم مکتب اقتصادی دارد و هم نظام اقتصادی (پسین و پیشین)² دارد، و از سوی دیگر هم نظام پیشین را چندان راهگشا نمی‌دانند و هم می‌گویند علمی به نام علم اقتصاد اسلامی نداریم. اما جالب است که بنده تا کنون این اندازه واضح قانع نشده بودم که حتما می‌توانیم (و چه‌بسا باید) #دانش_اقتصاد_اسلامی هم داشته باشیم؛ از بس که محل نزاع را خوب توضیح دادند. البته ایشان هم گلایه‌ای به‌حق از شعارزدگی برخی مدعیان اقتصاد اسلامی و عدم کارگشایی برخی مدعاها از اول انقلاب تا کنون دارند و هم نگران دو امر زیرند: 1. خطاپذیری ادعاهای موجود تحت عنوان دانش اقتصاد اسلامی، که ممکن است دامن اسلام را بگیرد، 2. عدم همسویی مسائل دانش اقتصاد با هدف دین که تربیت انسان است. به باور بنده، نتیجۀ منطقی همۀ اینها چیزی جز عبارت خود ایشان نیست که فرمودند: «اصراری نداریم این علم را اسلامی بدانیم»، نه اینکه با هیچ روشی امکان دستیابی به #علم_اقتصاد_اسلامی نداشته باشیم. به نظرم متولیان علوم انسانی اسلامی، می‌توانند استفادۀ وافری از ظرفیت ایشان و امثال‌شان ببرند؛ اگر نگاهشان علمیِ عملگرا باشد. ---- ¹. اقتصاددان و از اعضای مهم مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ². گویا مرادشان از نظام پیشین اقتصاد، مجموعه معارف منسجم و مبنادار در حوزه اقتصاد است. به نظرم نظام پسین، #توصیفی است و نظام پیشین، #توصیه‌ای یا #تجویزی. https://eitaa.com/anbaz60/1166 لینک صوت در تلگرام: https://t.me/yousefimohamadreza/563