#وحدت_حوزه_و_دانشگاه
🔗
1. روشن است که با تبریک گفتن روز وحدت حوزه و دانشگاه یا عرض تبریک هفته وحدت، این روزها و هفتهها و عمرها، بابرکت نمیشوند. چند مشکل جدی پیش روی وحدت حوزه و دانشگاه است که نیازمند تدبیر اساسی است:
1.1. ابهام مفهومی:
تا زمانی که وجه تمایز حوزه و دانشگاه و بنگاه و ... معلوم نشود، تلاش برای وحدت، حرکتی بدون واقعبینی و بدون نتیجه مطلوب خواهد بود. توجه به ریشههای تاریخی شکلگیری این دو نهاد، خصوصا حوزههای علمیه، و نیز توجه به نقاط اشتراک اصلی یا فرعی آنها، بیانگر این ابهام است. به عنوان مثال، با این سؤالات مواجهیم:
آیا رشتههای الهیاتی دانشگاهی، هویتی متفاوت از حوزههای علمیه دارند؟
آیا پرداختن به علومی مثل ریاضیات و هیئت و نجوم و حتی علوم انسانی، خارج از قلمرو هویت اصلی طلبگی است؟
مشکل مهمتر در باب مفهومشناسی، ابهام معنای #وحدت است؛1️⃣ مثلا:
آیا میخواهیم به جای دو نهاد علمی، یک نهاد داشته باشیم؟
آیا میخواهیم با حفظ تمایز دو نهاد، وظایف مشترکی بر عهده هر دو بگذاریم؟
آیا مراد از وحدت، همکاری علمی دو نهاد (با حفظ تمایز وظایف آنها) است؟
آیا منظور از وحدت، انس بیشتر دانشجویان و اساتید دانشگاه با طلاب و روحانیان و اساتید حوزه است؟
آیا مراد این است که حوزویان حضور بیشتری در محیطهای دانشگاهی داشته باشند و یا بالعکس؟
یا چه مراد دیگری در گوشه ذهن مدعیان این وحدت است؟
به نظر میرسد شفافسازی این مطالب توسط متولیان امر، گامی رو به جلو است.
1.2. مبنازدگی:
یکی از مشکلات فراگیر (خصوصا در میان اندیشمندان حوزوی)، اشتغال به مباحث نظری محضی است که نتیجهاش (با تمام اهمیت و اولویتی که دارد) گرهگشایی در میدان عمل نیست.
1.3. خطای معرفتی بشر:
به تجربه مییابیم که رسیدن آحاد بشر #غیر_معصوم به نقطه وحدت کامل، محال یا نزدیک به محال است؛ حتی در تعریف و مفهومشناسی. لذا دلبستن به اتفاقی مهم در روابط کلان اجتماعی در این زمینه (و امثالش) میتواند ما را از انجام وظایف دقیق خودمان غافل کند.
1.4. #مشکلات_اداری:
در این میان، آشفتهبازار ابلاغ گزارشهای روتین برای دریافت مزایای مالی و ...، یکی از مهمترین موانع تحقق یک وحدت مطلوب است (البته بر فرض اینکه اصلا چنین چیزی باشد).
2. راه حل چیست؟
در این میدان هفتادرنگ، باید همه ما به اندازه #وسع خودمان، همواره به دو کار اشتغال داشته باشیم و هرگز از این دو فارغ نشویم:
۱. بازنگری در نقش فردی و اجتماعی و در باورها و رفتارهای خود:
کسی که #حقیقتا همه شؤون خود را قابل نقد و ارزیابی بداند، در مواجهه با نظرات جدید، همواره رشد میکند و در چنگال رکود و خمودگی گرفتار نمیآید.
۲. بازتعریف مناسبات اجتماعی با دیگران، اعم از موافق و مخالف:
کسی که نقش خود در جامعه را بدون لحاظ #روابط_میانفردی و #روابط_کلان_اجتماعی تعریف میکند، عملا محرومیت دو طرفی (میان خود و دیگران) افزوده، در بنبستهای پرپیچوخم جامعه، اسیر و سرگردان میشود.
این دو فعالیت مستمر و حقیقی (نه #تصنعی) دو بال یک حرکت معقول و واقعبینانهاند که به آیندهای روشنتر نوید میدهند، هر چند به صورت محدود.
-----
پینوشت:
1️⃣ در باب وحدت و اختلاف در موارد زیر هم کم و بیش خلأ مفهومشناسی دقیق و سایر آفات ملموس است:
* وحدت و اختلاف طیفهای مختلف حوزوی با هم،
* #وحدت_شیعه_و_سنی و شرایع و مکاتب مختلف،
* وحدت نظرهای متفاوت #سیاسی و اجتماعی و اخلاقی و...
27 آذر 1399
#روز_وحدت_حوزه_و_دانشگاه
#شهید_مفتح
@Sdinparast