سخنرانی عاشورایی #میرزاکوچک_جنگلی پیش از جنگ ماکلوان:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/10169
🔻🔻🔻
🔹 زمان: ۱۳ذیالقعده۱۳۳۳ق ـ ۳۱شهریور۱۲۹۴
🔹 مکان: روستای گسکره، از توابع فومن
🔹 مخاطب: قوای نظامی جنگل پیش از جنگ ماکلوان در مقابله با قوای قزاق
🔹 موضوع: سخنرانی حماسی میرزا کوچک و تهییج یارانش برای الگوگیری از سرسلسله مجاهدین اسلام یعنی حضرت سیدالشهدا(ع)
توضیح: این سخنرانی تاریخی و ماندگار و بسیار مهم که در واقع میتوان آن را مانیفست فکری میرزا کوچک جنگلی دانست، مربوط به سال اول نهضت جنگل است و مربوط به مقدمات جنگ ماکلوان است. قوای دشمن برای جنگ با جنگل به این منطقه آمده بودند و شب را در روستای ماکلوان سکنی گزیدند. قوای جنگل وضعیت نیروها و تحرکات دشمن را رصد میکردند، و برای آنکه در ماسوله جنگ نشود و مردم آن منطقه، متحمل خسارت نشوند، تصمیم گرفتند به سمت ماکلوان بروند و در همانجا بجنگند. قوای جنگل در روستای «گسکره» مستقر شدند که در مجاورت ماکلوان بود و نسبت به آن اشراف داشت و برای عملیات آماده شدند و سنگربندی کردند.
میرزا کوچک در چنین شرایطی چند ساعت پیش از شروع عملیات، در روستای گسکره یارانش را جمع کرد و برای آنها سخنرانی نمود. قوای جنگل تا پیش از این، چند جنگ با نیروهای مختلف داشتند ولی این نخستین جنگی است که به طور مستقیم با قوای متجاوز خارجی و ارتش روسیه تزاری جنگیدند.
همان طور که میرزا کوچک هم گفته تعداد نیروهای جنگلی در این جنگ ۶۰ نفر به فرماندهی میرزا کوچک بود و به تعداد یاران امام حسین(ع) در واقعه کربلا نمیرسید و در طرف مقابل، ۳۰۰ نفر قزاق روس و ۵۰ نفر قزاق ایرانی در این عملیات شرکت داشتند.
میرزا کوچک تعداد نیروها و سلاحهای خودشان و وضعیت نیروها و سلاحهای ارتش قزاق را مقایسه کرده و سپس مقایسه جالبی بین وضعیت لشکریان سیدالشهدا(ع) و لشکر یزید و دولت اموی کرده و میگوید که هر چند لشکر امام حسین(ع) به ظاهر شکست خورد، ولی تا ابد به الگوی قیامکنندگان و آزادگان جهان علیه ظلم و فساد تبدیل شد.
میرزا کوچک میگوید ما از سرسلسله مجاهدین اسلام یعنی حضرت سیدالشهدا(ع) سرمشق میگیریم و مسیر ما همان خط سرخ شهادت است و در این راه اگر کشته شویم یا پیروز شویم، پیروزیم و شکست برای ما معنا ندارد.
در همین سخنرانی، حرکتی شبیه سخنان حضرت سیدالشهدا(ع) در شب شهادت تکرار شد و میرزاکوچک به یارانش میگوید که هر کس آماده این نبرد است، دو قدم به جلو بیاید و هر کس نمیتواند سر جایش بماند. در حین این سخنرانی، یاران میرزا اشکهایشان سرازیر شد و سپس همگی دو قدم به جلو آمدند و آمادگی خودشان را اعلام کردند. میرزا کوچک صورت همه آنها را بوسید و گیلهمردان با یکدیگر وداع کرده و آماده برای عملیات و شهادت شدند.
👇👇👇