eitaa logo
انباز
271 دنبال‌کننده
402 عکس
80 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
انباز
مهم‌ترین انقلاب یا بزرگ‌ترین دست‌آورد انقلاب ✅ شاید مهمترین دست‌آورد انقلاب ایران در 40 سالگی، یک‌ص
۲۲ بهمن سال گذشته نوشتم "شاید مهمترین دست‌آورد انقلاب ایران در 40 سالگی، یک‌صدا شدن عدالت‌طلبان و بلندتر و علنی‌تر شدن فریاد و تجمع‌شان باشد." و نوشتم "این بزرگ‌ترین دست‌آورد انقلاب، بزرگ‌ترین انقلاب لازم در عرصۀ مدیریت جامعه است. به امید روزی که به ثمر نشیند." اما پس از یک سال، مشکلات درونی افراد و جریان‌های موسوم به عدالتخواهی، تردید مرا درباره آینده افزود و امید به اصلاح اساسی را کاست. اما امید به آینده را در سه جهت ارزیابی می‌کنم: ۱. امید به افراد، جریان‌ها و نهادهای موجود در متن جامعه چندان قوی نیست. ۲. امید به این دارم که اگر در هر مقطعی، متناسب با امکانات و شرایط‌مان، به وظیفه خود عمل کنیم، خدای حکیم، اثر مطلوب را در زمان مناسب بر آنها بار خواهد کرد. ۳. امید به ظهور منجی حقیقی و حقیقت‌نما که تکیه‌گاه همه امیدهاست. تعارف نداریم، نمی‌توان از دیگران توقع داشت؛ هر چند باید شاکر بود. و گشایش‌گر حقیقی امور، فقط خداست. "افضلُ اعمالِ امّتی انتظارُ الفرَجِ" ۲۴ بهمن ۱۳۹۸
مهربانا! از تو انتظاری جز رحمت، و امیدی جز کرم نداریم. بیماران را شفا، و گرفتاران را رهایی عنایت کن! سختی‌های کوچک را کفاره‌ی گناهان بزرگ‌مان قرار ده! و زبان مهربانان و خوبان درگاهت را به دعای خیر در حق ما بگشا! و گدایی ما را هم در حق بندگانت بپذیر! و خیرت را به همه‌ی کسانی برسان، که با رحمتت، دوست داری مهرت به ایشان برسد!
بارالها! ما را در رنج‌ها صَبور، و در خوشی‌ها شَکور کن! در گرفتاری‌ها رهای‌مان نکن که لطف عظیمت را نادیده بگیریم، و در آسایش‌ها سرخوش نکن که شکرت را فروگذاریم!
حکیما! حجت بالغه و حکمت رَسایَت، صاحب زمان، امام ما و برادر دلسوز و پدر نگران‌مان را دعاگوی ما، و ما را دلسوخته حضرتش بفرما! الهی! گفته‌اند "بهشت را از نور حسینت آفریده‌ای"؛ به حقش، با پرتوی از نورش، دردها را بستان و امیدها را برسان! يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ! مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ (سوره یوسف آیه ۸۸) ۱۵ اسفند ۹۸
ای ناظر قادر! و ای خانه‌نشین دل‌های شکسته! قلب ما را همواره شکسته نگه دار! و خود، دست و پا و چشم و زبان و فؤاد ما باش! و آنجا که نیستیم، خود، جانشین ما باش که تو بهترین جای‌ده و جای‌نشینی!
انا لله و انا الیه راجعون استاد بزرگوار، عزیز و لطیف ما حجت الاسلام اکبر دهقان (رحمة الله علیه) از اساتید و مروجان تفسیر قرآن کریم الهی که با قرآن و اهل بیت علیهم السلام محشور شوند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمودار مقایسۀ مرگ و میر ناشی از با چند بیماری خطرناک دیگر در طول زمان: خط آبی کم‌رنگ: کووید 19 خط قرمز: ویروس سارس (از خانواده کرونا) خط سبز: بیماری ویروسی اِبولا خط بنفش: ویروس مِرس (از خانواده کرونا) خط صورتی: سواین فلو (آنفلوآنزای خوکی)
برای این روزای تعطیلی، خیلی از بزرگان کتابهای خوبی رو معرفی می‌کنن. من ناچیز هم به تأسی ازشون دو تا کتاب معرفی می‌کنم. امیدوارم براتون مفید باشه. یک. «ترجمۀ قرآن بر اساس المیزان، همراه با توضیحات و نکات تفسیری» اثر استاد عزیز و بزرگوار، حجت الاسلام «سید محمدرضا صفوی» دو. «ترجمۀ خواندنی قرآن» اثر حجت الاسلام «علی ملکی» با این دو کتاب کم و بیش، با نظرات تفسیر علامه طباطبایی آشنا می‌شیم، و خیلی از جاها از قرآن خوندن لذت می‌بریم. پیشنهادم اینه که اگه کتاب اول براتون سخت بود، برید سراغ کتاب دوم.
نظر آیت الله درباره : همه انواع الکل‌ها پاک‌اند، اما خوردن آنها جایز نیست. https://www.sistani.org/persian/qa/0799/
برای انتقال تجربه دربارۀ بیماری کرونا چند نکته رو که تقدیم می کنم: 1. بیماری پسرم آقا محمدهادی از سرفه شَدید و سردرد در ایام سرما شروع شد. اولین بار 21 دی 98 بردمش دکتر. بار دوم (و شاید سوم) 11 بهمن بردمش درمانگاه محله‌مون، پزشک عمومی. نوبت بعدی، 14 بهمن بردمش درمانگاه قرآن و عترت. پزشک اونجا تبش رو گرفت و گفت 40 درجه تب داره. البته با تب‌بر، تا صبح حالش بهتر شد. 11 بهمن که محمدهادی زیر سرم بود، توی درمانگاه احساس کردم یه زخم افتاد درست وسط سینه‌م. بعد از سه-چهار روز تبدیل شد به سرفه‌های خشک و بعد از پنج-شش روز سرفه‌های خلط‌دار خیلی شدید داشتم. اولین بار روز 18 بهمن رفتم پزشک عمومی و روز 18 اسفند (13 رجب)، برای من و خانواده‌م کرونا تشخیص داده شد. تو این مدت پیش یه متخصص عفونی (29 بهمن) و یه متخصص ریه‌وآسم (7 اسفند) و حداقل 3 پزشک عمومی، از جمله پزشک‌های مستقر در بیمارستان کامکار (2 اسفند) و فرقانی (10 اسفند) رفتم، اما هیچ کدوم تشخیص کرونا نداشتند. شاید علت بیشترشون این بود که هنوز فکر می‌کردند کرونا به ایران نیومده. ظاهرا حتی مسئولان و پزشکانی که مستقیما درگیر بودند، تا مدتی نسبتا طولانی نمی‌دونستن کرونا وارد ایران شده. علتش چی بوده نمیدونم. ولی یه منبع موثق (به نقل از یکی از اعضای یه سازمان پزشکی ویروس‌شناسی در تهران) می‌گفت آزمایشها از مدتها قبل انجام می‌شده، اما جواب همه، منفی بوده. 2. توی بیمارستانها چند مشکل جدی وجود داره: آلودگی شدید محیط‌های بیمارستانی که باعث تشدید بیماری مراجعه‌کننده میشه، کمبود تخت و امکانات بیمارستانی، ترس و نگرانی بعضی از اعضای کادر پزشکی از بیمار شدن خودشون (که حقیقتا هم جای نگرانی داره)، به‌روزنبودن اطلاعات بعضی از اعضای کادر پزشکی دربارۀ بیماری. همه پزشکانی که من دیدم و باهاشون صحبت کردم تأکید می‌کنند تا مشکل تنگی‌ِنفس جدی پیش نیاد نباید به بیمارستانها بریم. 3. تا وقتی من به بیمارستان مراجعه کرده بودم، توی قم اینطور بود که اگر شخصی علائم اورژانسی (مثل تنگی نفس و تهوع و ...) نداشته باشه، بستری نمیشه و تا بستری نشه، نه تست کرونا میگیرن و نه سی‌تی‌اسکن؛ حتی حاضر نبودند با اصرار خودم، سی‌تی‌اسکن توی دفترچه‌م بنویسن که برم یه جای دیگه سی‌تی بگیرم. از طرفی هم در اکثر قریب به اتفاق موارد، تا زمانی که این دو روش (خصوصا سی‌تی‌اسکن) نباشه، نه می‌تونن تشخیص بدن و نه می‌تونن درمان مناسب و لازم رو شروع کنن. اینکه کیت تست کرونا کجاها هست، نمیدونم. 4. انتقال ویروس از طریق تماس با افراد و سطوح، کاملا جدیه. ماسک و دستکش یکبارمصرف و رعایت فاصله و پرهیز از تجمعات حتی دونفره و ضدعفونی کردن سطوح رو خیلی جدی بگیرید. البته ماسک پارچه‌ای که زودزود شسته و اتو بشه هم خوبه و شاید از ماسکهای معمولی بهتر باشه. 5. تو این مدت تا جایی که ممکنه آشغالهامون رو بندازیم تو سطلهایی که با ماشین تخلیه میشن تا پاکبانهای عزیز در تماس مستقیم با آلودگی و عفونت نباشند. 6. درمان این بیماری در غالب موارد بسیار آسان است. اما به شرط اینکه سریع تشخیصش بدن و درمان ضد ویروس توسط متخصص، شروع بشه. 7. من اینه که اگر خدای نکرده کسی از اطرافیانتون سرفه‌های خفیف ولی چندروزه یا سرفه‌های نسبتا شدید داشت، هر چه سریعتر ببریدش مطب فوق تخصص ریه، یا پزشکی که میدونید توی تشخیص بیماری‌های عفونی، خیلی حاذقه. توی قم (دورشهر 10) و دکتر نظری (روبروی مصلا) افرادی هستند که میدونم پزشکان خوبی هستند. اولی حتی روزهای تعطیل هم کار میکنه. دومی تو ایام عادی فقط شنبه و یکشنبه قم هست. الآن اطلاعی از برنامه‌ش ندارم. اگر کسی می‌خواد بره، پیام بده تا توضیح بدم چطور میتونه ازشون نوبت بگیره. 8. ظاهرا یکی از درمانها و پیشگیریها، بخور گرمه. اگر دستگاه بخور دارید بهتره، و الا توی قابلمه آب و مقداری مایع بخور آویشن یا اوکالیپتوس و ... (که داروخانه‌ها دارند) بریزید. 9. در تمام مراحل، دعا کار اصلی رو می‌کنه. همه کارها به دست خدا است. هم خدا رو صدا کنیم و هم حاجتمونو ازش بخواهیم. خصوصا دعاهای صحیفۀ مبارکۀ سجادیه (سلام الله علیه)، خصوصا دعای پانزدهم برای بیماران، و دعای هفتم برای همگان. الهی که عافیت دنیا و آخرت نصیب همه‌تون و خانواده‌ها و دوستانتون باشه 🌺
غسل و دفن اموات 🖤 ✅ دیروز برای نوبت دوم رفتم مطب دکتر مظفری (فوق تخصص ریه). یکی (که احتمالا خبرنگار بود) به صورت تلفنی سؤالاتی را دربارۀ کرونا می‌پرسید؛ از جمله دربارۀ غسل و دفن اموات. دکتر قاطعانه جواب داد: «غسل اموات مبتلا به کرونا هیچ اشکالی ندارد، خصوصا اگر با دستکش و لباس محافظ باشد. حتی اگر دست شخص هم بخورد، فقط باید بعد از آن، دستش را بشوید. ویروس از موجود زنده منتقل می‌شود نه مُرده، و یکی دو روز بعد از مرگ، همه ویروس‌ها به جز چند مورد خاص (مثل هپاتیت و ...) می‌میرند. خصوصا اگر از وفات بیمار، 7 روز بگذرد، اصلا ویروسی وجود ندارد که نگران انتقالش باشید. آهک ریختن در قبر هم اصلا لزومی ندارد و کار درستی نیست.» به نظرم ایشان علاوه بر نظر تخصصی، مؤلفه‌های فرهنگی جامعه دینی را هم در نظر داشتند. ❌ همانجا بیماری بود که می‌گفت: «آدم مرده، مرده و تموم شده دیگه؛ بذارید آهک بریزن روش بره. چرا گیر میدید؟ فلان جا مرده‌ها رو سوزوندن و تموم شد».
🖤 استاد از دنیای رنج‌ها رفت، امید که به عالم گنج‌ها پر کشیده باشد. 🔹 اهل اندیشه و گفتگو بود. 🔹 منتقد وضعیت موجود و طالب وضعیت مطلوب بود؛ چه دربارۀ خودش، و چه پیرامونش. به همین دلیل (به قول خودش)، به دگردیسی رسیده بود. 🔹 مردم‌اندیش و رنجور از رنج دیگران و همدرد ایشان بود، حتی با مخالفان فکری‌اش. 🔹 هر چند واقعیات را همسان نمی‌دیدیم، اما به دنبال تشخیص خوب و بد بود. 🔹 اولین بار مدت کمی سر درس مثنوی از بیان شیوایش بهره بردم و بیشتر در مطالب کانال تلگرامی‌اش (یادداشت‌ها) تأمل می‌کردم. 🔹 گاهی سؤالات ادبیاتی و ... را از محضرش می‌پرسیدم و گاه نقدهایی به نوشته‌هایش داشتم و برایش می‌فرستادم. عموما با حوصله پاسخ می‌داد و بحث می‌کرد. 🔹 آنگونه که فهمیدم، نسبت به سن و شرایط فکری و زندگی و جایگاه اجتماعی، در مباحثه، بسیار باحوصله‌تر از من بود، در حالی که من شاگردی بسیار کوچک برای او بودم، و او استادی در میانۀ خیل علاقه‌مندانش. 🔹 یک عصرِ ماه رمضان با هم گفتگوی تلگرامی داشتیم. نزدیک افطار که شد، فرستاد «ببخشید. من دیگر میرم سراغ کمک به خانواده برای درست کردن افطاری؛ اگر اجازه بفرمایید». 🔹 پس از بیماری‌اش و در ایام اعتراض‌های بنزینی، به همراه رفیقی شفیق، به عیادتش رفتیم. باز هم تأکید می‌کرد که «صدای مردم باشید؛ دین صدا و تبلیغ نمی‌خواهد». البته آنجا مجال گفتگو نبود، که «دین هم صدای مردم و برای مردم است». البته برای او گفتن نداشت. 🔹 هر چند من بیش از یک سال، مجال مباحثه با ایشان را از دست دادم، اما او مدتی طولانی در این دنیا، مجال سکوت یافت؛ و چه نعمتی است، .