eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
130.3هزار دنبال‌کننده
41.2هزار عکس
5.7هزار ویدیو
15 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔹درباره انگیزه ، برای قتل شاه مسائل مختلفی مطرح شده است؛ برخی قتل ناصرالدین شاه را به سید جمال الدین اسدآبادی نسبت میدهند، برخی قتل شاه را توطئه دولت انگلیس و عثمانی میدانند و برخی معتقدند كه صدراعظم وقت یعنی در این قضیه نقش داشته است. اما باید گفت مهمترین علت و انگیزه میرزا رضای كرمانی برای قتل ناصرالدین شاه، ظلم و ستمی بوده است كه او در دوران زندگی خود با آن مواجه شد؛ در دوران كودكی، پدرش بر اثر ظلم و تعدی حاكم ناصری كرمان، مجبور به ترک شهر و دیار خود میشود، در دوران جوانی كامران میرزا، ابتدا برای پرداخت پولی كه حق میرزا بوده است او را تحقیر و آزار میكند و سپس با سندسازی علیه او، سالها او را به زندان می اندازد، در زندان نیز شرایط سخت و دشواری را پشت سر گذاشت... همه این مشكلات به علاوه شرایط بسیار بد اقتصادی و اجتماعی جامعه باعث آن شد تا خانواده اش از هم بپاشد و با كورانی از مشكلات و مصیبت زمانه روبرو گردد. كشته شدن ناصرالدین شاه بدست آزاد مرد فداكار، [بنام] میرزا رضا كرمانی، كه نتیجه آن ریشه‌ كن شدن درخت كهن استبداد و ظلم بود و این اقدام متهورانه در تمام جهان به خصوص ایران تاثیری به سزا بوده و تنبه قابل توجهی ایجاد و بار سنگین استبداد را كه ملتی در زیر فشار آن جان می داد سبكتر كرده است.(1) 🔹اما سرانجام میرزا رضا، در دوم ربیع الاول 1314 قمری، در میدان مشق توپخانه به دار آویخته میشود. در كتاب مینویسد: " مظفرالدین شاه، خیال كشتن میرزا و قصاص او را نداست و كرارا گفته بود قصاص و كشتن میرزا رضا، تشفی قلب من نیست، من اگر بخواهم انتقام بكشم، باید تمامی اهل كرمان را از دم تیغ بگذرانم " - به نوشته ، فرمانده بریگارد نظمیه تهران و زمان اجرای حكم میرزا رضا‌‌‌: "" میرزا با پیراهن و شلوار نازكی دست بسته بیرون آوردند، او میخواست خود را شجاع و خونسرد وانمود كند، ولی چون چشمش به دار افتاد ظاهرا روحیه اش سست شد. ولی باز هم آن اندازه قوت قلب داشت تا بگوید : " مردم، بدانید كه من بابی نیستم و مسلمان خالص هستم و شروع كرد به ادای شهادتش" "".(2) 🔹وقتی او را پای دار میبردند، به سرعت حرکت میکرد. چون یقین داشت باید کشته شود...، او را به میدان آوردند، داری، در نهایت تمیزی و آراستگی با طنابهای رنگارنگ نصب کرده بودند. او اظهار تشنگی کرد. میرغضب خربزه ای خرید و به او خورانید. به خنده گفت: " بخور، این آخرین خربزه ای است که میخوری ". - میرزا رضا با حاضر جوابی همیشگی پاسخ گفت: " آری، اما این چوبه ‌دار را به یادگار نگاه دارید، من آخرین نفر نیستم ".(3) ♦12 اردیبهشت (1275)؛ سالروز ترور ناصرالدین شاه : 1. ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم، تهران، مدبر، چاپ دوم ، 1375، ص431. 2. خاطرات کلنل کاساکوفسکی، نوشته ولادمیر كاساكوفسكی، ترجمه عباسقلی جلی، تهران، امیركبیر، 1369، ص97. 3. کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی، نوشته هما ناطق، صفحه 168. @Ancients