حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم
┄┅••؛✿؛••┅┄
✤ آرزوی دست نیافتی بشر؛ آزادی مطلق
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
#یادداشت
✦ آزادی عقیده در آیةالکرسی
┄┅••؛✿؛••┅┄
🔰 برداشتی آزاد از فرمایش #حضرت_آقا در ترجمهی تفصیلی آیة الکرسی
دومین آیه از مجموعهٔ سه آیه معروف به آیة الکرسی، در خصوص آزادی به خصوص آزادی عقیده و آیین است. «لااکراه فی الدّین» (بقره / ۲۵۶) آنچه آیین ماست، با اکراه همراه نیست. به زور و اجبار اعتقادات و تفکر خود را به جهان و جهانیان تحمیل نمیکنیم. معمولا به این بند از آیه بسیار تمسک شده است به خصوص از جانب روشنفکران، چه دینی و حتی غیردینی. امّا در نگاه نخست به نظر میرسد این فرمایش قرآن کریم با دستورات و آیات مربوط به قتال و جهاد با کفّار سازگاری ندارد؛ پناه بر خدا از این که بخواهیم مدعی ناسازگاری میان آیات قرآن که تماما حق است، شویم؛ قرآن تماما حق است و تمام اجزاء این حقیقت یکپارچه حق، باهمدیگر سازگار هستند؛ امّا منظور از این ناسازگاری، آن فهم ناقصی است که از آیه وجود دارد. و مقصود از این یادداشت توضیح و اصلاح این فهم ناقص از آیه میباشد.
سوالی که از متمسکین به این بخش از آیه داریم این است که ادامه آیه را چرا توجه نمیکنند؟ چرا آیه را کامل نگاه نمیکنند؟ بله هیچ اجباری در پذیرش آیین و دین ما نیست و اساسا آیین و دین ما همراه با اکراه نیست و این را هم به خاطر فشارهای امثال شما و حقوق جهانی بشر و ... نمیگوییم که اساسا معتقدیم این نفهته در دین ماست و آزادی را از پرتوهای توحید میدانیم؛ امّا شما که قصد تمسک به این فقره را دارید، چرا ادامهی آیه را نمیخوانید؟
صورت کامل آیه از این قرار است: « لا اِکْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یکْفُر بِالطاّغُوتِ وَ یؤمِنْ بِاللهِ فَقَدْ اِسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَنْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ »
«لا اکراه فی الدّین» در دین اکراه و اجباری نیست، «قد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیّ» آشکار شده است راه راست از راه گمراهی.
اینکه در ادامه «عدم اکراه در دین» بلافاصله گفته شده است، «راه راست و گمراهی آشکار» شده است؛ این علت عدم اکراه را بیان میکند؛ چرا اجبار و زور و فشاری همراه آیین و در پذیرش دین ما نیست؟ چون راه راست از راه گمراهی آشکار شده است و مانند روز واضح شده است که راه راست کدام است و گمراهی کدام است؛ لذا این آیه کریمه اساسا نه تنها منافی تبلیغ دین و تبیین نیست، که اساسا مؤید آن است. و در وزان تبلیغ، به جهاد اهمیت میدهد.
اساسا جهاد اسلامی برای برطرف کردن و برداشتن موانع هدایت است؛ که عبارتند از طواغیت و رهبان زمانه که مانع رسیدن هدایت به مردم هستند؛ مانع این آشکار شدن راه راست و راه گمراهی هستند؛ اساسا جهاد اسلامی و قِتال مقدس اسلامی برای آزادی و آزاداندیشی است؛ برای آزادی بخشی است؛ در جامعهای که سردمداران کفر مانع تبین راه رشد هستند؛ مانع خوانده شدن قرآن هستند، مانع رسیدن حق به عموم جامعه هستند، با این افراد با زور و با شمشیر مقابله خواهیم کرد؛ ما برای رسیدن حق به گوش مردم و روشنشدن راه راست برای مردم، جانمان را هم میدهیم و به آن افتخار میکنیم، و این را برای خود سعادت میدانیم که در راه رسیدن عموم جامعه به آزاداندیشی و رها کردن مردم از بندها، کشته شویم و جان دهیم؛ بله اگر دستی مانع رسیدن سخنان قرآن به مردم بشود، مانع خواندن قرآن بشود، آن دست را قلم میکنیم، اگر حجابی در برابر حق و حقیقت به وجود بیاورند، با افتخار آن را میدریم، اگر مشتی بخواهد بر سر خوانندهی قرآن زده شود، آن دست را قطع میکنیم، برای بر طرف کردن مزاحمان هدایت همیشه آماده و شمشیر به دست هستیم و این را نه تنها در تنافی با آزادی و آزاداندیشی نمیبینیم بلکه عین آزاداندیشی است و رقم زدن آن را در جامعه تکلیف خود میدانیم.
و از این باب است که این روزها که درگیریها و قتال تا حدودی به جبههی نرم و فرهنگی کشیده شده است، جهاد تبیین اهمیت ویژه مییابد؛ درگیری و قتال مستقیم تبیین برای تکتک مسلمانان واجب است، همانگونه که جهاد شمشیر بود؛ چرا که اینروزها کمتر با شمشیر مانع تبین رشد از غی / آشکار کردن راه راست از گمراهی، میشوند؛ بلکه با رسانههایی انحصاری مانع این تبیین میشوند؛ و البته در این مقام هم هیچ ابایی از دست به شمشیر شدن نداریم چرا که «الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی السَّیْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ».
✍️حامدخواجه
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
✦ #اخبار
#دوره
┄┅••؛✿؛••┅┄
🔻درسگفتار شش ساعته «روشنفکری دینی»
🧑🏫 همراه با دکتر عبدالمجید مبلغی
⁉️ چرا در تاریخ مدرن جوامع مسلمان پدیدهای در قامت نواندیشی دینی ظهور کرد؟ فرق بین نواندیشی ایرانی و عربی چیست؟ آیا نواندیشی دینی به پایان خود نرسیده و یا خواهد توانست همچنان در عرصه سیاست، در تحولات خاورمیانه، تاثیرگذار ظاهر شود؟
💡اینها بخشی از سوالاتیست که در این درسگفتار به آنها خواهیم پرداخت.
📥 جهت کسب اطلاعات بیشتر و دسترسی به دوره به لینک زیر مراجعه فرمایید:
🌐 https://jivegi.school/products/Religious-intellectuals
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✦ #فیلم #مصاحبه
👤 #نادر_طالب_زاده
┄┅••؛✿؛••┅┄
اول باور به حقیقت؛
سپس هر چیز دیگر!
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✦ #سخنرانی #صوت
👤 آیتالله #جوادی_آملی
┄┅••؛✿؛••┅┄
باهمفهمی / باهماندیشی
بخشی از درس تفسیر آیتالله جوادی آملی
══.🍃.═══════
@andishe_azadandishi
═══════.🍂.══
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✦ #فیلم
👤 حجتالاسلام والمسلمین #حبیب_الله_بابایی
┄┅••؛✿؛••┅┄
🔻مِیل یا استدلال
تمایلات چگونه بنیادهای نظری را معماری میکنند؟
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
✦ #فیش
┄┅••؛✿؛••┅┄
🗂 کلمات کلیدی این فیش:
#آزاداندیشی_در_غرب
#آزادی_عقیده
#حقیقت_جویی
#آزاداندیشی
🔗 منبع: مقاله مصادر دینی آزادی و عدالت از دکتر علیرضا #شجاعی_زند (+)
┄┅••؛••┅┄
آزاداندیشی: در بررسی تفصیلیتر شاخص اخیر یعنی آزادی چه، میتوان گفت که اسلام به «آزاداندیشی» و «آزادی اندیشه» بیش از «آزادی عقیده» و تبلیغ آن اهتمام دارد و در برابر «آزادی عمل» منبعث از امیال، از احتیاط تا سختگیری، واکنش نشان میدهد. اما در غرب که از دیرباز بستر رشد و رواج لیبرالیسم بوده است، اهتمام به مراتب کمتری به آزاداندیشی وجود دارد و در ازای آن، به دیگر عرصههای آزادی، مثل عقیده و تبلیغ و عمل و امیال، بیمحابا مجال داده میشود. «آزاداندیشی» یعنی، جاریبون روح انصاف و عدالتخواهی و غلبهٔ حقیقتجویی بر منفعتطلبی و بدین اعتبار، حاوی یک بار معنایی مثبت است؛ درحالی که «آزادی»، فینفسه مفهومی خنثی است و میتواند در خدمت اتیان منافع، احقاق حقوق و یا نیل به حقایق قرار گیرد.
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
✦ #فیش
┄┅••؛✿؛••┅┄
🗂 کلمات کلیدی این فیش:
#آزاداندیشی_در_غرب
#آزادی_عقیده
#حقیقت_جویی
#آزادی_اندیشی
🔗 منبع: مقاله مصادر دینی آزادی و عدالت از دکتر علیرضا #شجاعی_زند (+)
┄┅••؛••┅┄
آزادی اندیشه: آزادی در حیطه ذهن، معطوف به دو سطح «اندیشه» و «عقیده» است.
آزادی فکر و آزادی نقد و نشر افکار، مربوط به سطح نخست و آزادی داشتن عقیده مخالف و اجازه ابراز و تبلیغ و ترویج آن، ناظر به سطح دوم آزادی در عرصه ذهن است.
تمایز اسلام و لیبرالیسم را در این عرصه نیز میتوان یافت.
بدین معنا که اسلام بر آزاداندیشی و آزادی فکر و لوازم آن بیش از آزادی عقاید و تبلیغ آن تأکید دارد؛
درحالیکه موضع لیبرالیسم در این خصوص تا حدی برعکس است.
در تعالیم و جهتگیریهای اسلامی، تفاوت و مرز روشنی میان «آزادی اندیشه» و «آزادی عقیده» وجود دارد. آزادی اندیشه منطقاً مقدم بر آزادی بیان و آزادی عقیده است . آزادی اندیشیدن، بیش از آن که بهعنوان یک حق قابل اخذ و عَطا مطرح باشد، یک امر بدیهی و غیر قابل سلب و تعقیب است و نمیتوان آن را مستقیم و با موانع بیرونی به بند کشید. اما همین اندیشه سیال جوال دربندناشدنی که نمیتوان آزادی آن را توسط عوامل بیرونی و پُرزورترین قدرتها سلب کرد، بهراحتی توسط عوامل درونی، محصور و محدود و منحرف میگردد؛
عواملی نظیر: عواطف و تمایلات، رسوبات ذهنی ناشی از عادات و سننن پیشینیان، اوهام و خرافات، عصبیتهای ناشی از پیشداوری و افکار قالبی، حب و بغضهای ناشی از منافع و وسوسه و تردیدهای ناشی از ضعف نفس میتوانند بیهیچ نمود آشکاری، آزاداندیشی و آزادی اندیشیدن را از انسان سلب نمایند.
درونی قلمدادکردن این عوامل به هیچ وجه، نقش عوامل تأثیرگذار و مساعدتکننده بیرونی را منتفی نمیسازد؛ بلکه تنها بر این نکته ظریف تصریح مینماید که آزادی اندیشه، بیش و پیش از آن که از جانب عوامل بیرونی تهدید گردد، میتواند از طریق خود انسان تحدید شود. البته آنجا که بحث رشد و تعاطی افکار و تبادل اندیشههای آزاد مطرح است، اهمیت عوامل مساعد و یا موانع بازدارنده بیرونی بیشتر میگردد.
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
✦ #فیش
┄┅••؛✿؛••┅┄
🗂 کلمات کلیدی این فیش:
#آزاداندیشی_در_غرب
#آزادی_عقیده
#حقیقت_جویی
#آزادی_اندیشی
#ارتداد
#اسلام
#ادیان
🔗 منبع: مقاله مصادر دینی آزادی و عدالت از دکتر علیرضا #شجاعی_زند (+)
┄┅••؛••┅┄
آزادی عقیده: آزادی عقیده در اسلام اما، وضع کاملاً متفاوتی با آزادی اندیشه دارد؛ چراکه عقیده، تالی و نتیجه اندیشه است که پس از شکلگیری و منعقدشدن، ممکن است خودْ مانع آزاداندیشی گردد. در قرآن اساساً واژهای به این معنا وجود ندارد و صیغههای مختلف به کاررفته از این واژه نیز تماماً به معانی دیگری مثل گرهزدن، پیمانبستن، سوگندخوردن و قرارداد است. بعضی، لا اکراهَ فی الدین ... (بقره 256) و همچنین لَکُم دینُکُم و لیَ الدین ... (کافرون 6) را حمل بر این معنا، یعنی به رسمیت شناختن عقاید متفاوت در اسلام کردهاند که البته محل بحث و تأمل جدی است.
مهمتر آن که از فرض وجود آزادی عقاید در اسلام هم نمیتوان چیزی در تأیید پلورالیسم معرفتی و نسبیگرایی ارزشی بهدست آورد و منکر مواضع حقیقتطلبانه در این آیین شد. آیه نخست، بیش از آن که بر تکثر اعتقادی و ایدئولوژیک دلالت کند، گواه بر این حقیقت است که ایمان و اعتقاد را نمیتوان با اکراه، تحصیل کرد و یا بر دیگری تحمیل نمود. طرف خطاب آیه دوم نیز کافران یا ناهمکیشان هستند و نمیتوان آن را بهراحتی بهشرایط یک جامعه ملی و پیروان یک آیین واحد تسری داد و از آن، به رسمیتشناسی پلورالیسم اعتقادی در یک اجتماع سیاسی یا دینی را نتیجه گرفت.
لا اکراه فی الدین، بیشتر با ... لستَ عَلیَهم بمُصَیطر (غاشیه 22) انطباق دارد و اتخاذ خط مشی اَخذ جَزیه از غیر مسلمانان در بلاد مفتوح العُنوه نیز، سیاست عملی آن بوده است ؛ درعینحال نافی پلورالیسمی است که به تنازل از موضع حقیقتطلبانه دین میانجامد.
از نظر اسلام، این صاحبان عقاید مختلف هستند که باید مشمول تساهل و مدارا قرار گیرند، نه لزوماً خود عقاید. مدارا، شفقت، گذشت و تحمل، مربوط به حیطه مناسبات انسانی است و به هیچ رو قابل تسری به حوزه معارف و حقایق عالَم نمیباشد.
با این که اسلام، عقیده حق و راه نیل بدان را جز یکی نمیداند؛ به جنگ صاحبان عقاید نرفته و نزاع خونین میان عقیدهمندان را ترویج نکرده است. چنانچه در هیچ یک از آیات جهادیه قرآن، جنگ با صاحبان عقاید به صرف داشتن عقیده مخالف، توصیه نشده است. در همانحال با عوامل شکلگیری عقاید باطل، مثل دروغ و اغوا، جهل و خرافه و سنن غلط و سوءاستفاده از تمایلات و غرایز به شیوههای خاص هرکدام به مبارزه برخاسته است.
به بیان دیگر اسلام برخلاف لیبرالیسم، نسبت به عقاید غیر بیتفاوت نیست؛ لیکن همچون تجربه کلیسای مسیحی نیز به تفتیش عقاید و تعقیب دگراندیشان نمیپردازد.
میزان حساسیت اسلام نسبت به آزادی عقیده و تبلیغ و ترویج آن را میتوان در ذیل بحثهای مربوط به اظهار و ترویج ارتداد، مسئله بدعت و احکام مربوط به کتب ضاله و محدودیتهای اهل ذمه در تبلیغ آیین خویش در بلاد اسلامی مورد بررسی قرار داد و روح آزاداندیش و مشرب باز اسلامی در حوزه فکر و اندیشه را نیز باید در سرگذشت اخذ و اقتباس فرهنگی و مبادلات اندیشهای با تمدنهای پیش از خود جستجو کرد.
اینکه اسلام از چه فرهنگ و تمدنهایی در مسیر برپایی تمدن خویش بهره برده و چه بهرههایی برده است و این اقتباس و فراگیری از تمدنهای یونان و ایران و از سنتهای دینی یهود و مسیحیت، اساساً راهبرد درست و قابل دفاعی بوده یا خیر و تا چه حد باعث قلب ماهیت آن گردیده است؛ جملگی از موضوعات مهم برای تحقیق و مطالعه است. لیکن چیزی که از ورای همه این مسائل و با صَرفنظر از نتایج این مطالعات، شایان توجه است؛ این مسئله است که این همه آمادگی و پذیرش در میان مسلمانان از کجا نشئت گرفته و چگونه به ولع اخذ و اقتباس علمی و فرهنگی در میان آنها دامن زده و آن را تشدید کرده است؟
تعالیم اسلام، خصوصاً در آغاز حرکت چه بوده است که آنها را چنین آماده تعامل مثبت با فرهنگها و تمدنهای دیگر نموده است؟ درحالیکه مسلمانان قرون نخست نیز در داعیه برحقبودن و برتربودن و کاملتربودن عقاید خویش، کوچکترین تردید و تنازلی روا نمیداشتند.
═══.🍃.═════════
@andishe_azadandishi
═════════.🍂.═══
✦ #نقل_قول
👤 مصطفی #ملکیان
┄┅••؛✿؛••┅┄
🔰 به چه امید؟
به نقل از کانال :
من خودم اگر کسی بگوید که چرا زنده ماندهای و چرا خودت را نمی کشی و خلاصه چه چیزی به زندگی تو ارزش میدهد و کاری میکند که زندگی به زیستنش بیارزد و بصرفد، میگویم به خاطر اینکه
هنوز ناامید نشدهامکه در زمینه حقیقتطلبی یا خیرخواهی برسم به آنجایی که در آرمانم هست؛ بنابراین به حیات ادامه میدهم به خاطر اینکه روزی روزگاری در جهت حقیقتطلبی یا در جهت خیرخواهی و نیکخواهی جلو بروم. @mostafamalekian ═══.🍃.═════════ @andishe_azadandishi ═════════.🍂.═══