eitaa logo
آزاداندیشی در پژواک اندیشه
13 دنبال‌کننده
20 عکس
6 ویدیو
0 فایل
﷽ ✦ آزاداندیشی = انقلابی‌گری ✿ آزاداندیشی یک سعادت است و رساندن جامعه به آن وظیفهٔ ما! ༻اندیشه‌های پیرامونی آزاداندیشی༺ • مؤسسهٔ فرهنگ و تمدن توحیدی(فتوت) . میز «آزاداندیشی» 📩 با اشتیاق پذیرای نقد و نظر شما هستیم: 🆔 @hamedkhajeh
مشاهده در ایتا
دانلود
👤 ┄┅••؛✿؛••┅┄ رابطه‌ی نظام‌های اجتماعی با آزاداندیشی انسان‌ها در نظام اجتماعی، داخل یک تور نامرئی قرار دارند و به یک طرفی کشانده می‌شوند. رهبر معظم انقلاب اسلامی: «من همیشه نظام‌های اجتماعی را به تورهای ماهی‌گیری مثال می‌زدم که گاهی در میان خود هزاران ماهی را می‌کشانند به یک سمت خاصی و آن ماهیان خودشان متوجه نیستند که با همان حرکت تور، دارند به یک طرفی کشیده می‌شوند و نمی‌فهمند که یک کسی دارد آنها را هدایت می‌کند در داخل تور، آنها خیال می‌کنند آزادند و دارند راه می‌روند، هیچ احساس اسارت هم نمیکنند. نظام‌های اجتماعی هم این چنین‌اند، حتی نظام صحیح هم به یک معنا همین‌طور است، اگر چه او دیگر اسارت نیست چون در او آگاهی و بینایی هست، وانگهی نظام مستند به خدا و بندگی بالاخره بندگی خداست، اما هر نظام اجتماعی این خصوصیت را دارد، انسان‌ها در نظام اجتماعی داخل یک تور نامرئی هستند و دارند کشانده می‌شوند به یک طرفی اگر چنانچه آنها را به طرف بهشت ببرند، انسان‌ها را به طرف بهشت می‌روند، و اگر به‌طرف جهنم ببرند، انسان‌ها دارند به طرف جهنم کشانده می‌شوند. قرآن می‌فرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ. جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَارُ» (سورۀ ابراهیم، آیه ۲۸ و ۲۹). سردمداران نظام‌های باطل و طاغوتی و کفرآمیز، انسان‌هایی را که در سایه این نظام‌ها دارند زندگی می‌کنند می‌کشانند به سمت جهنم و اگر این نظام یک نظام غیرخدایی است کشانندگان این نظام همان کسانی هستند که اطراف تور را گرفتند و دارند می‌برند به یک طرفی. پس اطاعت از هر نظام اجتماعی باطل و غلط و غیرالهی عبادت غیرخداست ولو اسمش هم مسلمان باشد و نمازش را هم بخواند.» ═══.🍃.═════════ @andishe_azadandishi ═════════.🍂.═══
👤 ┄┅••؛✿؛••┅┄ 🗂 کلمات کلیدی این فیش: 🔗 منبع:کتابچه: ترجمه تفصیلی آیة‌الکرسی/ سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای مشهد مقدس ۱۳۵۲ / ص ۳۷ ┄┅••؛••┅┄ آیه دوم [از مجموعه سه آیه آیةالکرسی] «لااکراه فی الدّین» (بقره / ۲۵۶) آنچه آیین ماست، با اکراه همراه نیست. ما به زور فکرمان را نمی‌خواهیم به جهان تحمیل کنیم. بله، اگر چنانچه دستی بیاید تا جلوی زبان قرآن ما را بگیرد، قطعش می‌کنیم. اگر مشتی بلند شود تا بر سر خواننده‌ی قرآن کوبیده شود، مشتش را باز می‌کنیم. اگر کسی پرده‌ای و حجابی درمقابل آیین اسلام و قرآن بکِشد، ما آن پرده را می‌دَریم. مسلمانان صدرِ اول، زبانشان این بود - که از قرآن آموخته بودند - اقدام می‌کنیم برای اینکه مزاحمانِ هدایت را از بین ببریم؛ اما به اکراه و جبر، فکرمان را به کسی ارائه نمی‌دهیم. هر کس دید و خواست و پسندید، بردارد؛ اگر هم نپسندید، از نظام ما و از بهره‌های جامعه‌ی ما برخوردار باشد؛ اشکالی ندارد. در جامعه‌ی نبوی و علوی و توحیدی، یهود و نصاری هم خوب زندگی می‌کنند. یک وقتی این را شاید خوانده باشم برایتان، این قطعه از تاریخ را که حال اشاره فقط می‌کنم، وقتی که بیت‌المقدس را و شهر حُمص را که در حدود شامات است، مسلمانان فتح کردند در سال‌های اول بعد از پیغمبر - با اینکه می‌دانید در آنجا مسئله، مسئله‌ی امیرالمومنین صلوات الله علیه و رسول اکرم نبود - آنهایی که عامل کار بودند، آنها را ما با رکن کامل نمی‌بینیم، صدرصد نبودند؛ مردمان ناقص، احیانا بعضی مغرض. در عینِ‌حال همان صورت اسلام که آنجا رفته بود، وقتی که رفتند آنجا از مردم مالیاتی گرفتند و پولی به صندوق بیت‌المال داده شد از طرفِ مردم آنجا. بعد از مدتی امپراتور حمله کرد. بعد از مدت موقتی مسلمانان خواستند شهر را خالی کنند. وقتی خواستند شهر را خالی کنند، مردم را صدا زدند، گفتند که آقایان شما تاکنون به ما پول دادید به عنوان مالیات - مالیات سرانه، اصطلاحا جزیه - بیایید پول‌هایتان را پس بگیرید. ای‌بابا! هرگز دولتی را ما ندیدیم، نشنیدیم که بعداز آنی که مالیت را گرفت، بخواد پس بدهد به مردم. چرا پس می‌دهید؟ گفتند: ما این مالیات را از شما گرفته بودیم که دفاع کنیم از شما. ما در مقابل قدرت ظالم و غاشم [ستمگر و غاصب] امپراتور، متعهد بودیم از شما دفاع کنیم و این مالیات را هم شما به عنوا کمک به تجهیزات نظامی و غیرذلک به ما دادید؛ حالا که نمی‌توانیم دفاع کنیم، این مالیات‌تان. بعد مردم، رو کردند به اینها، گفتند که لَعَدلُکم و وِلایَتُکم احَبُّ الینا مِمّا کُنّا فیه، گفتند این عدالت شما و حکومت شما بر ما، برای ما خیلی محبوب‌تر است از حکومت امپراتور. ... اینها اینقدر از عدل اسلام لذت برده بودند که آمدند قسم خوردند بر تورات، سوگند به تورات که ما شما را رها نمی‌کنیم، امپراتور را بگیریم. اگر امپراتور بیاید، ما هم می‌آییم کنار شما، با امپراتور می‌جنگیم. رعایای امپراتور این‌طور حرفی زدند. از نظام اسلامی برخوردار بشوند، امّا مجبورشان نمی‌کنیم که فکر اسلامی را بپذیرند. آن وقتی شمشیر در کار بود که دست‌ها، پرده‌ها را جلوی چشم گرفته بودند، نمی‌گذاشتند حرف‌های حق به گوش جهانیان برسد؛ اما بعد از آنی که رشد و غَیّ [گمراهی]، هدایت و ضلالت، راه راست و راه چاله‌چوله و ناهموار از یکدیگر جدا شدند، مردم فهمیدند اسلام چه چیز خوبی است، فهمیدند برکت خداست، فهمیدن که برای زندگی شیرین و لذت‌بخش است، دیگر اکراه و اجباری در میان نیست. «لا اکراه فی الدّین» در دین اکراه و اجباری نیست، «قد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیّ» آشکار شده است راه راست از راه گمرهی. ═══.🍃.═════════ @andishe_azadandishi ═════════.🍂.═══
✦ آزادی عقیده در آیة‌الکرسی ┄┅••؛✿؛••┅┄ 🔰 برداشتی آزاد از فرمایش در ترجمه‌ی تفصیلی آیة الکرسی دومین آیه از مجموعه‌ٔ سه آیه معروف به آیة الکرسی، در خصوص آزادی به خصوص آزادی عقیده و آیین است. «لااکراه فی الدّین» (بقره / ۲۵۶) آنچه آیین ماست، با اکراه همراه نیست. به زور و اجبار اعتقادات و تفکر خود را به جهان و جهانیان تحمیل نمی‌کنیم. معمولا به این بند از آیه بسیار تمسک شده است به خصوص از جانب روشنفکران، چه دینی و حتی غیر‌دینی. امّا در نگاه نخست به نظر می‌رسد این فرمایش قرآن کریم با دستورات و آیات مربوط به قتال و جهاد با کفّار سازگاری ندارد؛ پناه بر خدا از این که بخواهیم مدعی ناسازگاری میان آیات قرآن که تماما حق است، شویم؛ قرآن تماما حق است و تمام اجزاء این حقیقت یکپارچه حق، باهمدیگر سازگار هستند؛ امّا منظور از این ناسازگاری، آن فهم ناقصی است که از آیه وجود دارد. و مقصود از این یادداشت توضیح و اصلاح این فهم ناقص از آیه می‌باشد. سوالی که از متمسکین به این بخش از آیه داریم این است که ادامه آیه را چرا توجه نمی‌کنند؟ چرا آیه را کامل نگاه نمی‌کنند؟ بله هیچ اجباری در پذیرش آیین و دین ما نیست و اساسا آیین و دین ما همراه با اکراه نیست و این را هم به خاطر فشار‌های امثال شما و حقوق جهانی بشر و ... نمی‌گوییم که اساسا معتقدیم این نفهته در دین ماست و آزادی را از پرتوهای توحید می‌دانیم؛ امّا شما که قصد تمسک به این فقره را دارید، چرا ادامه‌ی آیه را نمی‌خوانید؟ صورت کامل آیه از این قرار است: « لا اِکْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یکْفُر بِالطاّغُوتِ وَ یؤمِنْ بِاللهِ فَقَدْ اِسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَنْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ » «لا اکراه فی الدّین» در دین اکراه و اجباری نیست، «قد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیّ» آشکار شده است راه راست از راه گمراهی. اینکه در ادامه «عدم اکراه در دین» بلافاصله گفته شده است، «راه راست و گمراهی آشکار» شده است؛ این علت عدم اکراه را بیان می‌کند؛ چرا اجبار و زور و فشاری همراه آیین و در پذیرش دین ما نیست؟ چون راه راست از راه گمراهی آشکار شده است و مانند روز واضح شده است که راه راست کدام است و گمراهی کدام است؛ لذا این آیه کریمه اساسا نه تنها منافی تبلیغ دین و تبیین نیست، که اساسا مؤید آن است. و در وزان تبلیغ، به جهاد اهمیت می‌دهد. اساسا جهاد اسلامی برای برطرف کردن و برداشتن موانع هدایت است؛ که عبارتند از طواغیت و رهبان زمانه که مانع رسیدن هدایت به مردم هستند؛ مانع این آشکار شدن راه راست و راه گمراهی هستند؛ اساسا جهاد اسلامی و قِتال مقدس اسلامی برای آزادی و آزاداندیشی است؛ برای آزادی بخشی است؛ در جامعه‌ای که سردمداران کفر مانع تبین راه رشد هستند؛ مانع خوانده شدن قرآن هستند، مانع رسیدن حق به عموم جامعه هستند، با این افراد با زور و با شمشیر مقابله خواهیم کرد؛ ما برای رسیدن حق به گوش مردم و روشن‌شدن راه راست برای مردم، جان‌مان را هم می‌دهیم و به آن افتخار می‌کنیم، و این را برای خود سعادت می‌دانیم که در راه رسیدن عموم جامعه به آزاداندیشی و رها کردن مردم از بند‌ها، کشته شویم و جان دهیم؛ بله اگر دستی مانع رسیدن سخنان قرآن به مردم بشود، مانع خواندن قرآن بشود، آن دست را قلم می‌کنیم، اگر حجابی در برابر حق و حقیقت به وجود بیاورند، با افتخار آن را می‌دریم، اگر مشتی بخواهد بر سر خواننده‌ی قرآن زده شود، آن دست را قطع می‌کنیم، برای بر طرف کردن مزاحمان هدایت همیشه آماده و شمشیر به دست هستیم و این را نه تنها در تنافی با آزادی و آزاداندیشی نمی‌بینیم بلکه عین آزاداندیشی است و رقم زدن آن را در جامعه تکلیف خود می‌دانیم. و از این باب است که این روز‌ها که درگیری‌ها و قتال تا حدودی به جبهه‌ی نرم و فرهنگی کشیده شده است، جهاد تبیین اهمیت ویژه می‌یابد؛ درگیری و قتال مستقیم تبیین برای تک‌تک مسلمانان واجب است، همانگونه که جهاد شمشیر بود؛ چرا که این‌روز‌ها کمتر با شمشیر مانع تبین رشد از غی / آشکار کردن راه راست از گمراهی، می‌شوند؛ بلکه با رسانه‌هایی انحصاری مانع این تبیین می‌شوند؛ و البته در این مقام هم هیچ ابایی از دست به شمشیر شدن نداریم چرا که «الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی السَّیْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ». ✍️حامدخواجه ═══.🍃.═════════ @andishe_azadandishi ═════════.🍂.═══