eitaa logo
اندیشه ورزان بصیر قم
4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
482 ویدیو
1.4هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❎درسهایی که از افغانستان باید آموخت (قسمت اول) ✍حسین حسینی نژاد گویا برای افغانستان تاریخ در حال تکرار شدن است. در ۱۵ فوریه ۱۹۸۹ آخرین سرباز اتحاد جماهیر شوروی سابق، از پل مرزی میان افغانستان و ازبکستان عبور کرد و حضور بیش از ۹ ساله نیروهای شوروی در افغانستان پایان یافت. حالا بعد از سی و سه سال از این واقعه در یک پرده جدید با خروج شبانه سربازان امریکایی از پايگاه هوايي بگرام این نمایش مجددا در حال تکرار است. خروجی که به گفته لوید آستین، وزیر دفاع امریکا تاکنون مطابق برنامه پیش رفته و پنتاگون همچنان تلاش دارد تا این عملیات به‌گونه‌ی سنجیده، منظم و امن دنبال شود. خروج ابرقدرت شرقی بعد از مدتی منجر به سقوط دولت خلقی داکتر نجیب الله و خروج ابرقدرت غربی دولت اشرف غنی را به ورطه سقوط کشانده است. دولتهایی که موجودیت آنها بیش از آنکه بر مولفه های داخلی قدرت استوار باشد متکی به قدرت خارجی است. این آمد و شد ، ویرانی و خرابی ، جنگ و صلح ، صعود و سقوط درسهایی را با خود به همراه دارد. درسهایی که نباید بی‌توجه از کنار آن گذشت. 🔹درس اول- درسی که افغانستان به همه داد . مهمترین درسی که از آمد و شد ابرقدرتها به افغانستان می توان آموخت، بی حاصلی تکیه بر بیگانه است. به قول شاعر : از آنروز دشمن بما چیره گشت که ما را روان و خرد تیره گشت از آنروز این خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد برای شاعر، بیگانه چه شوروی باشد، چه بریتانیا و چه آمریکا فرقی نمی کند ، نان آورت که بیگانه شد باید انتظار ویرانی داشت نه آبادانی، چه افغانستان چه عراق و چه هر جای دیگری . باید هوشیار بود ؛در طول تاریخ کم نبوده اند مردمی که تحت سیطره زورمدارانی قرار گرفته اند که بنای حکومت آنها بر پایه ظلم و فساد و ناامنی پایه ریزی شده است و به بیان قرآن از قول ملکه سبا: «ان الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها و جعلوا اعزة اهلها اذلة و کذلک یفعلون » پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند،آن را به فساد می کشند وعزیزان آن را ذلیل می کنند. (نمل،۳۴) ادامه دارد👇
❎👆درسهایی که از افغانستان باید آموخت (قسمت دوم) درس افغانستان به ابرقدرتها این بود که بدانند در هزاره سوم، امنیت و توسعه دیگر یک پروژه از پیش نوشته نیست بنابراین تا ملت ها نخواهند، اتفاقی نخواهد افتاد. زبینگو برژنسکی در کتاب در جستجوی امنیت ملی یک سال قبل از خروج قوای شوروی می نویسد:«از سال ۱۹۷۹ تاکنون نیروهای مسلح شوروی با بی رحمی روز افزونی کوشیده اند افغانستان را آرام کنند» اما نشد . حالا اگر دو دهه حضور آمریکا را هم به این مدت اضافه کنیم ؛طی این مدت هر دو ابرقدرت همه توان نظامی خود را بکار گرفتند تا در قاب ایدئولوژی مورد نظر خود امنیت و توسعه را برای افغانها به وجود آورند اما علی رغم صرف میلیاردها دلار نه امنیت به دست آمد، نه کمونیست مد نظر شوروی و نه دموکراسی مد نظر امریکا توانست در افغانستان گامی فراتر از کابل بردارد . دلیلش این بود که از سوی افغانها این ایده های خارجی غریب می آمد و برایشان پذیرفتنی نبود از این رو از همراهی با آن سرباز زدند به زبان ساده آنها تغییر را نمی‌خواستند . به طور کلی ابرقدرتها باید بدانند تا ملتی خود آمادگی تغییر نداشته باشد هیچ قدرت فائقه ای نمی تواند سرنوشت آنرا تغییر دهد انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ خداوند سرنوشت هیچ قوم( و ملّتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند(رعد،۱۱) ادامه دارد👇
❎درسهایی که از افغانستان باید آموخت(قسمت سوم ) ارسطو می‌گفت ما انسانها غالبا جنگ را بپا میکنیم تا بتوانیم در صلح زندگی کنیم مسیری که مشکل می تواند به نتیجه برسد .خروج امریکا و پایان نقش آن به عنوان ضامن امنیت افغانستان -که البته هیچگاه برقرار نشد- می تواند تصویر امنیت را به شدت تغییر دهد و بر احتمال درگیری و همکاری بیفزاید، زیرا بازیگران جدید سعی خواهند کرد خلا قدرت به وجود آمده را پر کنند‌. سالها کشمکش و سلطه باید به افغانها آموخته باشد که صلح هرگز از دهانه تفنگ بیرون نمی آید و تا زمانی صدای گلوله ها فراتر از گفتگوها و همکاری است آش همان آش است و کاسه همان کاسه. عقب نشینی آمریکائیها این فرصت را پیش روی افغانها قرار داده است تا به این سوال پاسخ دهند که آیا صلح را ترجیح می دهند یا جنگ را. اگر صلح را ترجیح می دهند، باید بپذیرند که برای نیل به آن تعدیل مواضع ، مصالحه ،مذاکره و همکاری لازم است‌. طالبان یا هر گروه دیگری که در افغانستان سودای حکومتداری دارند باید بدانند که دولتهایی که مولود جنگند، هرگز نمی‌توانند خالق صلح باشند. صلح و نظم ناشی از قدرت اجبار ، اگر شدنی هم باشد وضعیتی موقتی است.صلح یک محصول عالی تمدنی(civilizational)و حاصل کار و فعالیت ، تفاهم، تولید و تجارت، تعاملات فرهنگی و رویکردهای خردمندانه است. امروز به بیان قران تنها یک راه نجات برای افغانستان باقی مانده است: « أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» ‌بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند.(فتح،۲۹) ‌‌
❎وزیر خارجه افغانستان: دامنه جنگ به کشورهای منطقه و جهان می‌رسد وزیر امور خارجه افغانستان به کشورهای منطقه و جهان هشدار داده است که جنگ در افغانستان تنها داخلی نخواهد ماند و دامنه این جنگ به کشورهای منطقه و جهان نیز کشیده خواهد شد.
❎آمریکای فرسوده 🔹آمریکای بدون روتوش، با آمریکای بزک شده، زمین تا آسمان فرق می کند. آمریکای واقعی، دارای درماندگی های مزمن است. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان اخیرا هشدار داد: 🔻"زیرساخت های آمریکا باید بهتر باشند. با این حال، جاده ها، پل ها و شبکه آب ما رو به زوال است. شبکه برق ما دربرابر قطعی ها، آسیب پذیر است. دسترسی به اینترنت پرسرعت و قابل استفاده برای بسیاری وجود ندارد". 🔹اقتصاد و جامعه آمریکا شرایط بسیار بغرنجی را سپری می‌کند؛ چنان که هفته گذشته جو بایدن رئیس‌جمهور، ضمن سخنرانی در ویسکانسین گفت: 🔻"من تمام تلاش خود را برای متحد کردن آمریکا انجام دادم. برخی از دوستانم می‌گویند این غیرممکن است. ما در رابطه با موضوعات زیادی دچار شکاف هستیم. 🔻(با اشاره به خرابی وسیع زیر ساخت‌ ها) از هر ۵ مایل بزرگراه و جاده در آمریکا، یک مایل آن در وضع بد قرار دارد. البته وضع برخی از ایالت‌ها به مراتب از این هم بدتر است. 🔻از ساخت حدود ۵۰ درصد از پل‌های ما بیش از ۵۰ سال گذشته است. از نظر مهندسان بیش از هزار پل در ویسکانسین دچار مشکلات ساختاری هستند. تنها هزار پل در ویسکانسین این وضع را دارند. 🔻حالا ببینید که در سراسر کشور وضع چگونه است. بیشتر پل‌های آمریکا به تعمیر و بازسازی نیاز دارند. عبور کامیون از روی بیش از ۶۰۰ پل در ویسکانسین ممنوع است. 🔻برای مثال به میلواکی توجه کنید. آب این شهر به سرب آلوده است که می‌ تواند آسیب‌های زیادی به سلامتی افراد وارد کند. آب ۱۰ میلیون خانه در آمریکا به سرب آلوده است. آب ۴۰۰ هزار مدرسه در معرض خطر آلودگی به سرب قرار دارند". 🔹این سخنان در حالی عنوان شد که بنابر گزارش‌های رسمی، میزان کسری بودجه آمریکا به رقم سه هزار هزار میلیارد دلار رسیده است. 🔹سخنان بایدن در حالی است که دونالد ‌ترامپ پنج سال قبل، تبلیغات انتخاباتی را با انگشت گذاشتن بر حجم خرابی و خسارت دولت های بوش و اوباما بنا کرد. 🔹ترامپ همچنین در اولین مصاحبه پس از انتخابات به ABC NEWS گفت: 🔻"ایالات کتحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لس‌آنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شده هر چند روز یک بار شماری از مردم هدف گلوله قرار می‌گیرند. می‌خواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ کس در خیابان‌های ما به خاطر بیمه و فقر نخواهد مرد. 🔻پل‌های ما ویران شده‌اند. ما پول ساخت یک مدرسه را نداریم. سیاستمداران ما برای مدتی طولانی، مردم را مأیوس کرده‌اند. با ۶ تریلیون دلاری که در جنگ خاورمیانه از ۱۵ سال قبل هزینه کرده‌ایم، می‌توانستیم کشور را دو بار بازسازی کنیم. به وضع جاده‌ها، پل‌ها، تونل‌ها و فرودگاه‌هانگاه کنید که شبیه مکان‌های از رده خارج است". 🔹همچنین توماس فریدمن (تحلیلگر ارشد دموکرات‌ها) آبان 1391 در گفت‌وگو با روزنامه ملیت ‌ترکیه خبر داده بود: 🔻"ما دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت، توان مداخله نظامی در بحران‌هایی مانند سوریه نداریم. البته می‌توانیم پول و سلاح بدهیم اما مداخله مستقیم نه. آمریکا وارد دوره‌ای شده که باید کمی ‌هم به مشکلات داخلی خود بپردازد. 🔻اکنون بیت لحم پنسیلوانیا برای ما مهم‌تر از بیت ‌لحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر بهای بیشتری می‌پردازند و بیش از هر دوره‌ای می‌پرسند که نیروهای ما در فلان منطقه جهان چه می‌کنند؟ 🔻... ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ‌ترکش‌های جنگ به ما اصابت کرد. محمد ایمانی
❎موضوع: تفسیر غلط از مشارکت مردمی! 🔻 به‌رغم سپری شدن قریب به یک ماه از انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری همچنان معنایابی‌ها و تفسیرها از نتیجه انتخابات، نوع رأی و مشارکت مردم، آسیب‌شناسی رفتارهای جریانی و نامزدهای انتخاباتی ادامه دارد. دیروز فائزه هاشمی با روزنامه آرمان ملی در خصوص همین موضوعات مصاحبه‌ای کرد و تفسیر خود را از انتخابات 28 خرداد سال جاری با تأکید بر آسیب‌شناسی درون‌گروهی اصلاحات ارائه نمود. نگاه تفسیرگرانه خانم هاشمی در خصوص مشارکت و چرایی عدم حضور بیش از نیمی از مردم به‌گونه‌ای منحصربه‌فرد وی است که تطبیق آن با واقعیت‌های صحنه پیچیده انتخابات و حتی اظهار نظرات دیگر تحلیل‌گران هم‌حزبی و جریانی وی و تحلیل دشمنان انقلاب و مفسرین خارجی نیز بسیار فاصله فاحشی دارد. وی در فرازی از مصاحبه‌‌ی خود گفت: «بیش از 51 درصدی که در انتخابات شرکت نکردند به‌علاوه 14 درصد آرای باطله با نگاه‌های متفاوت به خیلی چیزها نه گفتند. نه به نداشتن رابطه با آمریکا، عربستان و سایر کشورها، نه به سیاست خارجی تهاجمی، نه به تسلط میدان بر دیپلماسی، نه به هرگونه تبعیض اعم از اعتقادی و جنسیتی، ... نه به بی‌توجهی به شایسته‌سالاری، نه به رانت و فساد و ...». 1️⃣ خانم هاشمی در حالی این انتقادها را پیام انتخابات می‌نامد که اگر فرض را بر صحت تحلیل وی نیز بگذاریم، باید سؤال کرد چه کسی مسبب این کاستی‌ها و نقایص بوده است؟ مگر هشت سال دولت در دستان روحانی و اصلاح‌طلبان موردحمایت خاندان هاشمی نبوده است؟! 2️⃣ کجا آرای باطله را این‌گونه تفسیر می‌کنند؟ اتفاقاً آرای باطله آرای کسانی است که به‌شدت منتقد وضعیتی بودند که دولت موردحمایت شما به وجود آورده بود؛ اما ازآنجاکه به نظام اسلامی علاقه‌مند بودند و حجتی برای عدم حضور در پای صندوق‌های رأی نداشتند و آن را موجب سوءاستفاده دشمنان انقلاب و اسلام می‌دانستند در رأی‌گیری حاضر شدند و سفید رأی دادند! 3️⃣ طبق بررسی‌های جهانی، در همه انتخابات‌های دنیا و مطالعه بیش از 38 انتخابات جمهوری اسلامی ایران متوسط از 25 تا 30 درصد مردم رأی نمی‌دهند. لذا با کسر این رقم از 51 درصد، نادرستی استدلال و تفسیر خانم هاشمی روشن می‌شود.. ✅نکته : تفسیر و تأمل در پیام‌ها و پیامدهای رفتار انتخاباتی حزبی و جریانی لازم است و زمانی منجر به نتیجه می‌شود که آسیب‌شناسی درست و مبتنی بر واقعیات صحنه تحلیل شود و از اشتباهات درس گرفته شود و الا در اشتباهات بر همان پاشنه خواهد چرخید! ✍فتح الله پریشان
❎کاهش ۲۰ درصدی درآمد سرانه ایرانی‌ها در دولت روحانی! 🔹 بررسی تغییرات درآمد سرانه کشورمان نشان می‌دهد طی ۱۰ سال اخیر بالاترین مقدار درآمد سرانه ایرانی‌ها مربوط به سال ۱۳۹۰ با ۷ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان بوده که این میزان تا سال ۱۳۹۲ به ۶ میلیون و ۵۰ هزار تومان و تا سال ۱۳۹۸ به ۴ میلیون و ۸۷۰ هزار تومان رسیده است. 🔹به عبارتی دیگر، طی دوره دولت روحانی درآمد سرانه مردم ایران بیش از ۲۰ درصد کاهش یافته است.
❎قبض برق و خدمت بزرگ علی کریمی ✅ علی کریمی وقتی فوتبال بازی می‌کرد، بازیکن محبوب میلیون‌ها ایرانی و از جمله من بود. همین علی کریمی خوش‌خاطره، دیروز خدمتی به اقتصاد ایران کرده و قبض برق منزلش را منتشر کرده است. او فرصتی فراهم کرده تا چند واقعیت خیلی گل درشت به چشم بیاید. ✅ علی آقای کریمی در منزل‌شان در فاصله ۴ خرداد تا ۵ تیر ۱۴۰۰ (یک ماه) برابر ۶۲۸۰ کیلووات‌ساعت برق مصرف کرده‌اند و باید ۴۶۳۰۱۷۵ (چهار میلیون و ششصد و سی‌ هزار و صد و هفتاد و پنج) تومان هزینه برق می‌پرداخته‌اند، و البته اخطار قطع به دلیل دیرکرد در پرداخت هم دریافت کرده‌اند. ✅ اگر سال‌ها درباره خسارات شیوه قیمت‌گذاری انرژی در ایران داد و فریاد می‌کردیم به اندازه همین قبض برق علی آقای کریمی نمی‌توانستیم واقعیات را بیان کنیم. خواهش می‌کنم به محاسبات زیر دقت کنید. ۱. برای تولید سه کیلووات‌ساعت برق یک متر مکعب گاز مصرف می‌شود، پس برای تولید ۶۲۸۰ کیلووات‌ساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی ۲۰۹۳ مترمکعب گاز مصرف شده است. ۲. قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه و عراق حدود ۲۴ سنت دلار به ازای هر مترمکعب است، پس ۵۰۲۳۲ سنت دلار معادل ۵۰۲ دلار پول گازی است که برای تأمین برق منزل آقای کریمی صرف شده است. ۳. قیمت دلار در بازار امروز تهران ۲۴۹۰۰ تومان است، پس هزینه گاز مصرفی برای تأمین برق منزل آقای کریمی ۱۲۵۰۷۷۶۸ (دوازده میلیون و پانصد و هفت هزار و هفتصد و شصت و هشت) تومان شده است. ۴. وزارت نیرو هر کیلووات‌ساعت برق را از نیروگاه‌ها – به غیر از هزینه سوخت – به قیمت ۳۳۶ تومان می‌خرد. بنابراین هزینه تولید (تبدیل گاز به برق در نیروگاه) هم برای ۶۲۸۰ کیلووات‌ساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی ۲۱۱۰۰۸۰ (دو میلیون و صد و ده هزار و هشتاد) تومان شده است. ۵. مجموع هزینه برق منزل آقای کریمی برای اقتصاد ملی ایران ۱۴۶۱۷۸۴۸ (چهارده میلیون و ششصد و هفده هزار و هشتصد و چهل و هشت) تومان شده است. ۶. شرکت توزیع برق با همه ملاحظات مربوط به تعرفه برق پرمصرف‌ها، از آقای کریمی خواسته ۴۶۳۰۱۷۵ تومان از مبلغ ۱۴۶۱۷۸۴۸ تومان را بپردازند. آقای کریمی به این ترتیب مبلغ ۹۹۸۷۶۷۳ تومان بابت برق مصرفی یک ماه منزل‌شان از اقتصاد ملی ایران یارانه دریافت می‌کنند. خوب دقت کنید که مبلغ یارانه برق منزل آقای کریمی برابر با یارانه ماهیانه ۴۵۳۰۰ تومانی ۲۲۰ نفر است. ✅ هیچ سخنرانی، برنامه تلویزیونی یا پژوهش علمی نمی‌تواند به این دقت و صراحت و شفافیت عمق ناعادلانه بودن نظام قیمت‌گذاری انرژی در ایران را نشان دهد. ✅ نظام موجود قیمت‌گذاری دستوری دولت بر انرژی، چیزی جز انتقال منابع ملی به برخوردارترین اقشار جامعه نیست. این نظام اقتصادی از اساس غیرعادلانه است. کدام کتاب عدالت حکم می‌کند یارانه ماهیانه ۲۲۰ نفر، به برق مصرفی یک نفر از ثروتمندترین اقشار جامعه منتقل شود؟ ⭕️☑️ نتیجه‌گیری اجتماعی ۱. علی آقای کریمی مقصر این بی‌عدالتی نیست، او مثل هر شهروند دیگری طبق قوانین و رویه‌های موجود زندگی می‌کند. او زمانی با قواعد فیفا فوتبال بازی می‌کرد و حالا با قواعد این کشور برق مصرف می‌کند. ساختار دستوری قیمت‌گذاری انرژی است که از او می‌خواهد این مقدار بپردازد و ماهی قریب به ۱۰ میلیون تومان یارانه برق بگیرد. ۲. این ماجرا نباید به ابزاری برای حمله به سلبریتی‌هایی چون علی کریمی تبدیل شود. آن‌ها مثل همه شهروندان خودشان را با قواعد تطبیق می‌دهند. نقد قبض برق علی کریمی، نقد ساختار اقتصادی دستوری، با مداخله حداکثری بی‌کیفیت دولت در اقتصاد، و پوپولیسم پنهان در پس این وضعیت به نام عدالت است. ⭕️☑️ دو نکته مهم ۱. سهم علی کریمی از رانت برق، با محاسبات فوق حداکثر سالی ۱۲۰ میلیون تومان یارانه برق است. این رقم در میان رقم واقعی رانت‌هایی که ناعادلانه در اقتصاد انرژی ایران توزیع می‌شوند هیچ نیست. رقم واقعی به ده‌ها و صدها هزار میلیارد تومان در اشکال مختلف از جمله شامل هدررفت، می‌رسد. ۲. اقتصاد و سیاست عمومی سال‌هاست راه‌های اجتناب از این بی‌عدالتی و هم‌زمان رسیدگی به اقشار محروم با نظام‌های رفاهی هوشمند و هدفمند را یافته است. محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
❎پیامدهای سقوط أفغانستان و سیطره طالبان بر آن برای آسیای مرکزی، خاورمیانه، چین و روسیه دجومارت اوتوربایف، نخست وزیر اسبق قرقیزستان (۲۰۱۵-۲۰۱۴) پراجکت سیندیکیت در روز دوم جولای سال جاری میلادی، ارتش آمریکا، کنترل پایگاه هوایی بگرام را به ارتش و دولت افغانستان واگذار کرد. در شرایط فعلی، نیرو‌های آمریکایی و متحدان آن‌ها در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، در حال ترک افغانستان هستند و به نظر می‌رسد که خیلی زودتر از ضرب الاجل تعیین شده (۱۱ سپتامبر سال جاری میلادی) جهت خروج کلیه نیرو‌های خارجی از افغانستان، این کشور را ترک خواهند کرد. بر اساس یافته‌های جدید یک اثر پژوهشی که توسط محققان "دانشگاه براون" انجام شده، حضور آمریکا به مدت بیش از دو دهه در افغانستان، مبلغی بالغ بر ۲.۳ تریلیون دلار هزینه برای آن به دنبال داشته است. در شرایط کنونی همسایگان افغانستان نظیر پاکستان، ایران، چین، هند و دیگر کشور‌های آسیای مرکزی، در حال ارزیابی این نکته هستند که حفظ امنیت و ثبات، آن هم در شرایطی که طالبان در حال قدرت گیری مجدد در افغانستان است، تا چه میزان برای آن‌ها هزینه به دنبال خواهد داشت و آن‌ها باید چه بهایی را در این مسیر بپردازند (پس از خروج آمریکا و ناتو از أفغانستان.) در اواخر ماه ژوئن سال جاری میلادی، جامعه اطلاعاتی آمریکا در یک برآورد اطلاعاتی اعلام کرد که شش ماه پس از خروج نیرو‌های آمریکایی و ناتو از افغانستان، احتمال می‌رود که دولت افغانستان سقوط کند. این جمع بندیِ جامعه اطلاعاتی آمریکا قویا در نقطه مقابل تحلیل‌های خوش بینانه‌ای بود که دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، پیشتر در مورد تبعات خروج آمریکا از افغانستان ارائه کرده بودند. در شرایط فعلی، طالبان توانسته بر بخش‌های قابل توجهی از شمال افغانستان تسلط یابد و شهر‌های بزرگ افغانستان نظیر "قندهار" را نیز به کنترل خود درآورد. نیرو‌های امنیتی افغانستان نیز اغلب بدون درگیری‌های قابل توجهِ نظامی، تسلیمِ پیشروی‌های طالبان شده اند. بر اساس برخی ارزیابی‌های بین المللی (مخصوصا ارزیابی‌هایی که از سوی "تیم نظارت و رصدِ تحریم‌های افغانستان در سازمان ملل متحد" ارائه شده است)، گروه طالبان در شرایط کنونی بیش از ۷۰ درصد از قلمرو افغانستان (خارج از مناطق شهری این کشور) را در کنترل خود دارد. این گروه همچنین بر بیش از نیمی از مراکز دولتیِ منطقه‌ای افغانستان نیز کنترل مستقیم دارد. لرزش‌های حاصل از پیروزی‌های اخیر طالبان در افغانستان، در برهه کنونی در کل منطقه احساس می‌شود. به عنوان مثال، در مناطقی که تنها چهار ساعت با "دوشنبه" پایتخت تاجیکستان فاصله دارند، درگیری‌های شدیدی رخ داده است. در ۲۰ ژوئن سال جاری میلادی، شبه نظامیان طالبان که در شمال افغانستان حضور دارند، نیرو‌های دولتی افغانستان را در قندوز محاصره کردند. این شهر، ششمین شهر بزرگ افغانستان با بیش از ۳۰۰ هزار نفر جمعیت است. سپس در ۲۲ ماه ژوئن سال جاری میلادی، طالبان پاسگاه و گذرگاه مرزی موسوم به "شیرخان بندر" که در منطقه مرزی افغانستان و تاجیکستان واقع شده را بدون هرگونه درگیری نظامی تصرف کردند. اضافه بر این، نیرو‌های مرزبانی تاجیکستان و ازبکستان اعلام کرده اند که شماری از نیرو‌های ارتش و مرزبانی افغانستان در پی پیشروی‌های طالبان، وارد خاک این کشور‌ها شده اند. در پنجم جولای سال جاری میلادی نیز، بیش از هزار نیروی امنیتی افغان از استان مرزی بدخشان افغانستان، در پی درگیری با نیرو‌های طالبان، به خاک تاجیکستان عقب نشینی کرده اند. جدای از همه این ها، طالبان احتمالا در روز‌ها و هفته‌های آتی بر رودخانه‌های "آمودریا" و "پنج" که افغانستان را از ازبکستان و تاجیکستان جدا می‌کنند نیز مسلط خواهند شد. با توجه به اینکه این پیشروی‌های طالبان مخصوصا در مرز‌های بین المللی افغانستان قابل توجه بوده است، احتمال اینکه طیف عظیمی از پناهجویانِ افغان در روز‌های آتی وارد کشور‌های آسیای میانه و سپس روسیه و اروپا شوند، به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. امری که می‌تواند تبعات منطقه‌ای و بین المللی را با خود به همراه داشته باشد. روسیه که همواره متهم به همکاری‌های مخفی با طالبان جهت تحت فشار قرار دادن آمریکا و ناتو بوده، اکنون نگرانی‌های زیادی را در مورد بی ثبات شدن منطقه آسیای مرکزی و ورای آن، در پیِ پیشروی‌های طالبان در خاک افغانستان دارد.
هدایت شده از صدای انقلاب
هدایت شده از صدای انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 شماره: 251 💠 زمینه‌ها و اهداف پیشروی طالبان در افغانستان 🎙 کارشناس برنامه: دکتر فرزان شهیدی 🆔 @sedayeenghelab_ir
❎راه‌حل سوم برای بحران افغانستان 1- همسایگان به گردن هم حق دارند. اما افغانستان و ایران، فقط همسایه نیستند. افغانستان، قرن‌ها پاره تن ایران بوده، و فرهنگ و مردمش، با ما عجین بوده اند. دست استعمار انگلیس، میان ایران و افغانستان جدایی انداخت، چنانکه میان بسیاری از ملت‌های منطقه. در زمان فتحعلی شاه قاجار، تا قندهار و کابل، بخشی از تمامیت ارضی ایران بود. اما پس از شکست قاجاریه در جنگ با روس‌ها، انگلیسی‌ها به طمع افتادند و با دامن زدن به آشوب در هرات، توافق پاریس را به ناصرالدین‌شاه تحمیل کردند که موضوع آن، جدایی هرات بزرگ از خاک ایران بود. 2- افغانستان معاصر، بالغ بر چهل سال درگیر ‌اشغال و جنگ و ترور بوده است. ابتدا شوروی کمونیستی به مدت ۹ سال (دی ۱۳۵۸ تا دی ۱۳۶۷) این کشور را به‌اشغال خود درآورد. پس از آن، افغانستان درگیر جنگ‌های داخلی شد که به غلبه طالبان انجامید. از 15 مهر 1380 تا کنون هم به مدت بیست سال در ‌اشغال آمریکا بوده است. اتفاق عجیب، افتادن آمریکا در تله‌ای است که می‌گفت برای شوروی گذاشته بود! خبرنگار نشریه فرانسوی «نوول ابزرواتور» خرداد 96، از زبیگنیو برژینسکی پرسید؛ «رابرت گیتس رئیس‌سابق سیا، در کتاب خاطراتش (در سایه‌ها) می‌نویسد سازمان CIA کمک به مجاهدین افغانی را ۶ ماه قبل از اینکه شوروی اقدام به دخالت کند، آغاز کرده بودند. شما آن زمان مشاور امنیت ملی پرزیدنت کارتر بودید، بنابراین باید در آن برنامه نقش داشته باشید، اینطور نیست؟». برژینسکی در پاسخ گفته بود: «در روایت رسمی گفته می‌شود سیا کمک به مجاهدین افغانی را بعد از اینکه ارتش شوروی، افغانستان را در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹‌اشغال نمود، آغاز کرد. اما واقعیت، متفاوت است. سوم جولای ۱۹۷۹ (شش ماه قبل از ‌اشغال) بود که پرزیدنت کارتر، اولین کمک مستقیم و مخفیانه را برای مخالفین رژیم هوادار شوروی در کابل فرستاد. من به پرزیدنت نوشتم که کمک‌ها، ارتش شوروی را به دخالت تحریک می‌کند. این عملیات سرّی، این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خودش به تله بیندازد. روزی که روس‌ها از مرز گذشتند، من به کارتر نوشتم ما این فرصت را داریم که به روس‌ها «جنگ ویتنام‌شان» را عرضه کنیم. این، یک ایده عالی بود. برای ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و ناامیدی به بار آورد و در نهایت باعث فروپاشی امپراطوری شوروی شد». خبرنگار فرانسوی دوباره می‌پرسد «شما حتی از اینکه از بنیادگراها حمایت و پشتیبانی کردید، متاسف نیستید؟ متاسف نیستید که آنها را آموزش دادید و مسلح کردید تا به تروریست‌های امروز تبدیل شوند؟». برژینسکی پاسخ می‌دهد: «چه چیزی در تاریخ مهم‌تر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟ وجود یک تعداد مسلمان‌های به هیجان آمده، یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟». همچنین، ویدئوی سخنان برژینسکی در دسترس است که در میان شماری از «جنگجویان ضد شوروی» می‌گوید «ما اعتقاد عمیق طالبان به خدا را می‌دانیم و مطمئن هستیم که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد. آن سرزمین‌های بالایی برای شماست. شما یک روز به آن باز خواهید گشت. زیرا شما پیروز و بر حقید و خدا با شماست». 3- آمریکای متکبر در سال 2001، در حالی به بهانه ماجرای مشکوک 11 سپتامبر، افغانستان را ‌اشغال کرد که شوروی فروپاشیده بود. مقامات آمریکایی تصور می‌کردند با تسلط بر افغانستان می‌توانند علیه ایران و چین تهدیدساز شوند. اما آنها هر چه با غرور و هیاهو آمدند، با سرشکستگی -و بی‌سر و صدا- رفتند. وقتی افغانستان‌ اشغال شد، برخی افراطیون مدعی اصلاحات از ملت ایران خواستند دستان خود را بالا ببرند و تسلیم آمریکا شوند. اما بیست سال بعد، جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید اعلام می‌کند: «ما نتوانستیم پیروز نبرد نظامی افغانستان باشیم. حضور ما در یک جنگ ۲۰ ساله نظامی، نتوانست پیروزی برای ما به همراه بیاورد». همین؟ آمریکا بعد از 20 سال ‌اشغالگری پیروز نشد؟ هزینه‌های هنگفت ‌اشغالگری و جنگ و جنایت برای مردم افغانستان چگونه جبران می‌شود؟ آمریکا پا در کدام کشور گذاشت که گرفتاری‌های مردم آن کشور چند برابر نشد؟ چه لاف‌هایی زده می‌شد که آمریکا، افغانستان را آباد کرد و دموکراسی به ارمغان آورد(!؟) غافل از اینکه انتظار وفا از غدّار، خودفریبی است. آمریکا به دولت غربگرا در افغانستان (مثل هر جای دیگر) وفادار نماند و پشتش را خالی کرد. رئیس ‌دولت افغانستان اخیرا برای درخواست کمک به آمریکا رفت، اما یک مقام دون ‌پایه آمریکایی به استقبال نیامد؛ و حتی خودرو هم نفرستادند تا آقای ‌اشرف‌غنی را به محل اقامتش ببرد! عبرت آموز نیست؟ 🔻ادامه دارد👇
❎راه‌حل سوم برای بحران افغانستان 4- آمریکا هنوز به‌خاطر ضربات راهبردی که در غرب آسیا (عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن) از مقاومت اسلامی خورده، گیج است. شیطان بزرگ در افغانستان هم شکست خورد. اما این بدان معنا نیست که دیگر در منطقه و به ویژه افغانستان شیطنت نمی‌کند. به جان هم انداختن ملت افغانستان و یا درگیر کردن این کشور با همسایگان، یکی از شرارت ‌های محتمل است. و آزمون جدید طالبان، دقیقا همین جا شروع می‌شود. البته برخی تحلیل‌گران می‌گویند طالبان، طیفی از نیروهاست و قضاوت یکسره درباره همه آن نیروها نمی‌تواند دقیق باشد. این تحلیل‌گران می‌گویند هم ضدآمریکایی دو آتشه در میان طالبان هست و هم کسانی که از گذشته، پیوند و قول و قرار با آمریکا (برخی رژیم‌های مشابه) دارند. می‌گویند طالبان، سازمانی یکدست نبوده و بعضا حتی میان این دو طیف، تسویه حساب‌های خونینی شکل گرفته است. بحث‌های دامنه‌داری وجود دارد مبنی بر اینکه طالبان در بیست و چند سال گذشته، از کجا تامین مالی و نظامی شده است؟ برخی گروه‌های منتهی به تاسیس طالبان، توسط سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و پاکستان و با دلارهای سعودی و مدارس وهابی (تکفیری)، مورد تعلیم و تجهیز قرار گرفتند. در عین حال، طیف‌هایی از طالبان آمریکا را دشمن می‌شمارند و با آنها درگیر بوده‌اند. چنانکه سال گذشته در ماجرای سرنگونی هواپیمای E-11A پنتاگون در غزنی -که گفته شد تعدادی افسر نظامی و اطلاعاتی کشته شدند- طالبان، مسئولیت سرنگونی هواپیما را برعهده گرفت. در ارزیابی رفتار طالبان، هم باید تفاوت‌ها را دید و هم بررسی کرد که سران آن در کدام نقشه و زمین بازی می‌کنند؛ زمین دوستان ملت افغانستان و دیگر ملت‌های مسلمان منطقه، یا زمین دشمنان غربی و مرتجع آنها؟ این مهم است که طالبان در دوره شکست‌های راهبردی آمریکا در منطقه، می‌خواهد در برابر نقشه جدید کاخ سفید قد علم ‌کند، یا چنانکه برخی ادعا می‌کنند، با آمریکا تبانی کرده و قرار است بخشی از نقشه نیابتی آمریکا باشد؟ 5- نقطه عطف بحث حاضر این است که جنگ و قدرت‌نمایی نظامی و خونریزی، آن هم به مدت چند دهه، موجب مرگ صد‌ها هزار نفر و آوارگی میلیون‌ها نفر شده، و ملت رنج کشیده افغانستان، دیگر تحمل دوره جدیدی از جنگ و سیطره و سیاست مبتنی بر زور اسلحه را ندارد. هیچ کس با هیچ بهانه‌ای حق ندارد دور جدیدی از ناامنی و خشونت و ارعاب را در این کشور دامن بزند. ضمنا نه در حقوق بین‌الملل و نه در آموزه‌های اسلامی، «غلبه از طریق سلاح و جنگ» نمی‌تواند برای هیچ گروهی مشروعیت سیاسی به دنبال داشته باشد. جنگ افروزان خارجی و داخلی در این چند دهه، به بهانه‌های مختلف، آرامش و ثبات را از مردم افغانستان دریغ کردند. در این میان، تنها حاکمیتی که در طول دوران طولانی رنج و ناامنی، در کنار ملت افغانستان ایستاد و کوشید از آلام آنها بکاهد، جمهوری اسلامی ایران بود. ایران، دهه‌ها میزبان میلیون‌ها نفر از شهروندان افغانستانی بود، با وجود اینکه قاعدتا این نوع میزبانی‌ها با هزینه‌های اقتصادی سنگین همراه است. ایران تنها کشوری است که برادری خود را با ملت افغانستان ثابت نموده و حتی برای آن، هزینه پرداخت کرده است.». 6- واقعیت این است که، نه روش غربگرایان منفعل در مقابل آمریکا و نه شیوه طرفداران کاربست سلاح و زور (با هر بهانه و توجیهی)، نتوانسته مشکلات و اختلافات مزمن در افغانستان را چاره کند. بر این مبنا، اکنون زمان آن است که بدون دخالت بیگانگان، صرفا اراده مردم افغانستان از طریق سازوکار‌های سیاسی (قانون اساسی فراگیر/ انتخابات) حاکم شود و امکان مسالمت و همزیستی میان اقوام مختلف فراهم آید. با خروج ‌اشغالگران آمریکایی، هیچ توجیهی برای میدان‌داری اسلحه و جنگ وجود ندارد؛ مگر اینکه طالبان بخواهد ادامه رویکرد نامشروع انگلیس و شوروی و آمریکا باشد. برخی فعالان طالبان می‌گویند این گروه، آن سازمان تندرو و تکفیری و خشن 20 سال قبل نیست و با امثال داعش، مرزبندی دارد. این ادعا صرفا در عمل و با توقف درگیری‌ها قابل اثبات است. اگر قرار باشد زور و سلاح و خشونت، طرف ذی‌حق را مشخص کند، طبیعی‌ترین اتفاق، دور تازه‌ای از جنگ و خشونت و نسل‌کشی و آوارگی در افغانستان است؛ همان پدیده شومی که ترجیح آمریکا و انگلیس و ارتجاع عبری- عربی برای منطقه است. آزمون بزرگ طالبان درباره اینکه در جبهه مردم افغانستان و امت اسلام قرار دارد یا در جبهه دشمنان، همین مرزبندی با راهبرد خبیثانه برای گرفتار کردن منطقه در جنگ و خشونت است. 🔻ادامه دارد👇
❎راه‌حل سوم برای بحران افغانستان 7- آمریکا و پادوهای منطقه‌ای آنها شاید بدشان نیاید که ایران را مثل خود -احمق- شان، درگیر یک چالش نظامی در همسایه شرقی کنند، یا از آن طرف، در مقابل آتش‌افروزی و ایجاد ناامنی، منفعل نگه دارند و هزینه‌های امنیتی و سیاسی و اقتصادی برای ایران بتراشند. امنیت و ناامنی همسایگان، ذات سرایت‌کننده‌ای دارد. بنابراین امنیت و ثبات همسایگان، برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است؛ همچنانکه امنیت مردم افغانستان (اعم از شیعه و سنی، و پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ و...) اهمیت بالایی دارد. ایران، چاره کار را در پایان دادن به «گروکشی‌های مبتنی بر اسلحه»، و برقراری قانون اساسی مشترک و مکانیسم‌های برآمده از آن می‌بیند؛ به نحوی که حقوق همه اقوام و مذاهب تامین گردد و نقطه پایان بر چند دهه جنگ و خشونت و ویرانی گذاشته شود. این، حق ملت شریف افغانستان -به عنوان یکی از با هوش‌ترین و با فرهنگ‌ترین ملت‌های منطقه- است که آتش ناامنی و سایه شوم جنگ از سرش دور شود. 8- برخی افراطیون مدعی اصلاحات (مثل سازمان مجاهدین انقلاب)، دو دهه قبل اصرار مشکوکی داشتند مبنی بر اینکه ایران در کنار طالبان، وارد جنگ با آمریکا شود. هم‌طیفان آنها در آغاز دهه هفتاد شمسی، وقتی آمریکا بوش پدر دستور حمله به عراق را صادر کرد، مدعی شدند صدام، خالد بن ولید است و باید به حمایت از او وارد جنگ شویم. البته یک طیف دیگر همین‌ها، به آمریکا برای ‌اشغال افغانستان کمک کردند، تا جایی که خاتمی بعدها از ناسپاسی دولت بوش پسر و قرار دادن ایران در محور شرارت گله کرد! از این موضع‌گیری‌های پرتناقض مدعیان اصلاح‌طلبی که بگذریم، موضع نظام، عدم دخالت در امور همسایگان در عین هوشیاری، رصد تهدید‌ها، و مواجهه هوشمند با راهبرد آمریکا بوده است. ایران اهل مداخله در هیچ کشوری نیست؛ همچنانکه نسبت به نقشه‌های دشمن، غافل یا منفعل نمی‌ماند. به تعبیر امیر مومنان (ع) در نامه 62 نهج‌البلاغه؛ «إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ. انسان رزمنده، بیدار است و هرکس به خواب رود، دشمنش نمی‌خوابد.» محمد ایمانی
⭕️ طراحی برای ماندن روحانی در سطوح عالی حاکمیت ✍️ اواسط مرداد، حسن روحانی پاستور را ترک خواهد کرد و گرچه بر اساس برخی اخبار منتشر شده او بازنشسته می‌شود ولی تلاشی در حال شکل گیری است که بر یکی از جایگاه‌های مهم کشور تکیه بزند. 🔸دوستان روحانی قبل از این تلاش کردند که وی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بشود و شبیه مرحوم هاشمی رفسنجانی پس از ریاست جمهوری، سیاست ورزی و نقش خاص ایفا کند. اما این فقط یک خیال بود و روحانی هیچگاه به وزن هاشمی در سپهر سیاسی کشور دست نیافت و اینک نیز آنقدر نامحبوب است که بسیاری فعالین، چهره ها و جریانات سیاسی که قبل از این نزدیک به او بودند، از نزدیک قلمدادشدن به او در این روزها فرار می‌کنند. 🔸در سوابق روحانی حضور سالیان طولانی در شورای عالی امنیت ملی وجود دارد. بعد از ریاست تشخیص مصلحت نظام، شاید بالاترین مقام متصور برای وی، بازگشت به شورای عالی امنیت ملی باشد. دبیری شورای عالی امنیت ملی از طرف دولت رئیسی قطعا منتفی است و قرار گرفتنش در جایگاه نماینده رهبری که اینک در اختیار سعید جلیلی در این شورای مهم است نیز در شرایط فعلی و تغییر فضای سیاسی کشور، بسیار دور از ذهن است. ضمن اینکه برخی افراد با مسئولیت‌های مهم بوده‌اند که پس از پایان کار رسمی خود به سمت‌های در جایگاه‌هایی همچون مشاور رهبری دست یافته اند، موضوعی که درباره حسن روحانی با توجه شرایط موجود، اگر اندک شانسی هم داشته باشد، با خواسته حامیان وی فاصله دارد. 🔸اما با همه این وجود در حال حاضر خط رسانه‌ای جدیدی برای رساندن حسن روحانی به مناصب بالای حاکمیتی توسط برخی رسانه‌های اصلاح طلب در حال پیگیری هست. طراحان این عملیات روانی، این گزاره را غیر مستقیم را در افکار عمومی القا می‌کنند، که روسای جمهور در جمهوری اسلامی عاقبت بخیر نمی‌شوند و یا این تصور است که تحمل سلیقه‌های مختلف در حاکمیت پایین آمده است و به همین دلیل باید حسن روحانی برای از بین رفتن این تصویر ایجاد شده و به خاطر مصلحت خود جمهوری اسلامی هم که شده، در یک جایگاه مهم قرار بگیرد! نکته قابل تامل نیز این است که جریانی در خارج از کشور نیز همزمان تمایل دارد، سطح تاثیر روحانی در روندهای حاکمیتی ایران با کاهش زیادی همراه نشود. 🔸این در حالی است که قبل از روحانی، آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از ریاست جمهوری سالها در جایگاه مهم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضویت متمادی در مجلس خبرگان و حتی نایب رئیسی آن قرار داشت. او در انتخابات‌های متعددی از جمله ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس شرکت کرد و پس از فتنه 88 علی رغم کارنامه منفی و همراهی با فتنه‌گران در عالی‌ترین سطح مسئولیتی در جمهوری اسلامی باقی ماند. 🔸از سوی دیگر، محمد خاتمی نیز پس از پایان ریاست جمهوری، عضویت در مجمع تشخیص را خودش رد کرد و تا قبل از فتنه 88 آزادنه فعالیت های سیاسی خود را دنبال می کرد و با وجود نقش مخرب و اصلی در فتنه 88، گرچه با محدودیت‌هایی رو به رو شد ولی راه کنش سیاسی بعد از آن فتنه بزرگ، برای او باز بود و در انتخابات‌های متعددی اثر گذار شد و در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز این مردم بودند که یک «نه» بزرگ به او گفتند. 🔸درباره احمدی‌نژاد نیز اوضاع به همین منوال بوده است. او علی‌رغم رفتارهای سیاسی و حتی اعتقادی خارج از عرفش، در یک دوره مهم به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و علی‌رغم ده‌ها حاشیه‌سازی برای کشور، فعالیت سیاسی آزادانه داشته و حتی در انتخابات اخیر، تحریم صریح انتخابات را نیز هم جبهه با منافقین و براندازان خارج‌نشین مطرح کرد. 🔸با این وجود، رهبر معظم انقلاب با عمل به مصالح درست، تاکنون تلاش کرده‌اند که مسئولین عالی رتبه و به خصوص روسای جمهور در جایگاهی قرار بگیرند که از تجربه هشت ساله آنها به عنوان یک دیدگاه و سلیقه استفاده شود. امری که کاملا عاقلانه و حکیمانه است. به همین دلیل تاکنون سیره این بوده است که روسای جمهور در کشور با هر نوع سلیقه سیاسی پس از پایان دولت، به تشخیص مصلحت می رفتند تا حداقل در حوزه های مشورتی کلان نظام همچنان موثر بوده و نظرات و سلایق شان را بیان کنند. 🔸🔸اما خود شخص روحانی سوابقی همچون ریاست بر مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری را داشته و اگر مسئولیت دیگری برای او در نظر گرفته نشود، می‌تواند یک مرکز مطالعاتی از نوع علایق سیاسی خود در موضوعاتی همانند مذاکرات و دیپلماسی با آمریکا و غرب داشته باشد. گرچه نظریات وی در سیاست خارجه، دستاورد «هیچ» داشته ولی برای دورهمی جریان غرب گرا در کشور همانند بنیاد باران خاتمی که برای جمع‌شدن اصلاح طلبان مدعی جامعه مدنی و توسعه سیاسی دایر است، پاتوق سرگرم‌کننده‌ای خواهد بود. *مهدی جهان تیغی
❎ دستاوردسازی دولت روحانی به بهانه "صابئین مندایی" ❎معاونت حقوقی رییس جمهوری آیین‌نامه رعایت حقوق پیروان صابئین مندایی ایران (از اقلیت‌های مذهبی اهل کتاب که پیرو حضرت یحیی هستند) را با توجه به اهمیت حقوق مساوی برای همه مردم ایران از هر قوم و قبیله بدون هرگونه تبعیض تدوین و به هیات دولت ارائه کرده است!به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، این آیین‌نامه مراحل بررسی خود را در کمیسیون لوایح هیات دولت طی می‌کند. 🔖نکته و نظر: 🔹این رفتار نمایشی و شوآف دولت در حالی است که صابئین مندایی های عزیز قرن‌هاست که در ایران زندگی می‌کنند و خاصّه در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز حقوقشان همچون تمام اقلیت‌های اهل کتاب دیگر به رسمیت شناخته شده است. 🔹ضمن اینکه تاکنون هیچ سند رسمی مبنی بر بروز مشکل در حقوق شهروندی یا مذهبی این اقلیت دینی گزارش نشده است. 🔹رعایت حقوق اقلیت‌های مذهبی در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز به نحو مصرّحی آورده شده است و هیچ ابهامی در این زمینه وجود ندارد. 🔹ضمن اینکه مردم باید بدانند در نظام قضایی جمهوری اسلامی حتی برای بهائیان نیز اگرچه از فرَق ضالّه هستند اما حقوق شهروندی در نظر گرفته شده است و آنها برای زیست در ایران هیچ مشکلی ندارند. 🔹جالب است که نمایش اشاره شده موجب ایجاد این دور باطل نیز می‌شود که من‌بعد دولت ایران بایستی مکلف شود نسبت به تک‌به‌تک صدها گروه و اقلیت مذهبی در ایران قانون وضع کند! 🔹ا این اوصاف به نظر می‌رسد در روزهای آخرین عمر دولت بیدستاورد اعتدال، شاهد یک نمایش بی‌محتوا از سوی دولت آقای روحانی و اختراع چرخ پنجم برای اتومبیل! از سوی معاونت حقوقی رئیس جمهور هستیم. 🔹این قبیل رفتارها بیشتر به مردم اثبات می‌کند که چرا دولت اعتدال و آنچه اصلاح‌طلبان طی 8 سال گذشته در دامن رأی مردم گذاشتند؛ مشحون از ناکارآمدی بود...
✳️پیشران رونق اقتصاد چگونه به چالش تبدیل شد؟ ♦️آقای روحانی دیروز گفت "دولت موظف نیست خانه بسازد... ناچار بودیم تعهد دولت قبل در مورد مسکن مهر را ادامه دهیم. دو سوم مسکن مهر به دوش دولت ما افتاد". 🔹قیمت مسکن در دولت روحانی 700 درصد افزایش پیدا کرد که علت نخست آن، عدم اهتمام دولت در زمینه تولید انبوه مسکن بود؛ علت دوم، عدم اهتمام به ممانعت از سوداگری کاذب و احتکار مسکن؛ و علت سوم، انفجار تورم و کاهش ارزش پول ملی در اثر رکود تولید. ♦️روحانی در آغاز مسئولیت، سوگند خورده پاسدار قانون اساسی باشد؛ اصل ۳۱ قانون اساسی تاکید می کند: "داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند، به خصوص روستانشینان و کارگران. زمینه اجرای این اصل را فراهم کند". 🔹او متاسفانه به مدت پنج سال، یک مدیر اشرافی طلبکار را به وزارت راه و شهرسازی گذاشت که هیچ اعتقادی به مسئولیتش نداشت و آخر سر هم با افتخار گفت در دوره وزارتش حتی یک مسکن هم نساخته است. ♦️روحانی درباره مسکن مهر هم می گوید "دو سوم تعهد دولت قبل درباره مسکن مهر، به دوش دولت ما افتاد". این گفته البته دقیق نیست و بخش مهمی از این پروژه، قبل از دولت روحانی پیش رفته بود. 🔹اما در عین حال، در کوران بی عملی در "دولت رکود"، ادامه پروژه مسکن مهر، یک توفیق اجباری برای خانه دار کردن طبقات پایین جامعه بود. و اگر این یک قلم را از کارنامه دولت در زمینه مسکن برداریم، دیگر چیزی جز "تقریبا هیچ" نمی ماند. ♦️از طرف دیگر، دولت و وزارت مربوطه، به مدت پنج سال، در راه اندازی سامانه املاک و شناسایی خانه های خالی (ممانعت از احتکار مسکن با مالیات) تعلل کردند. انجام این مسئولیت در کنار اهتمام به تولید، می توانست از تب تورم بکاهد. 🔹ادبیات آقای روحانی، نگاه توام با درد سر به بخش مسکن را تداعی می کند. این نگاه معیوب اگر اصلاح می شد، می توانست بخش مسکن را مثل خیلی از کشورها به "پیشران" اقتصاد کشور تبدیل کند؛ 250 شاخه صنعتی و تولیدی را از رکود خارج کند، و در تیراژ میلیونی اشتغال بیافریند. ♦️کسی انتظار نداشت وزیر و رئیس جمهور مثلا لباس بنّایی بپوشند، سیمان بریزندو آجر بچینند! مسئولیت معطل دولت، این بوده که میان تقاضای انباشته مردم، ظرفیت معطل تولید، و سرمایه های سرگردان (نقدینگی هفت برابر شده/ 3700 هزار میلیارد تومانی)، توازن و تعامل سازنده برقرار کند. محمد ایمانی
2.pdf
575.9K
🇮🇷🌸 🍀 💢 سخنواره ثامن (۱۲) ✅ موضوع: مدیریت مصرف بهینه برق 🍃🌻🍃 📛 ویژه سخنرانان و هادیان 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍀 🇮🇷🌸
🇮🇷🌸 🍀 💠 (۲) ✅موضوع: مدیریت مصرف بهینه برق 🍃🌻🍃 💯 چراغی خاموش کنیم تا چراغی روشن بماند 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍀 🇮🇷🌸
🇮🇷🌸 🍀 💠 ✅موضوع: صرفه‌جویی در مصرف انرژی 🍃🌻🍃 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍀 🇮🇷🌸
1.pdf
171.5K
🇮🇷🌸 🍀 💠 ✅ موضوع: نقش رسانه ها در فرهنگ سازي بهینه مصرف انرژی ✍️ یونس باقرزاده 🍃🌻🍃 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍀 🇮🇷🌸
3.pdf
752.7K
🇮🇷🌸 🍀 💢 سیاست‌ها و ملاحظات تبیینی ثامن (۱۲) ✅ موضوع: مدیریت مصرف بهینه برق 🍃🌻🍃 📛 ویژه سخنرانان و هادیان 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍀 🇮🇷🌸