🔴 #سیدحسن_قاآنی_هنیه‼️ | چه تصمیمی برای صهیونیستها و معامله قرن ترامپ گرفته شده؟
🔻 بی شک مهمترین خبر چند هفته اخیر در جبهه مقاومت، خبر دیدار سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه بعد از ۲۷ سال بود. اولین پیام دیدار نصرالله و هنیه این است که اقدام مشترک ترامپ و سران امارات و اسرائیل برای عادی سازی روابط با هماهنگیها و هم افزاییهای کم سابقه اعضای جبهه مقاومت روبه رو شده است. در این باره بیشتر بخوانید:
1️⃣ دو ماه قبل اسماعیل هنیه طی نامهای مهم درباره معامله قرن به سید حسن نصرالله، خواستار یکپارچه سازی بیشتر جبهه مقاومت و تحرکات فوریتر شد. این نامه شاهدی است که نشان میدهد که در دو ماه گذشته ابعاد این یکپارچه سازی تعیین و در جلسه نصرالله و اسماعیل هنیه به تصویب نهایی و عملیاتی بسیار نزدیک شده است. موضوعی که نشان می دهد جبهه مقاومت دوران جدیدی را آغاز کرده و تصمیات و اقدامات مهمی در راه هست.
2️⃣ ابعاد جزئیات جلسه اسماعیل هنیه و سید نصرالله در محرمانهترین وضعیت اطلاعاتی و رسانهای قرار دارد. اما اظهارات هنیه در اردوگاه آوارگان فلسطینی در جنوب لبنان نکته مهمی داشت. او در سخنانی اظهار داشت: «موشک های ما در گذشته تنها 15 کیلومتر برد داشت، ولی اکنون قادر است به تل آویو و ما بعد تل آویو برسد». به تعبیر ساده تر اینک بندر حیفا و تاسیسات هسته ای رژیم صهیونیستی الان فقط توسط حزب الله و ایران تهدید نمیشود بلکه یک ضلع سوم نیز ممکن است پیدا کرده باشد. از سوی دیگر موشکهای فراتر از تل آویو یعنی اهدافی فراتر از سرزمین اشغالی و حتی میتواند شامل اهداف غیر اسرائیلی ولی همسو با تل آویو در منطقه نیز شود.
3️⃣ جلسه اسماعیل هنیه و نصرالله بعد از نزدیک به سه دهه یک نفر سومی که این روزها فرمانده ارشد محور مقاومت است، نیز دارد. گرچه از حضور سردار قاآنی در جلسات اخیر در لبنان خبری منتشر نشده ولی همچنان فرمانده جدید سپاه قدس در همه حوادث منطقه هم حضور دارد و هم حضور ندارد! حضور شبح گونهای که به نظر میرسد صرفا یک تدبیر اطلاعاتی و امنیتی نیست و بیشتر تبدیل به یک استراتژی در دوران جدید سپاه قدس شده است. دولت ترامپ در حالی با زور و فشار و تبلیغاتی طرح معامله قرن را به ظن خود جلو میبرد که بی شک اخبار چند روز اخیر در جنوب لبنان کام سیاستمداران آمریکایی را تلخ کرده است. موضوعی که البته به تلخی کام باقی نمی ماند و نوید اقدامات دردآوری را می دهد که مهمترین ویژگی اش هماهنگی و اتحاد کم سابقه رهبران محور مقاومت و تمرکز ویژهتر بر سرزمین های اشغالی است.
🖌 #جهان_تیغی
🔴 #تحلیـل| پروژه القای نظامیگری انتخابات ۱۴۰۰
🔻 در روزهای گذشته نشریات زنجیره ای اصلاح طلب به همراه رسانه های ضدانقلاب ، تمرکز ویژه ای در برجسته سازی گزینه نظامی در انتخابات ریاست جمهوری کردهاند. موضوعی که به یک معنا از اساس وجود خارجی ندارد. یعنی قرار نیست که یکی از فرماندهان نظامی فعلی کشور وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شود. اگر گزینه های نظامی همچون محسن رضایی و یا قالیباف و یا حتی حسین دهقان هم مطرح می شوند ، اساسا این افراد به عنوان یک مسئول ارشد نظامی اینک محسوب نمیشوند و بلکه چه بسا سوابق سیاسی و مدیریتی آنها از بسیاری از چهره های اصلاح طلب مدعی ریاست جمهوری هم بالاتر است.
🔻 بنابراین چرا این موضوع در دستور کار همزمان نشریات اصلاح طلب و رسانه های ضدانقلاب و خارج نشین قرار گرفته است.
1️⃣ اصلاح طلبان و ایضا اپوزسیون خارج نشین طبق یک اصل تبلیغاتی و رواشناسی اجتماعی معتقدند برجسته سازی هدفدار حضور نظامیان به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری در واقع القای دوباره غیر مستقیم سایه جنگ در افکار عمومی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ است. به اعتقاد آنها این القائات روانی نهایتا می تواند زمینه ترس اجتماعی از گزینه های همچون قالیباف، محسن رضایی، حسین دهقان و... را نیز فرآهم کند و بدین ترتیب تعدادی از رقبای احتمالی را منزوی کنند.
2️⃣ اما دلیل دوم که بحث را از یک رقابت سیاسی فراتر میبرد و حتی علائمی از خط دهی خارجی را نمایان می کند این مساله است که برجسته سازی دروغین گزینه نظامی و نظامی گری در انتخابات ریاست جمهوری در راستای ضربه به گفتمان برجسته شده اقتدار خواهی در میان مردم ایران است. گفتمانی که نوید انتخاب دولتی را در ایران می دهد که در برابر طرف خارجی مقتدر باشد و امتیازگیری از او بسیار سخت شود. از این منظر تلاش میشود که طرح گزینه نظامی معادل اقتدارخواهی جلوه کند و عملا این گفتمان در افکار عمومی دچار آدرس های غلط و تردید شود. شکستن روحیه تقویت شده مقاومت خواهی مردم ایران و خدشه به مطالبه تشکیل دولت مقتدر، یکی از بزرگترین پروژه های دشمن تا انتخابات ۱۴۰۰ است.
3️⃣ همچنین شواهد خارجی نیز نشان می دهد که نگرانی جدی سرویس اطلاعاتی آمریکا روی کارآمدن یک دولت انقلابی در ایران و توقف روند نفوذ و پایان امتیازگیری از طریق روند یک طرفه مذاکرات و اجرای تعهدات است.
🖌 #جهان_تیغی
✳️نگاهی به عملکرد تیم سیاست خارجه رئیسی در بزنگاه دور جدید مذاکرات
🔹جریان غربگرای داخلی با علم به اینکه به زودی ایران با چهره های جدید و انقلابی در عرصه مذاکرات رسمی هسته ای شروع به کار می کند، تلاش دارد که دولت رئیسی را در سیاست خارجه فاقد برنامه مشخص یا حتی دارای تناقض، کم کار و بی تفاوت درباره مذاکرات هسته ای و تحریم ها نشان بدهد.
🔸 شرم آور است که روند تبلیغات جریان غرب گرا به گونه ای است که با تجمیع فشار داخلی و خارجی تلاش می کند که دولت رئیسی نتواند امتیازات بالاتر برجامی از دولت آمریکا کسب کند! این در حالیست که دولت رئیسی در همین فاصله کوتاه چهار پیام مهم تولید کرده است:
1⃣ دولت جدید برنامه اقتصادی و معیشتی مردم را بی توجه به برجام ومذاکرات هسته ای دنبال می کند
2⃣ تمایل و نیاز به مذاکره در ایران کمتر از آمریکا است.
3⃣ایران بر گرفتن امتیاز حقیقی از آمریکا اصرار دارد.
4⃣ ایران برای ایجاد تغییراتی در موضوعات مورد بحث در مذاکرات تاکید دارد.
🔻با این وجود تیم سیاست خارجه دولت رئیسی برای موفقیت باید دو گام مهم ذیل را بردارد:
🔗گام اول؛ برخی از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده نمی توانند فاقد نقش در برابر عملیات روانی جریان غرب گرا در داخل باشد.
🔹 این پذیرفتن نقش به این معنا نیست که تیم سیاست خارجه وارد حاشیه های سیاسی داخلی بشود بلکه این یک واقعیت است گاهی بیش از رسانه ها این دیپلمات های ارشد هستند که می توانند با رفتار و ادبیات خود در تنویر افکار عمومی موثرتر باشند. یا اساسا رفتار و ادبیات آنها است که می تواند زمینه و بستری برای ارسال پیام موثر به افکار عمومی در داخل را فرآهم کند.
🔸 بنابراین دیپلمات های ارشد رئیسی علاوه بر رسانه های ارزشی باید پیشگام یادآوری موثر، هنرمندانه و مجدد به افکار عمومی درباره واقعیات برجام و مذاکراتی باشند که از دولت روحانی تحویل گرفته اند. گرچه دولت رئیسی تلاش می کند درباره آنچه از دولت روحانی تحویل گرفته، مواجهه اخلاقی داشته باشد ولی نباید اجازه بدهد که برخی در داخل دوباره درباره موضوعات مهم کشور دروغ به مردم تحویل بدهند.
🔹با این وجود در آستانه مذاکرات هسته ای به نظر می رسد که امثال امیر عبداللهیان و علی باقری در ارسال پیام موثر به داخل کشور روند کاملا موفق و منظمی نداشتند و به همین دلیل جریان غرب گرا دوباره فرصت های را برای حاشیه سازی و دادن آدرس های غلط به افکار عمومی و ایجاد شبهات پیدا کرده است.
🔗اما گام دوم نیز این است که تیم سیاست خارجه دولت رئیسی باید به افکار عمومی نشان دهد که چه تفاوتی با دولت روحانی در مذاکرات دارد. باید نشان بدهد که ایده مشخص مرکزی برای ادامه مذاکره دارد، استراتژی منسجم و کارآمدی درباره نحوه ادامه مذاکره با ۱+۴ دارد، چارچوب مذاکره مطلوب در شرایط فعلی را می داند و می تواند آن را تحمیل کند، از خواسته های خود در شروع و طول مذاکرات عقب نشینی نمی کند، ریزه کاری های نگارش یک متن خوب را می داند، بندهای غروب هستهای و زمانبندی لغو قطعنامههای شورای امنیت را حفظ می کند و نهایت آنکه دولت رئیسی از دل دور جدید مذاکرات، باید رفع حقیقی تحریم ها و به خصوص تحریم های پسابرجام و راستی آزمایی تعهدات، بدست آوردن سود اقتصادی ملموس، مکانیسم پایبند ماندن دولت آمریکا به برجام و ... را به سرانجام حقیقی برساند.
📌از سوی دیگر تیم سیاست خارجه دولت رئیسی همچنین نباید یادش برود که سه ماموریت راهبردی سیاسی و گفتمانی نیز دارد؛
الف: تیم مذاکره کننده هسته ای رئیسی باید نشان بدهد که غرب گرایان، مذاکره کنندگان خوبی نبوده و نخواهند بود.
ب: تیم مذاکره کننده هستهای رئیسی باید نشان بدهد که این جریان انقلابی است که در عرصه مذاکره سیاسی هم می تواند مانند عرصه نظامی و اطلاعاتی از آمریکا امتیاز واقعی بگیرد.
ج: تیم مذاکره کننده هسته ای رئیسی باید با کارآمدی در مذاکرات، باقیمانده شبهات و غبارهای موجود بر اذهان افکار عمومی درباره سیاست خارجه مطلوب را برطرف کند.
#جهان_تیغی