eitaa logo
اندیشه ورزان بصیر قم
3.9هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
481 ویدیو
1.4هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴جدال منطق و زور در آیینه ملت 📝 اگرچه دولت امریکا تاکنون به تعهدات خود در برجام عمل نکرده اما احتمالاً 22 اردیبهشت رسماً از آن خارج خواهد شد.دولت فعلی امریکا به آنچه انجام نداده رسمیت می‌بخشد و برخلاف دولت قبلی‌شان مسئله را شفاف نموده است و از اینکه ما را از بلاتکلیفی و انتظار خارج کرده و تکلیف‌مان روشن شده است نباید ناراحت باشیم بلکه باید محل ایستادن خود را محکم کنیم. 🔻آنچه در چهار سال گذشته در مقابل چشم ملت ما اجرا شد نمایشی بیش نبود. اما این نمایش لازم بود. ✖️برخی مذاکره نظام با امریکا را تابو معرفی می‌کردند و اگر یک مسئول ایرانی از در اتاق کارکنان سفارت امریکا در سازمان ملل عبور می‌کرد عده‌ای به وجد می‌آمدند و امید‌آفرینی را تبلیغ می‌کردند. ✖️عده‌ای استکبارستیزی را نه یک امر عقلانی – دینی که نوعی غیریت‌سازی می‌دانستند و می‌گفتند: اگر استکبار‌ستیزی را از شما بگیرند و وارد مذاکره با امریکا بشوید دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارید. ✅ اما آنچه در چهار سال گذشته به دست آوردیم گشایش اقتصادی نبود که «جدال منطق و بی‌منطقی‌» در مقابل چشم ملت ایران بود. این جدال منطقی نظام بسیاری از غرب‌گرایان و «سراب‌پروران‌» داخلی را به محاق سیاسی برد و فهمیدند که مذاکره و تعهد و اجرای کامل تعهد از سوی نظام جمهوری اسلامی مسئله امریکا را حل نخواهد کرد. ✅ فهمیدند جدال آنان با ما جدال هویتی است و شرط عادی شدن روابط، عدول از هویت و پذیرش سیادت و بزرگی مبتذل‌‌‌ترین شخصیت‌های جنسی جهان در کاخ سفید است. ✅ منطق ما مذاکره و تعهد و انجام تعهد بود. منطق آنان مذاکره برای مذاکره و عدم انجام تعهدات بود. ✅ منطق ما در منطقه مبارزه با تروریسم در عین تحریم بود و منطق آنان تولید تروریسم و تحریم ما به بهانه حمایت از تروریسم است. 🔻 اکنون آنان از گفت‌وگو، دیپلماسی، داد‌و‌ستد و حقوق بین‌الملل عدول کرده‌اند و تنها گزینه‌شان گاو صفتی و تکیه بر «زور» است. آنان منطق را با زور جابه‌جا کرده‌اند و علت آن هم ناکامی خود و صهیونیست‌‌ها در تحمیل تروریسم بر خاورمیانه اسلامی است. 🔻امروز «غرور مقدس» ایرانیان در جدال جدی با زور رسوایان جنسی و گاوصفت است و مگر می‌شود ملت ایران در مقابل این زور سر تسلیم فرود آورد؟ اما چه باید کرد؟ دولت ما باید دو شرط اساسی را بر خود حاکم کند؛ 1⃣ اول ارتقای خود به دولتی در تراز دولت بحران که بتواند در روزهای سخت کشور را اداره کند. از نازپروردگان و لذت‌چشیدگان فعلی این هنر ساطع نمی‌شود. 2⃣ دوم پايان انتظار در نگاه به دروازه‌هاي غرب و انداختن طرحی نو در جهان چندقطبي و ظرفيت‌سازي از منابع بومي است. ⚠️«نفت» مهم‌ترين تهديد نظام اسلامي و ملت ايران است. هيچ عاملي به اندازه نفت ملت و حاكميت ما را به اضطراب و اضطرار نمي‌كشاند. پاشنه آشيل نظام جمهوري اسلامي قبل از هر چيز نفت است. ⭕️ تك‌محصولي بودن ايران و تكيه اصلي اداره كشور به نفت مهم‌ترين عاملي است كه در دوراهي‌ها ما را به سمت انتخاب‌هاي سخت مي‌كشاند و عجيب است كه سياست 40ساله نظام جمهوري اسلامي و شعار همه دولت‌ها عدم اتكا به نفت بوده است اما در عمل چيزی اتفاق نمي‌افتد. عبور از نفت، گردن نظام جمهوري اسلامي و ملت ريشه‌دار ايران را در مقابل «گاو زور» برافراشته‌تر خواهد كرد. ‼️عجيب‌تر اينجاست كه در عين گرفتار آمدن در اين معضل، 60درصد اقتصاد كشور ماليات نمي‌دهند. به مطب پزشكان متخصص در سراسر كشور سري بزنيد آنگاه خواهيد ديد كه دكه روزنامه‌فروش كارتخوان داردامافوق ‌تخصص ما ندارد. ⭕️مسئله دوم اجماع نخبگاني است. حنجره واحد نخبگان كشور هم دشمن را نااميد و هم از چندپارگي ملت در فهم چرايي مشكلات جلوگيري خواهد نمود. اكنون كه روشنفكران و توسعه‌گرايان غرب‌باور منطق نظام در مذاكره تعهد را ديده‌اند و عربده طرف ماجرا را مي‌بينند به ريسمان محكم «حريت» چنگ زنند و نه از محتواي دینی نظام كه لااقل از روش و منطق آن دفاع نمايند. 💢 رئيس جمهور جديد امريكا به اجماع نخبگاني درون كشور كمك شاياني نموده است، به صورتي كه بي‌بي‌سي فارسي مي‌گويد: «امروز بين حرف روحاني، ظريف، اصلاح‌طلبان و فرماندهان سپاه تفاوتي مشاهده نمي‌شود.» اين آورده ملي را نبايد دست كم گرفت كه نگاه مسئولانه به منطق نظام از يك سو و عربده‌كشي استكبار از سوي ديگر بايد موجب هارموني در فهم مسائل شود. 💠 خداوند بر درجات امام راحل بيفزايد كه می‌فرمود: «جهانخواران تا كي و كجا ما را تحمل مي‌كنند؟» و خود پاسخ دادند: «يقيناً آنان هيچ مرزي جز عدول ما از هويت‌مان نمي‌شناسند
✳نقش این مرد کم حرف عراق در جهت دهی به پارلمان حیاتی بود: -درتشیع جنازه شخصا شرکت کرد -ترور را رسما محکوم کرد -گفت سلیمانی به دعوت رسمی من وارد عراق شد -شهادت حاج قاسم را اعلام کرد. بدرود که معلوم شد چرا دموکراسی که خروجی‌اش شما باشید مورد پسند آمریکا نیست... 💬
🔴 دقیقا مشکلFATFبرای ما چیست؟ 🔻وقتی FATF را مطالعه می کنید چیز خوبی است چون پول شویی امری نکوهیده است و حمایت مالی از تروریسم زشت و غیر قابل دفاع است. 🔹 دلیل اصلی که ایران برای پیوستن به آن نگران است"معنادهی به تروریسم" است. بحث بر سر مصادیق تروریسم است که فردا گرفتاری های زیادی را به همراه دارد. غرب حزب الله را که در شش سال گذشته بهترین جوانان خود در مبارزه با تروریسم_که خود غرب ساخته -از دست داده تروریست می داند. مدافعان مشروع سرزمین فلسطین را تروریست می دانند و احتمالا همه گروه هایی که در عراق با تروریسم جنگیده اند را تروریست می دانند. 🔹غرب در صدد است با این قانون ارتباط ایران با جنبش های اصیل اسلامی را با معنادهی ترویست به آنان قطع کند و این لطمه بزرگی به منافع ایران و صددرصد به نفع صهیونیستها و غرب است. تفاهم بر سر مصادیق تروریسم اگر ابتدا صورت گیرد اصل این قانون قابل دفاع است. 🖌
‏⁧ ✳⁩: ‏کرونا در آمریکا منجر به بیکاری 3.3 میلیون نفر و‌ثبت در فهرست دریافت مزایای افرادی شده است که کار خود را از دست داده‌اند. ‏یادتون هست ⁧ ⁩ عربها را می دوشید و مرتب نقطه قوت خود را کاهش بیکاری بی سابقه در آمریکا می دانست؟ ۲۰روزه نابود شد ‏مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین
▪️اطلاع رسانی در یک روز از کرونا در ايران و افغانستان. ایران "آمار رسمی" و افغانستان فقط آمار. یعنی این انگلیس است که القا می کند در ایران دو یا چند نوع آمار وجود دارد و برخی هم نشخوار می کنند 💬
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش اول) 🖌 🔻 عدالت‌خواهی در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از معرفت درون‌دینی است که قله آرمانی آن سیره امیرالمؤمنین (ع) است. رهبران انقلاب اسلامی ارزش و جایگاه عدالت‌خواهی را در تراز «مشروعیت» خود و نظام می‌دانند و همیشه جوانان را به «عدالت‌خواهی واقعی» ترغیب و تشویق کرده‌اند. بدون تردید پس از رحلت امام هیچ سازمان و فردی به اندازه رهبری بر این موضوع تأکید نکرده‌اند و در عین حال با صراحت اعلام کردند که در این باره وضع مطلوبی نداریم. 🔹 اما عدالت‌خواهی کم‌کم از امری ارزشی و دینی و انسان‌ساز وارد مجاری جدیدی می‌شود که ممکن است به لوث شدن آن بینجامد و همانند بسیاری از مفاهیم پرقدرت پس از لوث شدن به سخره گرفته شود و به واژه «بی‌حس» و بی‌خاصیتی تبدیل شود که به ضد خود عمل کند. برای اینکه عدالت در ریل و دالان اصلی و ذاتی خود حرکت کند و هرکسی نتواند پشت آن سنگر بگیرد، باید اصالت یا تقلبی بودن پرچم‌داران آن احراز شود. 🔹 پدیدار شدن مقوله فساد از یک سو و فشار اقتصادی سال‌های اخیر بر طبقه پایین اقتصادی از سوی دیگر بستر گفتمان عدالت‌خواهی را پررنگ‌تر کرد و اینجا بود که عدالت همانند ابزاری برای اهداف متفاوت و حتی بی‌ربط با عدالت‌خواهی مورد برنامه‌ریزی قرار گرفته و می‌گیرد. 🔻 سؤال اساسی این است که طیف‌های متفاوت عدالت‌خواه، عدالت را «در نظام» می‌طلبند و یا عدالت را «بر نظام» دنبال می‌کنند و یا عدالت را رهاورد مهمی برای «عبور از نظام» شناسایی کرده‌اند. با عدالت‌خواهی نوعی براندازی عامه‌پسند را دنبال می‌کنند یا دنبال اصلاح پلشتی‌های نظام جمهوری اسلامی هستند. منافع خود را در عدالت‌خواهی می‌بینند و از زمان و موقعیت خاصی به میدان می‌آیند یا آن را امری به‌حق، دائمی و هم‌تراز نظام جمهوری اسلامی می‌دانند؟ محرومیت خود از مزیتی را نقطه عزیمت عدالت‌خواهی می‌دانند یا دغدغه فروکاستن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را دارند؟ 🔻 بنابراین، به جز آنان که عدالت‌خواهی را با هویت انقلاب اسلامی معنا و دنبال می‌کنند و جز تولید سرمایه اجتماعی برای نظام و اجرای واقعی عدالت هدف دیگری ندارند، دیگرانی نیز هستند که یا به اشتباه و شناخت ناقص یا به عمد و خباثت مسیر‌های دیگری را طی می‌کنند. 1⃣ عده‌ای عدالت را هم‌تراز «مبارزه با فساد» گرفته‌اند و تمرکز آنان بر اشخاص و افراد است. سوژه‌یابی آنان سلبی و روش عدالت‌خواهی نوعی مبارزه عاطفی (تولید تنفر) است. این جماعت شاید نیت خیرخواهانه‌ای دارند، اما تقلیل عدالت به بخشی از آن معرفی ناقص از آن و ر‌هایی جنبه‌های ایجابی است. شاید مقام معظم رهبری به این نقص رسیده بودند که در شیراز دانشجویان را از ورود به مصداق منع کردند و خواستار توجه به روند‌ها و فرایند‌ها شدند. نشر عدالت، فرهنگ‌سازی برای عدالت، تولید گفتمان عدالت و مطالبه عدالت توزیعی معمولاً بی‌مشتری مانده است و عدالت‌خواهی معادل منازعه رخ‌نمایی می‌کند. البته دستگاه قضایی می‌تواند با اقدامات اقناعی و بدون تبعیض این مسیر را اصلاح کند. 2⃣ برای عده‌ای عدالت‌خواهی به مثابه سیاست‌ورزی است. در جامعه فسادزده و معیشت‌زدا عده‌ای عدالت را پرچمی برای تصاحب قدرت می‌دانند و اینجا است که عدالت‌خواهی رنگ سیاست‌زدگی به خود می‌گیرد، رأی با پرچم عدالت‌خواهی مطالبه می‌شود و در این عدالت خواهی نیز امر ایجابی نمی‌بینید. حملات بر غیریتی صورت می‌گیرد که ضدعدالت معرفی می‌شود. به تعبیر دیگر عدالت ابزار مبارزه انتخاباتی برای بیرون راندن رقیب است و گرهی از زندگی مردم باز نمی‌کند. از آنجا که طبع و طبیعت عدالت‌خواهی در جوانان مهم‌تر است، حمله به مصادیق انسانی بی‌عدالتی هم بسیار جذاب می‌شود و مرز‌های سلایق تا مرز‌های دشمنی گسترش می‌یابد. 3⃣ دسته‌ای هستند که اهداف متمایز از کلیت نظام را در دستور کار دارند و سال‌هاست برای آن مبارزه می‌کنند، اما فشار کنونی بر مردم را فرصتی مغتنم می‌دانند تا همان راه و همان هدف را «عدالت‌مالی» کنند. راه‌های رفته قبلی را کوره‌راه می‌بینند و نارضایتی موجود را زمینه مستعد برای مبارزه با نظام می‌دانند و دستاویزی موجه‌تر از عدالت‌خواهی برای ایجاد اجماع پیرامون خود نمی‌یابند...
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش دوم) 🖌 🔻 جابه‌جایی واژه‌ها در همان مسیر تاکتیک اصلی این جماعت است. مثلاً دیروز دموکراسی‌خواهی را شعار خود قرار می‌دادند، اما امروز بدون تغییر راهبرد و هدف، عدالت‌خواهی را جایگزین دموکراسی‌خواهی می‌کنند. جنس عدالت‌خواهی علوی‌تبار، جلایی‌پور و حجاریان را باید در اینجا جست‌و‌جو کرد. 🔹وقتی ضعف اقتصادی رخ می‌نماید، سوسیال‌دموکرات و عدالت‌خواه می‌شوند و وقتی رفاه نسبی پدیدار شد لیبرال‌دموکرات و حامی طبقه متوسط و روشنفکر می‌شوند. «عدالت اقتضایی» و سوءاستفاده از خاستگاه بومی عدالت در جامعه ایران اتهام این جماعت است. 4⃣ عده‌ای بود خود و نبود دیگران را مصداق عدالت می‌دانند. تا دیروز رهبری را مظلوم و تنها می‌دانستند، اما وقتی رهبری با صراحت از «پشت بلندگو» سخن گفتند، همین رهبری پرچمدار بی‌عدالتی می‌شوند و فقه شیعه ضدعدالت معرفی و به دنبال تقدم و تأخر عدالت و ولایت می‌گردند. عبارت امام را که «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت شما آسیب نبیند»، به «پشتیبان عدالت باشید تا، ولی فقیه از عدالت ساقط نشود» تبدیل می‌کنند و اگر همه‌چیز به مذاق خوش آید، گویی هیچ‌جای جهان عدالت به اندازه ایران اجرا نمی‌شود و اصلا مسئله‌ای وجود ندارد. 🔹متأسفانه عدول از تربیت و اخلاق دینی و بددهانی در این جماعت شاخص مواجهه عدالت‌خواهانه است. 5⃣ آنچه از همه بیشتر به نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد می‌کند، پدیدار شدن پلشتی در مدعیان عدالت‌خواهی است. متقلبینی که عدالت‌خواهی و انقلابی‌گری‌شان گوش فلک را کر می‌کند و بعضاً داغ سیاه بر پیشانی دارند، یک مرتبه از منجلاب فساد بیرون کشیده می‌شوند. اگرچه این جماعت به تیغ عدالت نظام سپرده می‌شوند، اما همین نظامی که آنان را به عدالت‌خانه کشیده است، مجدداً زیر تازیانه کسانی قرار می‌گیرد که عدالت‌خواهی را بستری برای عبور از نظام و مبارزه با مشروعیت آن می‌دانند. 🔹بنابراین، اجرای عدالت پیچیده‌ترین و سخت‌ترین مأموریت حکومت و به تعداد انسان‌ها تفسیر‌بردار است. اما با همه چالش‌های موجود در کشور تردید نباید کرد که جز راهی که، ولی امر در آن گام می‌نهد، هر راه دیگری که برای عدالت‌خواهی تعبیه شود، به انحراف کشیده خواهد شد. این تجربه ۴۰ ساله ما در پس از انقلاب اسلامی و تجربه دهه ۴۰ و ۵۰ جریان چپ در دوران پهلوی است که همگی به انحراف کشیده شدند و دست به اسلحه بردند، اما جامعه را پشت سر خود حس نکردند. 6⃣ چندین سال پیش یکی از تئوریسین‌های معرفت‌های پست‌مدرن دینی پیش از خروج از کشور توصیه کرد که جمهوری اسلامی را نقد اخلاقی کنید و نه نقد سیاسی و اقتصادی. گویی این راهبرد درحال بازتولید است. هدف عدالت‌خواهی در اینجا سوار شدن بر مشکلات مردم و حرکت به سمت امریکای تمامیت‌خواه است. باور کنیم برخی عدالت‌خواهی و راه رسیدن به عدالت‌اجتماعی را پذیرفتن مطالبات امریکا از ایران می‌دانند و به‌رغم بدعهدی‌ها باز عطش مذاکره دارند و برای فرار از عوارض عزت‌سوز، سخن خویش را با واژه «موضع برابر» در زرورق می‌پیچند و حال می‌دانند که داستان چیست، اما خود را می‌فریبند تا بتوانند مردم را بفریبند. 7⃣ اما دسته‌ای هستند که عدالت‌خواهی امروز را نقطه عزیمت فاصله از گذشته خود در انقلاب اسلامی می‌دانند. شرایط سخت امروز را مناسب برای پاسخگویی به مشکلات نمی‌دانند، از سویی چشم‌اندازی نیز برای تسلیم شدن مسئولان نظام نمی‌یابند. بنابراین، با سوار شدن بر مشکلات و شمردن آنان مرز خود را جدا القا می‌کنند که «ما نیستیم و نبودیم»، اما تاریخ به همین راحتی یقه آنان را ر‌ها نخواهد کرد. 🔹 مواجهه با تاریخ حیات سیاسی ۵۰ ساله موسوی خوئینی‌ها پس از نامه اخیر به رهبری این امر را ثابت کرد و برای دیگران نیز چنین خواهد شد. همراهان واقعی انقلاب کسانی هستند که در روز حادثه و حوادث تلخ در کنار آن باشند وگرنه در فضای گل و بلبل و ریخت و پاش همه انقلابی و همه مدعی انقلابند و چه زیبا فرمود امام راحل که «لازمه انقلابی بودن تحمل سختی‌هاست»
هدایت شده از معیار
4.mp3
3.04M
💠قسمت چهارم 🌀روش تحلیل با الگوی رهبری ✍️: دکتر ┄┅┅┅┅❀🌺❀┅┅┅┅┄ ✅ اهمیت و ارزش تحلیل ✅ آسیب های تحلیل سیاسی 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb
🔻 می پرسند چرا ‎اروپا اعدام ‎ را محکوم کرد اما ترور ‎ را محکوم نکرد؟ 🔹پاسخ روشن است در ماجرای زم سرباز آنان از بین رفت اما فخری زاده سرباز انقلاب اسلامی بود که اروپا در شهادتش شریک است.اگر محکوم کنند ممکن است صهیونیست ها دم خروس اروپا در این ماجرا را بیرون دهند 🖌
💠جناب جهانگیری! گفته اید : رهبری فرمودند خاتمی تمیز است؛ 🔹گفتند نجیب است؛ قبول...! 🔻اما به خاتمی حرف دیگری هم زدند: 1⃣ از کسانی که شعار نه غزه و نه لبنان دادند (ماموریت حاج قاسم) ابراز برائت کنید! 2⃣ از اتهام تقلب به نظام عذرخواهی کنید! 🔻گفته اید خاتمی برای حاج قاسم محترم بود؟ 🔹 قبول... ، اما نامه ای که میگفتید کودتاست را حاج قاسم امضا کرده بود! 🔻گفته اید روحانی برای حاج قاسم محترم بود؟ بله... 🔹 قبول .... ؛ اصلا حاج قاسم اهل احترام بود اما محتوای سخنان ایشان خطاب به روحانی (جلسه فرماندهان سپاه با روحانی) را هم منتشر کنید! ✅ ما برای وحدت ساکتیم؛ شما جامعیت ایشان را حفظ کنید.. 🖌
🔴 مقاومت ؛ ؟‼️| این میوه شیرین در دکان آقایان نیست 🖌 ✅ جهانگیری: «بگذارید مردم طعم شیرین مقاومت را بچشند» 🔻چند نکته در این خصوص: 🔹حتماً ملت ما مقاومت کرد و طبق وعده الهی «ان مع العسر یسرا» طعم شیرین مقاومت خود را خواهد چشید، اما خواهشاً مقاومت ملت و تدبیر رهبری برای خالی ماندن دست ترامپ را مصادره نکنید. ملت ایران به خاطر «غرور مقدس» که امام به آنان نسبت می‌داد و پیشینه تاریخی و ریشه کربلایی خود و مبتنی بر راهبرد‌های رهبر انقلاب تحمل کرد و این تحمل البته ۴۲ ساله است. 🔹 سؤال اساسی این است که اگر موعد چشیدن شیرینی مقاومت است، این مقاومت، محصول ایستادگی دولت است؟ اگر هزار حسن هم در دولت وجود داشته باشد، دولت را «دولت مقاومت» نمی‌شناسیم. 🔹 در این دوران سخت، نیرو‌های مسلح و مجموعه‌های خارج از دولت با تمام توان در کنار دولت ایستادند، اما دولت، دولت مقاومت نبود. بعد از خروج ترامپ از برجام، رئیس‌جمهور محترم چند بار رفراندوم را در کانتکس مذاکره با امریکا طرح نکرد؟ چند بار امام حسن (ع) و صلح حدیبیه را به رخ نظام نکشید؟ پس حالا نباید خود را باغبان و آبیار میوه مقاومت معرفی کنید. 🔹 زخم زبان‌ها، کنایه‌ها و پناه بردن به رفراندوم برای شکستن مقاومت و دمیدن در اختلافات داخلی در وسط معرکه تحریم و ترامپ کار چه کسانی بود؟ اگر دولت را هم شریک در مقاومت بدانیم، همراهی با روند مقاومت بر او تحمیل شد. دولت به دنبال همراه کردن منتقدان و نخبگان در پروسه مقاومت نبود، بلکه دیگران دولت را به میدان مقاومت می‌کشاندند. 🔹 طرفداران «مذاکره در هر صورت» نباید میوه‌های شیرین مقاومت را در دکان خود بفروشند، در این باره حرف‌های بسیاری هست که برای خدا نباید گفت.
🔴 | طالبان افغانستان در شهادت دیپلمات‌های ایران نقش نداشتند 🖌 🔻 اگر ارتباط با طالبان، داعش را زمینگیر، سلامت شیعیان را تضمین و خواب راحت را از امریکایی‌ها می‌گیرد، ارتباط لازم است 🔹 حضور رسمی هیئت طالبان در تهران سؤالات و چرا‌های زیادی را بین نخبگان و سیاسیون کشور برجا گذاشت که پاسخ شایسته بدان داده نشد. 🔹 لازم است شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه درباره آسیب شناسی ارائه تصویر دیروز و وضعیت امروز برای مردم توضیح دهند و اگر ارتباط با این گروه برای منافع ملی ما یا شیعیان افغانستان آورده‌ای دارد، به ملت بگویند 🔹 سؤالات عموماً حول شهادت دیپلمات‌های ایران در مزار شریف و شهادت شیعیان افغانستان است. این باور زمانی تقویت شد که ایران در مرز‌های شرقی کشور آرایش نظامی گرفت، اما رهبری نیرو‌های مسلح را از حمله به افغانستانِ طالبان بر حذر داشتند. آیا رهبری اطلاعات متفاوتی دریافت کرده بود یا نه، ما بی‌خبریم، اما باور نگارنده این است که طالبان افغانستان در شهادت دیپلمات‌های ایران نقش نداشتند و جمهوری اسلامی نیز به این باور رسید که ترور آن عزیزان با هماهنگی سیستم اطلاعاتی یک کشور ثالث صورت گرفته‌بود. 🔹 درباره شهادت شیعیان افغانستان اگر هنر جمهوری اسلامی متعهد کردن طالبان به حرمت خون تشیع است، این هنر قابل تقدیر است. البته طالبان نیز بار‌ها اعلام کرده‌اند که به حرمت خون شیعیان پایبند هستند، اما مدعی هستند وقتی به جایی حمله می‌کنند و کسی مقاومت کند، درگیر خواهند شد و فرقی نمی‌کند که در مقابل‌شان شیعه است یا سنی 🔹 البته این بدان معنی نیست که همین اقدامات را نیز تأیید و تصرف خانه و کاشانه و آوارگی مردم را توجیه نماییم، اما می‌توان فهمید که ترور و شهادت به دلیل عنصر تکفیر نبوده است. 🔹 طالبان بر خلاف داعش و القاعده اهل مذاکره است. آنچه امروز برای جمهوری اسلامی مهم است، شیفت جغرافیایی داعش از جهان عرب به افغانستان است. ناامن کردن حضور امریکا در افغانستان توسط طالبان برای ایران موضوعیت دارد. 🔹 ممکن است طالبان اهدافی داشته باشند که ما قبول نداریم، اما اگر ارتباط با آنان داعش را زمینگیر، سلامت شیعیان را تضمین و خواب راحت را از امریکایی‌ها می‌گیرد، ارتباط لازم است 🔹 البته طالبان باید بداند اگر به روش خشونت به دنبال قدرت‌خواهی است، هرگز از سوی ایران حمایت نخواهد شد.
🔴 | سفر قالیباف به مسکو 1⃣ : 🔹پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب که تحویل نمایندۀ ویژۀ رئیس جمهور روسیه شد، فصل جدیدی در روابط راهبردی ایران و روسیه و نقشۀ راه نگاه به شرق⁩ در دیپلماسی کشورمان خواهد بود. همانگونه که وجود⁧ ایران قوی ⁩به نفع روسیه است، وجود⁧ روسیه ⁩مقتدر نیز به نفع ایران است. 2⃣ سخنگوی وزارت خارجه: 🔹 از اول ملاقاتی میان قالیباف با پوتین طراحی نشده بود. حیف است سفر به این مهمی توسط رئیس مجلس و همراه با پیام مقام معظم رهبری انجام شود و برخی آنهایی که نمی‌دانند، می‌خواهند از همه چیز برای برخوردهای جناحی استفاده کنند. 3⃣ : 🔹 ‏روسای مجالس قبل (لاریجانی_حداد) هم در سفر به روسیه با پوتین دیدار نکردند. آنان که در صدد تخریب رئیس مجلس هستند -با آلودگی نیت انتخابات۱۴۰۰- بدانند که ممکن است در نقطه مقابل این سئوال طرح شود که چرا پیام رهبری توسط دستگاه دیپلماسی منتقل نشد؟ 🔹این کنش-واکنش یعنی باخت-باخت در سیاست خارجی
💠حداقل آتش به دلها نزنید‼️ 🔻چرا رئیس جمهور محترم بعضا آتش به دلها میزند؟ چه لزومی دارد در این شرایط سخت و شرمنده ساز بگوییم: "به قولمان در مورد عمل همزمان(چرخش)چرخ اقتصاد و(چرخش) سانتریفیوژ عمل کردیم" 🌱 ممکن است اونها که روی زمین زندگی میکنند گمان کنند درکشان نادیده گرفته میشود. لااقل بفرمایید تلاش کردیم نشد 🖌
🔴 دنبال دلیل دیگری نگردید‼️| سکولارهای ایرانی ومرجعیت نجف 🖌 🔻 آیت‌الله العظمی سیستانی از جهت هویت ملی یک ایرانی است، در عین حال فقاهت و مرجعیت تشیع فاقد مرز و جغرافیاست. نه آیت‌الله سیستانی حصر در جغرافیای عراق است و نه مراجع قم حصر در فلات ایران. هیچ کس تاکنون نشنیده است که آیت‌الله سیستانی با تشکیل مردم‌سالاری دینی در ایران مخالفت داشته باشند یا به اندیشه سیاسی امام تعرض و انتقاد کنند. همانگونه که از ایشان ندیده‌ایم بر تشکیل نظام دینی در عراق اصرار ورزد، مشاهده نشده است که روی سکولار‌ها و غربگرا‌های ایرانی و عراقی حساب ویژه باز کند. 🔹طبیعتاً عراق اشغال شده با اکثریت نسبی – نه مانند ایران- استعداد نظام سیاسی از نوع جمهوری اسلامی ایران را ندارد و هرگونه توقع در‌ اینباره سهل‌اندیشی است. بدون تردید حضرت ایشان برای همه ایرانیان محترم و عزیز است، اما برای اصلاح‌طلبان پیشرو از تهران تا لندن نه در ابعاد فقاهت و مرجعیت یا سلوک معنوی که در بعد سیاسی جذابیت ویژه‌ای دارد. چرا سلوک سیاسی ایشان را می‌پسندند و به آن غبطه می‌خورند و با مثال‌آوری از تصمیمات وی به نظام کنایه می‌زنند؟ 🔹برای پاسخ به این سؤال ابتدا به این عبارت شخصیت امریکایی که در دهه ۸۰ به ایران آمد و جمع‌بندی خود از تحولات سیاسی ایران را در کتاب «دوام خمینی» به رشته تحریر درآورد، توجه فرمایید تا تقریب ذهن به پاسخ تسهیل شود: «کسانی که در دهه ۶۰ خود را بهترین یاران آیت‌الله خمینی می‌دانستند، در دهه ۷۰ برای بازگشت دوباره به قدرت تصمیم به تغییر ۱۸۰ درجه‌ای ایدئولوژیک گرفتند و به مروجان غرب و لیبرالیسم تبدیل شدند. برخی نقطه‌نظرات آیت‌الله خمینی را بزرگ و برخی را به کلی نادیده گرفتند.» ؛ راز این علقه و غبطه ویژه به حضرت آیت‌الله سیستانی در همین عبارت نهفته است. یعنی لیبرال‌ها و سکولارها، حضرت آیت‌الله را سکولار فرض کرده‌اند و به همین دلیل احساس قرابت می‌کنند. این جماعت از جهت تاریخی و اجتماعی برایشان پرهزینه است که بر امام بتازند، اما با برجسته کردن سلوک سیاسی آیت‌الله سیستانی نوعی شورش مستتر علیه امام را به جرم طرح اسلام سیاسی رقم می‌زنند. طبیعی است که کنش سیاسی حضرت آیت‌الله سیستانی به دلایل مختلف از جمله ساختار دینی و قومی عراق به سمت تشکیل حکومت دینی نمی‌رود، اما مثال‌آوری از نوع تعاملات آیت‌الله سیستانی با سیاست و حکومت با هدف هجو اندیشه سیاسی امام است. به این دلیل که امام فرمود: «والله قسم اسلام همه‌اش سیاست است. نمازش، حجش، صومش و خمسش و...». 🔹ابراز ارادت به آیت‌الله سیستانی صرفاً بر باور سکولاریسم این جماعت استوار است و گرنه بخشی از آنان نه مقلد کسی هستند و نه اصلاً به واجبات اعتقاد دارند و به قول منتجب‌نیا و محمد هاشمی اصلاً نماز نمی‌خوانند. قطب‌بندی و صف‌آرایی تصنعی قم _ نجف با نگاه سیاسی نیز بر همین اساس تئوریزه می‌شود و گرنه ارادت مقام معظم رهبری و دیگر مراجع معظم تقلید در ایران به حضرت آیت‌الله سیستانی روشن و بدیهی است. شاه هم برای برجسته کردن حوزه نجف مقابل قم با گسیل نامه تسلیت درگذشت آیت‌الله بروجردی به مراجع نجف دنبال جابه‌جایی مرجعیت حوزه بود، اما موفق نشد. 🔹 جذابیت ورود پاپ و غبطه ناگفته ی‌: کاش به ایران می‌آمد نیز از همین جنس است. این جماعت با نگاه برون‌دینی مسائل درون دینی را تحلیل می‌کنند و ملاقات این دو شخصیت دینی به این دلیل برایشان تیتر یک رسانه می‌شود که آن را ملاقات سکولاریسم – سکولاریسم برداشت می‌کنند. باور کنید اگر فرضاً حضرت آیت‌الله سیستانی به تهران بیاید و با رهبری دیدار کنند، اصلاً برایشان جذاب نیست، چرا؟ چون یک طرف ملاقات پرچمدار اسلام سیاسی است. 🔹فهم آنچه به رشته تحریر درآمد، سخت نیست، می‌توان توئیت‌ها، نوشته‌ها و جهت‌گیری‌های رادیکال / پیشرو‌ها را در همین روز‌ها رؤیت و تحلیل کرد، آنگاه خواهید فهمید که حُسنی که این جماعت در حضرت آیت‌الله سیستانی می‌بینند، این است که راهی را که امام رفت به هر دلیل انتخاب نکرد. منازعه «اسلام سیاسی» و «سکولاریسم» اساس حب و بغض، مثال‌آوری، کنایه و قیاس این جماعت با هدف تخفیف آورده امام در عرصه سیاست و حکومت است. دنبال دلیل دیگری نگردید.
✳️‏دکتر عبدالقدیر خان دانشمند برجسته و پدر هسته ای پاکستان در گذشت... ➕ چرا دانشمندان هسته ای صلح آمیز ما ترور شدند اما علیرغم محوریت وی در ساخت بمب اتم، ترور نشد؟ بمب اتم پاکستان برای غرب موضوعیت نداشت؟ حفاظت خوب از وی به عمل آمد؟ او مامور اتمی شدن شبه قاره بود؟ تفاوت در چیست؟ 💬
✳️ پله دوم 🚩 در دیدار رمضانیه دانشجویان با رهبری، دانشجویی از وسط جمعیت بلند شد و با حرارت هرچه بیشتر گفت: آنچه در کهریزک اتفاق افتاد، خیانت بود. رهبری بلافاصله پاسخ دادند که بالاتر از خیانت، آن یک جنایت بود و من شخصا موضوع را دنبال می‌کنم اما شمای جوان یادت نرود که مسئله کهریزک تابعی از مسئله اصلی است. مسئله اصلی را فراموش نکنید و پرسید می‌دانید مسئله اصلی چه بود؟ 🚩 و خود پاسخ دادند مسئله اصلی این بود که از فردای انتخابات کاری کردند که به‌رغم مشارکت 85درصدی مردم، نظام جمهوری اسلامی نتوانست سرش را در مقابل چشم ملت‌های اسلامی بالا بگیرد. یعنی برای فهم داستان کهریزک باید از این نقطه شروع کنی نه اینکه شما را در وسط داستان ایزوله کنند. 🚩 در جنگ روانی، اصلی به‌نام پله دوم وجود دارد؛ یعنی داستان / اتفاق از اول تعریف نمی‌شود. به تعبیر بهتر کنش سانسور می‌شود اما واکنش به نحو دلخواه روایت می‌شود. 🚩 فرض کنید کسی به‌صورت شما سیلی زد و شما هم او را هل دادید و به زمین خورد و دستش شکست. آنچه فردا منتشر می‌شود اینکه: فلانی دست فلانی را شکسته است و سیلی اول و اصل موضوع کلا پنهان می‌ماند یا پنهان می‌شود.
✳️پزشکیان و چشم انداز اصلاح طلبی ✍🏼 🔹اصلاح‌طلبــان هماننـد اصولگرایان دارای طیف هستند، اما برای این یادداشت آنان را به دو طیف کلی تقسیم می‌کنیم تا خوانندگان متوجه شوند که منظور یادداشت همه اصلاح‌طلبان نیستند. 🔹وجه مشترک اصلاح‌طلبان این است که همه آنان یکپارچه نقاد هستند و هیچ همراهی گفتمانی با سیاست‌های نظام و جهت‌گیری‌های آن نداشته‌اند. 🔹اما یک طیف (مانند عارف، پزشکیان، هادی خامنه‌ای و...) نقدشان (درست یا غلط) به رفتار‌ها و روش‌هاست. به طور مثال می‌گویند چرا شورای نگهبان فلانی را رد کرد؟ چرا برخورد گشت ارشاد این‌گونه است؟ چرا تبعیض زیاد است؟ چرا مذاکرات به فلان گونه پیش نمی‌رود؟ 🔹اما طیف دومی هستند که مسئله‌شان روش‌ها و رفتار‌ها نیست، وجود شورای نگهبان را نقض دموکراسی و انتخابات آزاد می‌دانند. ولایت فقیه را نابود‌کننده دموکراسی می‌دانند، نه گشت ارشاد که حکومت را واجد صلاحیت برای اجرای احکام اجتماعی اسلام نمی‌دانند و اصولاً به وجود حکم اجتماعی و سیاسی در اسلام باورمند نیستند. 🔹آنچه در ادامه می‌آید منظور این طیف است. این طیف حتی برخی از افراد خارج کشور آن از آقای پزشکیان حمایت کردند، اما گذشته آنان از ۷۶ تاکنون نشان می‌دهد به جز سلاح، همه راه‌های عبور از جمهوری اسلامی را طی نموده‌اند که هم خود آسیب دیدند، هم به نظام ضربه زدند، هم در شکاف ملت-دولت بعضاً نقش اساسی ایفا کرده‌اند. 🔹عملکرد آنان از مطالبه تغییر قوانین در مجلس ششم تا جلسات محفلی -که هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۲۲فروردین ۷۷ به نمونه‌ای از آن اشاره می‌کند- طراحی انقلاب رنگی با رمز تقلب، تحریم انتخابات، سیاه‌نمایی و تفسیر جمهوری اسلامی با ادبیاتی مانند «انتخابی- انتصابی»، «حاکمیت دوگانه»، «یکه سالاری در مقابل مردم‌سالاری»، «استبداد دینی» و «دیکتاتوری صالحان» و ده‌ها مفهوم دیگر متنوع بود و مطالبه آنان در کتب، رسانه و تریبون‌ها، عبارت از جمهوری‌خواهی، دموکراسی‌خواهی، مشروطه خواهی، عرفی‌گرایی و حذف روحیه انقلابی از گفتمان جمهوری اسلامی بوده است. 🔹حال سؤال این است که با پزشکیان چگونه مواجه خواهند شد؟ پزشکیان جز اینکه مدتی وزیر دولت اصلاحات بوده و به‌دست همین طیف استیضاح شده است، هیچ وابستگی فکری-ساختاری به اصلاحات ندارد، گویی «حسین مظفر» دوم جبهه اصلاحات است که وزیر آموزش و پرورش خاتمی بود، اما هیچ نسبتی با اصلاح طلبی که جایگزین چپ شده بود نداشته و ندارد. 🔹این طیف در انتخابات اخیر همه آنچه را گفته بودند یا نوشته بودند، عامدانه یا موقتاً یا تدبیراً یا ناچاراً یا اضطراراً کنار گذاشته‌اند و از سعید حجاریان تا علوی‌تبار تا اکبر گنجی، خانواده تاج‌زاده و ده‌ها نفر دیگر به میدان همراهی وارد شدند. 🔹سؤال دوم این است که این‌ها از پزشکیان چه می‌خواهند؟ 🔹آرزوی نگارنده این است که آنان پزشکیان را به مثابه دریچه‌ای نجات‌بخش دیده باشند که باعث شد بدون عذرخواهی و بدون خداحافظی با گذشته و چراغ خاموش وارد نظام شوند. 🔹این جماعت سال ۷۶ و ۷۸ (مجلس ششم) وارد قدرت نشدند تا از مواهبش بهره ببرند. آن روز خود قدرت برایشان اصالت نداشت بلکه استحاله ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی مسئله‌شان بود، اما امروز آن ادبیات و آن مانیفست و آن تنفری را که از تریبون مجلس ششم تولید می‌شد، نمیبینیم. فرض اول آن است که فهمیده‌اند اشتباه کرده‌اند و گرفتار روشنفکری رمانتیک-فضایی شده بودند و نظرات پست‌مدرن، آشنایی با مکاتب انتقادی و باور به منشأ غیرالهی مشروعیت، آنان را گرفتار کرده بود و خداوند وسیله‌اش را فراهم کرد که دست به کمربند پزشکیان بگیرند و وارد این طرف آب شوند و به آن فضا و آن باور‌ها برنگردند.  🔹فرض دوم اینکه طولانی بودن دوران تبعید سیاسی از یک سو و قوام و دوام جمهوری اسلامی از سوی دیگر آنان را خسته کرد، لذا واقع‌گرایی را برگزیدند و همراه نظام شدند و در عین حال دوست ندارند درباره گذشته خود بشنوند یا عذرخواهی کنند. 🔹فرض سوم عنصر زمان است، یک نفر از این جماعت می‌گوید: اصلاح طلبی بدون برو برگرد یعنی دموکراسی‌خواهی و در عین حال می‌گوید «ما اقتضامحور عمل می‌کنیم» و باید زمان قبض و بسط آنچه می‌خواهیم فراهم باشد و شاید «اکنون» را زمان کری‌خواندن نمی‌دانند و مسئله مردم هم چیز دیگری است. این طیف در انتخابات اخیر حتی یک کلمه یا یک عبارت ساختارشکن و یا ادبیات گفتمانی دموکراسی غربی را به کار نبردند. این تدبیر است یا بازگشت، نمی‌دانیم. آنچه باقی است و در نگاه مجلس و نگاه دستگاه‌های نظارتی اعمال می‌شود اینکه سوابق این‌ها پاک نشده است و قابل کتمان هم نیست و سوءظن حاکمیت را هم برطرف نکردند. به طور مثال یک نفر از این طیف که از نظر کارایی هم فرد قابل دفاعی است، درباره عملکرد خود در مجلس ششم گفته است «اشتباه کردم». ادامه دارد...
✳️پزشکیان و چشم انداز اصلاح طلبی ✍🏼 🔹آیا همه این جماعت این‌گونه فکر می‌کنند و حاضرند خود نقادی را شروع کنند؟ هرچه هست اینکه پزشکیان گفتمان و ادبیاتش هیچ ربطی به این طیف ندارد و در عین حال هارمونی هویتی از نظر سیاسی وجود دارد. معتقدم فرصت مناسبی برای «اصلاح در اصلاحات» فراهم است. پزشکیان اصلاحات را عدالت و مبارزه با تبعیض اعلام کرد، اما همین حرف را وقتی رهبری در سال ۱۳۷۹ می‌زد این طیف مسخره می‌کردند و آن را انحراف از مسیر اصلاح طلبی می‌دانستند.  اگر راهبرد نظام جذب حداکثری است، در چشم‌انداز آینده باید گفتمان و رفتار این جماعت را مجدداً بررسی کند. کنش آنان و واکنش‌های حاکمیت حتی در برخی موارد باعث بسته شدن فضا نسبت به گذشته شد. به طور مثال ۲۲۰ نفر از آنان که با همین نظارت استصوابی وارد مجلس ششم شدند، حتماً الان نمی‌توانند در همان تراز ورود کنند؛ بنابراین اگر این جماعت واقعاً گذشته سیاسی خود و مواجهه با نظام برآمده از اندیشه امام را اشتباه می‌دانند، اقرار نمایند، حرف بزنند و مدل‌های غربی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را ر‌ها کنند. اگر چنین کنند نوبت حاکمیت است که کم کم آغوش خود را باز نماید. پزشکیان می‌تواند در هر دو طرف نقش بازی کند و نه وفاق اضطراری، بلکه وفاقی مبتنی بر محوریت اصول انقلاب اسلامی و اندیشه سیاسی-الهی امام شکل بگیرد. ان‌شاءالله