❇️ ویژگی های عرفان امام خمینی (قدس سره)
🎙 آیت الله العظمی جوادی آملی
✂️ برش هایی از متن:
🔻 اندیشه ما به نقل از پایگاه اطلاع رسانی اسراء:آیت الله العظمی جوادی آملی: امام خصوصیاتی داشتند که در دیگر عارفان کمتر بود. البته دیگر عارفان نیز خصوصیاتی داشتند که در امام فرصت ظهور و بروز پیدا نکرد. هر یک از عرفا مظهر اسمی از اسماءالله هستند. کاری که دیگران کردهاند، این است که کتابهای مبسوطی در این زمینه نوشتهاند،...
🔸 امام خصوصیاتی داشتند که در دیگر عارفان کمتر بود. البته دیگر عارفان نیز خصوصیاتی داشتند که در امام فرصت ظهور و بروز پیدا نکرد. هر یک از عرفا مظهر اسمی از اسماءالله هستند. کاری که دیگران کردهاند، این است که کتابهای مبسوطی در این زمینه نوشتهاند، امام فرصت این کار را پیدا نکردند، اما نوشتههای دیگران را از علم به عین و از گوش به آغوش آوردند؛ چیزی که نهایت سعی و تلاش دیگران بود.
🔸 خصوصیت ممتاز امام این بود که اولاً ایشان در سیره و سنتشان بین «اخلاق» و «عرفان» کاملاً فرق گذاشتند. فرق اخلاق و عرفان این نیست که یکی پویاست و دیگری غیر پویا. اخلاق در مرحله خیلی نازل است و عرفان در اوج قرار دارد و بین اخلاق و عرفان، «فلسفه» فاصله است. اصلاً نباید گفت بین اخلاق و عرفان چه تفاوتی هست تا بگوییم یکی پویاست و دیگری غیر پویا. اصلاً اینها قابل قیاس نیستند، دو کلی اند.
🔻 تفاوت اخلاق و عرفان
🔸 «اخلاق» این است که انسان سعی کند آدم خوبی بشود، زاهد بشود، اهل بهشت بشود، عادل بشود، باتقوا بشود و از طریق فهم همه فضائل نفسانی که در کتابهای اخلاق آمده است و عمل به آنها، سرانجام یک انسان وارسته به تمام معنا بشود. اما در «عرفان» چنین کسی تازه در پله اول است، او نمیخواهد آدم خوبی بشود، آدم خوب شده است. او میخواهد بهشت را ببیند. آن کجا و این کجا! آن یک چیز است و این یک چیز دیگر. اگر کسی همه فضائل را جمع کرد و به درجات عالیه تقوا و عدالت رسید و در همه ملکات فاضله ممتاز شد، شاگرد عرفان است. عرفان معنایش این نیست که آدم زحمت بکشد که آدم خوبی بشود، عرفان با «شهود» کار دارد.
در عرفان، ترس از جهنم یا اشتیاق به بهشت و اشتیاق به لقاءالله مطرح نیست؛ اینها در اخلاق مطرح است. عارف میخواهد بگوید: بله، من هم دلیلهای فراوانی دارم که جهنم را ببینم. میخواهم بهشت را ببینم، میخواهم لقاءالله را درک کنم. آن بزرگواری که گفته است:
خود هنر دان، دیدن آتش عیان
نی گپ دل علی النار دُخان
یعنی کسی که در فضائل اخلاقی کار میکند، گپ میزند، حرف میزند؛ چون استدلال میکند که طبق دلیل حکمت، طبق دلیل عدالت، طبق فلان ادله، طبق ظاهر احادیث، طبق این برهان عقلی، طبق این برهان نقلی جهنم هست، بهشت هم هست. این گپ میزند؛ برای اینکه میگوید: از این دود میتوان پی برد که آتش هست: دل علی النار دخان. هنر، آن است که آدم آتش را ببیند.
🔸 در مورد مبدأ این طور است، در مورد معاد این طور است، در مورد وحی و نبوت این طور است. همه حرفهایی که در کتابهای اخلاقی است، در حد استدلال است و مفهوم است و برهان؛ یا عقلی، یا نقلی و مانند آن و «اخلاق» جزء علوم جزئی است و زیرمجموعه فلسفه است. اخلاق درباره تهذیب نفس است. اصل اینکه نفس موجود است، نفس مجرد است و... را فلسفه تبیین میکند، بعد به اخلاق میدهد تا درباره عوارض و اوضاع عقل و نفس بحث کند.
🔸 کسی که فن اخلاق مینگارد، موضوع و بسیاری از مبادی آن را فلسفه میگیرد. چون این علم جزئی است و نه کلی. زیرمجموعه فلسفه است. تحت اشراف آن است و در تحصیل موضوع و بسیاری از مبادی اساسی وامدار فلسفه است. بعد از اینکه در فلسفه ثابت شد نفس موجود است و مجرد است و شئون علمی و عملی دارد، آنگاه در فن اخلاق بحث میشود که «فضیلت نفس» چیست، راه تحصیلش کدام است؟ و رذیلتش چیست، راه درمانش کدام است؟ بنابراین اخلاق زیرمجموعه فلسفه است، و فلسفه زیرمجموعه عرفان. موضوع آن، یک هویت مقسمی است، موضوع این، یک وجود بشرط لای از تخصص طبیعی و تخصص ریاضی و تخصص منطقی و تخصص اخلاقی است که سایهافکن بر فلسفه است.
چنان که عرفان به دو بخش «عرفان نظری» و «عرفان عملی» تقسیم میشود، اخلاق هم به دو بخش تقسیم میشود: اخلاق نظری که کارهای نظری در زمینه اخلاق است؛ مثل احیاءالعلوم غزالی و محجهالبیضاء فیض کاشانی و اخلاق سیر و سلوک اخلاقی است .....
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/vighegihaye-erfani-emam-khomeini/
#امام_خمینی
#عرفان
#آیت_الله_جوادی_آملی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa