✅ چرا ایرانیان در سیاست ورزی و حکمرانی دائماً شکست خورده اند؟
🎙 استاد محمود سریعالقلم
✂️ برش هایی از متن:
🔸 در بسیاری از حرفهها و تخصصها مانند معماری، هنر، مهندسی، پزشکی، ادبیات، فلسفه، صنعت و کارآفرینی، ایرانیان نه تنها در داخل کشور بلکه در سطح بینالمللی، عملکرد قابل احترامی را کسب کردهاند. اما هم چنانکه تاریخ پرتلاطم آنها نشان می دهد، در یک حرفه و تخصص ناکامی های فراوانی داشته اند: سیاست ورزی و حکمرانی.
🔸 اگر فقط تُورقی در کتابِ روزگاران دکتر عبدالحسین زرین کوب (انتشارات سخن، 1374 ) انجام پذیرد، روشن می شود که تاریخ سیاست در ایران عموماً با خشونت، حذف، تبعید، انحصار، ثروتاندوزی، تیول داری، حیلهگری، دروغ، بی ثباتی و تحریف همراه بوده است. در کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار این نویسنده (چاپ چهاردهم ، ۱۳۹۹) آمده است (صص 100-102):
🔸 آقا محمدخان قاجار از بی رحم ترین رجال سیاسی جهان به شمار می رود....در مدت شانزده سال توانسته بود در شرق، شمال و شمال غرب کشور، تمامی مدعیان قدرت و سلطنت را با نهایت خشونت از میان بردارد و در نهایت....بقیه مدعیان را نیز با بیرون آوردن چشم آنها به زانو در آورد. او پس از جلوس به سراغ شاهرخ و نادر میرزا از بازماندگان افشاریه رفت. به دستور آقا محمدخان قاجار، حلقهای از خمیر بر سر شاهرخ درست کردند و سرب گداخته در آن ریختند....میل آقا محمدخان به غلبه، عشق به قدرت و حرص در جمع آوری ثروت در وی به صورت شهوتی دیوانه وار در آمده بود و برای تحقق آنها، هرکس و هر چیز را در مقابل خود مییافت خُرد میکرد و به شدت در هم میشکست. او سوء ظن و بی اعتمادی عمیقی نسبت به همه اطرافیان خود داشت. آقا محمدخان قاجار در سن شصت و سه سالگی توسط عدهای از فراشان خود در سال 1170 شمسی کشته شد.
🔸 چرا ایرانیان در سیاست ورزی و حکمرانی دائماً شکست خورده اند؟ کدام ویژگیها باعث میشوند که در علم، صنعت، پزشکی و ادبیات موفق باشند؟ چرا موفقیت در موارد فوق به پایداری و موفقیت و سربلندی در قدرت و سیاست ورزی نمی انجامد؟ کجا باید سراغ علتها بگردیم؟ افکار؟ فرهنگ؟ جغرافیا؟ شخصیت؟ نظام مدیریت شفاف اقتصادی؟ و یا ساختارسیاسی شمول گرا؟ و یا کدام ترکیب از این علتهای محتمل؟ کدام علت اصلی است وثقل ناکامیهای سیاست و حکمرانی را توضیح میدهد؟ اگر هر کدام از این خوشههای عِلّی (Causal Clusters) درصدی دارند، تسلسل آنها به چه صورت است؟ چرا ما در حوزۀ فکر، یکدیگر را تحمل نمی کنیم؟ چرا دیگری که متفاوت میاندیشد را با القاب حذف می کنیم؟ چرا ذهنهای صفر و یک (Binary) داریم؟ چرا مصالح دیگران برای ما ارزش ندارد؟ چرا وقتی به یک قرائت از سیاست میرسیم، قرائتهای «دیگر» را ساده انگارانه، ابلهانه و منحرف خطاب میکنیم؟ چرا واژۀ متمدنانه و اصیل Compromise را به سازش ترجمه کردهایم؟ چرا معادل فارسی Fact نداریم؟ چرا معادل فارسی نظرخواهی برای تصمیم سازی جمعی Collaboration نداریم؟ ایران ابن سینا و شهابالدین سهروردی دارد ولی سیاست ورزی که برای مخالفِ فکری خود جا باز کند به ندرت تربیت کرده است. نکتۀ کلیدی و تعیین کننده این است که در عدمِ تحملِ یکدیگر، لقب دادن، پذیرش اندیشههای مخالف، جا باز کردن برای یکدیگر، قبول کردن آدابِ رقابت، رفتارِ قاعدهمند سازمانی، پذیرشِ تغییر، کوتاه آمدن، رعایتِ حقوقِ دیگران، مشکل فقط در حوزۀ سیاست ورزی و حکمرانی نیست.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/chera-iraniyan-dar-siyasatvarzi-hokrani-shekast-khorde-and/
#حکمرانی
#سیاست_ورزی
#محمود_سریع_القلم
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ حکمرانی یک تخصص است مثل پزشکی
🎙 استاد محمود سریعالقلم
✂️ برش هایی از متن:
🔸چرا ما در ریشهیابی مشکلات داخلی به دنبال عوامل خارجی هستیم؟ آیا اماراتیها، گرجستانیها و مردم ترکیه، پول و سرمایه خود را به بانکهای ایرانی منتقل میکنند؟ یا برعکس؟ چرا شهروندان به این فکر میافتند که داراییهای خود را به ارز تبدیل کرده و در خارج مستقلات بخرند؟ این سؤال و دهها سؤال مرتبط، به اصول ثابت حکمرانی بر میگردد.
🔸 اگر شخصی روزی چهار پاکت سیگار مصرف کند و نیم کیلو چربی وارد بدن خود کند و با هر چای دوازده حبه قند بخورد، نمیتواند وقتی در CCU بستری شد، روزگار و اطرافیان خود را سرزنش کند. حکمرانی مانند سلامتی جسم انسان، اصول دارد و اگر آن اصولِ جهانشمول رعایت نشوند، کارآمدی دچار اختلال میشود.
🔸 اولین شرط حکمرانی، ایجاد امنیت فکری، شغلی، مدنی و اقتصادی است. بعدازاین که سطح قابلتوجهی از این امنیت فردی تحقق پیدا کرد، حفظ هویت و تعلق خاطر اهمیت پیدا میکند.
🔸 اگر شهروندان یک کشور صبح از خواب بیدار شوند و متوجه شوند چهل درصد ارزش داراییهای آنها از بین رفته است به طور طبیعی در پی چارهاندیشی نخواهند بود
🔸 اکثریت مطلق مردم اتحادیه اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد زندگی بسیار معمولی دارند: یک آپارتمان بسیار کوچک، یک دوچرخه، یک کارت مترو و قطار و یک شغل معمولی. اما بسیار راضی و خوشحال هستند، چون امنیت روانی دارند و در جوامعی باثبات زندگی میکنند. نرخ تورم حدود ۲ درصد است و به همان میزان درآمد آنها در سال افزایش پیدا میکند و بنابراین احساس ثبات میکنند…
🔸 حکمرانی مانند پزشکی، مهندسی و معماری یک تخصص است: متونی در حد چند هزار کتاب دارد. محتاج تجربه و یادگیری است. به چارچوبی فکری به نام قرارداد اجتماعی میان مجریان نیاز دارد و از همه مهمتر تابع یک سیستم باثبات است.
🔸 آیا آمریکا، روسیه، انگلستان، آلمان و چین میتوانند نروژ هراسی به راهاندازند؟
🔸 نمیتوانند! چون نروژ ثبات دارد.با پنج میلیون و دویست هزار نفر جمعیت، ۳۷۱ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد. با ۱.۲ درصد نرخ تورم، مردم این کشور ۷.۳ درصد از درآمد خود را پسانداز میکنند، این در شرایطی است که دستمزدها در سال ۴.۶ درصد افزایش پیدا میکنند. درآمد حاصل از نفت فقط به «صندوق نفت» رفته و در صدها شرکت سرمایهگذاری میشود و تنها ۴ درصد از سود سرمایهگذاری در بودجه جاری به کار گرفته میشود. صندوق نفت نروژ حدود یک تریلیون دلار است. اصل و سود آن برای نسلهای آتی است. درآمد سرانه در این کشور ۶۲۵۱۰ دلار است. با این آرامش، ثبات، امنیت، توزیع امکانات و آیندهنگری، کدام کشور خارجی میتواند در نروژ نارضایتی ایجاد کند؟!
🔸 حکمرانی یک تخصص است. با تغییر وزرای اقتصادی اتفاق خاصی نمیافتد؛ باید اندیشههای حکمرانی را اصلاح کرد.
🔸 وقتی شهروند به این نتیجه برسد حکومت برای رأی و نظر او و همچنین برای خود او ارزشی قائل نیست، با حکومت هم همکاری نمیکند. ریشة عموم نارضایتیها در نادیدهشان و بنابراین در ناکارآمدی است.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/hokmrani-tek-takhasos-ast/
#پزشکی
#تخصص
#حکمرانی
#محمود_سریع_القلم
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa