🔶 نگاه پدرانه به جاي رويكرد سلبي
✂️ برش هایی از متن:
🔺 بايد از ابزارهاي نرم براي فرونشاندن خشم و نارضايتي بحق مردم استفاده كرد
🔸 گروه سياسي | پس از اظهارنظرهاي متعدد اساتيد «جامعهشناسي»، «ارتباطات»، «علوم سياسي» و «روان شناسي»به نظر ميرسد، جاي خالي نگاه اساتيد فلسفه به رخدادهاي اخير به شدت احساس ميشود. اساتيد و تحليلگراني كه با سير و غور در مباحث و رخدادها از منظر پديدارشناسانه و بنيادين تلاش ميكنند تفسيرهاي تازه از وقايع ارايه كنند. از اين منظر بيژن عبدالكريمي، فيلسوف ايراني و دانشيار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال، چهرهاي است كه تلاش ميكند ارتباط جذابي ميان فلسفه، جامعهشناسي، تاريخ و سياست ايجاد كند و با استفاده از اين نگاه بينارشتهاي، تفاسير خاص خود را از رخدادها ارايه كند. عبدالكريمي كه طي سالهاي اخير، نامش در ليست اساتيد اخراجي دانشگاههاي كشور ثبت شده، در گفتوگو با «اعتماد» با بازخواني چالش ميان نوگرايان و سنتگرايان به دنبال آن است كه راهكارهاي عملي براي درك شرايط تازه كشور براي سياستگذاران و عموم مخاطبان ارايه كند. او معتقد است، هر چند خطر تجزيهطلبي و ناهنجاريهاي عمومي در شرايط فعلي احساس ميشود، اما اين خطر نه از بطن پيگيري مطالبات جوانان بلكه از طريق برخوردهاي سلبي و پليسي با اين مطالبات است كه شكل واقعي به خود ميگيرد. خطري كه عبدالكريمي معتقد است، تصميمسازان تا دير نشده بايد آن را جدي گرفته و براي عبور از آن چارهانديشي كنند. او معتقد است نوگرايان، اطلاحطلبان و جوانان، مانند سنتگرايان، اصولگرايان و محافظهكاران بايد نمايندگاني در نظام سياسي داشته باشند تا در بزنگاهها در شمايل حلقه واسط عمل كنند و كشور را از دل درياي مواج بحرانها به سمت ساحل امن وآرامش هدايت كنند.
🔻 برخي تحليلگران و اساتيد دانشگاهي در مورد رخدادهاي اخير روايتهاي خاصي ارايه ميكنند، برخي از منظر نظام طبقاتي به موضوع نگاه ميكنند و برخي ديگر نيز پاي مطالبات ميان نسلي را به ميان ميكشند. شما به عنوان يك استاد فلسفه، رخدادهاي اخير را چطور تفسير ميكنيد؟
🔸 بارها به اين موضوع اشاره كردهام كه در جامعه ايراني با يك دو قطبي مواجهيم؛ نوگرايان و سنتگرايان اين دو قطبي را شكل دادهاند. در تمام اين سالها به مطالبات و خواستههاي نوگرايان توجه نشده و اين طيف به عنوان شهروندان درجه دو مطرح بوده و هستند. در واقع، نوگرايان نمايندهاي در حاكميت ندارند و همه نمايندگانشان در بخشهاي مختلف يا كنار زده شده يا اينكه حذف شدهاند. نهادهاي ميانجي نيز در يك چنين جامعهاي وجود ندارد كه در زمان التهابات و تكانههاي سياسي و اجتماعي به صحنه ورود كرده و با طرفين صحبت كنند. در واقع با عدم بلوغ قدرت سياسي در كشور مواجهيم. اگر بلوغ سياسي وجود داشت حتي اگر طبقه متوسط نوگرا نمايندهاي نداشت، سيستم بايد براي آنها نمايندهاي ايجاد ميكرد تا در بزنگاههاي تاريخي مانند رخدادهاي امروز با آنها به جاي يك جمعيت گسترده و غيرمتمركز بتوان سخن گفت. بدون ترديد نيروهاي خارجي و بدخواهان نيز از اين شرايط سوءاستفاده كرده و مشكلاتي ايجاد ميكنند . نهايتا نيز كار به خونريزي و تحركات خشونتآميز ميرسد.
🔻 طي روزهاي اخير و پس از كنشگريها از سوي فعالان اقتصادي و كسبه، برخي تحليلگران اعلام ميكنند مطالبات طبقه متوسط و محروم جامعه در حال نزديك شدن به هم است. اين گزاره از نظر شما درست است؟
🔸 به نظرم طبقه متوسط نوگراي ايران به يك معنا سوبژه مدرن هستند؛ به لحاظ فرهنگي درك نشدند، مقولاتي در قدرت سياسي وجود نداشته كه اينها درك شوند. به لحاظ فرهنگي فهم نشده و حتي سركوب شدهاند و به لحاظ اقتصادي نيز مدام نحيف و ضعيف شدهاند. اين در حالي است كه طبقه متوسط در همه كشورها موتور رشد هستند. اما قدرت سياسي ما نتوانسته با طبقه متوسط ارتباط معقولي برقرار كند و طبقه متوسط ايراني مدام در حال كوچكتر شدن است.
🔻 طبقه متوسط در ساير كشورها چه مطالباتي دارند؟ آيا اين مطالبات را ميتوان به طبقه متوسط نوگراي ايران هم ارتباط داد؟
🔻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/negah-pedarane-be-jaye-roykard-salbi/
#پدرانه
#رویکرد_سلبی
#نگاه
#گروه_سیاسیون
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa