39.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله اکبر
چه چیز در قرآن وجود دارد که اینگونه غزه غرق آن شده است...
قلب ها را فتح کرده...
نفس هارا بند آورده در اشتیاق خود...
مگر قرآن چه دارد که در آن آشوب
لحظه های غزه را می خَرد...
قصه از چه قرار است که چنین غوغا میکند...
قرآن آنها با قرآن ما چه تفاوتی دارد
مادر آرامشیم
در پناه خانه و خانواده ....اما هیچ از قرآن نداریم
جز خط هایی پشت سر هم ،که تندتند بخوانیمشان تا تمام شوند و در لیست کار های همیشه نکرده یمان بنویسیم تدبر در قرآن ،تفسیر فلان...
که بشود مثل یک کتاب دینی،بعد هم امتحانی بگیرند و مدرکی برای دل خوشی خودمان...
نمی دانم
واقعا نمی دانم قرآن چیست
و آن قرآنی که در غزه کوچک ترین ها تا بزرگ ترین ها را به خود گرفته است
بدون هیچ زور و ثوابی
در آن شرایط عمیقِ نابه سامان که آسایش اولیه زندگی فراهم نیست
چگونه قرآن قلب هارا فتح کرده است
زبان ها را فتح کرده است
اراده ها را فتح کرده است
چشم ها را فتح کرده است
مگر قرآن چه دارد؟
آنها از قرآن چه میبینند که ما نمی توانیم ببینیم
بشنویم
بچشیم
لمس کنیم
و ببوییم...
ای خدا
ما بی قرآنیم
و قرآن نیاز داریم
به ما هم قرآن عطا کن.......
#و_الضحی
بسم الله الرحمن الرحیم
و الضحی
بریده هایی از نامه حاج قاسم به دخترش
اگر صدها بار هم بخوانیم کم است
۱) عزیزم از خدا خواستم همهی شریانهای وجودم را و همهی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعهی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچهبهسینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می جنگم.
۲) عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا ماندهام.
۳) دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم.
هدایت شده از سیمای هنر و اندیشه/ سُها
68.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت...
#ببینید
🎥 وعدههای صادق...
روایتی از صبر و مقاومت در نسبت با زهرا اطهر(س) و گشودن راه آینده انقلاب اسلامی
🔸 لینک با کیفیت این #روایت در آپارات #سیمای_هنر_و_اندیشه
https://aparat.com/v/kdx2a31
#قصه_مقاومت
#مقاومت_و_صبر
@soha_sima
هدایت شده از یاسر نامه
51.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ياری اندر کس نمیبينيم ياران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمیگويد که ياری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد
لعلی از کان مروت برنيامد سالهاست
تابش خورشيد و سعی باد و باران را چه شد
شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار
مهربانی کی سر آمد شهرياران را چه شد
گوی توفيق و کرامت در ميان افکندهاند
کس به ميدان در نمیآيد سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
#دوستی
#برادری
#عهد #صراط #انقلاب
@yaser_name
@oasisnaghde_film
ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای بوسیدن خاک سر قله ها
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم
ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
نادر ابراهیمی
هدایت شده از سیمای هنر و اندیشه/ سُها
فلسفه همزبانی است نه آراء و نظرات.pdf
181K
#بخوانید|
🔹 فلسفه، هم زبانی است؛ نه آراء و نظرات
📄 متن پیاده شده صحبتهای حجتالاسلام نجات بخش در اولین جلسه "سرآغاز با فلسفه"
#سرآغاز_با_فلسفه
@soha_sima
هدایت شده از دیالوگ
🔷پرسش "فلسفه چیست" حاصل کنکاش و حتی عنوانی برای یک پژوهش صرفاً نظری نیست بلکه بازگشتی به درد و حیرت آغاز فلسفه، در عالمی ست که ابرهای تیره، همه افقهای آن را پوشانده است. با طرح پرسش "فلسفه چیست" میخواهیم بدانیم که
آیا فلسفه در قوام و دوام جهان کنونی چه سهم و اثری داشته است؟
آیا اکنون میتواند باز هم ما را دستگیری کند و به ما بگوید که آینده این جهان چه خواهد بود؟
اگر نمیتواند راهی نشان دهد، باید ببینیم که دست در کدام حبل المتین میتوانیم بزنیم ....
🔻«فلسفه چیست» رضا داوری اردکانی
@soha_sima
@soha_dialog