انجمن ادبیات •ایهام•
••
اولین کارگاه آموزشی - تعاملی ایهام به کار خود پایان داد.⌛️
این کارگاه که با حضور دانشجویانی از رشتههای مختلف و استاد گرانقدر سرکار خانم حسینی، به صورت هفتگی برگزار میشد؛
به بررسی تاریخ، اجتماع و فرهنگ سبک عراقی با محوریت ادبیات پرداخت و دانشجویان با ارائههای خود در تعامل هر چه بیشتر کارگاه همکاری کردند.
📽| #ایهام_گزارش
📸| #ایهام_چیلیک - فاطمهسادات نوروزیان
| IHAM ... نزدیکِ دور |
Mohammad Motamedi - Gil Dokht.mp3
8.78M
••
ناگهان باز دلم یادِ تو افتاد،
شکست...❤️🩹
🎙| #ایهام_موسیقی
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
این نامه فقط به رسم استقبال از تو است. برای اینکه به تو بگوید یک روز بدون تو روزیست که تمام نمیشود. شهریست بدون باغ، زمینیست بیآسمان...
و برای اینکه به تو بگوید هرگز هیچ چیز ما را از هم جدا نخواهد کرد. در این دنیا، به هم گره خوردهایم.
شبخوش زندگی! قلبت را میبوسم.
- نامهی آلبر کامو به ماریا کاسارس
💌| #ایهام_نامه
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
آرزو کردهام از تو متنفر بشوم!
هرکه از هرچه بدش آمده، آمد به سرش... :)
- نیما شکرکردی
🌱| #ایهام_تکبیت
📆| #ایهام_مناسبت - لیلة الرغائب
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
از برایِ خاطرِ اغیار خوارم میکنی
من چه کردم کاینچنین بیاعتبارم میکنی؟
روزگاری آنچه با من کرد، استغنای تو
گر بگویم گریهها بر روزگارم میکنی...
گر نمیآیم به سویِ بزمت از شرمندگیست!
زانکه هر دم پیشِ جمعی شرمسارم میکنی
گر بدانی حالِ من، گریان شوی بیاختیار
ای که منعِ گریهیِ بیاختیارم میکنی
گفتهای تدبیرِ کارت میکنم وحشی منال
رفت کار از دست، کی تدبیر کارم میکنی؟
- وحشی بافقی
🪴| #ایهام_غزل
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
حقیقتش، من هیچوقت شما را نزدیکِ خودم، هیچوقت سایهی شما را بالای سر زندگیام و هیچوقت شما را امامِ مهربانِ خودم احساس نکرده بودم.
نه اینکه شما نزدیک و سایه و امامِ مهربان نباشید، نه. مشکل از احساس من بود. شاید اصلیترین دلیلش هم همین دوری بود. من شما را هیچوقت ندیده بودم. از کجا باید میدانستم اینقدر مهربانید؟
تنها رابطهی من با شما، همان شب جمعههایی بود که کلامتان را در زیارت جامعهی کبیره، جرعه جرعه نوش میکردم. دلم برای زیارت جامعه میرفت، ولی برای شما نه.
تا اینکه اربعین چهارصد و سه شد و گذر من به سامرایِ تسر الناظرینِ شما افتاد. گِیتهای شلوغ را که رد کردم، وقتی برای اولین بار شما را دیدم، احساس کردم تمام زندگیام منتظر این لحظه بودهام. احساس کردم شما با تمام مهربانیتان من را نگاه میکنید و به چشمهای خیسم لبخند میزنید.
شما و و درخشش گنبدتان در قاب نگاهم، انگار زیباترین تصویری بود که تا به حال در زندگیام دیده بودم. با خودم مدام فکر میکردم: "بایدم کسی که کلامش تو یه زیارتنامه مثل شعر جاری و روونه، اینقدر زیبا باشه..." مدام زمزمه میکردم: "پس صاحب زیارت جامعه این شکلیه!" و در دلم قربان صدقهتان میرفتم و برایتان میمُردم.
اینکه امروز روزِ پر کشیدن شما از دامنِ خاک است، فقط بهانهای بود که برای اولین بار این حرفها را بهتان بگویم. هرچند یقین دارم شما حرفِ ناگفته میشنوید و نامهی نانوشته میخوانید. ولی گفتن برای شما خودش لطفِ دیگری دارد که خواستم نصیبِ دلم باشد.
خلاصه که، دلم برایتان خیلی خیلی تنگ است آقایِ صاحبِ زیارت جامعهی کبیره! کاش هرچه زودتر، دوباره من باشم و شما و درخششِ گنبدتان و نوای آرام السلام علیک یا اهل بیت النبوه...
خیلی زیاد دوستتان دارم! و ای کاش که سهمم از شما، معرفتی بیشتر از مصراع "هادی اگر تویی که کسی گم نمیشود" باشد...
- نرگس خیرالهی
✍🏼| #ایهام_نوشت
📆| #ایهام_مناسبت - شهادت امام هادی "علیه السلام"
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
مگه نمیگفتن: "آرزو بر جوانان عیب نیست؟"🙃
📷| #ایهام_عکسنوشت
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
خشم، آدمهای کمی را میتواند زیبا کند. آدمهای کمی هستند که در فرورفتگی بالای ابروهایشان هم زیبایی بشود پیدا کرد. آدمهای انگشتشماری توی این دنیا هستند که چهرهی درهم و لرزانشان را هم بشود دوست داشت.
عاشقی به سبک ونگوک | محمدرضا شرفی خبوشان
📚| #ایهام_کتاب
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
مرا در قلبت بپذیر به دور از تمام هیاهوها...
مرا پناه بده، حتی اندکی...
- نامهی آلبر کامو به ماریا کاسارس
💌| #ایهام_نامه
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
من: دهکدهها نبض حقایق هستند!
او: مردمِ ده با تو موافق هستند...
ناگاه صدایِ رعد و برقی پیچید:
باران که بیاید همه عاشق هستند... :)🌦
_ایرج زبردست
🍀| #ایهام_رباعی
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
پس از سالها آمدهای و رو به رویم نشستهای و
اشک میریزی!
تو نمیدانی باران یکریز هم، هیچ ماهی روی خاک افتادهای را زنده نمیکند...؟🌧
- علیرضا قاسمیان
📝| #ایهام_یادداشت
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
سرمایهی من از همهی شعر و شاعری؛
این چند بیت بود، همین هم برای تو...
- نفیسهسادات موسوی
🌱| #ایهام_تکبیت
| IHAM ... نزدیکِ دور |