eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
822 دنبال‌کننده
578 عکس
174 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فریضه
هدایت شده از فریضه
انجمن ادبی مَطلَع
دوستان حتما کانال را دنبال کنید ان شالله قراره برای شعر انقلاب کارهای خوبی انجام شود
هدایت شده از فریضه
38.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ تیزر اولین نشست «فریضه» • گردهمایی شاعران انقلابی مشهد • مورخ دهم آبان‌ماه ۱۴۰۳ 📌 نشست شاعران انقلاب مشهد @farizeh_ir
هدایت شده از فریضه
53.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ بیانات حجّة الإسلام علی مقدّم 🏷️ در مذمّت سکوت | شاعرانِ بعد از إلا • مشاهده نسخه کامل ویدیو در آپارات: https://aparat.com/v/zkvhw2d 📌 نشست شاعران انقلاب مشهد @farizeh_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
ابیاتی از بحر مرکب حضرت زینب (سلام الله علیها): در لقب، پیشتر از زینت مولا بودن مفتخر بود به صدیقۀ صغری بودن چون نبی، چله گرفته ست علی هم به نظر تا قدم رنجه کند ام ابیهای دگر! باید آئینۀ امّ النجبا گفت به او زینت پنج تن آل عبا گفت به او از همان روز که آمد دلش آرام نداشت شرح دلتنگی‌اش انگار سرانجام نداشت اشک می‌ریخت ولی در طلب دنیا نه! گریه می‌کرد، در آغوش حسین اما نه! مردم دیدۀ او میل به اغیار نداشت جز حسین بن علی با احدی کار نداشت از همان روز جهان دید که در شادی و غم جان او و پسر فاطمه وصل است به هم عشق بود آنچه که از خون خدا در رگ داشت عشقی آنگونه که در عقد، دوتا شرط گذاشت: اینکه هر روز به دیدار حسینش برود در سفر نیز پیِ نور دو عینش برود! سفر...آری سفر، افسوس سفر... آه سفر داشت در هر قدمش غصۀ جانکاه سفر پس به میدان بلا او دل و جانش را برد ذوالفقار دو دمش را (پسرانش را) برد آسمان تا افق دیدۀ او پل می‌زد نور بر چادر او دست توسل می‌زد بست چون مشتِ گره کرده، پَر معجر را عاقبت دید جهان، فاطمۀ دیگر را کیست لایق که نهد زیر قدومش سر را؟ چرخ برخواست که تا زین بکند اختر را! او پسندید ولی شانی از این بهتر را زد قدم زانوی عباس و علی اکبر را ملک وحی ندا داد که: غَضّوا ابصار دختر فاطمه بر مرکب خود گشت سوار در مثل، آینۀ فاطمه در حال عبور دشت محشر شده و مرکب او ناقۀ نور با جلال و جبروتی که خدا داند و بس بست بر غرق تحیر شدگان راه نفس دختر فاطمه یا امّ ابیهای دگر چه بنامیم تو را کوثر بعد از کوثر؟ حُجب شاعر شد و در مدح تو برداشت قلم تو خداوند حیایی به خداوند قسم دشت با آنهمه اندوه تماشایی بود آنچه می‌دید فقط چشم تو، زیبایی بود اصلا این دشت پریشان تو بود از اول کربلا عرصۀ جولان تو بود از اوّل لکّۀ ننگ به پیراهن تاریخ شدند دشمنان تو اسیرت شده، توبیخ شدند دختر حیدر کرّار و حقارت؟ هیهات غم بی معجری و حرف اسارت؟ هیهات آنچه گفتند و شنیدیم نیامد سر تو دست دشمن نرسیده نخی از معجر تو کوفه تا شام به هجده سرِ بر نیزه قسم از سر دوش تو یکبار نیفتاد علم از سر مقنعه گردی بتکانی کافیست تیغ و شمشیر چرا؟ خطبه بخوانی کافیست! ظاهرت زینب کبری شده، باطن حیدر وقت آن است علی جلوه کند بر منبر نکن ابراز غضب را، نمی ارزد کوفه خم بر ابروت بیاور که بلرزد کوفه اسکتوا...زنگ شترها همه خوابید، بخوان مسجد از لحن تو یکمرتبه لرزید بخوان تیغ برداشته ای، ضربۀ نطقت کاریست واژه در واژه علی در سخناتت جاریست گرم هوهو شده این تیغ که می‌چرخد مست شعر دیوانۀ توصیف تو شد وزن شکست همه مبهوت رجز خوانی چشمان تو هستند پریشان تو هستند علی آمده یا زینب کبری؟ همه حیران تو هستند! علی در سخنانت، حرکاتت، عملت، طرز نگاهت، غضبت، شیوه ی نطقت، نفست، لحن فصیحت، کلماتت، نظرت، حجب و حیایت، جبروتت، قدمت شیرخدا در تو رسیده ست به تکرار بکش تیغ سخن را دم پیکار چه خوب است بگویند به تو «زینب کرّار» تو را باید از این بعد بخوانند به این نام امیری تو و بر شانه ی تو پرچم اسلام اسیران تو هستند یکی کوفه یکی شام سر راه تو افلاک نشسته ست ملک هم کمر همّت خود را به فرامین تو بسته ست رسیدی تو به مسجد قلم و دفتر و شعر و ضربان و دل و عقل و نفس شاعرت انگار که مست است سر وزن شکسته‌ست: با وقار و غضب قدم برداشت دختر فاطمه علم برداشت و اذا زلزت قیامت کرد مردم کوفه را ملامت کرد واژه در واژه تیر از پی تیر خطبه را خواند با صدای امیر خطبه اش موج خشم در طغیان ظاهرا خطبه، باطنا طوفان با صدای ابالحسن لرزید مسجد کوفه دفعتا لرزید این بلا از گرفتنِ آه است وقت جولان عصمت الله ست بر زمین دوخت جای پایش را برد بالا ت‍ُن صدایش را از ستون ها صدای ناله رسید مسجد کوفه را به خاک کشید همه بودند بیمناک از سقف روی مردم نشست خاک از سقف فرش ها شانه شانه لرزیدند مسجدی ها چقدر ترسیدند پله ی منبر از صدا لرزید پشت ابن زیادها لزید اسکتوا! از غضب لبالب پر سر جا ایستاد زنگ شتر گر جمل بود محشری میشد جنگ یک جور دیگری میشد گر جمل بود خطبه ای میخواند شتر حادثه به گل میماند اسکتوا گفت و از زمان رد شد زین اب بودنش زبانزد شد بعد از این کار رزم با زینب روی منبر علیست یا زینب یا علی یا علی...فقط علی است متن این شعر خط به خط علی است هو علی، حق علی، نگار علی حک شده روی ذوالفقار: علی از علی بند بند میگویم نام او را بلند میگویم.... حب آل علیست راهِ نجات به گل روی مرتضی صلوات مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از فریضه
«همچنان که شُکوه و جلال کشتی معروف تایتانیک مانع از غرق شدن آن نشد، شُکوه و جلال آمریکا هم مانع از غرق شدنش نیست و آمریکا غرق خواهد شد.» • مقام معظم رهبری | ۱۳۹۸/۱۱/۲۹ 📌 نشست شاعران انقلاب مشهد @farizeh_ir
هدایت شده از فریضه
🔰شعرنگاره | افول امریکا اگر این عقربِ جرّاره آتش در جهان انداخت خودش را نیش خواهد زد میان شعله ها آخر ⬛ شاعر: ⬜ طرح از محفل ادبی 📎 نشانی صفحه فریضه در ایتا: @farizeh_ir
هدایت شده از فریضه
♨️ راهپیمایی میلیونی یمنی‌ها به دریا می‌روند این رودهای جاری از هرسو به وحدت می‌رسد این سیل جمعیت، به کثرت نه 🏷️ 📎 نشانی صفحه فریضه در ایتا: @farizeh_ir
هدایت شده از علی مقدم
جعفر-1(1).mp3
4.58M
💠تقدیم به جعفربن ابی طالب علیه السلام شعرخوانی آقای در مورد جناب جعفر بن ابی طالب علیه السلام ۱۸ آبان ۱۴۰۳ @alisalimian_poem @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از علی مقدم
سسسس.mp3
2.38M
💠فلسطین دم به دم می میرد اما زنده می ماند شعر زیبای آقای در مورد فلسطین این شعر امسال در دیدار شعرا، مورد تمجید رهبری معظم قرار گرفت ۱۸ آبان ۱۴۰۳ @alisalimian_poem @sheikh_ali_moghaddam
برای گذاشتید دو تا صندلی مقابل هم مگر سراغ بگیرید قدری از دل هم در آن دقیقه که زل می‌زدی به روبرویت رسید مرگ و شهادت به حدفاصل هم تو و کسی که نمی دیدمش، در آن آوار دو میزبان و دو مهمان میان منزل هم تو و خودت، تو هم میهنت، تو و وطنت مباد عاشق و معشوق هیچ حائل هم بگو که از پس چفیه چه ها به او گفتی؟ خوشا که خنده ی وصلی و اخمی از گله هم به گفتگوی شما زل زدم، به خود گفتم: چقدر کشته ی یکدیگرند و قاتل هم همیشه  قسمت این آب و خاک حسرت بود از آن زمان که شدید آفریده از گل هم من و غزل به تماشای فصل آخر تو شبیه درد نشستیم در مفاصل هم https://eitaa.com/khadempoet
هدایت شده از علی مقدم
ططططططططط.mp3
1.27M
💠سپاه قدس شعرخوانی آقای ۱۸ آبان ۱۴۰۳ @sheikh_ali_moghaddam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید آیینه ام النجبا گفت به او زینت پنج تن آل عبا گفت به او از همان روز که آمد دلش آرام نداشت شرح دلتنگی اش انگار سرانجام نداشت 🎙شعرخوانی شاعر آئینی مسعود یوسف پور (س) ☀️ کانال مراسم حرم رضوی 🆔 @Razavi_Marasem
هدایت شده از فریضه
🔰شعرنگاره | خانۀ عنکبوت بغضی که نهفته بود طوفان شده است خشم و غضب خلق دو چندان شده است پنهان شده آن خبیث و خود بی خبر است در خانه عنکبوت پنهان شده است • شاعر: • طرح از محفل ادبی 📎 نشانی صفحه فریضه در ایتا: @farizeh_ir
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
📌 اعلان برنامه دعوتید به فصل جدید «انجمن مطلع» • یکشنبه ها ساعت ۱۷ الی ۱۹ • مشهد | کانون انوار الثقلین • بین کاشانی ۴ و ۶، پلاک ۴۵۵ به صفحه انجمن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
حسن شیرزاد.mp3
853.5K
💠روضه ها را دوست دارم شعرخوانی آقای انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla
حسن شیرزاد ..mp3
958K
💠که می داند چه پایانیست فصل آخر ما را شعرخوانی آقای انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla
حسین شهریاری.mp3
1.05M
💠تقدیم به امام رضا علیه السلام شعرخوانی آقای انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla
هدایت شده از فریضه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ پویش آل سقوط • مفتی سعودی: ضرورتی ندارد که طالب علم خود را گرفتار هر موضوع کوچک و بزرگی کند! اگر در قبر از ادرار خود طاهر نشده باشید در روز قیامت عذاب خواهید دید. اگر از این‌ها که در موضوع فلسطین فعال بودند، سوال کنیم که چطور از ادرار خود طاهر می‌شوید به خداوند قسم نمی‌دانند! خداوند هرگز درباره آن از شما سوال نمی‌پرسد این نصیحت من به برادران است! 🏷️ شاعران می‌توانند سروده‌های خود را در مذمت سکوت، هجو آل سقوط و مسائل مرتبط در جهت تولیدات گرافیکی برای ما ارسال کنند: @Yousofpoor
هدایت شده از فریضه
♨️ جهل اندیشۀ پوچ، نقل مهمان شده‌است پیر است ولی مفتیِ نادان شده‌است تا منبرِ بیچاره‌ترین گوش تویی جهل است که در موعظه پنهان شده‌است 🏷️ شاعر: 🏷️ پویش 📌 نشست شاعران انقلاب مشهد @farizeh_ir
هدایت شده از فریضه
♨️ افسار چندان که مطّلع شده‌اند از رسیدنش افسار بسته‌اند و خوش اند از کشیدنش پالان سزد به پیر خرفتی چنین که هست بابِ دلِ سواری صهیون، خمیدنش دارد زبان سبز و سرش می‌رود به باد سبز آنچنان که هست گواهِ چریدنش باری که این حمارِ به طاحونه متصف دوری‌ست باطل از پی باطل، دویدنش در مورد سوالِ جزا می‌دهد نظر مُفتی _که هست موجب کفّاره دیدنش_ در سر به فکر قافیۀ آخرم ولی شرم است در میان قوافی، گزیدنش 🏷️ شاعر: 🏷️ پویش 📌 نشست شاعران انقلاب مشهد @farizeh_ir
آهنچی_مولوی.mp3
618.8K
خوانش غزلی از توسط آقای انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla
رباعی _ آهنچی.mp3
638.9K
خوانش چند رباعی از شاعران قدما توسط آقای انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla
یوسف پور_شهید رئیسی.mp3
393.5K
تقدیم به شهید آیت الله شاعر انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla https://eitaa.com/yosefpoor_ir