2️⃣بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن #نماز_شب شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه #مداح_گردان_حضرت_قاسم (ع) میومد که میخوند.
شبهای دراز بی عبادت چکنم
طبعم به گناه کرده عادت چکنم
گویند کریم ما گنه میبخشد
او می بخشد من از خجالت چکنم
#شهید_محسن_صباغزاده کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!.
ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم .
شاید هنوز به #نماز_وتر نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات .
خودم رو به #حاج_عباس_قهرودی فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از #خرمشهر خارج بشن .#شهید_صفر_خاجوی فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف #مسجد_جامع_خرمشهر به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند.
گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند..
صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه.
وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!!
🌹☘️
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel