eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
285 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
4هزار ویدیو
325 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 دیماه 1366 ارتفاعات مشرف به شهر ماووت ✅موقعیت غار ، نقطه رهایی رزمندگان لشگر10سیدالشهداء(ع) در این عملیات که در بارش باران و برف به عنوان سرپناه رزمندگان بود و حماسه سازان عملیات بیت المقدس 2 در تاریکی شب و در حالیکه باران و برف میبارید و سرمای استخوان سوز آزار دهنده بود برای یورش به دشمن بعثی حرکت کردند @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 زمستان بود و سرد سرما گاهی تا 20 درجه زیر صفر میرسید ✅ حرکت در مسیر سرد و بارش برف و بارون و خیس و سنگین شدن لباس ها تصور کنید با این مقدمه حالا میخواهید به دشمن بعثی در نوک قله حمله کنید. بعد از گذشتن از پلی نفر رو که روی رودخانه "قلعه چولان " زده بودند و زیر ارتفاع قمیش ، یه غار بود که بچه ها توش آتیش روشن میکردند تا قدری کنارش بایستند و ذره ای از رطوبت و سرمای استخوان سوز کم بش. یاد همه اون روزها و اون جوان ها بخیر 1366 @alvaresinchannel
هدایت شده از آلبوم خاطرات
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 دیماه 1366 ارتفاعات مشرف به شهر ماووت ✅موقعیت غار ، نقطه رهایی رزمندگان لشگر10سیدالشهداء(ع) در این عملیات که در بارش باران و برف به عنوان سرپناه رزمندگان بود و حماسه سازان عملیات بیت المقدس 2 در تاریکی شب و در حالیکه باران و برف میبارید و سرمای استخوان سوز آزار دهنده بود برای یورش به دشمن بعثی حرکت کردند @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 یادش بخیر روزهای بازی دراز در رکاب فرمانده ایکاش شهدا ما را به این زیارت میطلبیدند خاطرات خوب با شهدا از این نقطه عرشی با ماست فرمانده ما وقت حضور در این سرزمین نهیب میزد... فخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی!!!!!! همه را تشویق و ترغیب میکرد که با وضو باشید و در طول کار ذکر خدا از زبانتون نیفته.. چرا که اینجا صاحب عالم امام عصر(ع) تشریف آورده اند 🔸شهید حاج عبدالله به بهانه پاکسازی ، بچه های تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) را به این سرزمین آورد اما در حقیت اومد که به قرارش برسه ... با قرار داشت و خیلی بیقراری میکرد ما رو مشغول پاکسازی میدان مین میکرد و کار رو میسپرد و غیبش میزد.... کجا میرفت؟؟؟ میرفت ... و خبر داشتیم که شب ها تک و تنها اونجا با یه بسته خرما و یه قمقمه آب بیتوته کرده..(الان با بغض دارم مینویسم آخه ما هم اصرار داشتیم باهاش بریم اما او تنهایی میرفت).. ایکاش موقعیتی پیش بیاد تا قبل از مرگمون به زیارت او مکان عرشی شرفیاب شویم... یادش بخیر وقتی کار پاکسازی میدان مین تموم میشد در مسیر برگشت از اون ارتفاعات صعب العبور به من اشاره میکرد که مرشد بخون و من هم میدونستم چی بخونم..... شش دونگ صدای نوجوونی رو رها میکردم و کیف میکردم که صدای من توی کوهستان بازی دراز میپیچه میخوندم... ای ولیعصر و امام زمان ای سبب خلقت کون و مکان منتظران را به لب آمد نفس ای شه خوبان تو به فریاد و رس و بعضی بیت های سرود رو هم میخوند.. خطبه تو خوان تا خطبا دم زنند سکه تو زن تا اومرا کم زنند.. چه حال و هوایی بود... تو مسیر برگشت کسی احساس خستگی نمیکرد برادر عبدالله ما رو از بی راهه میاورد و از سر در میاوردیم... یادش بخیر... روزهای زیادی به همین وضع دنبال شد و ما خوشحال بودم که فرمانده عرشی ما عبدالله نوریان کنار ماست.. حرف زیاده... بسه... یاد همه اون روزها گرامی باد (جامانده از شهدا: جعفرطهماسبی 4 اردیبهشت 1404) و ادامه دارد..... @alvaresinchannel